ناشر: علم
چاپ: ۱۴۰۰
نوبت: ۲
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۳۱۶
225,000 تومان
ملودی بیتی
ترجمه: رؤیا منجم
ناشر: علم
چاپ: ۱۴۰۰
نوبت: ۲
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۳۱۶
وزن |
500 گرم |
---|
در این کتاب, مولف کوشیده است در خلال شرح زندگی 'حسن پیرنیا مشیرالدوله' ـ یکی از دولتمردان عصر مشروطیت ـ در حقیقت پنجاه سال تلاش ملت ایران برای دریافت آزادی و مشروطیت را بازگو نماید. ...'این شرح احوال بهانهای بود برای بررسی سی چهل سال از تاریخ معاصر ایران.... اما حسن پیرنیا, مشیرالدوله بعدی و برادرش حسین موتمن الملک, بچههایی هستند که با پدر اختلاف سلیقه دارند, قائل به آزادی هستند, زبان خارجه میدانند, دنیا را دیدهاند, با قانون سر و کار دارند... و بالاخره تا آن جا پیش میروند که لفظ کنتی توسیون را در مورد قانون اساسی به کار میبرند و فرمان مشروطه را برای متحصنین و درحضور جمع به صدای بلند میخوانند و در واقع فرمان مشروطه از دهان بچههای صدر اعظم استبداد [نصرالله خان مشیرالدوله] خارج میشود و در جامعه پراکنده میشود'... این کتاب با تصاویر رجال سیاسی دوره مشروطه همراه است.
جرجی زیدان
محمدعلی شیرازی
جُرجی زیدان (۱۴ دسامبر ۱۸۶۱، بیروت - ۲۲ ژوئیهٔ ۱۹۱۴، قاهره) تاریخنگار،داستاننویس، و روزنامهنگار عربزبان لبنانی است که برای نوشتن ۲۳ رمان تاریخی و تأسیس نشریهٔ الهلال معروف است. طی نهضت بیداری عربها و شکلگیری جنبشالنهضة، قصد او از نوشتن رمانهای تاریخی، آشنا نمودن مردمان عرب با فرهنگ و تاریخ خود بودهاست.
بیشتر شهرت زیدان به سبب داستانهای تاریخی اوست و زیدان را پیشگام این نوع ادبی میدانند. زیدان ۲۲ داستان تاریخی دارد که اولی المملوکالشارِد (چاپ ۱۸۹۱) و آخری شجرة الدّر (چاپ ۱۹۱۴) است. از این میان، هفده داستان به تاریخ عرب و اسلام تا عصر صلاحالدین ایوبی بر میگردد، چهار داستان متعلق به تاریخ جدید مصر و یکی هم متعلق به تحولات عثمانی است. زیدان تحت تأثیر و نفوذ داستاننویسان اروپایی، به خصوص والتر اسکات و الکساندر دوما، بوده و گرچه نتوانسته به سطح هنری آنها برسد، در این زمینه در ادبیات عرب موفق بودهاست. در این داستانها زیدان قصد دارد وقایع گذشته را در روند دگرگونی حیات سیاسی عرب روایت کند؛ ازاینرو، جنبه تعلیمی و سرگرمی داستانها بر جنبه هنری آنها برتری دارد. داستانهای وی طرح سادهای دارند. محور اصلی این داستانها، عشق مجازی به زیبایی مسحورکننده زنی است که غالباً واقعیت مستند تاریخی ندارد. وی واقعیتهای تاریخی را با این عشق مجازی میآمیزد و با نثری ساده و ایجاد کشمکش و تعلیق و هیجان، خواننده را تا پایان با خود همراه میکند. داستانهای وی بارها تجدید چاپ و به فارسی، ترکی، هندی، روسی، آلمانی و برخی زبانهای دیگر ترجمه شدهاست. ناقدان شیوه داستاننویسی زیدان را ستایش میکنند، اما داستانهایش اعتبار تاریخی ندارند. بهنظر میرسد که زیدان تعمداً، برای تحقیر عربها، تاریخ آنها را تحریف کردهاست.
در این مجموعه مطالب گوناگونی با موضوع علوم غریبه فراهم آمده است. این کتاب، در اصل تعالیم "گیورکس گورجیف" است که از زبان یکی از شاگردانش به نام "پ. د. آسپنسکی" بیان شده است. در کتاب، نویسنده ابتدا از سفرها و دیدگاههایش دربارهی علم و وقایع تکاندهندهای چون جنگ که جز تباهی، حاصلی ندارد، سخن به میان میآورد؛ سپس از چگونگی آشنایی خود با گورجیف سخن میگوید و به تدریج طی گفتوشنود با او تعالیم معنوی گورجیف را بازگو میکند. شناخت خویشتن، دوری از هیاهوی علم، شناخت و ترسیم نهادهای مختلف، و تمرینات متعدد خودسازی از مباحث این کتاب هستند.
این کتاب، گفتوگوی مردی است با خداوند که در طی آن به ارتباطی منحصر به فرد با خداوند، دست مییابد. او خاطرنشان میسازد که وظیفهی ماست که به خداوندجواب دهیم و گفتوگوی خاص خودمان را با او شروع کنیم و با شنیدن و پاسخ دادن، با پرسش و جواب، ارتباطمان با خدا تحکیم میشود. در خلال زمان، گفتوگویمان عمیق و به دوستی بدل میشود؛ ارتباطی صمیمیتر، غنیتر و کاملتر. در بخشی از این گفتوگوها آمده است: "من همیشه حضور دارم، در زندگی تو. اما هروقت کارهای زیر را انجام بدهی، حضور ما را بسیار آگاهانهتر حس خواهی کرد. وقتی از صمیم قلب، لبخند بزنی یا عشق بورزی یا آواز بخوانی یا برقصی یا بنویسی. این عالیترین شکل وجه بودن من است و هروقت تو این ویژگیها را بروز دهی، وجود مرا متجلی ساختهای. منظورم دقیقا همین است که میگویم. یعنی مرا از جلد خود بیرون کشیدهای. حقیقت این است که من همیشه در درون تو هستم و تو فقط در این گونه لحظات از وجود من آگاه میشوی".
كتاب زاده در خون / رازهاي گم شده فراماسونري : هدف اصلي پژوهش اين كتاب در آغاز فاش كردن يا روشن كردن چيزي درباره فراماسونري يا شهسواران مدافع معبد اورشليم نبود، بلكه فقط مي خواستم كنجكاوي خود را درباره برخي جنبه هاي روشن نشده شورش دهقانان در انگلستان سال 1381 ارضا كنم، خيزش وحشيانه اي كه بالغ بر يكصد هزار مرد انگليسي را به سوی لندن به حركت درآورده بود.
كاترين بلاندل
ترجمه: ابوالفضل حقيري قزوينی
سياهچاله ناحيهاي از فضاست كه در آن نيروي گرانش چنان قوي است كه هيچچيز، حتي نور، نميتواند آن قدر سريع حركت كند كه از درون آن بگريزد. هر چند نخستين بار اين سياهچالهها در تخيلات پربار فيزيكدانهاي نظري به تصور در آمدند، اما امروز صدها سياهچاله در عالم شناسايي و وجود ميليونها از آنها تبيين شده است. هر چند اين اجرام نامرئي هستند اما ميتوانند با محيط اطراف خوداندركنش انجام دهند و به اين ترتيب چنان بر آن اثر بگذارند كه كاملا آشكارپذير باشد. اين كه ماهيت اين اندركنش دقيقا چيست به فاصله نسبي تا سياهچاله بستگي دارد: بسيار نزديك و راه گريزي نيست؛ اما دورتر از آن پديدههايي تماشايي و شگفتآور به نمايش در خواهد آمد.
نويسنده: لوئيس پوئلس - ژك برژيير مترجم / مصحح: رويا منجم
"صبح جادوگران...به من یاد بده: 'زندگی کن در دنیای واقعی یا در دنیای خیالی.' "کیمیاگر-پائولو کوئیلو
این کتاب ادبی کلاسیک رادیکال که در سال ۱۹۶۰ چاپ شد اثری است انقلابی که دانش و علم معمول انسانی که در دهه های مختلف تعمیم یافته بود و به صورت مسجل درآمده بود را به چالش کشید.
آیا بشر قادر خواهد بود با دانش و تکنولوژی به تمام اسرار هستی و کیهان دست یابد یا اینکه رازهایی برای همیشه باقی خواهد ماند؟
این کتاب شرح حال 21 تن از سیاستمدارانی است (از قائم مقام فراهانی تا هویدا) که خود را به قدرت رساندند و بر سر آن جان باختند .
در مقدمه کتاب آمده است: نویسنده کتاب ارزشمند "جامعهشناسی نخبهکشی" قائممقام، امیرکبیر و دکتر مصدق را به عنوان سه مثال برای تاکید بر آن نظری برگزیده که در عنوان کتاب او نیز پیداست. از سالها پیش بر این اندیشه بودم که چرا استبداد توانست بدان راحتی امیرکبیر را بکشد و در جائی ثبت نیست که جز همسر و مادرش کسانی بر آن یل تاریخ ایران خون گریسته باشند. یا این که چرا محمدشاه لحظهای برای کشتن قائممقام و زیر پا نهادن عهدی که در حرم ضامن آهو با پدر خود بسته بود، درنگ نکرد. چرا وقتی استبداد - گیرم به اغوای استعمار - تصمیم به قتل این آزادگان میگرفت، لحظهای از مردم پروا نکرد، مردمی که قائممقام و امیرکبیر برای سعادت آنها به کام شیر رفتند ... در روایت زندگی 16 تنی که در فاصله زمانی قتل قائممقام فراهانی و امیرعباس هویدا، (حدود 150 سال) کشتهشدگان بر سر قدرت بودند و زندگیشان در این مجموعه میآید، پیداست که انتخاب و گزینشی براساس عملکرد مثبت یا منفی آنها یا خدمت یا خیانتشان، در نظر نیست. وگرنه این باب باید فقط با نام پرجلال امیرکبیر باز و بسته میباشد که کسی چون او، در میان این جاندادگان در قدرت نبود ...
ژوزه ساراماگو
مینو مشیری
ویراستار : محمدرضا جعفری
کوری (به پرتغالی: Ensaio sobre a Cegueira) رمانی از ژوزه ساراماگو که نخستین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ساراماگو در این رمان از کوریِ آدمها سخن گفتهاست. در این رمان، هالهای سفیدرنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر میشود. ساراماگو در این رمان از تلمیح استفاده کرده و با اشاره به نوشتههای قدیمی، اثرش را زیباتر و تأثیرگذارتر کردهاست.
ساراماگو در رمان کوری برای شخصیتها اسم انتخاب نکردهاست. با وجود این، پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده بهراحتی میتواند با شخصیتهای رمان ارتباط ذهنی برقرار کند. ویژگی دیگر این رمان در بازگشتهای زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیتهای رمان است که به زیبایی و جذابیت آن افزودهاست.
«به مرد کوری بگویید: آزاد هستی؛ دری را که از دنیای خارج جدایش میکند باز کنید. بار دیگر به او میگوییم: آزادی، برو، و او نمیرود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، میترسند، نمیدانند کجا بروند. واقعیت این است که زندگی دریک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مددِ یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوبزده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمیخورَد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محلهها شود نه راههای رسیدن به آنها.»
مسعود بهنود
روایتی است از: «محمدرضا پهلوی»، «مهرپور تیمورتاش»، «حسین فردوست» و دختری به نام آلیس. «آلیس» دختر «کلنل گلن وایت» از نظامیان با سابقه انگلیسی در جنگ هند و «لیدی شارلوت» است. داستان به اواخر سلطنت رضا شاه برمیگردد. ولیعهد به همراه سه نفر، از طرف رضا شاه برای تحصیل به سوئیس اعزام میشود. همراهان حسین فردوست است و دو دیگر مهرپور و هوشنگ، دو فرزند تیمورتاش. هوشنگ تیمورتاش در نیمه راه سفر، مسیرش را جدا میکند، و برای تحصیل به آلمان میرود، و آن دیگران مهرپور، فردوست، و ولیعهد، برای تحصیل به سوئیس میروند. آلیس در همان خانه زندگی میکند که این سه دانشجو اقامت دارند.
متن کتاب: «آلیس با چشمانی دریایی، سپیدرو، با موهایی به رنگ طلا، همان است که قصه سه پسر ایرانی، بی حضورش رنگ نمیگیرد، شکل نمی پذیرد، از عشق خالی میماند و از مهر و کین پاک نمیشود .»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.