ناشر: نیلوفر
چاپ: ۱۳۹۶
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۹۳
65,000 تومان
نویسنده : محمدرضا مرعشیپور
قصههای قرآن از زندگی پیامبران و ماجراهایی که با امتهای خود داشتهاند، از رخدادها و شخصیتهای تاریخی و نیز از موجودات فرازمینی سخن میگوید، اما به جزئیات نمیپردازد و از حقیقت وقایع برای رسیدن به اهداف خود، که پند دادن است و بیان حکمت و عبرت، بهره میگیرد.
نگاه مفسران به قصههای قرآن یکسان نیست؛ برخی از ایشان عین تاریخشان میدانند و برخی دیگر نگاهی نمادین و عارفانه و برخی نیز نگرشی بینابین به آنها دارند.
این مجموعه بر پایه تفسیرهای سورآبادی، کشفالاسرار میبدی، ترجمه تفسیر طبری، تورات و منابع معتبر دیگری مثل تاریخ بلعمی فراهم آمده است، اما برای اینکه به خواننده فهیم دیدی جامع در اینباره داده باشد، در آغاز هر بخش شعر مناسبی از مثنوی مولوی آورده است زیرا تا این عارف فرهیخته، همانگونه که قرآن از قصهها برای اهداف خاص تربیتی و اخلاقیاش سود میبرد، او نیز با برداشتهای منحصر به فردی که دارد، برای اهداف خاص عرفانی خود به کارشان میگیرد.
ناشر: نیلوفر
چاپ: ۱۳۹۶
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۹۳
وزن |
315 گرم |
---|
نام نویسنده : شائول شاکد
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
مجموعة جستارهای این کتاب در پی دستیابی به دو هدف اساسیاند؛ نخست، بازنمایی توضیحات و تفسیرهای کیش زردشتی در دورة ساسانی، و دیگری چگونگی انتقال آن اندیشهها به اسلام. این دو موضوع با هم بستگی دارند: از بازتاب اندیشههای ساسانی در اندیشههای عربی ـ اسلامی اطلاعات بنیادین بسیاری در بارة کیش زردشتی دورة ساسانی کسب میکنیم و میتوانیم ارزیابی کنیم تا چه اندازه اسلام از سرازیر شدن اندیشههای ایرانی بهره جسته است. مولف کوشیده است با تحلیل دقیق آگاهیها و دانشهای ساسانیان که از مجاری گوناگون ــ چه ایرانی و چه اسلامی ــ انتقال یافتهاند، به پرسشهای اساسی در مورد کیش زردشتی در زمان ساسانیان پاسخ گوید و به بحث در بارة انتقال برخی مضامین و اندیشههای ایرانی به تفکر اسلامی بپردازد.
نام نویسنده : امبرتو اکو
نام مترجم : علی اصغر بهرامی
مجموعه اي كه در پيش رو داريد، شامل مباحثي ما بين اومبرتو اكو( نويسنده شهير ايتاليايي) و پدر كارلومارتيني( اسقف شهر ميلان) در روزنامه لاكوررادلاسراست.
اومبرتواكو كه با كتاب« نام گل سرخ» به شهرت جهاني دست يافت؛ ازشناخته شده ترين نويسندگان سكولار( يا به روايت كتاب لاادري گري) ايتاليا و اروپاست كه در رشته نشانه شناسي تحصيل گرده است و بر الهيات و فلسفه تسلطي در خور ستايش دارد. در نقطه مقابل پدر كارلو مارتيني نيز همانند هماوردش در دانشگاه تورين به تحصيل الهيات و فلسفه پرداخته ولي در نهايت به كسوت كشيشان ( ژرزوئيت ها) در آمده است! اين نامه نگاري يك بار ديگر اثبات مي كند كه گفتگو ميان مذهبي و غير مذهبي ها نه تنها ممكن بلكه سودمند است و نشان مي دهد كه چگونه در اينگونه مباحث دو طرف مباحثه مي توانند موشكافي كنند، در عرصه اي از مطالب مورد علاقع يكديگر جولان بدهند و يكديگررا به چالش بطلبند و در عين حال حرمت يكديگر را حفظ كنند يا حتي همدل باشند نامه هايي كه بين پدر مارتيني و اكو مبادله شده اند پيچيده، دشوار، دقيق و البته جذابند و طيفي وسيع ازموضوعات كلي فراواني( چون جدال بر سر روز رستاخيز، فلسفه حيات از ديدگاه كتاب مقدس، تفاوت ها و تبعيض هاي جنسي در قوانين مذهبي و فقهي و مهمتر از همه چگونگي دست يافتن انسان غيرمذهبي به تكامل روحي و معنوي) را در بر مي گيرد.
نه اكو و نه پدر مارتيني علاقه اي به انكار طرف مقابل ندارند بلكه علاقه مند به روشن كردن تفاوت هاي اصيل( كه به اعتقاد اكو ريشه در تاريخ هاي بسيار دور دارند) و نيز يافتن زمينه هاي مشترك هستند( كه حاصل از تلاشهاي پست مدرنيستي بشر نوين است براي آشتي معنويت و مادي گرايي!) خود اكو در نخستين نامه اي كه به پدر مارتيني مي نويسد ، پيشنهاد مي كند كه دامنه ديد را وسيع بگيرند و چنين نيز مي كنند .
هيچ كدام بازيگران سطحي و حساب گراي زبان آور دنياي انديشه نيستند و در همان گام اول بر عميق ترين نقاط افتراق و ميدانهاي وسيع انديشه دست مي گذارند روز رستاخيز و ايمان يا بي ايماني نسبت به جزاي گناه دنيوي در روز پسين آيا به راستي بهشت و جهنمي در آخرت انتظار نيكوكاران و ستمكاران را مي كشد يا بهشت و جهنمي واژه اي دهني است كه در همين دنيا اطراف ما به حيات خود ادامه مي دهد و ما را پذيراست؟ آيا آيات هولناك كتاب مقدس( آنجا كه به تشريح روز رستاخيز مي پردازد)همان فجايع دنياي صنعتي نيست كه با سرعت و قدرتي روز افزون به تخريب طبيعت و به بردگي گرفتن بشريت اقدام كرده و هيچ مانعي را توان مقابله با آن نيست!؟ آيا به واقع رستاخيز فرا نرسيده است!؟ اگر چنين است پس ترس هميشگي و پارانويا گونه عوام مذهبي از جزاي روز رستاخيز چه معنايي مي تواند داشته باشد.
نام مترجم : داریوش مهرجویی
نظريه اي براي توضيح توانايي هاي فراطبيعي ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم جهان ما و هر آنچه در آن است، از نظر قطره هاي باران و دانه هاي برف و درختان كاج تا شهابها و ذرات الكترونها و كوانتومها، همه تنها تصاوير شبح گونه اي هستند از واقعيتي دور از دسترس كه خارج از زمان و مكان بر ما فراتابيده مي شود.
نظريه هوموگرافيك بودن جهان نه تنها واقعيتهاي ملموس زندگي ما را دربر مي گيرد، بلكه مي تواند پديده هاي حيرت آوري همچون تله پاتي، نيروهاي فراطبيعي انسان، وحدت كيهاني، درمانهاي معجزه آسا و... را توضيح دهد.
با خواندن جهان هولوگرافيك، با جهاني روبرو مي شويم كه هر ذره آن ويژگيهاي كل آن را در خود دارد و خواننده ايراني بسياري از مفاهيم متافيزيكي را كه ريشه در فلسفه و عرفان شرق دارد در قالب زباني روشن و امروزي باز مي شناسد.
جان هینلز
مترجم: ژاله آموزگار، احمد تفضلی
در کتاب شناخت اساطیر ایران به قلم جان هینلز می خوانیم:
اسطوره ها آئینه هایی هستند که تصاویر را از ورای هزاره ها منعکس می کنند و آن جا که تاریخ و باستان شناسی خاموش می مانند. اسطوره ها به سخن در می آیند و فرهنگ آدمیان را از دور دست ها به زمان ما می اورند و افکار بلند و منطق گسترده مردمانی ناشناخته ولی اندیشمند را در دسترس ما می گذارند. اساطیر ایران باستان در این دنیای پر رمز راز جایی والا دارد…
نام نویسنده : توشیهیکو ایزوتسو
نام مترجم : محمدجواد گوهری
توشیهیکو ایزوتسو (به انگلیسی: Toshihiko Izutsu) (به ژاپنی: 井筒俊彦) (زادهٔ ۴ مهٔ ۱۹۱۴ در توکیو – درگذشتهٔ ۷ ژانویهٔ ۱۹۹۳ درکاماکورا)، زبانشناس، قرآنپژوه، اسلامشناس و فیلسوف ژاپنی بود.
در ۴ مه ۱۹۱۴ در توکیو بهدنیا آمد. در سال ۱۹۶۰ دکتری خود را در رشتهٔ ادبیات دریافت کرد. وی پس از تکمیل تحصیلات آکادمیک در ژاپن، مدتی در دانشگاه کیو در توکیو به تدریس مشغول شد و در این زمان، زبان عربی را فراگرفت. وی همچنین مدرس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بودهاست.
کتاب Sufism and Taoism ، نوشته توشيهيکو ايزوتسو از جمله کتابهاي خوب و تأثيرگذار در زمينه مطالعات تطبيقي اديان است. در اين كتاب عرفان ابنعربي و تائويي، با يكديگر مقايسه شدهاند. آشنايي خوب نويسنده با اين دو مكتب عرفاني و همچنين تفکيک معرفي دو سنت عرفاني از بخش مقايسه، از جمله امتيازاتي است كه اين كتاب را شايسته خواندن كرده است. ليکن اين اثر ضعفهايي نيز دارد. با وجود اينکه نويسنده آشنايي خوبي با عرفان ابنعربي دارد، نتوانسته است عناصر کليدي عرفان او را معرفي و نظام عرفاني او را بهخوبي بازسازي کند. اين امر باعث شده است مسائل عرفان نظري و عملي را به هم بياميزد. همچنين نويسنده از تفسيرهاي مختلف عرفان تائويي غفلت ورزيده است. از طرف ديگر، عليرغم اينكه هدف كتاب مقايسه است، اما بخش کوچکي از کتاب به مقايسه دو سنت، اختصاص يافته است. علاوه بر اين، مقايسه او نيز داراي ايراداتي است؛ مانند اينكه از ماهيت نظري عرفان ابنعربي و ماهيت عملي عرفان تائويي غفلت کرده؛ در مقام مقايسه کمتر به اختلافها توجه کرده؛ در معادلسازي بين اين دو سنت دچار اشتباهاتي شده؛ و کار او به تحميل عرفان ابنعربي بر عرفان تائويي انجاميده است.
نام نویسنده : جوزف کمپبل
نام مترجم : شادی خسرو پناه
جوزف کمپبل (به انگلیسی: Joseph Campbell) (زاده ۱۹۰۴ نیویورک - درگذشته ۱۹۸۷هونولولو) اسطورهشناس آمریکایی بود.
او در زمینه اسطورهشناسی و مذهب مطالعات وسیعی انجام داد. جمله به یاد ماندنی او «بدنبال سعادت خویش باش» (Follow your bliss) امروزه تبدیل به نوعی دیدگاه فلسفی شدهاست.
دیدگاههای جوزف کمپبل بر روی تفکر معاصر هنر و علوم اجتماعی غرب بسیار تاثیرگذار بوده. بطور نمونه، جرج لوکاس دیدگاههای فلسفی سری فیلمهای جنگ ستارگان را مدیون او دانستهاست.
قهرمان هزار چهره مشهورترین و بهترین اثر جوزف کمپبل نویسنده و اسطوره شناس مشهور امریکایی است که سیر و سفر درونی انسان را در قالب قهرمانان اسطوره ای پی میگیرد و با بررسی قصه ها و افسانه های جهان نشان میدهد که چطور این کهن الگو در هر زمان و مکان خود را در قالبی جدید تکرار میکند تا انسان را به سیر و سفر درونی و شناخت نفس راهنمایی کند.
سفر قهرمان یک الگوی کلی است که ادعا میشود بیشتر اسطورههای جهان بر اساس آن پی ریزی شدهاند. این الگو نخستین بار، توسط جوزف کمپبل در کتاب «قهرمان هزار چهره» (۱۹۴۹) معرفی شد و پس از آن مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در بعضی از آثار سینمایی استفاده شد.
کمپبل برای این الگو، هفده مرحله یاد میکند؛ اما بیشتر اسطورهها تمام این مراحل را دارا نیستند و بعضی فقط روی یکی از این مراحل تمرکز دارند.
این هفده مرحله، ذیل سه مرحلهٔ کلی «جدایی»، «تشرف» و «بازگشت» جای میگیرند. در مرحلهٔ جدایی، قهرمان از دنیای عادی به دنیای ناشناختهها سفر میکند، مرحلهٔ تشرف، شرح ماجراهای او در دنیای ناشناخته هاست و بالاخره در مرحلهٔ بازگشت، او دوباره به دنیای عادی بر میگردد.
اولین بار این کتاب در سال 1949 به چاپ رسید و بر نسل های بعد مخصوصا بر نویسندگان و فیلنامه نویسان تاثیر زیادی گذاشت و حدود یک میلیون نسخه فروش داشته است در حقیقت این کتاب اکنون جزو کتاب های کلاسیک و رسمی رشته های ادبیات اسطوره شناسی و فیلنامه نویسی است و کارگردانان مشهور هالیوود تحت تاثیر آن به بازسازی اسطوره های کهن در قالب نو پرداخته اند.جنگ ستارخان ارباب حلقه ها ماتریکس و...از این کتاب الهام گرفته اند.
نام نویسنده : آبتین ساسانفر
گاتاها از لحاظ مفهوم بمعنی سروده های آسمانی است و با واژه ی (( گیتا )) که سروده های مقدس هندوها ست مترادف می باشد. گاتاها دارای هفده هات یا فصل می باشد که چون نگینی در میان انگشتر یسنا قرار داده شده است و به پنج بخش تقسیم گشته است که عبارتند از : اهنود – اشتود – سپنتمد – وهوخشتر – وهیشتوایشت گات اهنودگات از هات ۲۸ یسنا شروع و تا هات ۳۴ ادامه دارد . جمعا هفت فصل بوده و بنام یشت گاهان نیز معروف است که معمولا هنگام انجام مراسم پرسه (ختم) توسط موبد خوانده می شود. اشتودگات دارای چهار فصل بوده از هات ۳۴ یسنا شروع و به هات ۴۶ خاتمه می یابد . سپنتمدگات نیز دارای چهار فصل می باشد که از هات ۴۷ یسنا شروع و به هات ۵۰ خاتمه می یابد. وهوخشتر و وهیشتوایشت گات هریک دارای یک فصل می باشند که هات ۵۱ یسنا را وهوخشتر و هات ۵۲ را وهیشتوایشت می نامند. گاتاها به زبان اوستایی بسیار کهن سروده شده و از لحاظ قدمت با (( ریگ وید )) هندوها برابری می کند و از سخنان خود اشوزرتشت می باشد . هرگاه بتوانیم زمان گاتاها را تعیین کنیم ، زمان اشوزرتشت سراینده ی این سروده های نغز را نیز می توان تعیین کرد. متاسفانه با سوخته شدن کتابخانه معظم شاهی در تخت جمشید بدست اسکندر مقدونی و از بین رفتن باقیمانده ی مدارک دینی زرتشتیان در اثر حملات اعراب و یورش و هجوم قوم مغول به این سرزمین ، امروز مدرک و ماخذی که بتوانیم تاریخ زرتشت و گاتاها را بطور دقیق بیابیم در دست نیست.
نام مترجم : احمد شاملو
حماسهٔ گیلگامش یا حماسهٔ گیلگَمِش یکی از قدیمیترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستان است که در منطقهٔ میانرودان شکل گرفتهاست. قدیمیترین متون موجود مرتبط با این حماسه به میانهٔ هزارهٔ سوم پیش از میلاد مسیح میرسد که به زبان سومری است. از این حماسه نسخههایی به زبانهای اَکدی و بابِلی و آشوری موجود است.این حماسه در سال ۱۸۷۰ توسط جورج اسمیت ترجمه و منتشر شدهاست.
ترجمه پارسی این حماسه نخست به دست داوود منشیزاده و بعد توسط احمد شاملو صورت گرفته که در کتاب هفته چاپ شد و بعد نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است.
به سال ۱۸۴۹، آستن هنری لایارد، در ساحل رو به روی موصل در کویونجیک بزرگ ترین قصر نینوا مربوط به دورهٔ آشور بانیپال را یافت. لایارد در دو تالاری که کشف کرد، کتابخانهٔ آشور بانیپال را دید که مشتمل بر ۲۸ هزار لوح گلی بود. در سوم دسامبر ۱۸۶۲، جورج اسمیت(به انگلیسی: George Smith) در انجمن آثار تورات سخنرانی کرد و مدعی شد که در یکی از الواح کتابخانهٔ آشور بانیپال داستان طوفانی را خوانده که شباهت بسیاری با داستان طوفان نوح تورات دارد. به دلیل ناقص بودن متن الواح، او خود به کویونجیک سفر کرد و به طور اتفاقی باقی الواح حماسه را کشف کرد.
در سال ۱۸۷۰، او نخستین ترجمهٔ گیلگمش را انتشار داد.
در سال ۱۸۸۹ پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا تپهٔ نیپور عراق را شناسایی و سی تا چهل هزار لوح کشف کردند که در بین آنها کهن ترین متن گیلگمش موجود بود. این متن در سال ۱۹۳۰ به وسیلهٔ کمپل تامپسون (به انگلیسی: Kampbell Thompson) برگردان و حاشیه نویسی شد.
اسطورهٔ توفان بزرگ سومری و روایت جدید بابلی–آشوری آن در اسطورهٔ گیلگَمِش نهفته است و این دو اسطوره یکی شده است. مهمترین انگیزهٔ تشکل اسطوره گیلگمش مسألهٔ بیماری و ناتوانی و سرانجام مرگ است. در اینجا انسان در فرار از سرنوشت تلخ و فرجام دردانگیز خویش اسطورهئی میسازد که بخشی از آن برگرفته از واقعیات و برخی از آن تحلیل رؤیاگونهٔ مسألهئی است که انسان در تبیین آن درمانده است. بنا بر اساطیر، گیلگَمِش پنجمین شهریار از دومین سلالهئی است که بعد از توفان بزرگ بر «اِرِخ» یا «اُورُوک» فرمان میراندند. این شهریار که بهروایتی صد و بیست سال بزیست از تباری بود که دوسوم آن بهخدایان و یک سوم آن بهانسانها میرسید. روایت بابلی-آشوری گیلگمش که از کتابخانهٔ آشور بانیپال بهچنگ آمده با روایت سومری، و نیز روایت «هیتیتی» [حِتّی] آن که بعدها در بُغازکوی بهدست آمده و نمونههای اخیر دیگر بسیار همانندی نزدیک دارد و حاکی از آن است که این اسطوره با گذشت زمان و بهتأثر از واقعیتهای زندگانی و نیروی خیال انسان کمال یافته است. روایت بابلی-آشوری این اسطوره شامل دوازده لوح است.
نام نویسنده : فردریش هایلر
نام مترجم : شهاب الدین عباسی
نیایش، اثر فریدریش هایلر ـ الهیاتدان، مورخ و پژوهشگر برجستهٔ آلمانی ـ از همان آغاز که به زبان آلمانی انتشار یافت، معلوم بود کتابی پراهمیت و مؤثر است. شخصیتهای صاحبنامی آن را ستودند. کتاب مورد استقبال قرار گرفت، به چاپهای متعدد رسید، و رفتهرفته به صورت اثری کلاسیک درآمد. امروزه کمتر اثری در تحلیل دعا و نیایش میتوان یافت که بهنحوی از این کتاب تأثیر نپذیرفته باشد. فریدریش هایلر (۱۹۶۷ - ۱۸۹۲) با ایمان به اینکه «عصر نوی پیش روی بشر است»، معتقد بود نیایش، زمینهای مهم و اساسی برای کندوکاو در ژرفای ادیان و زمین حاصلخیزی برای بارورساختن نهالهای اُنس و مودّت میان انسانها و شناخت بیشتر یکدیگر است.
نویسنده در این اثر، علم «هاوکینگ» و آنچه که از علم خود دربارة وجود یا عدم وجود خدا استنتاج میکند را تحلیل کرده است. «استفن هاوکینگ» (1942 م)، مشهورترین دانشمند زندة جهان است که اخیراً با درجة استادی «لوکاس» در کمبریج بازنشسته شده است.
هاوکینگ، با وجود بیماری موتور نورون، با همکاران و شاگردان برجسته، مرزهای فیزیک ریاضی را شکسته است. کار او به پیشبینی «تابش هاوکینگ» منتهی شده و برهان او بر غیر ضروری بودن خداوند دلالت دارد.
نگارنده در اثر حاضر، کتابهای معروف هاوکینگ، از جمله: «نظم بزرگ» ؛ «تاریخچة زمان» و نظریات مختلف او را نقد و بررسی کرده و پرسشها و دیدگاههای فلسفی او را با توجه به آرا و نظرات دانشمندان دیگر به چالش کشیده است.
کتاب با هدف پاسخ دادن به این سئوال که: «آیا علم به سوی خدا میرود، از او دور میشود، یا در باب این موضوع بیطرف است؟» و روشن کردن مهمترین مسائلی که در کانون نزاع معاصر میان مفهوم خدا و علم قرار دارد، تدوین شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.