ناشر: چشمه
چاپ: ۱۳۹۷
نوبت: ص
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۱۰۸
12,000 تومان
املی نوتومب
بنفشه فریس آبادی
آملی نوتومب [a.me.li nɔ.tɔ̃b] (به فرانسوی: Amélie Nothomb)، نویسنده فرانسوی زبان است که ۹ ژوئیه ۱۹۶۶ در منطقهٔ ایتربیئک در بروکسل زاده شد. پدر وی بارون پاتریک نوتومب (Patrick Nothomb) دیپلمات بلژیکی است که کمی بعد از تولد وی به کنسولگری بلژیک در ژاپن انتقال یافت و بعد از آن در پکن، نیویورک، بنگلادش و میانمار (بـِرمه پیشین) مشغول به کار شد. روایت شدهاست که آملی نوتومب هر سال چند رمان مینویسد که تنها یکی از آنها را به چاپ میسپارد. شرایط انسانی، نویسندگی و زندگی، محور اصلی رمانهای وی به شمار می آید. نوتومب تاکنون برندۀ چندین جایزهٔ ادبی بودهاست. او همچنین عضو هیأت داوران جایزه دسامبراست.
ناشر: چشمه
چاپ: ۱۳۹۷
نوبت: ص
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۱۰۸
وزن | 115 g |
---|
جان هینلز
مترجم: ژاله آموزگار، احمد تفضلی
در کتاب شناخت اساطیر ایران به قلم جان هینلز می خوانیم:
اسطوره ها آئینه هایی هستند که تصاویر را از ورای هزاره ها منعکس می کنند و آن جا که تاریخ و باستان شناسی خاموش می مانند. اسطوره ها به سخن در می آیند و فرهنگ آدمیان را از دور دست ها به زمان ما می اورند و افکار بلند و منطق گسترده مردمانی ناشناخته ولی اندیشمند را در دسترس ما می گذارند. اساطیر ایران باستان در این دنیای پر رمز راز جایی والا دارد…
چارلز بوکفسکی
مترجم: پیمان خاکسار
این کتاب ماجرایی پلیسی دارد و میتوان آن را در ردهی ادبیات پلیسی قرار داد. با این وجود با سایر رمانهای پلیسی تفاوت دارد. در آن جنایتی اتفاق نمیافتد و برخلاف سایر رمانهای پلیسی، شخصیت کارآگاه در این رمان انسانی زیرک و توانا نیست. بلکه پیرمردی کمتوان است و فقط به کمک شانس و دیگران موفق میشود وظیفهی خود را انجام دهد. شخصیت مالوف آثار «بوکفسکی»- چیناسکی- در این رمان تنها در یک صحنه کوتاه به داستان میآید.
یرواند آبراهامیان
ترجمهی بهرنگ رجبی
نقش و جایگاهِ مردم در سیاست، از همان آغاز بخشی مهم از فعالیتهای پژوهشی «یرواند آبراهامیان» بوده. در تاریخنگاریهایش بیشتر تمرکز داشته روی تحولاتی که آدمها به واسطهی خیابان باعث شدهاند تا تغییراتی که سیاستمداران سرِ میز مذاکره حاصل دادهاند: او راویِ فشارهای از پایین است تا چانهزنیهای در بالا ــ و در این مقالههایش بیشتر از همهی جاهای دیگر هم. دو مقالهی نخست کتاب اواخرِ دههی شصتِ میلادی نوشته شدهاند، اولی به نقشِ جمعیتهای مردمی در تحولاتی میپردازد که نهایتاً به انقلابِ مشروطه انجامید و دومی، رد این اثرگذاریهای مردمی را تا مقطعِ کودتای 1332 پی میگیرد. مقالهی سوم که چهل سالی بعدتر از آن دو مقاله نوشته شده، سهمِ جمعیتهای مردمی را در پیشبرد و پیروزیِ انقلابِ 1357 میسنجد و ضمناً، نشان میدهد دلبستگی به بررسیِ جایگاهِ مردم در سیاست، همهی عمرِ پژوهشیِ آبراهامیان ادامه و دوام داشته. چهارمی مقالهای است دربارهی سرخوردگیِ جمعی مردمی، بنیانگذارانِ فرقهی دموکراتِ آذربایجان، از سازمانی سیاسی، حزبِ توده، و رو آوردنشان به مبارزهی خودبنیاد. و پنجمی که متن ویراستهی یک سخنرانی دانشگاهی است، گزارشی از فراز و فرودهای جنبش کارگری ایران میدهد در مقطعی کوتاه از تاریخِ ایران مدرن که آدمهای خیابان توانستند بسیاری از خواستههایشان را به حاکمان تحمیل کنند.
نام نویسنده : رومن گاری
نام مترجم : سمیه نوروزی
توی چمدان پر بود از اسباب بازی عروسک خرس های مخملی کلاه گیس فرشته و تیله های رنگی یک دست لباس بابانوئل هم بود پیراهنی قرمز با حاشیه ی سفید کلاه بی لبه ی منگوله دار و یک ریش سفید مصنوعی مرد چمدان را بست دست دختر جوان را گرفت و شروع به راه رفتن طرف بزرگراه قدیمی برف آسفالت را خیس کرده یود جاده زیر قدم هایشان می درخشید خیلی زود به تابلویی رسیدند که جهت و فاصله شان را با هامبورگ نشان میداد شصت و پنج کیلومتر مرد نگاهی به نوشته انداخت سرعتش را زیادتر کرد و با خوشحالی گفت تقریبا رسیدیم
مترجم: سروش حبیبی
شاهکار «داستایوسکی» دربارهی «مویخکین»- آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته است- که پس از اقامتی طولانی در سوییس برای معالجهی بیماری، به میهن خود باز میگردد. او که نجیبزادهای خوشقیافه و تحصیلکرده است، به افسردگی و بیارادگی مبتلاست و نه آرمانی دارد و نه هدف و احساس خاصی. او شاید بیش از حد نیکوسیرت و خوشقلب است، آنگونه که همگان «ابله» میپندارندش و جدی نمیگیرند. چرا که دنیا دیگر جایی برای خوبی و بخشندگی ندارد.
اُرهان پاموک
مترجم: عینله غریب
نام من سرخ (به ترکی استانبولی: Benim Adım Kırmızı) رمانی از اورهان پاموک است تحت تأثیر رمان مشهور ایتالیایی نام گل سرخ. نام من سرخ برنده جایزه نوبل ادبیات است.
رمان نام من سرخ در بستر بخشی از تاریخ امپراتوری عثمانی در زمان سلطان مراد سوم میگذرد. در این رمان، شیوهٔ چند صدایی یا پلی فونی روایتِ حوادث مختلف را توسط شخصیتهای رمان ممکن کردهاست.
پاموک در این رمان نقطه مشترک تاریخ عثمانی و ایران را در نظر داشتهاست. نویسنده به شرح عشق و قتل در این رمان پرداختهاست.
چگونگی روابط بین دو فرهنگ غرب و شرق از دیگر موضوعات این رمان است که از زبان نقاشان روایت میشود.
پاموک در گفتگو با مجله نافه درباره انگیزه خود از نوشتن این رمان گفتهاست «بین ۷ تا ۲۲ سالگیام میخواستم نقاش شوم. بعدها وقتی نویسنده مشهور ترک شدم همیشه دوست داشتم درباره لذت نقاشی بنویسم. میخواستم توصیف کنم که نقاشی کردن چه حسی دارد و یک نقاش چه عقایدی دارد.»
شخصیتهای اصلی در رمان نام من سرخ نقاشان هستند. در آغاز داستان استادِ طلاکاری به دست نقاشی کشته میشود. هیچ کس مطمئن نیست که قاتل یک نقاش است. با این حال ماجرای تمام رمان از آغاز تا پایان یافتن نقاشِ قاتل است.
پاموک در خلال رمانش به موضوعاتی مانند عشق و تاریخ نقاشی در سرزمینهای اسلامی نیز میپردازد.
او از کتابهای بسیاری در این رمان نام میبرد که در فرهنگ و تمدن اسلامی نامی بودهاند. اغلب این کتابها - از آن جمله شاهنامه شاه طهماسبی - ایرانی هستند. او همچنین برخی حکایتهاینظامی و فردوسی را نیز در رمانش بازگو کردهاست.
پاموک گفتهاست «یکی از انگیزههای من برای نوشتن رمان نام من سرخ بازآفرینی داستانهای ادبیات کلاسیک بود. زمانی که داشتم کتابم را مینوشتم از خواندن شاهنامه و خسرو و شیرین لذت میبردم.»
هانریش بل
مترجم: محمد اسماعیلزاده
هاینریش تئودور بُل (به آلمانی: Heinrich Theodor Böll) (زاده ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ - درگذشته ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۵) نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد.
هاینریش بُل عاشق مردمان ساده و بیغلوغش است و قهرمانان داستانهای او درماندگان و شکستخوردگانند، اما بُل آنها را شکستخورده نمیداند و نشان میدهد که حرص به کسب مال و مقام، وقتی که انسان میتواند علیرغم دشواریها تا به آخر انسان باقی بماند، واقعاً در خور استهزاست؛ و هاینریش بُل کسی است که تا به آخر انسان باقی میماند.
این کتاب دربارهی دلقکی به نام «شنیر» است که همسرش او را ترک کرده و به همین دلیل دچار افسردگی است. از این رو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آوردهاست. او بعد از افتضاحی که در یکی از نمایشهایش به وجود میآورد، به محل زندگیاش باز میگردد. او که به پول نیاز دارد، دفترچه تلفنش را باز میکند و با آشنایان تماس میگیرد. در این میان بارها به گذشته میرود و خاطراتش را میگوید.
چارلز بوکفسکی
مترجم: پیمان خاکسار
آمريکايي که بوکفسکي در اشعار و داستانهايش تصوير ميکند زمين تا آسمان با آن چيزي که در پس ذهنمان بهعنوان سرزمين آرزوها ساختهاند تفاوت دارد. همان قدر پر از دورويي و فقر و تبعيض و فرصتطلبي که هر جاي ديگر. بوکفسکي همان قدر که زندگي را دوست داشت همان قدر هم از هر چيزي که زندگي را بيالايد متنفر بود. در جايي گفته: «من بهخوبي اعتقاد دارم. چيزي که درونمان وجود دارد و ميتواند رشد کند. مثلا وقتي در جادهاي پر رفت و آمد غريبهاي به من راه ميدهد تا رد شوم. قلبم گرم ميشود.»
اين اولينبار است که مجموعهاي از اشعار بوکفسکي به فارسي منتشر ميشود. اشعار اين مجموعه از ميان چندين کتاب بوکفسکي انتخاب و ترجمه شده است. اگر بهنظرتان ميرسد که بعضي بخشها نثرگونه است دليل اين است که بوکفسکي از قافيهپردازي گريزان بود. تا اين حد که کسي جرئت نداشت در برابر او حرف از قافيه بزند! سؤال و جواب بوکفسکي که در انتهاي اين کتاب آمده شناخت خوبي از شخصيت بوکفسکي دست ميدهد. اگر قبلتر چيزي از بوکفسکي نخواندهايد توصيه ميکنم که ابتدا سري به اين سؤال و جواب بزنيد.
ایشتوان ارکنی
تصویرگر: لاسلو ربر
ترجمه: کمال ظاهری
ايشتوان اركني در سال 1912 در بوداپست به دنيا آمد. پدرش داروساز بهنامي بود كه عنوان مشاور نخستوزير را داشت. پسر هم سنت خانوادگي را ادامه داد: پس از پايان تحصيلات در دبيرستانِ پياريستها كه وابسته به كليساي كاتوليك بود، وارد دانشگاه شد و در هر دو رشتهي داروسازي و شيمي پاياننامهي تخصصي گرفت.
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» شامل ۲۶ یادداشت طنز از سداریس است. سداريس پرمخاطبترين طنزنويس پانزده سال اخير امريکاست. تمام کتابهايش با مقياسهای نجومي پرفروشاند. تاکنون تنها در امريکا هشت ميليون نسخه ازآثارش به فروش رسيده است و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» به بیشتر زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است.
پیمان خاکسار میگوید: «سداريس ميخنداند. به مفهوم واقعي کلمه. از او نباید انتظاری را داشته باشيد که از کافکا و فاکنر و بورخس داريد. اتفاقاً در بيشتر طنزهايش، بهخصوص در اين کتاب، فضاهای روشنفکری و روشنفکران را دست میاندازد و باعث خنده میشود.»
«بالاخره يه روزي قشنگ حرف ميزنم» يکي از پرفروشترين کتابهای سال ۲۰۰۰ امريکا شد. سداريس به خاطر اين کتاب جايزهی «ثربر» برای طنز امريکايي را برد و مجلهی «تايمز» او را طنزنويس سال نامید. سداریس در دسامبر سال ۲۰۰۸ از دانشگاه بيرمنگام دکترای افتخاری دريافت کرد. او تاکنون بيش از چهل مقاله در مجلهی «نيويورکر» چاپ کرده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.