نویسنده | مارگارد اتوود |
مترجم | سهیل سمی |
سال نشر | ۱۳۹۶ |
نوبت چاپ | ۱ |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۲۷۸-۳۴۵-۵ |
تولید کننده | ققنوس |
آخرین انسان
190,000 تومان
مارگارد اتوود
ترجمه: سهیل سمی
چاپ اول این کتاب با عنوان اوریکس و کریک در سال 1383 منتشر شده بود. نام آخرین انسان از عنوان ترجمه فرانسه عاریت گرفته شده است.اوریکس و کریک لقب دو نفر از شخصیتهای اصلی کتاب است. این رمان عاشقانه در زمانی آغاز میشود که نسل انسان بر اثر فاجعه جهانی زیستشناسی از بین رفته است و تنها یک نفر باقی مانده است.او تنها بازمانده این فاجعه جهانی است، این داستان در گذشته اتفاق افتاده و در آینده روایت میشود.
مارگارت اتوود میگوید: «هنگامیکه حوادث اولیه داستان در ذهنم شکل گرفت و مشغول نگارش اوریکس و کریک بودم، در واقعیت این حوادث داشت به وقوع میپیوست، حادثه یازدهم سپتامبر و پس از آن انتشار میکروب سیاهزخم.»
تمامی اتفاقات این رمان خواندنی در سالهای پایانی قرن ۲۱رخ میدهد. اتوود با دقتی مثالزدنی گزارشی از جهانی میدهد که ما در آن زندگی میکنیم. او آنقدر خواندنی و پٌرکشش این گذشته در آینده را روایت کرده که خواننده را کاملاً درگیر میکند تا کتابی با این حجم را یکنفس بخواند. بیجهت نیست که نام این اثر در فهرست نهایی جوایز متعددی در سال ٢٠٠٣ جای داده شد.
وزن |
450 گرم |
---|
محصولات مرتبط
آینده ی ذهن
ذهن و کیهان در زمره ی بزرگ ترین رازهای طبیعت اند.با فناوری پیشرفته توانسته ایم از کهکشان هایی که میلیاردها سال نوری باما فاصله دارند عکس بگیریم،و امروزه قادر به ایجاد تغییر در ژن هایی هستیم که زندگی را کنترل می کنند.اما ذهن و کیهان هنوز دور از دسترس ما و مایه ی نگرانی و دغدغه ی خاطر ما هستند.برای پی بردن به عظمت کیهان کافی است نگاهی به آسمان شب بیندازید که میلیاردها ستاره در آن می درخشند؛برای تایید پیچیدگی وراز گونه بودن ذهن کافی است در آیینه نگاه کنیم و بپرسیم در پس نگاه ما چیست؟
به علم انتقاد می کنند که درک هرچیزی را منوط به از میان بردن رمز و راز آن می کند.علم با پرده برداشتن از رازهای ذهن آن را به چیزی پیش پا افتاده بدل می کند.اما من هرچه بیشتر به پیچیدگی های مغز پی می برم بیشتر شگفت زده می شوم.سقراط دوهزار سال قبل گفت:«خودشناسی آغاز خرد است.»برای آن که به خودشناسی برسیم راه درازی در پیش داریم.
میچیو کاکو،استاد فیزیک و یکی از بنیانگذاران«نظریه ریسمان»این بار به پیچیده ترین موضوع مطرح در جهان یعنی مغز انسان می پردازد ودر کتاب آینده ی ذهن تحقیقات شگفت آوری را که در نقاط گوناگون دنیا برپایه ی جدیدترین پیشرفت های علوم اعصاب و فیزیک انجام شده اند بررسی میکند.
میچیو کاکو (به انگلیسی: Michio Kaku) (به ژاپنی: 加来 道雄) (زادهٔ ۲۴ ژانویه ۱۹۴۷کالیفرنیا) فیزیکدان مشهور آمریکایی ژاپنی تبار است.
وی شاگرد ادوارد تلر، و از نظریّهپردازان بزرگ فیزیک کنونی جهان است. دکتر کاکو از بنیانگذاران نظریه ریسمان است. او کتابهای درسی در زمینهٔ نظریه ریسمان و نظریهٔ کوانتومی میدان دارد. فارغالتحصیل دانشگاه هاروارد و دورهٔ دکتری را در دانشگاه برکلی گذرانده. هم اکنون او استاد دانشگاه سیتی کالج نیویورک است.
او از طرفداران محیط زیست و از مخالفان به کارگیری انرژی هستهای شکافت است. همچنین یکی از حامیان پروژه جستجوی هوش فرازمینی (ستی) میباشد.
اپرای شناور
نام نویسنده : جان بارت
نام مترجم : سهیل سمی
جان بارت (انگلیسی: John Barth؛ زادهٔ ۲۷ مهٔ ۱۹۳۰) نویسنده، و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. وی که آثارش در گونه پسانوگرایی و فراداستان طبقهبندی میشود، برنده جوایزی همچون جایزه کتاب ملی و جایزه پن/ مالامود شده است.
جان بارت، رماننویس آمریکایی متولد 1930، بخاطر رمانهای تجربیاش معروف است. او اپرای شناور را در بیست و شش سالگی نوشت؛ رمانی بسیار فنی و سنتشکن که فاصله دو نقطه از زندگی قهرمانش را روایت میکند، یعنی از زمانی که قهرمان اثر تصمیم به خودکشی میگیرد تا هنگامی که منصرف میشود. اما انتخاب زندگی از جانب این قهرمان نشانه شادی و نشاط نیست. در دنیایی که "بارت" در دهههای میانه قرن بیستم آمریکا میشناسد، آنچه باعث انصراف از خودکشی میشود، نه زندگی، که پوچی مرگ است. "اپرای شناور" بخشی از نام قایقی تفریحی است که در گذشته در بخشهای مدخیز آبهای ویرجینیا و مریلند رفت و آمد میکرد... و بخشی از ماجراهای این کتاب بر عرشه همین قایق رخ میدهد. مترجم کتاب ــ سهیل سمّی ــ پیش از این آثاری از مارگارت اتوود (سرگذشت ندیمه، اوریکس و کریک)، کازوئو ایشیگورو (هرگز رهایم مکن و تسلیناپذیر) و... را ترجمه کرده است.
امپراطوری اندیشه (تاریخ ایران)
نویسنده : مايكل آكسورتي
مترجم : شهربانو صارمی
تاريخ ايران آكنده از خشونت و حادثه است، تاخت و تازها، فاتحان، جنگها و انقلابها. چرا كه ايران تاريخي طولانيتر از بيشتر كشورها دارد و از بسياري از آنها بزرگتر است، چيزي بيش از يك اتفاق ساده. اما تاريخ ايران بيش از اينهاست. دينها، عوامل مؤثر، جنبشهاي روشنفكري و انديشهها بسياري چيزها را در ايران و همچنين خارج از ايران و گوشه و كنار دنيا تغيير داده است. امروز ايران باز خواهان توجه است و موقعيت جديد سؤالهايي جديد مطرح ميسازد: آيا ايران قدرتي مهاجم است يا قرباني؟ آيا ايران از دير باز توسعهطلب بوده است يا منفعل و دفاعي؟ آيا تشيع ايران اهل سكوت و رضاست يا خشونت و انقلاب؟ تنها تاريخ ميتواند به اين سؤالها پاسخ گويد. ايران يكي از كهنترين تمدنهاي دنياست.
اين سرزمين از همان آغاز از متفكرترين و پيچيدهترين تمدنهاي دنيا بوده است. جنبههايي در تمدن ايران وجود دارد كه به نحوي از آنها تقريباً زندگي هر انساني را روي كرة خاكي تحتالشعاع قرار داده است. كتاب حاضر در هفت فصل: ريشهها، بيداري ايرانيان، اسلام و گسترش آن، تشيع و صفويه، سقوط صفويان، بحران در پادشاهي قاجار و سلسله پهلوي و انقلاب اسلامي نگاهي تازه به تاريخ معاصر ايران دارد.
ایران باستان
نام نویسنده : یوزف ویسهوفر
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
چکیده کمترین صفت برجستهای که میتوان برای این کتاب بر شمرد، تازه بودن آن است. اما صفات برجسته و ممتاز واقعی کتاب در روشدار و تحلیلی بودن، فشرده بودن، مستند بودن و منصف بودن آن است. خواست نویسنده آن بوده که نظری کلی و فشرده و موثق از تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خودِ ایران و از طریق اسناد و مدارک ارائه دهد، و در این کار نیز موفق بوده است. مولف علاوه بر سود جستن از آثار مورخان معروفی چون هرودوت، گزنفون، پلوتارک، استرابو، طبری و ... از سنگنبشته و لوحهها و اسناد باستانی دیگر نیز بهره برده است.
پدرو پارامو
نام نویسنده : خوان رولفو
نام مترجم : احمد گلشیری
خوآن رولفو نویسندگی را از سال ۱۹۴۰ شروع کرد و اولین رمانش را از بین برد. در سن ۳۵ سالگی مجموعهٔ ۱۵ داستان کوتاه به نام «دشت سوزان» را منتشر کرد: چشماندازی بیرحمانه از دنیای پیرامونش، دختری که مجبور به روسپیگری میشود، شوهری قرمساق که در سفری زیارتی میمیرد و مردمی که فقر آنها را از پا انداختهاست. در سال ۱۹۵۳ شروع به نوشتن رمان «پدرو پارامو» کرد. آثار او آنچه که «رمان انقلاب مکزیک» میگویند را جمع بندی کردهاست.
وی بعد از انتشار این دو اثر عملاً داستاننویسی را کنار گذاشت ولی به روشهای دیگری چهرهٔ اصلی جهان ادبی مکزیک باقیماند. رولفو در سال ۱۹۴۴ مجلهٔ ادبی «پان (به اسپانیایی: Pan) را پایهگذاری کرد. در سال ۱۹۵۶ شروع به فیلمنامه نویسی برای سینما و تلویزیون کرد. با همکاری کارلوس فوئنتس و گابریل گارسیا مارکز یکی از بهترین فیلمنامههایش را به نام «El Gallodoro» را نوشت که فیلمی از آن در سال ۱۹۶۴ ساخته شد.
با وجود حجم کم آثار منتشر شده، برای آثار رولفو احترام فراوانی قائل شدهاند به طوری که در سال ۱۹۷۰ برندهٔ جایزهٔ ادبیات مکزیک شد و در سال ۱۹۸۰ به عضویت آکادمی زبان درآمد و در سال ۱۹۸۵اسپانیا جایزهٔ سروانتس را برای دستاوردهای ادبی به او اعطا کرد.
رمان پدرو پارامو که پیشگام رئالیسم جادویی است، در سال ۱۹۵۵ منتشر و با استقبال سردی روبهرو شد و در طول ۴ سال بعد فقط هزار جلد از آن به فروش رفت. این رمان جسورانه ساختار جدیدی را بدعت میگذارد، داستان را ساکنین مردهٔ دهکدهای افسانهای به نام «کومالا» نقل میکنند. رمان بعدها شناخته شد و عمیقاً در ادبیات امریکای لاتین تأثیر گذاشت.
گابریل گارسیا مارکز جملهای از این کتاب را در «صد سال تنهایی» خود گنجاند. همچنین «شهر ارواح» رولفو که ساکنینش اشباحاند، تا اندازهای منبع الهام شهر افسانهای ماکوندوی مارکز شد. گابریل گارسیا مارکز گفتهاست که بعد از نوشتن چهار کتاب اولش، به عنوان یک رماننویس احساس کرد که متوقف شدهاست و کشف کتاب «پدرو پارامو» در سال ۱۹۶۱ زندگی او را تغییر داد و مسیر تألیفشاهکارش، «صد سال تنهایی» را به او نشان داده و هموار کرد. مارکز دربارهٔ تمام آثار انتشار یافتهٔ رولفو میگوید: «نوشتههایی که به ۳۰۰۰ صفحه هم نمیرسند و معتقدم به همان حجم و ماندگاری آثارسوفوکل است.»
تسلی ناپذیر
نام نویسنده : کازوئو ایشی گورو
نام مترجم : سهیل سمی
کازو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کرده است.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار داده است.
رمانهای بازمانده روز و هرگز رهایم مکن او به صورت فیلم سینمایی درآمدهاند.
تسلیناپذیر رمان عدم قطعیت است، آغازی ناگهانی، پایانی ناگهانیتر، شخصیتهای این رمان و اتفاقات آن هر یک به جای روشنتر کردن ماجرا، بر پیچ و خم این "لابیرنت" هزار تو میافزایند. در این رمان داستانی تعریف نمیشود، بلکه انگار راوی کابوسی را تعریف میکند که شاید به داستانی دیگر مربوط بوده. "تسلیناپذیر" گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشنتر کردن رازی که به نظر دهشتناک میآید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.
تسلی بخشی های فلسفه
نام نویسنده : آلن دو باتن
نام مترجم : عرفان ثابتی
اَلَن دو باتن (به فرانسوی: Alain de Botton) یک نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون ساکن بریتانیا است.
کتابهای او موضوعات مختلفی را به شیوهای فلسفی با تأکید بر ارتباط آن با زندگی روزمره بررسی میکند.
در سال ۲۰۰۸ او یکی از اعضای هیئت مؤسس یک سازمان جدید آموزشی با نام مدرسه زندگی بود.
دو باتن دوره دکتری فلسفه را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد ولی برای نوشتن کتب فلسفی به زبان ساده، آن را نیمه کاره رها کرد. مهمترین کتب الن دو باتن، تسلی بخشیهای فلسفه، هنر سیر و سفر و پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند، نام دارند.
این کتاب میکوشد تا با استناد به آثار شش فیلسوف بزرگ راهحلهایی برای مشکلات روزمرة ما ارائه کند. با خواندن این کتاب از «سقراط» میآموزیم که عدم محبوبیت را نادیده انگاریم؛ «سنکا» به ما کمک میکند تا بر احساس یأس و ناامیدی غلبه کنیم؛ و «اپیکور» بیپولی ما را چاره میکند. «مونتنی» راهنمای مناسبی برای درمان ناکارآییهای ماست؛ عشاق دلشکسته میتوانند با خواندن آثار «شوپنهاور» تسلیخاطر یابند؛ و کسانی که در زندگی با سختیهای زیادی روبرو هستند با «نیچه» همذاتپنداری خواهند کرد. «تسلیبخشیهای فلسفه» یکی از آخرین آثار آلن دوباتن است که تاکنون بیش از دویست هزار نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است.
سال بلوا
عباس معروفی
« گفتم آب و ساعت لنگریمان گفت :دنگ دنگ دنگ .»
فاصله ها از میان برداشته شده اند و حال و گذشته در هم آمیخته اند : حسینای مسحور شده با زلفی آشفته ایستاده است ، اما نه بر پله های شهرداری که در ذهن نوشافرین می کوبد؛ سرهنگ در پی پیمودن پله های ترقی از شیراز به سنگسر می افتد ؛ ملکوم آلمانی در کار ساختن یک پل بزرگ از کوه پیغمبران به کافر قلعه است؛ و سروان خسروی در پی آن است که همه ی کوچه های شهر به خیابان خسروی ختم شوند. اما همه یک داغ به پیشانی دارند؛ همان که سال بلوا را آغاز می کند . همان که همه ناچار به انتخابش بوده اند و مقصر کیست وقتی بازی و بازیگر یگانه نیست ؟
ستیز و سازش
نام نویسنده : جمشید کرشاسپ چوکسی
نام مترجم : نادر میر سعیدی
کتاب ستیز و سازش اثر جمشید ک. چوکسی، به بازسازی رخدادهای چهار سده (از سدة هفتم تا یازدهم میلادی) و تحلیل آنها میپردازد و میکوشد نیروهای محرکة تغییرات سیاسی ـ مذهبی این دوره از تاریخ ایران را بشکافد. شکست شاهنشاهی ساسانی، ظاهراً به خاطر محاسبات غلط نظامی و نیز نزاعهای دستهها در دورن دربار سلطنتی ایران بوده است. مولف با رویکردی برخوردار از تصور قوی و نیز تحلیلهای صریح و بیپرده، شرح میدهد که چگونه بزرگان نوظهور و طبقات زیردست تازه، این تغییرات را دامن زدند و چگونه «ستیز و سازش، ساز و کارهایی شدند که پیدایی تشکیلات تازه از بحران اجتماعی را سهولت بخشید.»
سمفونی مردگان
نام نویسنده : عباس معروفی
چکیده آدمها فقط یک نیمه از عمرشان را زندگی میکنند، من مال نیمة اول بودم و او نیمة دوم. آنکه نیمه اول عمرش را زندگی کرده است، برادری است که تلاش میکند تا پا جای پای پدر بگذارد؛ پدری مستبد و تمامیتخواه. و آنکه نیمة دوم را زیسته است، برادری است شاعر و روشنفکر، جوانی که نماد نسل روشنفکران معاصر ایران است. برادر روشنفکر در برابر ابتذال خانه و جامعه عصیان میکند، دل به عشق میسپارد و تلاش میکند اگر نه در جامعه لااقل در گوشة انزوایش دنیایی عاری از پستی و بدخواهی بسازد. برادر دیگر پیش میرود و به پدری دیگر بدل میشود. تضاد میان برادران ادامه مییابد و سرانجام یکی قربانی دیگری است. اما سرنوشت این هابیل و قابیل معاصر متأثر از هزاران رویداد تاریخی معاصر است؛ رویدادهایی که نه هابیل را چون گذشته باقی گذاردهاند و نه قابیل را. عباس معروفی، روزنامهنگار و نویسندة مشهور ایرانی، 46 سال دارد، جوایز داخلی و بینالمللی بسیاری را از آن خود کرده و مدتی است ایران را به ناچار ترک گفته است. معروفی اکنون ساکن آلمان است، همچنان مینویسد و تسلطش بر شیوههای مدرن داستاننویسی و شناختش از تاریخ و اسطوره او را در زمرة پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی قرار داده است. (برنده جایزه بنیاد سورکامپ- 2001)
غول مدفون
نام نویسنده : کازوئو ایشی گورو
نام مترجم : سهیل سمی
قهرمانهای داستان کتاب غول مدفون «اکسل» و «بیئتریس»، زوج کهنسالی هستند که برای پیدا کردن پسر گمشدهشان راهی سفر میشوند. این سفر در بریتانیای قدیم رخ میدهد. زمانی که ساکسونها و برایتونها پس از جنگی خانمانسوز در صلحی شکننده زندگی میکنند. صلحی که حاصل توافق یک فراموشی است. یک فراموشی همهگیر که به شکل مه در کل سرزمین پخش شده است. این مه به خاطر نفس یک اژدهاست و خاطره جنگ، عشق و نفرت و خونخواهی را از یاد مردم برده. «اکسل» و «بیئتریس» در طول سفرشان با آدمهای جدیدی روبرو میشوند. یک جنگجوی جوان ساکسون را میبینند که دنبال مادرش میگردد و نیز افراد دیگر که در داستان به تفصیل آمده. غول مدفون همان رازی است که آرام آرام گشوده و به نتیجه نامنتظرهای ختم میشود. در آخر، هیبت غول به کل جلوی چشمان خواننده قرار میگیرد و اینجاست که مخاطب عظمت آن را درک میکند و میفهمد اصلاً و برای چه این غول در ابتدای داستان دفن شده است. شیوه بازگویی این راز، اوج هنر نویسنده در خلق جهانی شناور است و در نهایت خواننده با پرسش اصلی روبرو میشود: آیا باید گذشته را فراموش کرد تا به آرامش رسید؟ در رمان «ایشی گورو» عشق بر همه چیز چیره میشود الا مرگ. روزنامه «گاردین» این رمان را به عنوان مهمترین رمان سال ٢٠١٥ انتخاب کرده است. «موراکامی» نویسنده و منتقد معروف ژاپنی درباره «ایشیگورو» میگوید: «هر یک از کارهای این نویسنده جدید است و هر بار که کتابی تازه از او به چاپ میرسد با عجله خودم را به کتابفروشی میرسانم.»
در داخل حفره موقعیت و حالت پیکر و اژدها هیچ تغییری نکرده بود اگر هم حواس حیوان با نزدیک شدن بیگانه ها به او هشدار داده بوذ و به خصوص غریبه ای که به داخل حفره می رفت هیچ واکنشی که گویای هوشیاری کوئریسگ باشد دیده نمیشد آیا حال مهره های پشت حیوان بود که شدید تر از قبل بالا و پایین می رفت؟آیا در باز و بسته شدن آن چشم با روکش عجیبش هوشیاری جدیدی محسوس بود؟اکسل مطمئن نبود اما همانطور که به آن موجود خیره شده بود به فکرش رسید که آن بوته ولیک تنها موجود زنده دیگر در حفره برای آن موجود منشا آرامش بسیار شده بود و حتی حال در ذهنش به سمت آن بوته دست دراز میکرد اکسل متوجه شد که این تصور خیالی بیش نیست اما هرچه بیشتر نگاه میکرد آن تصور به نظرش واقعی تر می آمد چطور آن بوته تک آنجا روییده بود؟آیا کار خود مرلین نبود تا آن موجود همراهی داشته باشد؟
ملت عشق (جلد شومیز)
نام نویسنده : الیف شافاک
نام مترجم : ارسلان فصیحی
پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه که گفته میشود بیش از پانصد بار تجدید چاپ شده است. این رمان به نوعی بازگویی رابطه میان شمس و مولانا در قالب داستانی امروزی و از زبان یک زن آمریکایی است که به همه روزمرگی ها و همسر و کار پشت پا میزند و عازم سفر ترکیه می شود.
اما پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه چگونه کتابی ست؟ رمان «ملت عشق» اثریست عاشقانه؛ برخوردار از فرمی که می توان آن را دو رمان محسوب کرد در قالب یک رمان؛ دو روایت تودرتو که به صورت موازی روایت می شوند؛ اما در دو زمان مختلف جریان دارند. یکی قرنها پیش در شرق و یکی در زمان حال و در غرب (امریکا) بر این پایه اگرچه به ظاهر تفاوت های بسیار زیاد و اساسی باهم دارند اما از آنجا که بنمایه هردوی آنها عشق و تاثیر آن در زندگیست بی شباهت به هم نیستند. ملت عشق از یک سو داستان دلدادگی و از دیگر سو داستان رهایی است؛ از یک سو به عشق زمینی می پردازد و از دیگر سو به عشق معنوی و جنبه های عرفانی عشق و زندگی اشاره میکند. این سویه های متقابل که در هر دو خط داستان دیده می شود از جمله جذابیت های اصلی این رمان محسوب می شود که الیف شافاک با چیره دستی با کنارهم قرار دادن این عناصر خط و ربطی برای نزدیک شدن و پیوند خوردن این دو داستان به وجود آورده است.
ناگفته نماند که ترجمه ارسلان فصیحی هم کاری بدون نقص است تا جایی که کاوه میرعباسی، نویسنده و مترجم معروف درباره آن می گوید: "من همیشه کتابهای اصلی را از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی میخوانم، اما مدتی قبل، «ملت عشق» را با ترجمه ارسلان فصیحی خواندم و از آن بسیار لذت بردم."نکتهی دیگر اینکه ترجمه این رمان پنج سال پیش به اتمام رسیده بود که تا چندی پیش جزو آثار غیرقابل انتشار وزارت ارشاد بود اما سرانجام پس از بازبینی مجدد، نشر ققنوس آن را منتشر کرد.
در بخشی از کتاب می خوانیم:کلماتی که ما برای توصیف خالق بکار میبریم، درواقع نشاندهنده ی آنست که ما خودمان را چگونه توصیف میکنیم. اگر موجودی هولناک در ذهنمان متصور میشویم، در واقع این ما هستیم که با ترس احاطه شده ایم. اما اگر عشق و محبت را احساس کردی، از تو چیزی جز این دو پدید نخواهد آمد.
از متن کتاب:
خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدمهایی شناختم، قصههایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفشهای آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی...
مولانا خودش را «خاموش» مینامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیدهای که شاعری، آن هم شاعری که آوازهاش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستیاش، چیستیاش، حتی هوایی که تنفس میکند چیزی نیست جز کلمهها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور میشود که خودش را «خاموش» بنامد؟
کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سالهاست به هر جا پا گذاشتهام آن صدا را شنیدهام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانستهام و به گفتههایش گوش سپردهام. شنیدن را دوست دارم؛ جملهها و کلمهها و حرفها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود.
اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید میکنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمهاش «بشنو!» است. یعنی میگویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع میکند؟ راستی، خاموشی را میشود شنید؟
همه بخشهای این رمان نیز با همان حرف بیصدا شروع میشود. نپرس «چرا؟» خواهش میکنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار.
چون در این راهها چنان حقیقتهایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.