خواهر
خیره به خورشید نگریستن
نام نویسنده : اروین یالوم
نام مترجم : دکتر اورانوس قطبی نژاد آسمانی
اروین دیوید یالوم (به انگلیسی: Irvin David Yalom) (متولد ۱۹۳۱،واشینگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا) , روانپزشک هستیگرا (اگزیستانسیالیسم) و نویسنده آمریکایی است.
در سال ۱۹۵۶ در بوستون در رشته پزشکی و در سال ۱۹۶۰ در نیویورک در رشته روانپزشکی فارغالتحصیل شد و بعد از خدمت سربازی، در سال ۱۹۶۳استاد دانشگاه استنفورد شد. در همین دانشگاه بود که الگوی روانشناسی هستی گرا یا اگزیستانسیال را پایهگذاری کرد. یالوم هم آثار دانشگاهی متعددی تألیف کردهاست و هم چند رمان موفق دارد. او جایزه انجمن روانپزشکی آمریکا را در سال ۲۰۰۲ دریافت کرد، اما بیشتر به عنوان نویسنده رمانهای روانشناختی، به ویژه رمان مشهور وقتی نیچه گریست شهرت دارد.
کتاب «خيره به خورشيد نگريستن» بهطور تجربي (مانند هر رويدادي که در زندگي شخص بهوقوع پيوسته است) و از نظر روانپويشي به عميقترين ترسهاي ما نگاه مياندازد و با بلاغتي استثنايي و ديدگاهي انسانپسند شرح ميدهد که چگونه ميتوانيم به آرامش برسيم. نوشتار کتاب بذلهگو، دوستانه و تذلذلناپذير است. تعمق و انديشهاي با بلندنظري که ما را راهنمايي ميکند تا به خردب برسيم که بتوانيم ترسهايمان را تحمل کنيم نه اينکه آنان را مغلوب گردانيم.
دربارهی عشق
نام نویسنده : استاندال
نام مترجم : گلاره جمشیدی
دربارهي عشق تلاش شگفتآور استاندال است براي تفسير پيچيدهترين نوع عاطفهي بشري: عشق احساسمدار. او، ملهم از يک احساس آتشين و يکسويه، تحليلي منطقي و روشن را با ستايشي شورانگيز در کنار هم مينشاند. استاندال براي ردهبندي انواع گوناگون عشق ـ پرشور، تنانه، خودخواهانه و... ـ هفت مرحلهاي را بازشناسي ميکند که عاشقان در حين آن با جادوي احساس درميافتند. در اين اثر ميتوان تلاش بيتابانه و عاجزانهي نويسنده را براي تسکين و آرامسازي عشق رنجديدهي خود به نظاره نشست. نتيجهي کار اثري است حيرتآور که تمام نشانههاي شاهکارهاي بعدي استاندال را در خود گنجانده است. «بهراستي که نيمي ـ نيم زيباتري ـ از زندگي از چشم کسي که هيچگاه ديوانهوار عشق نورزيده پنهان مانده است.» (از متن کتاب)
کتابهای سرخ و سیاه ترجمه مهدی سحابی نشر مرکز و عبدالله توکل نشر نیلوفر، صومعه پارم و راهبهٔ دیر کاسترو از جمله آثار اوست که به فارسی ترجمه شدهاست.
درد سنگ ها
در مرکز داستان قهرمان اصلي يک دختر عجيبوغريب اهل ساردني است با موهاي سياه و بلند و چشماني درشت، که هميشه در عالم هپروت به سر ميبرد. زن در زمان معلق است و به سادگي از کنار زندگي عبور ميکند... در پسزمينه، شخصيتهاي مختلف با ظرافت هر چه تمامتر به تصوير کشيده شدهاند: شوهر، مردي کمحرف و تودار که عاري از عشق تن به ازدواجي شهواني با زن داده است، نجاتيافته از جنگ، که در قاره با او مختصر آشنايياي پيدا ميکند، اما ردي محونشدني در زندگياش بر جاي ميگذارد، پسر، پيانيست آينده که در کمال ناباوري به دنيا ميآيد و سرانجام نوه، راوي داستان، تنها کسي که به قهرمان داستان اجازه ميدهد تا حقيقت وجودش را آشکار کند. اما آيا ما همه چيز را در مورد آدمهاي نزديکمان ميدانيم؟
ميلنا آگوس در سال 1959 در جنوا به دنيا آمد. او استاد تاريخ و زبان ايتاليايي در يک آموزشگاه است. اولين رمانش، وقتي کوسه ميخوابد، را در سال 2005 نوشته است. با کتاب دردِ سنگها در فرانسه به شهرت رسيد و چندين جايزه از جمله جايزهي ناشران کتابهاي جيبي را از آن خود کرد. اين کتاب در سرتاسر دنيا ترجمه شده است.
درمان شوپنهاور
نام نویسنده : اروین د. یالوم
نام مترجم : سپیده حبیب
يالوم در رمان درمان شوپنهاور تصور ميکند که فيلسوف معاصري به نام فيليپ که فردي منزوي و بهنوعي رونوشت شوپنهاور است، به يکي از گروههاي درماني رواندرمانگر مشهوري به نام جوليوس وارد ميشود که خود به دليل رويارويي ناگهاني با سرطان ـ و مرگ خويش ـ به مرور دوبارهي زندگي و کارش نشسته است. فيليپ آرزو دارد با بهکارگيري انديشههاي شوپنهاور، به يک مشاور فلسفي بدل شود و براي اين منظور نيازمند سرپرستي جوليوس است. ولي جوليوس ميخواهد به کمک اعضاي گروه به فيليپ/شوپنهاور بقبولاند که اين ارتباط انساني است که به زندگي معنا ميبخشد ـ کاري که هيچکس براي شوپنهاور تاريخي نکرد. اروين د. يالوم ـ استاد بازنشستهي روانپزشکي دانشگاه استنفورد، رواندرمانگر اگزيستانسيال و گروهدرمانگر ـ در اين کتاب نيز همچون رمان وقتي نيچه گريست با زبان سحرانگيز داستان، به معرفي انديشههاي پيچيدهي فلسفي و توصيف فنون رواندرماني و گروهدرماني ميپردازد.
دروغگویی روی مبل
اروين د. يالوم
ترجمه: بهاره نوبهار
نويسندهي خلقشدگان يک روز و وقتي نيچه گريست، اثري پرکشش از ارتباط بين سه رواندرمانگر با بيمارانشان آفريده است.
سيمور درمانگري است که در ارتباط با بيمار، يشتر اوقات، قواعد اخلاقي را ناديده ميگيرد. مارشال، که درگير رفتارهاي وسواسي فکري ـ عملي خويش است، به خاطر نقشي که پول، در ارتباط با بيماران برايش بازي ميکند به دردسر ميافتد. و آخرين نفر، ارنست است. او به خاطر تمايل خالصانهاش به کمک کردن و اعتقاد صادقانهاش به رواندرماني، رويکردي کاملاً جديد براي درمان ميآفرينـد ـ رابطهاي کاملاً صادقانه و صريح با بيمار...
دروغگويي روي مبل ضمن مواجه کردن خوانندگان با دروغهاي بسياري که گهگاه روي مبل رواندرمانگر زده ميشود، به آنها چشماندازي وسوسهانگيز و تا حدي غيرقابل باور از طرز فکر درمانگر در جلسات درمانشان ارائه ميدهد.
دست راست آمون (معمایی از مصر باستان)
زماني که سلاطين در حکم خدايان زنده بودند زمان حکمراني ملکه ماتکاره هاتشپسوت در هجدهمين سلسلهي پادشاهي مصر است، حاکميتي مقدس در قلمرو خورشيد سوزان، و جاري شدن خون، همانند نيل باشکوه و پر پيچ و خم که اين سرزمين کهن پر دسيسه و پر مخاطره را تغذيه مي کند. صدبد باک خدمتگزاري وفادار به خاندان سلطنتي مصر و فرمانده پليس مدجاي در قلعهي مرزي بوهن است،مردي توانمند و پرافتخار. او سرپرست افرادي است که انتخاب شدهاند تا بت زرين، خداوند آمون، را در سفرش به بالادست نيل براي شفاي پسر بيماريک سلطان قدرتمند قبيله اي همراهي کنند. اما رود بزرگ هديه اي شوم به ارمغان مي آورد: جسد افسري شجاع که به دلايلي نامعلوم و طرز فجيعي کشته شده است و فقط نقاشيهاي کودکي گنگ که گم شده است، به کمک باک مي آيد تا معماي قتل افسر را حل کند، پيش از آنکه به جناياتي بزرگتر منجر شود وامپراتوري را به خطر بيندازد.
دعوت به مراسم گردنزنی
ناباکف در رمان دعوت به مراسم گردن زنی چنان به توصیف صحنهها پرداخته که تمامی وقایع رمان مانند فیلمی قابل تصور است. ظرافت و جزئیات رمان چنان توصیف شده که تصویری زنده برای خواننده نمایان شده تا بتوان از جزئیات تمام صحنهها به روشنی برای خود تصویری زنده ساخت.
این شیوه از جزیی نگری که ناشی از تفکر نقادانه ناباکف است توسط او آگاهانه به کار بسته شده است، چون در جایی از یادداشتهایش این جزئی نگری را با عنوان “جزئیات ملکوتی ” نام برده است.
“سین سیناتوس” (عنوانی که ناباکوف به عمد آن را انتخاب کرده است عنوانی است آهنگین که مدتها در ذهن میماند) فردی متفاوت از دیگران (عدم شفافیت و نفوذ ناپذیری او بر خلاف عامه کاراکترهای این داستان ) محکوم به مرگ میشود حکم اعدام در گوشی به او اطلاع داده میشود و او را به سلولی در زندان می برند زمان دقیق اعدام معلوم نیست و تمام تلاش و ذهنیت “سین سیناتوس” اطلاع از زمان دقیق اعدامش است. این زمان برای هیچکس معلوم نیست حتی اعدام کنندگان نیز خبر از زمان اعدام ندارند . جرم سین سیناتوس نیز به طور صریح در این رمان بیان نمی شود
تصور رویداد های این داستان هم سخت است ؛ فردی محکوم به اعدام که قرار است حکم گردن زنی در مورد او اجرا گردد در حالیکه زمان کوتاه نامعلومی از زندگی او باقی مانده است
در داستان دعوت به مراسم گردن زنی که در عین سادگی به بیان رویدادها پرداخته شده است ؛ بیان پیچیدگیهای روحی کاراکترها را می بینیم و چنان تصویری از آنها بدست می آید که به نوعی خواننده با این شخصیتها به همذات پنداری پرداخته و از بعضی از کاراکترها به شدت متنفر و برای برخی از کاراکترها حس دلسوزی و ترحم بر انگیخته میشود
احمد خزاعی مترجم این رمان چنین گفته :” سین سیناتوس ، در عین حال ،زندانی توهمات خود نیز هست. چرا که آزادی را ، تحقق رویاهایش را در همین جهان ساختگی باسمه ای می جوید. در نمی یابد که مراسم اعدام ، آیین بنیادی جهانی است که او را به مرگ محکوم کرده است .و این مرگ مرگی ذهنی است ، مرگی است که هر لحظه در عرصه روح و ذهن جریان دارد.هر دم و هر روز اجرا می شود و از همین روست که تاریخ مشخصی ندارد.”
دوزخ
نويسنده: ژان پل سارتر
مترجم: حميدسمندريان
«گارسن»، «اینس» و «استل» هریک برای دو نفر دیگر، دیگری محسوب می شود. این سه به هم نیازمندند. بی دیگری نمی توانند وضع خودشان را دریابند و نه هیچ بدانند ولی چه سود که همدیگر را مانند شیئی به نظر می آورند.
نمی توانند آن باشند که دیگری هست «جز من کسی نیست که من باشد». پس هریک می کوشد که خودش وجود داشته باشد. اینجاست که مبارزه در می گیرد. می خواهند طفره بروند ولی نگاه دیگری پیوسته در تنگناشان می گذارد. در روی زمین برای ستیز با این نگاه، این نگاه دیگری سلاح هایی برمی گیریم که مفر نامیده می شود، چون؛ گوشه نشینی موقت، پرهیز و کناره گیری، صمیمیت، گریز، خواب، آسایش و سکوت. اما بالاخره باز می بینیم که با این نیرنگ ها با این اسباب چینی ها نمی توانیم خودمان را از هم سوا بکنیم؛ بهم مربوطیم، همه ی این دست آویزها یکی پس از دیگری از دستمان بیرون می شود؛ دوزخ نیز چنین است که در "دوزخ" به ما عرضه می گردد. در این دوزخ از شکنجه های جهنمی، «سیخها، گرزهای آتشین و قیفهای چرمی» خبری نیست. دوزخی، به ناگاه خود را در برابر شکنجه ای می یابد که از تمام این عذابها دردناک تر است. برنده تر، کاری تر و کشنده تر است و خودش آن را آزار دیگران می نامد.
اين مجسمه اينجاست، هروقت نگاش ميکنم ميفهمم که توي جهنم هستم. همهچيز از قبل پيشبيني شدهس. هيچوقت باور نميکردم که چه حرفهايي دربارهي اينجا ميزدن... جهنم پر از وسايل شکنجهس، يادتونه؟ ولي جهنم ديگرانند... جهنم شما هستيد...
راز اتاق تاریک
راز اتاق تاريک رمان پليسي است که در فضاي قرن نوزده فرانسه رخ ميدهد. اين رمان داستان جناييِ بسيار جذابي است که در جريان آن مفهوم عنوان کتاب روشن ميشود. قصه با حضور قهرمان رمان در يکي از جلسات احضار ارواح که در قرن نوزده در پاريس باب بوده، آغاز مي شود و از آنجا با سلسلهحوادثي مهيج براي کشف قاتل احضارکنندهي ارواح همراه ميشود. نويسنده با ايجاد شبکهاي از معماها و چراييها در بستر مهيج و سيال داستان، پيوسته خواننده را کنجکاو و تشنهي کشف پاسخها نگه ميدارد تا اينکه در نقطهي پايان به يکباره تمام تکههاي پازل کنار هم قرار ميگيرد و خواننده را غافلگير ميکند.
راه اصفهان (سرگذشت ابنسینا)
ژیلبر سینوئه
عبدالرضا هوشنگ مهدوی
ژیلبر سینوئه در 18 فوریه سال 1947 چشم به جهان گشود. در سال 1987 اولین اثر او به عنوان بهترین رمان تاریخ معرفی شد. این رمان تاریخی به زندگی پاپ شانزدهم میپردازد.
سینوئه، در سال 1989، کتاب «ابن سینا(راه اصفهان)» را چاپ کرد و در این کتاب به زندگی و سرنوشت یک پزشک ایرانی توجه میکند و رمان سوم او با نام «مصر» در آوریل سال 1991 جایزه ادبی کارتیر لاتین را از آن خود میکند. این رمان، ابعاد ناملموس کشور مصر را بازگو میکند.
کتاب «راه اصفهان» نوعي دفتر خاطرات است که بر اساس يک نسخه خطي اصيل به زبان عربي و به قلم يکي از شاگردان ابنسينا به نام ابوعبيد جوزجاني نوشته شده است. جوزجاني مدت بيستوپنج سال در کنار ابنسينا زندگي ميکرده. راه اصفهان جهان درهم و برهم و آشفتهاي را به تصوير ميکشد که يکي از مغزهاي متفکر و نابغهي تاريخ در آن قدم به عرصهي هستي نهاد و آثاري از خود به يادگار گذاشت که جاودانه ماندهاند.
زن سفیدپوش
ویلکی کالینز
زن غیرضروری
عاليه صالح در آپارتمانش در بيروت تنها و در محاصره انبوه كتابهايش زندگي ميكند. عاليه تنها، بيفرزند و مطلقه «زائده غيرضروري» خانوادهاش است. اين زن صريحاللهجه كه دنياي خود و گذشته پيچيدهاش را از دريچه آثار ادبي فاخر ميبيند سالي يكي از كتابهاي محبوبش را به عربي ترجمه و آنگاه گوشهاي انبار ميكند. ترجمههايش را هرگز هيچكس نخوانده است. خواننده با ذهن بازيگوش عاليه در سرك كشيدنهايش به حال و گذشته بيروت همراه ميشود. ملاحظاتي رنگارنگ در باب ادبيات، فلسفه و هنر با تاخت و تاز خاطراتي از جنگ داخلي لبنان و گذشته پرتلاطم خود عاليه درهم ميآميزد. عاليه، در حالي كه سعي ميكند بر بدن رو به سالخوردگي و غليان خودجوش احساساتش غلبه كند، با فاجعهاي غيرقابل تصور، كه تتمه زندگياش را تهديد ميكند، مواجه ميشود.
زنان، غذا و خدا (راه باورنکردنی برای رسیدن به همه چیز)
کتاب زنان، غذا و خدابررسي در مورد هر يک از مفاهيم اين عنوان به صورت جداگانه نيست، حتي کتابي دربارهي دين يا رژيمدرماني نيست... يکي از چالشهاي زندگي امروزي کنترل امور زندگي است که اين کنترل بيشتر اوقات با مفاهيم و نيازهاي اساسي زندگي گرهخورده است، مثل نياز به غذا خوردن. هدف اين کتاب ايجاد ارتباط صحيح با بدنتان، پاسخگويي به نيازهاي واقعياش و يافتن نقاط تاريک ذهنتان از طريق غذا خوردن است. شيوهي غذا خوردن شما از اعتقادات اصليتان جداشدني نيست و غذا خوردن ميتواند بازتابي بسيار دقيق از احساساتتان در خصوص عشق، ترس، خشم، معناداري، تغييرپذيري و مهمتر از همه خدا باشد. ميتوانيد فراي احساسات و غذاخوردنتان پرواز کنيد و وارد قلمروهاي روشن زندگي شويد. آنگاه درمييابيد زماني که ناراحت يا غرق در لذت هستيد نيازي نيست از غذا به عنوان دارو استفاده کنيد.
زندگی آرام
مارگریت دوراس
ترجمه: انوشه برزونی
شاهکار بنیادی نماد ادبی مارگریت دوراس درباره شکست وجودی یک زن جوان در حومه فریبنده صلح آمیز فرانسه.
زندگی آرام داستان فرانسین ویرناتس، زنی بیست و پنج ساله است که از قبل احساس می کند زندگی از کنارش می گذرد. پس از مشاهده یک سری از تراژدی ها در مزرعه خانوادگی خود، او بین غم و اندوه شدید و کسالت سرسام آور متناوب می شود، زیرا او یک جدایی کنجکاو را در خود کشف می کند، ناتوانی در حرکت در جهان مانند دیگران. او به امید پاک شدن از هر چیزی که او را رنج می دهد، برای بازدید از دریا به ساحل می رود. اما در آنجا او خودش را در حال گشودن می بیند و از آنچه درونش است نامطمئن است. او که روزها زیر نور خورشید با انگشتان پا در شن ها دراز می کشد در حالی که شب ها از نظر روانی در اتاق هتل خود حل می شود، به زودی به اوج بحران درونی خود می رسد و باید با این موضوع دست و پنجه نرم کند که آیا و چگونه می تواند وجود خود را در دست بگیرد.
بررسی فوقالعادهای از بیگانگی یک زن جوان از جهان که فقط مارگریت دوراس میتوانست آن را بنویسد، زندگی آسان اثری از زیبایی و بینش نگرانکننده و سفری جسورانه و طلسمانگیز به اعماق قلب انسان است.
زندگی بهتر
نام نویسنده : آنا گاوالدا
نام مترجم : شهرزاد سلحشور
کتب زندگی بهتر آخرین اثر نویسنده ی فرانسوی آنا گاوالدا است این کتاب شامل دو داستان بلند است که راوی شان دختر و پسر جوانی از نسل امروز هستند آن ها با زبان امروزی شان افکارشان را بیان میکنند و به توصیف خودشان می پردازند کلمات شان هرچند عادی و روزمره اما در همان حال کمیاب است بیش تر از آنکه بخوانیم شان آن ها را میشنویم
در این کتاب گاوالدا ما را درگیر دو جوانی میکند که خوشبخت نیستند و تصمیم میگیرند همه چیز را تغییر دهند ماتیلد و یان ترجیح میدهند اشتباه کنند تا این که هرگز زندگی نکنند
در طی داستان شخصیت ها تردید میکنند می ایستد و دوباره آغاز میکنند و دریابند که زندگی همین است و اگر روزی زندگی طعمش را از دست داد میتوان دست را در جیب کرد کیفی روی دوش انداخت و رهسپار ساختن راهی جدید شد انتظار کشیدن و گفتن فردا روز دیگری است را فراموش کنید نفس عمیقی بکشید و در را محکم پشت سرتان ببندیدو...
سر بر روی شانه ها
... اتين با نگاه، دور شدن سبکبار و رقصان او را در روشنايي آبيرنگ و غبارآلودي که شانزهليزه را آکنده بود، دنبال کرد. خيلي زود شبح او در تودهي خزندهي گردشگران گم شد. اتين برگشت و به سرعت در خيابان به راه افتاد... چهرهها، تابلوها و بوقها، بين افکارش فاصله ميانداخت. اين تجربهي آخر همه چيز را ثابت ميکرد. او از هيچ چيز لذت نميبرد. با هيچکس هم به تفاهم نميرسيد. او خود را در موقعيتي مبهم در برابر کل دنيا ميديد. با شهامت کوشيد آيندهاش را تصور کند: اتين در سي سالگي، اتين در چهل سالگي، با زن و بچه، با شغل و يک شکم کوچک... خندهدار بود. با خود ميگفت: «من ماندني نيستم»...
سفر در زمان
نويسنده: جيمز گلیک
مترجم: حسين پيران
جیمز گلیک (انگلیسی: James Gleick؛ زادهٔ ۱ اوت ۱۹۵۴) یک نویسنده، روزنامهنگار، وزندگینامهنویس اهل ایالات متحده آمریکا است. نوشتههای او موضوعات پیچیده را با استفاده از تکنیکهای روایت غیر داستانی مطرح میکنند. او را «یکی از بهترین نویسندگان علمی همهٔ زمانها» توصیف کردهاند.
گلیک نویسندهٔ دو کتاب پرفروش بینالمللی آشوب: بنیان یک علم نو (انگلیسی: Chaos: Making a New Science) و اطلاعات: یک تاریخچه، یک نظریه، یک سیلاب (انگلیسی:The Information: A History, a Theory, a Flood) است. سه تا از کتابهای او نامزد نهایی جایزه پولیتزر و جایزه کتاب ملی بودهاند.
دانش بشري توانسته پارهاي از مسائل مربوط به زمان را طرح و حل کند، اما دربارهي ماهيت زمان و توصيفش هنوز راه به جايي نبرده است. آيا زمان، توالي آنات و لحظات است؟ اگر آري، پس آنات و لحظات چيست؟ توالي يعني چه؟ مگر توالي جز لحظههاي بههم پيوسته است؟ پيش از خلقت کائنات، مفهوم زمان قابل تصور نيست. زمان يک مفهوم قراردادي است که با حرکت کائنات همراه است و ابزاري است براي سنجش حرکت زمين به دور خورشيد و به دور خودش. اين کتاب دربارهي مفهوم زمان و چيستي آن، يکي از بهترين و نغزترين نوشتههايي است که تاکنون در اين زمينه به رشتهي تحرير در آمده است. نويسنده (جيمز گليک) با ترکيب مفهوم زمان و سفر در زمان سعي کرده معماي زمان را به زباني ساده توضيح دهد. کتاب سفر در زمان راجع به مباحث زمان در فلسفه نيست و نويسنده با ترکيب مباحث پايهاي دربارهي زمان با داستانها و حکايات خواندني، ترکيب خوشخوان و آگاهيبخش به دست ميدهد که خواننده را به دنياي جديدي از تعقل و تخيل ميبرد.
سفرنامه ی پییترو دلاواله (۲جلدی)
پییترو دلاواله
ترجمه: محمود بهفروزی
پییترو دلاواله اشراف زاده ایتالیائی پس از ناکامی در عشق عزم سفر کرده و در اوایل قرن هفدهم راهی شرق می شود. او پس از قسطنطنیه، مصر، فلسطین و بغداد همراه همسر کلدانی خود عازم ایران(دوره صفوی) شده شش سال در ایران میماند و بیشتر زمان خود را در دربار و میان درباریان و روحانیون ایران می گذراند وروابط آنها را درکتابش به تصویر می کشد. او هرقدر یک متعصب مذهبی(کاتولیک) است و مساله امامت را معادل حکومت می داند به همان اندازه جهانگردی دقیق و تیزبین و مسلط به مباحث است. او در میان سیاحانی که به ایران آمده اند یک استثناست چون به هزینه شخصی خود سفر می کند به هرکجا می رود و مشاهداتش را بی پروا بیان می کند و نیز چون دیگران از سفر خود مقصد سیاسی یا مذهبی را پیگیری نمی کند.