ریشه های الهیاتی مدرنیته
مایکل آلن گیلسپی
ترجمه زانیار ابراهیمی
چاپ اول ۱۳۹۸، پگاه روزگارنو
قطع پالتویی، ۵۷۳ صفحه، جلد شومیز
ریشه های الهیاتی مدرنیته
77,000 تومان
مایکل آلن گیلسپی
ترجمه: زانیار ابراهیمی
کتاب «ریشههای الهیاتی مدرنیته» نوشته مایکل آلنگیلسپی که زانیار ابراهیمی آن را به فارسی برگردانده، یکی از واپسین مسامحتهای فکری در مجادله بر سر مشروعیت دوران مدرن در جهان انگلیسیزبان است، مجادلهای که اساسا در آلمان پس از جنگ، در دهه ۱۹۵۰ شروع شد. در این مجادله، مخالفانی که با توسل به مبانی الهیاتی، خودآیینی مدرنیته را مردود میشمردند، به تعبیر هانس بلومنبرگ از دو سلاح استفاده میکنند: تز سکولاریزاسیون و تز مدرنیته گنوسی.
مهمترین نمایندگان تز سکولاریزاسیون، کارل لوویت و کارل اشمیت هستند و شاخصترین اصحاب تز مدرنیته گنوسی عبارتند از اریک فوگلین، هانس یوناس و اریک تابس. وجه مشترک این دو تز، بدعتآمیز خواندن مدرنیته است؛ اصحاب تز اول اظهار میکنند که مدرنیته ساختارهای فکری خودش را از قلمرو روحانی به ارث برده است و نمیتواند بر پای خود بایستد. در مقابل سخن قائلان به تز دوم این است که آنچه در دوران مدرن سر بر میآورد، خطرناکترین و قدیمیترین بدعت مسیحی، یعنی گنوسیسم است؛ بنابراین دوران مدرن از مسیحیت بر میگذرد و بدعت فروخفته گنوسی را از نو بیدار میکند که به زعم آنان داغ ننگ سنگینتری بر پیشانی مدرنیته است.
مترجم در مقدمهای که برای ترجمه فارسی کتاب نوشته تاکید میکند که اثر آلنگیلسپی را در دو سطح تحلیلی میتوان در هر دو طیف از مخالفان مدرنیته قرار داد: در سطح اول، همانطور که او خود به صراحت اظهار میکند، مخالفت او با مدرنیته بر تز سکولاریزاسیون مبتنی است، با این تفاوت که گیلسپی به سکولار شدن ساختار فکری فرجامشناسانه مسیحی توجه نمیکند، بلکه خودآیینی مدرنیته را در هیئت انتقال صفات خدای نامتناهی به انسان متناهی یا سکولارشدن صفات الهی مردود میشمرد.
به عبارت دیگر آلنگیلسپی در این کتاب ریشههای مدرنیته را با توجه آثار جدیدی از هانس بلومنبرگ و آموس فانکنشتاین بررسی کند و میکوشد اهمیت فهم این ریشهها را در فهم مسائلی که اکنون در دنیای در حال جهانیشدن با آنها مواجهیم نشان بدهد. یعنی دغدغه اصلی نویسنده اثبات نقش اصلی دین و الهیات در شکلگیری ایده مدرنیته است. البته تاکید دارد که این نظرگاه معمولا جایی در روایت مدرن ندارد.
در نگاه آلنگیلسپی از دوره روشنگری به اینسو، مدرنیته خود را در قالب تلاش برای سرکوب خرافه و اقتدار دینی فهمیده، فهمی که در جمله امری مشهور ولتر درباره کلیسای کاتولیک یعنی «این بنای نفرتانگیز را نابود کنید» تجسم یافته است. این جمله در اروپا به معنای کاهش مستمر اهمیت دین بوده است؛ دینی که نخست به تعبیر کانت آن را «در محدوده عقل تنها» محصور کردند و سپس برای اینکه جانش را بگیرند و خلاصش کنند، اعلام کردند که خدا مرده است و نتیجه چیزی نبود حز کاهش بیسابقه اعتقاد و عمل به تکالیف دینی در نیمه دوم قرن نوزدهم.
با این حال نویسنده معتقد است که مخالفت با دین در عصر مدرن را نباید شاهدی بر این مدعا گرفت که ضدیت با دین، اصل و اساس مدرنیته است. در درستی این مطلب شکی نیست که مدرنیته مستمرا با اشکال خاصی از آموزهها و شعایر دینی مثل جماعت قدیسان، غایتشناسی، تعالیم مدرسی درباره قانون طبیعی، دیدگاه زمین مرکزی راجع به جهانطبیعی و اعتقاد به مخلوق بودن زمین مبارزه کرده است، اما نویسنده میخواهد نشان بدهد که از این مطلب نمیتوان مخالفت مدرنیته با دین را در معنای دقیق کلمه نتیجه گرفت.
یعنی آلنگیلسپی اینگونه استدلال میکند که این تصور اشتباه است که مدرنیته ریشه و هسته خداناباورانه، دینستیزانه یا حتی لاادریگرایانه دارد. برعکس نشان میدهد که مدرنیته از همان آغاز نهتنها در پی حذف دین نبود، بلکه میخواست دیدگاهی تازه را درباره دین و جایگاه آن در زندگی انسان بپرورد و از آن حمایت کند و این کار را نه از سر دشمنی با دین برای بلکه حفظ برخی اعتقادات دینی انجام داد.
ناموجود
وزن |
600 گرم |
---|
محصولات مرتبط
تاریخ فلسفه در قرن بیستم
نام نویسنده : کریستیان دولاکامپانی
نام مترجم : باقر پرهام
کتابی که در دست دارید تاریخ فلسفه قرن بیستم نام دارد.مولف این کتاب از فرانسویانی است که در 1949 در داکار،در آفریقا زاده شده،او،پس از گذراندن تحصیلات اش در دانشسرای عالی پاریس،و موفقیت در امتحان دشوار آگره گاسیون فلسفه،سرانجام برای تدریس فلسفه راهی آمریکا شده است و اکنون استاد فلسفه در کونتیکات کالج در نیولندن در آمریکاست.
جادوی موفقیت
چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
نام نویسنده : فلورانس اسکاول شین
نام مترجم : گیتی خوشدل
خانم فلورانس اسکاول شین در ۲۴ سپتامبر ۱۸۷۱ در یکی ار خانواده های قدیمی فیلادلفیایی در کامدون نیوجرسی به دنیا آمد. سالیان متمادی در مقام هنرمند( نقاش)، مشاور امور، متافیزیسین و خطیب، نامی بلند آوازه داشت. وی سالیان بسیار در نیویورک به تدریس علوم مابعدالطبیعه پرداخت.افراد زیادی در جلسات درس او شرکت می کردند و او از طریق پیامهای معنوی خود را به گروه بیشماری می رساند.
کتاب های او نه تنها در امریکا، بلکه در دیگر کشورها نیز از محبوبیت خاصی برخوردار شدند و در اکثر کشورها و حتی روستاها و مناطق دور افتاده مخاطبان زیادی به هم زدند. بزرگ ترین علل موفقیت او این بود که همواره سعی می کرد خودش باشد. ساده، صمیمی،مهربان و شوخ طبع. هرگز به دنبال این نبود که با کلام ادیبانه، خشک و رسمی به زور در روح دیگران نفوذ کند. بنابر این، محبوب هزاران نفر از افرادی بود که نتوانسته بودند به شیوه های متداول و مرسوم قدیمی پیام معنویت را در یابند.
با وجود این که عمیقا مذهبی بود ولی رفتار بسیار ساده ای داشت و روحانی بودنش از برخوردهایش با مسائل قابل تشخیص بود. در تدریس هرگز تمایل به استفاده از روش های فنی و دانشگاهی نداشت و همواره از مثال های ملموس، عملی و روزمرۀ زندگی استفاده می کرد.
اسکاول شین پیش از آن که معلم حقیقت شود، به تصویر گری کتاب ها می پرداخت. گرچه او درسال ۱۹۴۰ درگذشت، ولی کتاب هایش هنوز الهام بخش، محرک و ماندگار در نزد کسانی است که در فراگرفتن این علوم تلاش می کنند.
در بخشی از کتاب اینگونه آمده است: «وفور نعمت همواره بر سر راه انسان است. اما از طریق آرزو، ایمان، یا کلام به زبان آمده، میتواند نمایان شود. خداوند آشکارا گفته است که نخستین حرکت را انسان باید انجام دهد. بخواهید که به شما داده خواهد شد. بطلبید که خواهید یافت. بکوبید که برای شما باز کرده خواهد شد...»
حق و مصلحت
نام نویسنده : محمد راسخ
مجموعهٔ حاضر جستارها و نوشتارهایی را دربردارد که در ده سال گذشته، پس از انتشار جلد نخست حق و مصلحت، بهتدریج شکل گرفته و عمدتاً منتشر شدهاند. مباحث این مجموعه پیرامون سه محور قانون، حق و ارزش میگردند. قانون ستون فقرات نظام حقوقی است. از این رو، فهم چیستی نظام حقوقی وابسته به درک ماهیت قانون است. چنین فهمی به شکل منفرد و جزئی میسر نیست. به دیگر سخن، بهنظر میرسد درک دقیقتر قانون از رهگذر فهم آن در نسبت متقابل با مفاهیم و نظامهای هنجاری مجاور بهدست آید. همچنین، مفاهیم و نظامهای هنجاری در ربط و نسبت با واقعیات موجود در «جهان ممکن» مشترک با خود قرار دارند. مجموعهٔ عناصر یاد شده زمینهٔ بروز نظریهٔ «واقعگرایی انتقادی حقوقی» را فراهم میآورد، نظریهای که در پی تبیین مفهوم و مبنای قانون در نقطهای میان عدالت و واقعیت است. مفهوم حق، در معنای مدرن، مفهومی نو در جغرافیای فکر و نظام هنجاری است. درک این مفهوم البته در گرو شناخت عناصر گوناگون فلسفهٔ حق است. این عناصر ناگزیر در نسبتی همگرا با یکدیگر قرار دارند. فلسفهٔ یادشده بهنوبهٔ خود جزئی از نظریهٔ عدالت است. حقوق و حق، از نگاهی دیگر، از مصادیق ارزش هستند. از این رو، لازم است پابهپای بحث از قانون و حق به مقسم آنها، ارزش، نیز پرداخته شود. فلسفهها و نظریههای متقن و استوار در حوزههای هنجاری، از جمله در دو گسترهٔ پیشگفته، در گرو اتخاذ موضع نسبت در خصوص «ارزش» است.
محمد راسخ دانشیار فلسفهٔ حقوق و حقوق عمومی در دانشگاه شهید بهشتی است.
حکایت دولت و فرزانگی
نام نویسنده : مارک فیشر
نام مترجم : گیتی خوشدل
اين کتاب کوچک، داستاني قوي و بکر، داستاني که يکي از سودمندترين حقايق را آشکار ميکند، بر ما عرضه ميکند. شايد داستان، ظريفترين صورت براي بيان اين حقايق باشد. زيرا در سادگي کودکانهي داستان، ميتوانيم با سادگي کودکانهي ذهن نيمههشيارمان، بهطور مستقيم رابطه برقرار کنيم، و در زندگيمان دگرگونيهاي مثبت فراوان و عظيم بيافرينيم.
راهنمای استرس
نام نویسنده : جنی استینمتز
نام مترجم : مهنازخزائیلی
این کتاب حاصل تلاش چندسالهٔ گروهی از محققان و کارشناسان است برای تأمین نیاز کسانی که در معرض فشارهای عاطفی و محیطی بودهاند.
این راهنمای جامع استرس نوعی خودآموز است که میتوان از آن به منظور کاهش استرس در محیط کار و در روابط با افراد استفاده کرد. در تمرینهای گام به گام این کتاب، با چرخهٔ استرس، تکنیکهای آرامسازی، استفاده از روشهای بازسازی شناختی، گوشدادن فعال، جرئتمندی، و بازخورد منفی آشنا میشویم.
کنترل کردن استرس راهی است بهسوی زندگی آسانتر و مولدتر.
روانشناسی توده ای و تحلیل اگو
نام نویسنده : زیگموند فروید
نام مترجم : سايرا رفیعی
اگر دانش روانشناسی که گرایشها، محرکهای غریزی، انگیزهها و مقاصد فرد را تا تبلور آنها در کنشهایش و تا روابط فرد با نزدیکانش پیگیری میکند، وظیفهاش را بهطور کامل به انجام رسانده باشد و پیوندهای متقابل آنها را روشن کرده باشد، ناگهان خود را با وظیفهای جدید و انجامنشده روبهرو خواهد دید. روانشناسی ناچار به توضیح این واقعیت شگفتیآور خواهد بود که فردی که روانشناسی مورد بررسی قرار داده و شناخته است، در شرایط خاصی کاملاً دور از انتظار احساس و فکر میکند و دست به کنش میزند. این شرایط همانا ملحق شدن به تودهای از مردم است که ویژگیهای تودهٔ روانشناختی را به خود گرفتهاند. اما توده چیست و چگونه توان تأثیرگذاریای تا این حد تعیینکننده را بر زندگی ذهنی افراد بهدست میآورد، و دگرگونی ذهنیای که بر افراد تحمیل میکند در چه چیزی نهفته است؟
معرفی بیشتر
زيگموند فرويد، روانشناس و متفكر معاصر اتريشي غير از آثار بزرگ و تخصصي خود مثل تعبير رويا كه عمدتا به حوزه روانشناسي اختصاص يافته است، همواره به مسائل تاريخي و ادبي و اجتماعي نيز توجه داشته و كوشيده با نگرش عميق و تاثيرگذاري كه در روانكاوي وضع كرده، پديدههاي اجتماعي را نيز مورد بازنگري قرار دهد، كاري كه بعد از او از طريق روانكاوان و انديشمندان فراواني پي گرفته شده است. روانشناسي تودهيي و تحليل اگو كه در سال 1921 يعني دوازده سال پيش از به قدرت رسيدن جنبش نازيسم در آلمان منتشر شده است، يكي از اين آثار است. او در ابتداي اين كتاب كه اخيرا توسط سايرا رفيعي ترجمه شده و به همت نشر ني منتشر شده است، تمايز ميان روانشناسي فردي و روانشناسي تودهيي را نفي ميكند و به توضيح پديدهيي اجتماعي از منظر روانكاوي ميپردازد. اين همان كاري است كه او در آثار ديگرش مثل موسي و يكتاپرستي، تمدن و ناخرسنديهاي آن، توتم و تابو و آينده يك توهم انجام ميدهد. با اين تفاوت كه صورتبندي آگاهانه استفاده از مفاهيم روانكاوانه براي توضيح پديدههاي اجتماعي نخستينبار در روانشناسي تودهيي صورت ميگيرد. او خود در نامهيي كه در مورد كتاب به رومن رولان نويسنده مينويسد، تاكيد ميكند كه «گمان ميكنم كه (اين كتاب) راهي باز ميكند كه ميتواند از تحليل فرد به فهم جامعه برسد». روانشناسي تودهيي در مجموعه آثار فرويد و از ديد تاريخ روانكاوي نيز جايگاه خاصي دارد. مفهوم اگو ايده آل كه بعدها فرويد آن را سوپر اگو نا نهاد براي نخستينبار در درباره خودشيفتگي و به شكلي بسيار فشرده و مختصر طرح شد. اين مفهوم در روانشناسي تودهيي بسط پيدا كرد و بنياني شد براي نظريه ساختاري ذهن-متشكل از ايده، اگو و سوپر اگو- كه در تحليلها جايگزين نظام توپوگرافيك ذهن شامل ناخودآگاه، پيش آگاه و خود آگاه شد و فرويد تا آخر از آن استفاده كرد. اين كتاب زمينه استفاده نظريه پردازان اجتماعي گوناگون را از روانكاوي فراهم آورد. مكتب فرانكفورت از رابطه دوجانبه روابط اجتماعي و روانشناسي فردي كه روانكاوي فرويد مطرح ساخت بهره بسيار گرفت. برخي از مقالات تئودور آدرنو مثل نظريه فرويدي و الگوي تبليغات فاشيستي و برخي مفاهيم مهم او چون شخصيت اقتدارگرا و نيز مقاله جامعهشناسي و روانشناسي متاثر از اثر فرويد است. جامعهشناساني مانند تالكوت پارسونز نيز كه بر لزوم استفاده از روانكاوي در مطالعات جامعهشناختي تاكيد داشتند، مفهوم سوپر اگو را نقطه تلاقي جامعهشناسي و روانكاوي دانستهاند؛ مفهومي كه براي نخستينبار در كتاب روانشناسي تودهيي و تحليل اگو آمده است.
زنانی که با گرگها می دوند
ﮐﻼرﯾﺴﺎ ﭘﯿﻨﮑﻮﻻ اﺳﺘﺲ
ترجمه: سيمين موحد
دکتر کلاریسا پینکولا استس در این کتاب با استفاده از گنجینه غنی داستانهای اساطیری، کهن الگوها، افسانه های پریان و قصه های ملل، راه اتصال مجدد به این نیروی قدرتمند و سالم طبیعت غریزی زنان را نشان می دهد.
با خواندن این داستان ها و تفاسیر روان شناسی آنها می آموزیم که چطور به خود مهر بورزیم. زن وحشی را به عنوان درمانگر درونی روحمان بپذیریم. دکتر استس در این کتاب برای توصیف روح و روان زنان ادبیات جدیدی خلق کرده است. این روان شناسی زنان به اصیل ترین شکل خود است که بر پایه دانش روح استوار است.
قسمتی از مقدمه کتاب زنانی که با گرگها می دوند:
" ...هر کسی که به زنی نزدیک می شود در حضور دو زن قرار دارد. یک موجود بیرونی و یک مخلوق درونی. موجود بیرونی در روشنایی روز زندگی می کند و براحتی قابل مشاهده است. اغلب با فرهنگ ملموس انسانی مطابق است اما مخلوق درونی اغلب ناگهان ظاهر می شود و به سرعت ناپدید می گردد و پشت سر خود احساسی عجیب و اعجاب آور به جا می گذارد، انگار دارای یک روح وحشی طبیعی است. این طبیعت دو گانه بصورتی است که یکی با ثبات تر و سرزنده تر و دیگری بی اعتناتر و سردتر است. خویشتن متمدن موجودی خوب است ولی کمی تنهاست. خویشتن وحشی هم به خودی خود خوب است اما آرزومند رابطه با دیگری است. از دست رفتن قدرت های روحی و عاطفی زنان ناشی از جدایی این دو طبیعت از یکدیگر و وانمود کردن به اين است که دیگری وجود ندارد..."
نویسنده در این کتاب ابتدا داستان و افسانه ای را بیان می کند که اغلب ما آنها را شنیده ایم و با توجه به آن داستانها و تحلیل روان شناسانه آنها به بیان نکاتی درباره روح زنان و چگونگی توجه به آن و شنیدن حرفهایش می پردازد تا زنان بتوانند اعتماد به نفس خود را افزایش داده و در تصمیم گیری هابه احساس و درون خود ایمان داشته باشند.
اگر به مباحث روان شناسی تحلیلی علاقه مند هستید، اگر نوشته های «کارل گوستاو یونگ» و روش روانشناسی اش را دوست دارید، حتما این کتاب را بخونید. مطالعه این کتاب را هم به خانم ها و هم به آقایان توصیه می کنم.
فلاسفه بزرگ آشنایی با فلاسفه غرب
نام نویسنده : براین مگی
نام مترجم : عزت الله فولادوند
در این کتاب، برایان مگی درباره هر فیلسوف با یکی از فیلسوفان معاصر صحبت می کند که متخصص موضوع بحث است. لذا نه تنها در این کتاب با اندیشه های فیلسوفان گذشته با کیفیت مناسب آشنا می شویم، با نظریات فیلسوفان معاصری چون برنارد ویلیامز، جان پاسمور، وارناک، کاپلستن و ایر و سرل نیز در ارتباط با پیشیان آشنا می شویم. وجه دیگر امتیاز کتاب، آشنا شدن خواننده با آخرین تحولات در برداشتهای فلسفی معاصر است. از دیگر امتیازات کتاب، قالب گفتگویی آن است که آنرا بالطبع ساده تر و قابل فهم تر، و جزئیات مسائل را آشکارتر می سازد.
عزتالله فولادوند در سال ۱۳۱۴ در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش قاضی دادگستری بود. او پس از گذراندن تحصیلات پایه در تهران، ابتدا جهت ادامهٔ تحصیل به انگلستان رفت و به علت برخی مشکلات دوباره به ایران بازگشت و دوره دبیرستان را به پایان رسانید. سپس به پاریس رفت و در آنجا به مدت دو سال مشغولِ تحصیل در رشتهٔ پزشکی شد. پس از مطالعهٔ کتابِ مسائل فلسفه اثر برتراند راسل پزشکی را رها کرد و برای تحصیلِ دانشِ فلسفه عازمِ آمریکا شد و دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترای فلسفه را در دانشگاه کلمبیاگذراند. از اساتید او میتوان به آرتور دانتو، رابرت کامینگ و سیدنی مورگن بسر اشاره کرد.
عزتالله فولادوند از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۹ در سمتهای مختلف در شرکت ملی نفت ایران و وزارت امور اقتصادی و دارایی مشغول به کار بودهاست. در کنار فعالیتهای شغلی، به فعالیتهای فرهنگی نیز پرداخت و چندین ترجمه از او در همان سالها منتشر شد. ترجمه کتابهای «فلسفه کانت» و «آگاهی و جامعه»، به ترتیب در دورههای هشتم و نهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شدهاند.
مردان اندیشه: پدیدآورندگان فلسفه معاصر
برایان مگی (به انگلیسی: Bryan Magee) (متولد ۱۲ آوریل ۱۹۳۰) نویسنده، شاعر و سیاستمدار بریتانیایی است که به دلیل نگارش کتابهای همه فهم درباره فلسفه معروف است.
گفتار وکردار و زندگی روزانه ی ما تحت تاثیر اندیشه های مسلط در عصر ماست. بیشتر این اندیشه ها از فلاسفه مایه می گیرند.اما فلسفه اصولا چیست؟
و فیلسوفان واقعا چه می گویند؟
این کتاب شامل 16 گفتگو با نامدارترین چهره های فلسفی معاصر است.وضوح و عدم تعقید در گفتارها چنان است که حتی خواننده عادی نیز می تواند با مهمترین مفاهیم فلسفه ی معاصر آشنا شود.نحوه ی ارائه مطالب یاداوری((دیالوگ))های افلاطون است وبه خواننده امکان می دهد تا با فلسفه در شکلی خلاق و زنده آشنا شود.گفتگوی اول با آیزایا برلین درباره ی این پرسش بنیادین است که ((فلسفه چیست؟)) و به دنبال آن مکاتب متنوع و متفاوت مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم و فلسفه ی تحلیلی بررسی می شوند،و فیلسوفان سشناسی چون چومسکی و اپر وکوآین و مارکوزه و دیگران درباره ی نکات مهم و اصلی فلسفه ی خویش بحث می کنند.متفکران دقیق و نکته سنج به برخی از شاخه های فلسفه مانند فلسفه ی اخلاق، فلسفه ی سیاسی، فلسفه ی علم،فلسفه ی زبان و نسبت میان فلسفه و ادبیات می پردازند.
هنر شفاف اندیشیدن
رولف دوبلی در این کتاب میکوشد براساس مطالعات، تحقیقات و تجربیات شخصیاش عمدهی این خطاها را شناسایی، بازخوانی و معرفی کند. همانگونه که خود در مقدمهی کتابش ذکر میکند، فهرست خطاهایش کامل نیست و موارد دیگری را نیز میتوان به آن افزود. او براساس مشاهدات علمی، نتایج آماری، استدلالها و استنتاجهای منطقی (در حوزهی علوم اجتماعی)، با ذکر مثالها و نمونههای ملموس، جهانبینی خود را دربارهی خطاهای شناختی مطرح میکند. بهتأیید نویسنده، این کتاب کلید یافتن شادمانی و مسیرهای منتهی به خوشبختی و موفقیت نیست، تلقی و برداشت من این است که محتوای آن بیانگر نگرشی متفاوت به عملکرد انسانی ماست؛ یک شوک خلاقانه به ذهن در جهت زدودن انباشتهای زایدش، شناسایی پیشفرضهای ساختگی، اشتباهات متداول و موقعیتهای کاذبی که به واسطهی خطاهای ذهنی دچارش میشویم. کاوشی است در شناخت واضحتر خطاهای انسانی که در زندگی، کارکردهای متفاوت و بعضاً متضادی دارد. برخی از آنها انسان را از خطر نابودی نجات میبخشد و برخی دیگر مانع از خردورزی و شفافاندیشیاش میشود. درک فرایند اندیشیدن و دامهایی که ذهن بر سر راهش قرار میدهد، کار سادهای نیست و بیسبب نیست رولف دوبلی کتابش را هنر شفاف اندیشیدن نام نهاده است.
هنر عشق ورزیدن
اریش فروم (به آلمانی: Erich Fromm) (زاده ۲۳ مارس ۱۹۰۰ - درگذشته ۱۸ مارس ۱۹۸۰) روانکاو و فیلسوف اجتماعی آمریکایی آلمانی تبار از جمله مارکسیست های سرشناس مکتب فرانکفورت و از برجسته ترین نمایندگان مکتب روانشناسی اومانیستی است. او در آثارش کوشید تا ارتباط متقابل روانشناسی و جامعه را شرح دهد و معتقد بود که با بهکار بستن اصول روانکاوی، به عنوان علاج مشکلات و بیماریهای فرهنگی، بشر راهی به سوی تحقق یک «جامعهٔ معقول» و متعادل از لحاظ روانی خواهد یافت.
نويسنده در اين كتاب ميگويد عشق احساسي نيست كه هركس، صرفنظر از مرحلة بلوغ خود، بتواند به آساني آن را به دست آورد. او تأكيد ميكند تمام كوششهاي فرد براي عشقورزيدن محكوم به شكست است، مگرآنكه خود او با جد تمام براي تكامل تمامي شخصيت خويش بكوشد، تا آنجا كه به جهانبيني سازندهاي دست يابد. وي عقيده دارد اگر آدمي همسايهاش را دوست نداشته باشد و از فروتني واقعي، شهامت، ايمان و انضباط بيبهره باشد، از عشق فردي خرسند نخواهد شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.