هنر عشق ورزیدن
اریش فروم (به آلمانی: Erich Fromm) (زاده ۲۳ مارس ۱۹۰۰ - درگذشته ۱۸ مارس ۱۹۸۰) روانکاو و فیلسوف اجتماعی آمریکایی آلمانی تبار از جمله مارکسیست های سرشناس مکتب فرانکفورت و از برجسته ترین نمایندگان مکتب روانشناسی اومانیستی است. او در آثارش کوشید تا ارتباط متقابل روانشناسی و جامعه را شرح دهد و معتقد بود که با بهکار بستن اصول روانکاوی، به عنوان علاج مشکلات و بیماریهای فرهنگی، بشر راهی به سوی تحقق یک «جامعهٔ معقول» و متعادل از لحاظ روانی خواهد یافت.
نويسنده در اين كتاب ميگويد عشق احساسي نيست كه هركس، صرفنظر از مرحلة بلوغ خود، بتواند به آساني آن را به دست آورد. او تأكيد ميكند تمام كوششهاي فرد براي عشقورزيدن محكوم به شكست است، مگرآنكه خود او با جد تمام براي تكامل تمامي شخصيت خويش بكوشد، تا آنجا كه به جهانبيني سازندهاي دست يابد. وي عقيده دارد اگر آدمي همسايهاش را دوست نداشته باشد و از فروتني واقعي، شهامت، ايمان و انضباط بيبهره باشد، از عشق فردي خرسند نخواهد شد.
هنر همیشه بر حق بودن
نام نویسنده : آرتور شوپنهاور
نام مترجم : عرفان ثابتی
سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیههای عملی نیشداری دربارة چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند.
هنرمند گرسنگی
کتاب هنرمند گرسنه ، مملو از معانی و تصاویر فلسفی است. فردی که در ابتدا به دلیل توانایی هایش تحسین می شود ، در آخر همان توانایی باعث سرزنش و تیره بختی اش می شود. این داستان شالوده چند تفکر است ، تفکر پوچ گرا ، تفکر پست مدرن ، تفکر اگزیستانسیالیسم و ... از همین حیث یکی از مهم ترین داستان های کوتاه در جهان غرب تلقی می شود.
هنوز هم من
تلفنم رو از جيبم كشيدم بيرون و عكسها رو رد كردم تا به عكسهاي مورد علاقهم از سم رسيدم كه با يونيفروم سبز تيرهش روي تراس نشسته بود. تازه كارش تمام شده بود و چاي مينوشيد، در حالي كه به من لبخند ميزد. خورشيد پايين پشت سرش بود و يادم ميآد كه داشتم به خورشيد نگاه ميكردم كه چطوري پايين ميرفت. چايي من روي طاقچه پشت سرم سرد ميشد، در حالي كه سم با صبوري نشسته بود تا من ازش عكس بگيرم. «خيلي خوشتيپه! اونم ميآد نيويورك؟» اون شب خواب ويل رو ديدم. خيلي كم خوابش رو ميديدم. روزهاي اولي كه اونو از دست داده بودم، اونقدر غمگين بودم كه فكر ميكردم يه نفر درست تو درونم يه سوراخ درست كرده. وقتي با سم آشنا شدم، خوابها متوقف شدن. اما دوباره خوابش رو ديدم. بعضي وقتها، اونقدر زنده به نظر ميرسيد كه انگار واقعا جلوي من وايساده بود.
هنوز هم من
این کتاب در کنار دو کتاب «من پیش از تو» و «پس از تو» تریلوژی داستانی این نویسنده را برای مخاطبانش در زبان فارسی تکمیل میکند.
قهمران رمان «هنوز من «لوئیزا کلارک است که اکنون به شهر نیویورک رسیده است و آماده تجربه اتفاقاتی تازه برای زندگی خودش است در عین حال به این فکر میکند که میتواند رابطه عاطفی خود را با دوستی که چند هزار مایل با او فاصله دارد، حفظ کند. با این همه او با جاشوا آشنا میشود و این آشنایی برای او این ارمغان را به همراه دارد که بار دیگر به خودش و ندای قلبش گوش دهد و به این فکر کند که لویزیا کلارک واقعا کیست؟
این کتاب در انتهای ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شده است.
جوجو مویز روزنامهنگاری انگلیسی است که از سال ۲۰۰۲ به نوشتن رمانهای عاشقانه مشغول است. او یکی از تنها چند نویسندهای است که دو بار برنده جایزه سال رمان عاشقانه (Romantic Novel of the Year Award) توسط انجمن نویسندگان رمانهای عاشقانه (Romantic Novelists' Association) گردیده و آثارش به یازده زبان مختلف دنیا ترجمه شدهاند.
هیچ دوستی بجز کوهستان
بهروز بوچانی (زادهٔ ۱ مرداد ۱۳۶۲ در استان ایلام) روزنامهنگار و نویسنده کرد ایرانی است. شرح حال او با نام رفیقی نه مگر کوهستان که در اردوگاه پناهندگان مانوس نوشته که برنده جایزههای بسیاری شده است. او از سال ۲۰۱۳ (میلادی) تا نوامبر ۲۰۱۹ در جزیره مانوس گرفتار بود. او در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۹ با روادید مسافرتی، به کرایستچرچ نیوزیلند سفر کرد تا در رویداد ادبی «جشنواره کلمه» شرکت کند. بوچانی پس از ورود به نیوزیلند گفت دیگر هرگز به پاپوآ گینهنو و استرالیا بر نمیگردد.
هیچ دوستی به جز کوهستان
بهروز بوچانی (زادهٔ ۱ مرداد ۱۳۶۲ در استان ایلام) روزنامهنگار و نویسنده کرد ایرانی است. شرح حال او با نام رفیقی نه مگر کوهستان که در اردوگاه پناهندگان مانوس نوشته که برنده جایزههای بسیاری شده است. او از سال ۲۰۱۳ (میلادی) تا نوامبر ۲۰۱۹ در جزیره مانوس گرفتار بود. او در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۹ با روادید مسافرتی، به کرایستچرچ نیوزیلند سفر کرد تا در رویداد ادبی «جشنواره کلمه» شرکت کند. بوچانی پس از ورود به نیوزیلند گفت دیگر هرگز به پاپوآ گینهنو و استرالیا بر نمیگردد.
بهروز بوچانی به دنبال پیش آمدن مشکلاتی برای او به خاطر روزنامهنگاری در ایران ناچار به خروج از این کشور شد. پس از فرار از ایران به اندونزی رفت تا خود را به استرالیا برساند. او دو بار تلاش کرد با قایق از اندونزی به استرالیا برود. بار نخست، قایق غرق شد و ماهیگیران اندونزیایی نجاتش دادند. بار دوم نیروی دریایی سلطنتی استرالیا او و ٧٥ پناهجوی دیگر را دستگیر کرد و آنها را به بازداشتگاهی در جزیره مانوس فرستاد.
او دربارهٔ علت پناهجوییاش گفته:ایران را ترک کردم چون یک بیخدا هستم و ایران یک کشور دیکتاتوری مذهبی است. چون نمیخواستم عمر خودم را در زندان باشم از ایران به استرالیا آمدم اما آنها در هر صورت من را در این جزیره زندانی کردند.
— بهروز بوچانی،بهروز بوچانی کتاب رفیقی نه مگر کوهستان را در ۵ سال با پیامکهایی که با پیامرسان فوری واتساپ برای دوستش امید توفیقیان در استرالیا میفرستاد و امید توفیقیان آن را از زبان فارسی به زبان انگلیسی برگردان میکرد.
و تو برنگشتی
مارسلین لوریدان ایونس در سیزدهم آوریل ۱۹۴۴ همراه پدرش به آشویتس ـ بیکنائو تبعید و در دهم مهی ۱۹۴۵ بهدست ارتش سرخ آزاد میشود. اما پدرش مثل ۴۵ عضو دیگر خانواده و خویشانش هرگز از اردوگاهها برنمیگردد. مارسلین هفتاد سال بعد، با کتاب «و تو برنگشتی» دوران هولناک اسارت و زندگی پس از آن را برای پدر ازدسترفتهاش روایت میکند.
دیگر از گاز خبری نبود. دیگر دهانهی گشودهای در کار نبود که بتوانند دقیقه به دقیقه ما را درون آن بیندازند. ما دختران بیرکنائو از بزرگترین مرکز قتلعام نجات پیدا کرده بودیم. دیگر دودکشی در کار نبود. نه کورهی جسدسوزی، نه بوی جسدهایی که جزغاله میشد. برای همین بود که من، با اینکه مثل بید میلرزیدم، زیر چادرهایی که میان برف بر پا کرده بودیم آواز میخواندم.
واقع نگری
بیل گیتس ، موسس و رئیس شرکت مایکروسافت اعتقاد دارد اگر مردم دنیا آخرین کتاب هنس روسلینگ را بخوانند، دنیای مان جای بهتری برای زندگی می شود.
کتاب «ده دلیلی که درباره جهان اشتباه فکر می کنیم» توسط هنس روسلینگ نوشته شده است که در اصل دوست قدیمی بیل گیتس است. روسلینگ، کارشناس آمار و بهداشت جهانی اهل سوئد بود که در سال 2017 میلادی از دنیا رفت و این کتاب توسط پسر و عروس او به اتمام رسید.
بیل گیتس که به تازگی خواندن این کتاب را تمام کرده، در وبلاگ رسمی خود نوشته است: یکی از بهترین کتاب هایی که در تمام عمرم خواندم، همین کتاب است. این کتاب چارچوب متفاوتی از نگاه به دنیا را در اختیار مخاطب قرار می دهد. کل کتاب شامل 10 غریزه انسانی است که باعث می شود به دنیا با چشم واقع بینانه تری نگاه کنیم.
به نوشته گیتس در این کتاب چهار سطح از ثروت در جهان تعریف شده، که در کشورهای مختلف بر اساس درآمد انسان ها طبقه بندی شده است. اما روسلینگ پیشنهاد می کند که به جای تعریف هایی چون پیشرفته یا عقب مانده برای کشورها از واژه های دیگری استفاده شود، زیرا پول نمی تواند موقعیت مردمان جهان را تعیین کند. گیتس در وبلاگ خود نوشته است: اگر همه مردم جهان این کتاب را بخوانند در آن صورت جهان بهتری خواهیم داشت.
واقعیت ناپیدا
آیا تا به حال کسی این شجاعت را داشته که داستان کوانتومها را از یونان باستان شروع کند؟ یا این داستان پیچیده را چنان ساده روایت کند که برای فهمش تنها به توانایی خواندن نیاز باشد؟
کارلو روولی از یونان باستان، از همان آغاز دانش، شروع میکند و پلهپله پیش میآید: از اتمهای دموکریتوس و صورتهای مثالی افلاطون و ارسطو تا دایرههای بطلمیوس و دنیای دانته، از آونگ گالیله و ماه نیوتن تا امواج فارادی و معادلات ماکسول، از نسبیت اینشتین و عدم قطعیت هایزنبرگ تا سیاهچالهٔ ویلر و اطلاعات هاکینگ. این سفری است به دنیای جذاب فیزیک از اتمهای آغازین جهان تا نظریهٔ اطلاعات، با زبانی چنان ساده که گاه خواننده با تردید به خود میگوید: «آیا همهاش همین است؟ همین قدر ساده؟»
نگران نباشید. روولی یکی از بزرگترین فیزیکدانان زندهٔ جهان است و در داستانی که برای شما روایت میکند، خودش هم نقش دارد. واقعیت ناپیدا روایتی دست اول از فیزیک معاصر است با نثری جذاب و درخشان.
دانشمندان او را استیون هاکینگ جدید مینامند.
– مجلهٔ تایمززبان شاعرانهٔ روولی، وضوح اندیشهاش و اشتیاقش به علم و تاریخ آن، کتابی لذتبخش و شگفتانگیز پدید آورده است.
– بوکلیست
واقعیت؛ ده دلیل برای اینکه ما درباره جهان اشتباه فکر می کنیم
«یکی از مهمترین کتابهایی که تا به حال خواندهام – یک راهنمای ضروری برای تفکر روشن نسبت به جهان» – بیل گیتس (او گفته است به تمامی کسانی که در سال ۲۰۱۸، از دانشگاههای آمریکا فارغالتحصیل شوند، یک جلد از کتاب واقعیت هدیه میدهد!)
«هانس رزلینگ داستان راز خاموش معجزه پیشرفت انسانی را آنطور که باید توضیح میدهد. اما کتاب واقعیت، بیشتر از این است. کتاب هم چنین توضیح میدهد، که چرا بسیار معمول است که پیشرفت به صورت رازآلود و خاموش باشد، و نیز به خوانندگان چگونگی مشاهده واضح واقعیت را یاد میدهد.» – ملیندا گیتس
هنگامی که سؤالات سادهای درباره روندهای جهانی پرسیده میشود -چند درصد از جمعیت جهان در فقر زندگی میکنند؛ چرا جمعیت جهان رو به افزایش است؛ چه تعداد از دختران، مدرسه را به پایان میرسانند- ما بطور سیستماتیک به سؤالات پاسخ اشتباه میدهیم. آنقدر اشتباه که شامپانزهای که به صورت تصادفی پاسخها را انتخاب میکند، همواره از معلمها، روزنامهنگاران، برندگان جایزه نوبل و مشاوران مالی سبقت خواهد گرفت.
والدین سمی (بر میراث دردناک والدینتان چیره شده و زندگی خود را نجات دهید)
والدين سمي، يكي از مهمترين آثار در زمينه آسيبهايي است كه والدين به آينده و سرنوشت فرزندانشان وارد ميكنند و موجب ضعف، شكست و ضررهاي روحي جبرانناپذير به آنها ميشوند. در اين اثر، رفتارهاي سمي والدين، تحليل و طبقهبندي ميشود. بدين ترتيب، درمييابيم والدين همانگونه كه بزرگترين و مهمترين اشخاص زندگي فرزندشان هستند، گاه ميتوانند آسيبزاترين و مخربترين نتايج را در زندگي آنان به بار آورند.
وسواسی باشید یا معمولی باقی بمانید
در تمام طول زندگيام به من گفتهاند كه وسواس فكري نسبت به موفقيت چيز خوبي نيست. اما آنچه اهميت دارد اين است كه همين وسواس فكري، مهمترين عامل موفقيت امروزي من است. وسواسهايم من را در سن بيست و پنج سالگي از فردي كه از همه نظر گمگشته و در هم شكسته بود، به مالك پنج شركت خصوصي با فروش 100 ميليون دلاري در سال، يكي از ده مدير عامل برتر با نفوذ در جهان، نويسنده پنج كتاب از پرفروشترين كتابهاي نيويورك تايمز، سخنران بينالمللي تحسين شده، شوهري مهربان و پدري شيفته دو دخترش تبديل كرده است. موقعيت امروز من تنها به دليل بهرهگيري از وسواس فكريام نسبت به موفقيت است.
وصیت ها
با خواندن «سرگذشت ندیمه» سوالی در ذهن ایجاد میشود که این حوادث چگونه اتفاق افتاد و شروع شد؟ حال بعد از سالها مارگارت آتوود با نوشتن کتابی بر ادامه «سرگذشت ندیمه» به سوالها پاسخ داده است. اثری به نام «وصیتها» که در سال ۲۰۱۹ چاپ و منتشر شده و در لیست نهایی جایزه بوکر هم قرار گرفته است. کتابی که از زبان سه راوی بیان میشود، بخشی که به حوادث قبل از ایجاد حکومت گیلیاد و اتفاقات کتاب قبل برمیگردد که این بخش از زبان عمه لیدیا که مربی و ناظم اخلاق زنان بود، روایت میشود و میگوید او چگونه از باورهای خود در مورد آزادی، دموکراسی و حقوق فردی دست کشید و به خدمتگزار مشتاق و باوفای حکومت گیلیاد تبدیل شد. ۱۵ سال از داستان «سرگذشت ندیمه» گذشته است و ادامه داستان از زبان دو دختر نوجوان، اگنس و نیکول روایت میشود. دو دختر که در دوره حکومت گیلیاد بزرگ شدند و زنی که یکی از خدمتگزاران حکومت بوده است، هر سه روایتگر اتفاقات و حوادث حکومت گیلیاد و به دنبال افشا کردن اسنادی علیه حکومت هستند.
وصیت ها
برنده ی جایزه ی من بوکر سال 2019
برنده ی جایزه ی بهترین کتاب داستانی گودریدز سال 2019
قسمت دوم کتاب سرگذشت ندیمه
پس از قریب به 35سال که از نگارش کتاب سرگذشت ندیمه می گذرد دوباره این دنیا و سیاستمداران سرکوبگرش الهام بخش "مارگارت اتوود" در نگارش کتابی به عنوان دنباله کتاب سرگذشت ندیمه بوده؛ چرا که به اعتقاد این نویسنده دنیای امروز هم دنیایی سرکوبگر است.در کتاب "وصیت ها" به جای اینکه از جمهوری گیلاد فاصله بگیریم، به سمت آن در حال حرکت هستیم. داستان کتاب "وصیت ها" 15سال پس از آخرین حوادث کتاب سرگذشت ندیمه و در واقع مدت زمان زیادی پس از آخرین حوادث نمایش داده شده در فصل سوم سریال سرگذشت ندیمه آغاز می شود. با خواندن "سرگذشت ندیمه" سوالی در ذهن ایجاد می شود که این حوادث چگونه اتفاق افتاد و شروع شد؟ حال بعد از سال ها "مارگارت آتوود" با نوشتن کتابی بر ادامه "سرگذشت ندیمه" به سوال ها پاسخ داده است. اثری به نام "وصیت ها" که در سال ۲۰۱۹ چاپ و منتشر شده و در لیست نهایی جایزه بوکر هم قرار گرفته است. کتابی که از زبان سه راوی بیان می شود، بخشی که به حوادث قبل از ایجاد حکومت گیلیاد و اتفاقات کتاب قبل برمی گردد که این بخش از زبان عمه لیدیا که مربی و ناظم اخلاق زنان بود، روایت می شود و می گوید او چگونه از باورهای خود در مورد آزادی، دموکراسی و حقوق فردی دست کشید و به خدمتگزار مشتاق و باوفای حکومت گیلیاد تبدیل شد. ۱۵ سال از داستان "سرگذشت ندیمه" گذشته است و ادامه داستان از زبان دو دختر نوجوان، اگنس و نیکول روایت می شود. دو دختر که در دوره حکومت گیلیاد بزرگ شدند و زنی که یکی از خدمتگزاران حکومت بوده است، هر سه روایتگر اتفاقات و حوادث حکومت گیلیاد و به دنبال افشا کردن اسنادی علیه حکومت هستند.
وضعیت آخر
مدتهاست که مردم از وضع روانپزشکی در همه جا ناراضیاند؛ از مدت درمان که انگار تا ابد طول میکشد، از مخارج زیاد، از نتایج نامعلوم، و از آنهمه واژۀ مبهم و اسرارآمیز. این کتاب حاصل جستوجویی است برای یافتن پاسخ مردمانی که میخواهند بدانند مغز و ذهن آدمی چگونه کار میکند و علت رفتارهای مختلف ما چیست. وضعیت آخر شامل پژوهشها و جستوجوهای سیسالۀ علم پزشکی و دربرگیرندۀ همۀ مشاهدات و تحقیقات نویسنده است که با روش «تحلیل رفتار متقابل» مسائل مختلف شخصی و اجتماعی را بررسی و بهدقت تحلیل میکند.
وعده
این رمان در نزدیکی پرتوریا، در سال ۱۹۸۶، دوران گذار آفریقای جنوبی از آپارتاید، آغاز میشود و داستان سه خواهر و برادر به نامهای آنتون (۱۹ ساله)، آسترید (۱۷ ساله) و آمور (۱۳ ساله) را روایت میکند که پس از مرگ مادرشان، ریچل، بر اثر سرطان، ارتباط خود را از دست میدهند. داستان به عهدی میپردازد که شوهر آفریقایی اش، مانی، قبل از مرگش به او داده بود: اینکه سالومه، خدمتکار سیاهپوست خانواده، مالکیت کامل خانهای را که با خانوادهاش در آن زندگی میکند، دریافت کند. این رمان به چهار بخش تقسیم شدهاست که هر بخش تقریباً با یک دهه از هم جدا شدهاست و هر یک به مرگ نابهنگام یکی از اعضای خانواده تمرکز دارد.
وقتی باران می بارد
ترجمه: علی شاهمرادی
هرگز روزی را بدون روشنایی تصور نمیکردم. روزی بدون امید. روزی که جایی بایستم و از آنجا هیچ چیز برای دیدن وجود نداشته باشد.
من گم شده بودم،
من صدمه دیده بودم،
من غیر قابل دسترس بودم؛
یک شب زندگی مرا برای همیشه تغییر داده بود.
دختر نوجوانی به نام «کیت الکساندر» در شبی بارانی اتفاق بدی را از سر میگذراند که تمام زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد. «بیو بنت» دوست سالیان سالش که به او علاقه دارد، تنها کسی است که حضورش مرهمی بر زخم اوست، اما با دیدار «آشر هانت»، پسری مرموز و خواستنی، زندگی کیت وارد مرحلهی جدیدی میشود و...
«وقتی باران میبارد» قصهی دردهای فروخورده، زخمهای زندگی و اتفاقات ناگوار است و در عین حال قصهی عشق، امید، پذیرش و پیوندهای عمیق روح انسانهاست. این اولین و پرمخاطبترین کتاب از سهگانهی عاشقانهی «باران» اثر نویسندهی آمریکایی «لیزا دِ یانگ» است.
«لیزا دِ یانگ» نویسندهی پرفروش عاشقانههای معاصر آمریکایی که به تازگی برای آخرین رمانش در لیست بهترینهای سایت معتبر آمازون قرار گرفته، راه سختی را برای رسیدن به امروزش طی کرده است. او مادر سه فرزند است و با داشتن شغلی تمام وقت، در شش سال گذشته، نُه رمان موفق را به چاپ رسانده است. خودش در این مورد میگوید: «من از تمام ساعتهای شبانهروز استفاده میکنم. صبحها و پس از بدرقهی همهی اهل خانه، خودم به سر کار میروم. وقتی به خانه برمیگردم، باقی روزم را با خانواده سپری میکنم و پس از اینکه بچهها به خواب میروند، کار نوشتنم آغاز میشود و تا دیر هنگام ادامه پیدا میکند.»
وقتی بدن نه میگوید: بدن چه هزینهای برای فشار روانی پنهان میپردازد
نویسنده: گابور ماته
مترجم: ثریا قاضی مرادی
پرفروش ترین کتاب بین المللی - ترجمه شده به 15 زبان
دکتر گابور ماته، پزشک و نویسنده پرفروش، از طریق دریچه داستانهای شخصی متحرک نشان میدهد که چگونه احساسات و استرس روانی نقش قدرتمندی در شروع بیماریهای مزمن، سرطان و بسیاری از بیماریهای جدی دیگر دارند. این کتاب با تکیه بر تحقیقات علمی و چندین دهه تجربه نویسنده به عنوان یک پزشک متخصص، پاسخ هایی به سؤالات مهم در مورد تأثیر پیوند ذهن و بدن بر بیماری و سلامت و نقش استرس مزمن و آرایش عاطفی فردی در مجموعه ای از بیماری های رایج ارائه می دهد.
آیا یک نفر می تواند به معنای واقعی کلمه از تنهایی بمیرد؟ آیا بین توانایی ابراز احساسات و بیماری آلزایمر ارتباطی وجود دارد؟ آیا چیزی به نام «شخصیت سرطانی» وجود دارد؟
با تکیه بر تحقیقات عمیق علمی و کار بالینی تحسینشده دکتر گابور ماته، وقتی بدن میگوید نه، پاسخهایی به سؤالات مهم در مورد پیوند ذهن و بدن - و نقش استرس و آرایش عاطفی ما در مجموعهای از بیماریهای رایج ارائه میدهد.
وقتی بدن نه می گوید:
- نقش ارتباط ذهن و بدن را در شرایط و بیماری هایی مانند آرتریت، سرطان، دیابت، بیماری قلبی، سندرم روده تحریک پذیر و ام اس بررسی می کند. - ده ها مورد مطالعه و داستان روشنگر را به اشتراک می گذارد، از جمله موارد مربوط به افرادی مانند لو گریگ (ALS)، بتی فورد (سرطان سینه)، رونالد ریگان (آلزایمر)، گیلدا رادنر (سرطان تخمدان) و لنس آرمسترانگ (سرطان بیضه) - "هفت A از شفا" را آشکار می کند: اصول در شفا و پیشگیری از بیماری از استرس پنهان
وقتی برای زندگی و وقتی برای مرگ
این اثر روایتی است از یک سرباز که در میانه ناامیدیها و سرخوردگیهای ناشی از جنگ، تنها راه نجاتش را روی آوردن به عشق مییابد. در توصیف کتاب «وقتی برای زندگی و وقتی برای مرگ» آمده: «این کتاب رمان گیرایی است که گوشهای از جنگ جهانی دوم را نشان میدهد. این رمان داستان انسانهایی که سرباز میشوند نیست، بلکه داستان سربازانی است که به تاثیر اکسیر جنگ و مرگ، غرور و جاهطلبی خود را از دست میدهند و دوباره انسان میشوند. توفیق قهرمانان این داستان که میتوانند در بحبوحه جنگ از لذت عشق و زندگی برخوردار شوند، نشانه قدرت روحی انسان در مقابله با افکار مربوط به شکست کامل خویش است.» ارنست، شخصیت اول داستان، بعد از دو سال خدمت در ارتش روسیه، زمانی که به زادگاهش بازمیگردد با صحنهای روبهرو میشود که باورش برای او سخت است: خانهای ویران شده و والدینی که در هیچ کجا نشانی از آنها نمییابد. حتی همسایهها هم از اینکه چه اتفاقی ممکن است برایشان افتاده باشد بیخبرند. در روزهای پایانی مرخصی، ارنست به یکی از دوستان دوران کودکی خود به نام الیزابت برمیخورد و شباهتهای زیادی بین خود و او مییابد. هر دو در دنیایی گرفتار شدهاند که البته مانند بسیاری از انسانهای اطراف خود، در ساخت آن نقشی نداشتهاند. با این حال، در دوران جنگ، یافتن نشانی از عشق خود میتواند دنیایی جدید را برای ارنست بسازد. در سراسر داستان، مخاطب با تصویرسازیهای نویسنده از ارنست روبهرو میشود؛ شخصیتی جوان که طبق توصیفهای داستان، بر اثر فشاری که جنگ بر او وارد کرده، کمی شکسته شده و میانسال به نظر میرسد. در زمانی که ارنست در حال جستوجوی والدین خویش است با انسانهای زیادی روبهرو میشود. تقریبا هر شخصی به دنبال دوست یا آشنای خود است و افراد بیگناه زیادی در این بین کشته شدهاند. یکی از نکات جالب در این داستان ورود شخصیت اصلی داستان به ذهن افرادی است که هر یک به نوعی سرگردان شدهاند. اینگونه است که او با چهره واقعی انسانها، بدون نقابی بر صورت، آشنا میشود و انسانهای اطرافش را صادق و یک رنگ میبیند؛ زیرا جنگ توان هرگونه فخر فروختن و خودنمایی را از آنها گرفته است.
این نویسنده در داستانش حقیقت بشر را در بدترین حالتش نشان میدهد و مخاطب را بدین باور میرساند که ظلم و خشونت، به بخش خاصی از انسانها تعلق ندارد و دارای زبانی جهانی است.
وقتی نفس هوا می شود
نام نویسنده : پال كلانثي
نام مترجم : ساناز کریمی
در بخشی از این كتاب میخوانیم: یکبار دیگر از دکتربودن به بیماربودن رسیدم. از عامل به کسی که عمل رویش انجام میشد، از فاعل به مفعول مستقیم. درست تا زمان بیماری میشد زندگی مرا جمع خطی انتخابهایم دانست. مثل مدرنترین داستانها، که سرنوشت یک شخصیت به اعمال انسانی خودش و دیگران بستگی دارد.
گلوسستر در شاه لیر، شاید از سرنوشت انسان بهمثابهی «مگسهایی برای پسران شرور» گلایه کند، اما غرور کاذب شاه لیر قسمت تأثیرگذار نمایشنامه را خلق میکند. از عصر روشنگری به بعد، فرد در مرکز صحنه نمایش قرار گرفت، اما حالا من در دنیای دیگری زندگی میکردم، دنیایی کهنتر. جایی که اعمال انسان در برابر نیروهای فوق بشری رنگ میبازند. دنیایی که بیشتر شبیه تراژدیهای یونانی بود تا درامهای شکسپیر. هیچ تلاشی برای رهایی ادیپوس و والدینش از سرنوشت کارساز نیست. تنها راه دسترسیشان به نیروهایی که زندگی آنها را کنترل میکنند، از طریق آورندگان وحی و پیشگویان است، یعنی کسانی که آیندهبینیای الهی دارند. چیزی که بهدنبالش آمده بودم برنامه درمانی نبود. برای دانستن روشهای پزشکی پیش رو بهقدر کافی مطالعه کرده بودم، بلکه دنبال آرامش خردی الهامشده بودم.