از اسطوره تا تاریخ
اسطورهها تا روزی که با زندگی محسوس و عملی جامعه خود مربوط باشند در میان توده مردم حیات دارند، و روزی که با این شرایط تطبیق نکنند، از زندگی توده مردم خارج میشوند و از آن به بعد در زندگی روشنفکرانه، در ادبیات، فرهنگ، مطالعات و اینها میتوانند وارد بشوند و ادامه حیات بدهند. آنها را دیگر توی قهوهخانهها نمیخوانند، دیگر سربازها در میدان جنگ شاهنامه نمیخوانند، دیگر مادرها ممکن است برای بچههایشان احیانا قصههای دیگری را تعریف بکنند، برای اینکه شرایط تغییر کرده است. بحث فقط سر این است که من این را مسئله قابل تاسف نمیدانم، این جبر زندگی اسطوره است.
از دیار آشتی
از عدن تا تبعید (تاریخ حماسی قوم عهد عتیق)
دیوید رال (۱۹۵۰) مصرشناس انگلیسی است. از دهه ۱۹۸۰ نظریههای در زمینه مصر شناسی پیش کشید که مغایر نظریات رایج بود. نظریهها او به گاه شناسی جدیدی منتهی شد که نتیجهی تجدیدنظر او و عدهای از محققان بدواً در گاهشناسی سنتی مصر باستان (به خصوص سلاطین سلسلهها نوزدهم تا بیست و پنجم) و سپس در گاهشناسی سنتی خاور نزدیک باستان بود. دیوید رال این گاه شناسی را در نخستین کتاب خود، آزمونی در زمان: عهد عتیق از اسطوره تا تاریخ (۱۹۹۵)، مطرح کرد. اساس نظریه او بر این شرط استوار بود که اگر تاریخ سلطنت شاهان سلسلهها نوزدهم تا بیست و پنجم مصر را تغییر دهیم، شخصیتها اصلی عهد عتیق با آدمهای که نامشان در یافتهها باستان شناسی آمده (و پیدا شدن این نامها هیچ گرهی از گرهها تاریخ را نگشوده) مطابقت مییابند (و در نتیجه بسیاری از گرهها تاریخ گشوده میشوند.) این نظریه اجزایی از گاه شناسی سنتی فرعونها پیش از سلسله نوزدهم را هم خود به خود تغییر میداد، اما نظریه او هنوز میان محققان مقبولیت عام نیافته است.
لیکن نظریه رال به مصر منحصر نماند. او در دومین کتابش، افسانه: بنیاد تکوین تمدن (۱۹۹۸)، نظریهها جدید دیگری در مورد برخی از روایات عهد عتیق مطرح کرد.
سومین کتاب او، که کتاب حاضر است، در واقع بازگویی روایات عهد عتیق از ابتدای سفر تکوین تا پایان کتاب پادشاهان بر اساس نظریههای است که در آن دو کتاب مطرح کرده بود.
چاپ اول کتاب حاضر، که در سال ۲۰۰۲ با عنوان عهد گمشده منتشر شد و به سرعت به فروش رفت، جنجالی در محافل دانشگاهی برانگیخت و واکنشها موافق و مخالف گستردهای در میان محققان این رشته داشت. مؤلف در پیش گفتار خود توضیحاتی در این خصوص داده است:
«کتابی که در دست دارید قصهای است مبتنی بر روایات عهد عتیق، منتها قصهای که در متن یک زمان شناسی درست قرار گرفته است. برای محافل دانشگاهی نوشته نشده. این کتاب اساس تاریخ روایی قومیاست که خدای قدرت جویی را میپرستید با نامها عدیده، و ما امروز او را با نام یهوه یا یهوه میشناسیم. داستان این قوم از محلی به نام عدن در هزاره ششم قبل از میلاد شروع و به ویرانی اورشلیم توسط بابلیان قرن ششم قبل از میلاد ختم میشود. داستانی است فوق العاده غنی، متنوع و پیچیده، چندان که آن را «حماسه حماسه ها» و «کتاب کتاب ها» خواندهاند، اما ما این قصه را به زبانی ساده و سرراست نوشتهایم. اگر طالب آن اید که قصه بنی یهوه را در همان قالب کلاسیکش بخوانید، بروید ترجمه انگلیسی کینگ جیمز را بردارید و آن را با تمام «تو» و «تو را» یش بخوانید. اما اگر در عین حال میخواهید از زبان یک مورخ امروزی بدانید واقعاً چه روی داده، کی روی داده، کجا روی داده و در ارتباط با کدام یک از شخصیتها تاریخی خارج از عهد عتیق روی داده است، این کتاب پاسخ گوی خواسته شماست؛ پس بخوانیدش.
این کتاب یقیناً دندان قروچهها فراوانی بر خواهد انگیخت، به ویژه در محافل دانشگاهی، اما من هم انتظاری جز این ندارم. من چیزهایی را گفتهام که وجدانم گفت بگو، و باید چیزهایی را از بنیادهای سنت گرا بشنوم که وجدانم گفت بشنو. از کجا معلوم؟ شاید روزی حصارهای این بنیادها نیز، مثل حصار آریحا فروریزد، و سرانجام قبول کنند که «یوشع شهری را ویران کرد که واقعاً وجود داشت.»
و در نهایت آنکه «اگر در دنیای باستان سیر میکنیم و طالب آن ایم که از وقایع گذشتهها دور درک نسبتاً درستی کسب کنیم، باید توقعات مدرنیستی خود را کنار بگذاریم و دنیا را از چشم راویان عهد عتیق بنگریم. تاریخ یا الاهیات راویان عهد عتیق، تاریخ آبا واجداد این راویان بود. و آبا واجداد این راویان، همه خدا گونه بودند. کارهایی در حد خدایان میکردند و سخنانی در حد خدایان میگفتند. دنیای این راویان، دنیایی بود پر از اژدهای هفت سر و دیو شاخ دار و جن دم دار و فرشته بالدار و آسمان چندطبقه پله دار. دنیایی بود پر از معجزه، پر از خدا یا خدایانی که دم به دقیقه از آسمان پایین میآمدند و در کار بشر تجسس یا دخالت میکردند. محققان این دسته از روایتها را روایات یا متون «حماسی» خواندهاند و با این نام خواستهاند این دسته از متون را از سایر متون و روایات واقعی و تاریخی» جدا کنند.»
از غبار بپرس
جان فانته (انگلیسی: John Fante؛ ۸ آوریل ۱۹۰۹ – ۸ مه ۱۹۸۳) یک نویسنده، فیلمنامهنویس و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا بود. چارلز بوکوفسکی دربارهٔ او گفته است: فانته خدای من بود.
جوون بودم، گشنه و لب به خمره در تقلاي نويسنده شدن. بيشتر مطالعاتم رو تو كتابخونه عمومي وسط لس آنجلس انجام ميدادم و هيچكدوم از چيزهايي كه ميخوندم به من يا خيابونها و آدمهاي دور و برم ربطي نداشت. يه جوري بود مه انگار همه فقط با كلمات بازي ميكردن و اونهايي كه تقريبا هيچي براي گفتن نداشتن، همونهايي بودن كه نويسندههاي درجه يك به حساب مياومدن. نوشتههاشون تركيبي بود از ظرافت و فرم و صناعت، و همينها بود كه خونده ميشد و تدريس ميشد و هضم ميشد و دفع ميشد...
از میان شیشه از میان مه
علی خدایی
از ميانِ شيشه از ميانِ مه اولين کتابِ علی خدايی (1337) است که برای نخستينبار سالِ 1370 منتشر شد و اين داستاننويسِ خاص را به ادبياتِ ايران معرفی کرد. سالها ناياب بودنِ اين کتاب و شهرتِ بيشترِ داستانهايش که در بسياری از آنتولوژیهای داستانِ ايرانی بازنشر شدهاند، خدايی را بر آن داشت که بعدِ بيست و پنج سال به انتشارِ مجدد اين کتاب رضايت دهد. جهانِ داستانهای خدايی ترکيبی است از حسرتها و زمان و مُردگان. بسياری از قهرمانهای او ناگهان در هجومِ خاطرات، رنگها و بوها خود را بازمیيابند و درگيرِ روايت میشوند. احساسِ امنيتی که از اين جهانِ شاعرانهی بارانزده برمیخيزد، در عينِ دلربايی، حاوی تلخی زمان و آگاهی به کهنسالی است. خدايی را يکی از بهترين داستانِ کوتاهنويسان ايران در سی سالِ گذشته میدانند و اين صفت نشان میدهد که هر يک از آثارش با چه وسواس و دقتی نوشته شدهاند. اين نويسندهی اصفهانی در داستانهای دوازدهگانهی اين کتاب از ردِ باران بر حافظهی انسانش روايت میکند.
پیرزن برنامهی کار هرروزهاش را خوب میدانست. ساعت پنج صبح بیدار میشد، رختخوابش را جمع میکرد، لباس میپوشید و یکراست به آشپزخانه میرفت. هیچ فرصتی را از دست نمیداد. نه غلتی در رختخواب میزد، نه چشمهایش را میمالید و نه حتا خمیازهای میکشید. باید بیدار میشد. سیم سماور را به برق میزد. دو سه تکه ظرف را، اگر از شب قبل مانده بود، میشست و آخر کار آبی به صورت میزد. آب سماور هنوز جوش نیامده بود. پنجرهی آشپزخانه را باز میکرد و بسته به فصل، اگر هوا روشن بود یا هنوز تاریک، خانم همسایهی روبهرویی را میدید که
اسطوره آفرینش در کیش مانی
ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق
ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق، نویسنده و اسطورهشناس، استاد دانشگاه شهید بهشتی در رشتهٔ فرهنگ و زبانهای باستانی است. او همچنین از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶، استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای بودهاست.
اسطورهی آفرینش در کیش مانی بخش مهمی از اساطیر باستانی ایران را تشکیل میدهد و بهراستی مکمل اسطورههای زرتشتی است. کیش مانوی در صدر مسیحیت در ایران و در بخشهای پهناوری از شرق و غرب، از چین تا روم رشد کرد و به ادیان و باورهای عرفانی رسوخ کرد. اسطورهی آفرینش بیانگر سه دورهی کیهانشناختی است و سه دورهی آفرینشی را به تصویر میکشد که در آن ایزدان مهمی چون زروان، هرمزدبغ، مهرایزد یا میترای مانوی و چندین ایزد دیگر نقشآفرینی میکنند. این سه دوره شامل عصر زرین پیش از آفرینش مادی، عصر آمیختگی نور و ظلمت و عصر رهایی و رستگاری نور است که در پایان جهان همهی ارواح یا انوار رستگار شده و در برابر زروان در بهشت روشنی مي ایستند و در جاودانگی مطلق در شادی و شادخواری به سر خواهند برد. اسطورهی آفرینش مانوی تأثیر شایانی بر اساطیر و عرفان ایرانی داشته است.
اسطوره زندگی زردشت
درباره ی زندگی «زرتشت» تاکنون تحقیقات فراوانی توسط نویسندگان و پژوهشگران ایرانی و خارجی انجام گرفته. پژوهش هایی که هر چند بخش های مختلفی از زندگانی این پیامبر ایران باستان را روشن کرده اند، اما باز نکات فراوان ناشناخته ای درباره ی وی – زرتشت- وجود دارد. یکی از تحقیقات بسیار جالب در این باره، پژوهشِ «ژاله آموزگار» و «احمد تفضلی» به نام «اسطوره زندگی زردشت» است. در این کتاب، پس از پیشگفتار، نویسندگان به بررسی متون و نوشته های کهن پهلوی و یونانی درباره ی زندگی و افکار «زرتشت» پرداخته، و با مقایسه نوشته های کهن و دیدگاه های نویسندگان جدید سعی در روشن نمودن زمان، مکان، افکار و عقاید و سرانجام شخصیت «اشو زرتشت» نموده اند. در ادامه، و در فصل بعدی به بررسی زندگی «زرتشت» پرداخته، و درباره او و خانواده اش و عقاید و دینی که او به ارمغان آورد به بررسی اقدام کرده اند. همچنین در فصل چهارم، نویسندگان برخی از منابع کهن پهلوی درباره «اشو زرتشت» را آورده اند که نشان گر دید نویسندگان روزگار باستان درباره پیامبرشان می باشد که از این میان متن بخش پنجم، «زراتشت نامه» مجموعه شعری است که پس از اسلام توسط زراتشت بن بهرام پژدو سروده شده و خلاصه ای از این کتاب، به صورت نثر در این بخش آمده است. در بخش ششم، نیز کتابی که معرفی شده نوشته ای جغرافیایی است که بعد از اسلام به دست شهرستانی نویسنده ی نامی سده ی ششم هجری به رشته تحریر در آمده است که در قسمت هایی از آن به «زرتشت» و «زرتشتیان» پرداخته شده.
اسکندرنامه
کتاب «اسکندرنامه» اثر «عبدالکافی بن ابی البرکات» به کوشش «ایرج افشار» تدوین شده است. در توضیح پشت جلد آمده است: «از نخستین سدههای پس از میلاد، نویسندگان و دانشمندان در سرزمینهای مختلف و به زبانهای گوناگون کتابهایی را در شرح جهانگیری و کارهایی که اسکندر کرد نوشتند و اینگونه کتابها در زبان فارسی "اسکندرنامه" نامیده شد. کتاب حاضر کهنترین اسکندرنامهی منثور به زبان فارسی است که گمان میرود در قرن ششم یا هفتم یا هشتم هجری نوشته شده است. ادیبان و محققان ایرانی از جمله مرحوم ملکالشعرای بهار و شادروان دکتر ذبیحالله صفا به کهنگی زبان فارسی در این کتاب ــ که نسخهی خطی آن متعلق به مرحوم استاد سعید نفیسی بوده است ــ تأکید کردهاند. اسکندرنامهی نسخهی مرحوم نفیسی گذشته از روانی و شیوایی و فخامت زبان آن و اهمیتی که در بررسی تاریخ زبان فارسی دارد، از لحاظ مطالب و افسانههایی هم که دربارهی اسکندر بیان داشته، بسیار حایز اهمیت است و یکی از شاهکارهای دلپذیر ادب فارسی محسوب میشود. این کتاب را نخستینبار در ۱۳۴۳ ش. به تصحیح استاد ایرج افشار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر کرد و سالها بود که نسخههای آن نایاب بود. اینک با حروفچینی دیگر و برخی ملاحظات تازهی استاد افشار و پیوستهایی که بر کتاب افزودهاند جزو مجموعهی متنهای پیشینهی داستانی تقدیم خوانندگان میشود.»
اشتباه در ستاره های بخت ما
جان گرین
ترجمه: مهرداد بازیاری
هزل گریس لنکستر شانزده ساله سه سال است که از سرطان رنج میبرد، اما توانسته با استفاده از دارویی جدید به ثبات برسد. به توصیه والدینش به جمع گروهی میپیوندد که در آن کودکان سرطانی شرکت دارند. در آنجا با آگوستوس واترز آشنا میشود، که به خاطر سرطان استخوان یکی از پاهایش را از دست دادهاست. این دو اوقات زیادی را با هم میگذرانند و روابطشان به مرور نزدیکتر میشود. اما هزل سعی میکند آگوستوس را تا آنجا که میتواند از واقعه مرگ زودهنگام خود مصون نگه دارد – او خودش را همچون نارنجک میبیند که بالاخره منفجر خواهد شد و هرکسی که در نزدیکی اوست را زخمی خواهد کرد – و تصمیم میگیرد دیگر با آگوستوس ارتباطی نداشته باشد.
آرزوی قلبی هزل ملاقات با نویسنده کتاب محبوبش، پیتر ون هوتن، است که در حال حاضر در آمستردام زندگی میکند. با کمک آگوستوس و پس از مجادله بسیار با والدین و پزشکانش بالاخره موفق میشود راهی این سفر شود.
ملاقات با نویسنده اما آنطور که خودش تصور میکرد پیش نمیرود. در طول کتاب اتفاقهای غیرمنتظرهای میافتد که سرنوشت آگوستوس و هزل را برای همیشه عوض میکند.
اعتراف به زندگی
پابلو نرودا
ترجمهی احمد پوری
احمد پوری با اشاره به دلایل انتخاب زندگینامه پابلو نرودا برای ترجمه گفت: «پابلو نرودا شاعری جهانی است و پیش از این هم کتابی از او منتشر کردهام که با استقبال خوبی روبهرو شد.»
او افزود: «کتاب زندگینامه نرودا اوایل انقلاب ترجمه شده منتها الان حس میکنم باز باید ترجمه شود چرا که ترجمه قبلی رضایتبخش نبود.»
پوری در ادامه بیان کرد: «این کتاب از بزرگترین اسناد ادبیات از دهه ۲۰ تا ۷۰ میلادی است چون در آن بیشتر چهرههای ادبی حضور دارند.» پابلو نرودا (زاده ۱۲ ژوئیه ۱۹۰۴ – درگذشته ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۳) نام مستعار نویسندگی ریکاردو الیسر نفتالی ریس باسوآلت، دیپلمات، سناتور و شاعر نوگرای شیلیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات، بود. او نام مستعار خود را از نام یان نرودا شاعر اهل چک انتخاب کرده بود. نرودا در سال ۱۹۷۱ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. «پستچی»، «من هستم»، «خاطرات من»، «ما بسیاریم»، «اشعار تکمیلی»، «اقامت بر روی زمین»، «سرودهای همگانی»، «بیست سرود عاشقانه» و «یک غم آوا»، «آوای جهانی»، «تاریک و روشنا» و «یادبودهای جزیرهی سیاه» از آثار نرودا هستند که بخشی از آنها در ایران ترجمه و منتشر شدهاند.
اعلان قرعه ی ۴۹
توماس راگلز پینچن جونیور (به انگلیسی: Thomas Ruggles Pynchon, Jr.) (زاده ۸ می ۱۹۳۷) یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکایی است. آثار او به بسیاری از زبانها ترجمه شدهاند. او به خاطر نوشتن رمانهای سخت و پیچیده مشهور است. نوشتههای داستانی و غیر داستانی او مجموعهی گستردهای از موضوعات و ژانرهای مختلف از تاریخ، موسیقی، دانش و ریاضیات را در بر میگیرد.
رمان اعلان قرعه ی 49، دومین رمان توماس پینچون، در دهه ۶۰، یکی از پرآشوب ترین دهه ها در تاریخ امریکا، نوشته شده است؛ دهه هایی که با جنگ ویتنام، جنبش راک، رشد امپراتوری های مواد مخدر و نیز ترور جان اف کندی و مارتین لوترکینگ تعریف می شود.
همه این عوامل تاثیری انکارناپذیر بر رمان گذاشته اند و داستان عملاً با بیگانگی و انزوا نسبت به چنان جامعه ای درآمیخته است. قهرمان رمان، زن جوانی است به نام اودیپا ماس که در جهانی مملو از جنون و توهم و دسیسه، به دنبال معنا بخشیدن به زندگی است. اما انگار همیشه برای این کار دیر شده است؛ در دنیای او دیگر هرگونه ارتباطی ناممکن شده است و هر برخوردی میان انسان ها ریشه در فریب و توطئه دارد. حتی نامه ها که قرار است ساده ترین فرم برقراری ارتباط باشند، بی معنا شده اند و تنها چیزی که برای نوشتن باقی مانده، جناس ها و بازی های زبانی است (درست مثل سبکی که خود پینچن برای نوشتن دارد).
اودیپا با همسرش موچو در کینرت کالیفرنیا زندگی می کند. در یک بعدازظهر تابستانی، او نامه ای دریافت می کند که به او اطلاع می دهد دوست قدیمی اش، پیرس، مرده و مسوولیت دارایی ها و املاک خود را به او سپرده است.
اودیپا به این نامه اعتماد می کند و برای سر درآوردن از ماجرا به ملک اربابی پیرس در سن نارسیسو می رود. او در آنجا با وکیلی به نام متزگر آشنا می شود. وکیل یادداشت های پیرس را به او نشان می دهد که در آنها به موارد مشکوکی از جمله معمای تریسترو اشاره شده است. از این پس، اودیپا مکرراً با علامت گروه تریسترو، که تصویر یک شیپور است، به شکلی غیرمنتظره مواجه می شود؛ روی دیوار دستشویی، روی میز کافه ها، روی شیشه های اتوبوس و....
اکفراسیس
ترجمهی سیاوش عظیمی، مؤدب میرعلایی
به سعی پویا افضلی
اکفراسیس اشاره دارد به تمام شعرها، داستانها و مقالاتِ تفسیری که با روشهای مختلف به آثار هنری نقاشی، مجسمه، گرافیک و یا حتا معماری میپردازد. به بیانی دیگر، اکفراسیس توصیفِ کلامی تصویر است.
در پیشزمینه زمان و زندگی را میبینیم
جاروشده در یک دوران
به سمتِ چپِ تصویر
جایی که ساحل ساحل را ملاقات میکند.
اما آن محلِ ملاقات
نشان داده نشده است؛
بر روی بوم اتفاق نیفتاده.
سمتِ دیگرِ بندر
بهشت و جاودانگیست،
با مهِ سفیدِ بیحفاظی بر فرازِ کوههایش.
و آبهای پهناورِ «لوستاک» واسطهایست
برای قایقپاروییهای کوچک.
آلِن گینزبِرگ
اما ابرها
اولشخصِ مفرد
همانطور که از عنوان مجموعه مشخص است، تمام هشت داستان به زبان اولشخص مفرد روایت میشوند. تمام داستانها خیالی هستند، اما در بعضی موارد مثل «مجموعهاشعار یاکولت سوالوز» مرز میان خیال و واقعیت تا حدی محو میشود. راویان تمام داستانها مردانی میانسال هستند که از خاطرات گذشتهشان میگویند. بهجز راوی «مجموعهاشعار یاکولت سوالوز» که «هاروکی موراکامی» است، بقیهٔ راویان ناشناس میمانند. استفادهٔ مداوم از روایت اولشخص مفرد باعث شده بعضی منتقدان گمانهزنی کنند که راویان در واقع یک نفرند. اتفاقاً با علاقهای که به موسیقی جاز و بیسبال دارند تا حد زیادی به خود موراکامی شبیهاند.
داستانها مشتمل بر تأملاتی فلسفی درباب عشق، تنهایی، انزوا، پیری، زمان و خاطرات هستند. بعضی درونمایهها همچون دلتنگی وجودی و موسیقی، بهخصوص کلاسیک، جاز و بیتلز، پیوسته در داستانها تکرار میشود. موراکامی در بعضی از داستانها، از جمله «چارلی پارکر بوسا نووا مینوازد» و «اعترافات میمون شیناگاوایی»، از رئالیسم جادویی همیشگی خود نیز استفاده میکند