ناشر: هرمس
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: سلفون
قطع: رقعی
صفحات: ۲۷۴
0 تومان
فتح الله مجتبائی
ناموجود
ناشر: هرمس
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: سلفون
قطع: رقعی
صفحات: ۲۷۴
وزن |
500 گرم |
---|
ويكتور هوگو
ترجمه: محمدرضا پارسايار
ـ آيا ممكن است سرشت بشر بهكلي دگرگون شود؟ ـ آيا ممكن است همان گونه كه ستون فقرات بشر زير سقفي كوتاه، درهم فشرده و خم ميشود در آدمي نيز زير بار فلاكت و فقر عيب پذيرد و به معلوليتي درمانناپذير دچار شود؟ ـ آيا در روح بشر عنصري الاهي وجود دارد كه فساد نميپذيرد؟ فشارهاي اجتماعي و اخلاقي آدمي را به تباهي سوق ميدهند. از نظر ويكتور هوگو، بينوايي و بياعتنايي انسانها به يكديگر و نظام سركوبگر و بيرحم باعث ميشوند تا انسان پاكنهاد به زشتكاري روي آورد. او بر اين باور است كه آموزش و پرورش و حفظ كرامت انسانها تنها راه حلهاي جامعه براي دوري از زشتكارياند. بينوايان نشان ميدهد كه بهترين راه براي تعالي انسان، گذشت و فداكاري است.
وی در کتاب بینوایان به تشریح بیعدالتیهای اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه میپردازد، همان عوامل و محرکهای اجتماعی که منجر به سقوط ناپلئون سوم شد. انحصار توزیع قدرت و ثروت در دست خانواده فاسد سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه کاملاً بیاطلاع بودند، سبب ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی در جامعهٔ فقیر فرانسه شد و انقلاب فرانسه ناشی از همین تحولات زیرساختهای اجتماعی جامعه فرانسه بود. ویکتور هوگو در خلال پردازش شخصیتهای داستان و روانشناسی آنها، نحوه درگیری و دخالت آنان را در این نهضت اجتماعی و تودهای نشان میدهد.
ویکتور هوگو در انتهای رمانش ساختار فراگیر کارش را توضیح میدهد:
این کتاب که خواننده پیش از این لحظه در کلیات و جزئیات از این سو به آن سو میرود… یک فرایند از شر به خیر، از بی عدالتی به عدالت، از بطلان به حقیقت، از شب به روز، از اشتها به وجدان، از فساد اداری به زندگی؛ از حیوانیت به وظیفه، از جهنم به بهشت، از هیچ به خدا. نقطه شروع: جسم، مقصد: روح. یک هیدر در آغاز، و یک فرشته در پایان.
اثر حاضر تلاشی است در ردّ ده انتقاد رایج درباره کارل مارکس. هدف نگارنده روشن کردن تفکر مارکس و اندیشههای او و همچنین پاسخگویی به برخی از شبهات درباره آرا و نظرهای مارکس بوده است. مطالب اثر در ده فصل تنظیم شده است و در هر فصل، یکی از انتقادهای رایج مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. در آغاز هر فصل ابتدا دیدگاههای منتقدان، به صورت خلاصه ذکر شده و سپس، براساس گفتههای مارکس پاسخگویی شده است. «مارکس در قرن بیست و یکم» و «مارکس و مارکسیسم»، «مارکس و موجبیتگرایی»، «مارکس و ناکجااندیشی»، «مارکس و اقتصاد» و... عناوین برخی از فصلهای نوشتار حاضر است.
نام نویسنده : دنیل کلاک و ریموند مارتین
نام مترجم : حمیده بحرینی
نویسندگان این کتاب در زمانهای که بشر بسیار قدرتمندتر و ذهنش بسیار انباشتهتر از دوران سقراط است ما را به شیوه سقراطی به عرصه داشتهها و دانشهایمان میبرند تا در پایان راه، «نمیدانم» سقراط را بر زبانمان جاری سازند. «نمیدانم» که بیان آنان اصل حکمت است. آنان از ما درباره چیزهایی میپرسند که بدیهی و روشن میپنداریم و هر سوالی را درباره آنها احمقانه و دور از خرد. آنان از مکان میپرسند و از جایی که ایستادهایم و از زمان و «آن»ی که بسرمیبریم و اینکه کیستیم، و وقتی از «من»، «مکان من»، «زمان من» و ...سخن میگوییم در واقع از چه سخن میگوییم؟ آیا واقعا مختاریم؟ اگر آری چقدر و تا کجا؟ و اصلا کدام کار ما مختارانه است؟ آیا دانش ما معتبر است و به حقیقت راه میبرد؟
میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی در این کتاب با روش تحلیل گفتمان مفهوم جنون و سیر پیدایش بی خردی و دیوانگی به موازات حاکمیت خرد بر انسان و شکلی از تاریخ که در آن خرد حاکم بر انسان، همسایه او را محبوس میکند و انسان با واسطه زبان بیرحمانه نا دیوانگی، وجود خود و دیگری را به رسمیت میشناسد را بررسی میکند. وی از تابلوی کشتی احمقها برای روی جلد کتاب تاریخ جنون استفاده کردهاست. میشل فوکو در مقدمة کتاب خواهان نگاشتن شکل دیگر دیوانگیست. آن دیوانگیای که «خرد حاکم انسان، همسایة او را محبوس میکند و انسانها از طریق این عمل و با واسطة زبانِ بیرحمانة نادیوانگی با یکدیگر رابطه برقرار میکنند، و وجود یکدیگر را به رسمیت میشناسند». علاوه بر چنین خواستی، فوکو خواستِ دیگری هم دارد: دست یافتن به درجة صفرِ دیوانگی در سیر جنون؛ وی درجا منظور خویش را توضیح میدهد: «زمانی که برداشت انسان از جنون یکدست و نامتمایز بود، زمانی که مرزبندی میان عقل و جنون خود هنوز مرزبندی نشده بود»
توماس آکمپیس
سایه میثمی
ارزیابی نفوذ پر دامنه و ژرف این کتاب شگرف کوچک در بیش از پانصد سال از سراسر قلمرو و مسیحیت، نامیسر است. پس از خود کتاب مقدس، هیچ اثر دیگری نمیتواند با بصیرت عمیق، وضوح اندیشه و قدرت آن بر هدایتگری، برابری کند.
نام مترجم : داریوش مهرجویی
نظريه اي براي توضيح توانايي هاي فراطبيعي ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم جهان ما و هر آنچه در آن است، از نظر قطره هاي باران و دانه هاي برف و درختان كاج تا شهابها و ذرات الكترونها و كوانتومها، همه تنها تصاوير شبح گونه اي هستند از واقعيتي دور از دسترس كه خارج از زمان و مكان بر ما فراتابيده مي شود.
نظريه هوموگرافيك بودن جهان نه تنها واقعيتهاي ملموس زندگي ما را دربر مي گيرد، بلكه مي تواند پديده هاي حيرت آوري همچون تله پاتي، نيروهاي فراطبيعي انسان، وحدت كيهاني، درمانهاي معجزه آسا و... را توضيح دهد.
با خواندن جهان هولوگرافيك، با جهاني روبرو مي شويم كه هر ذره آن ويژگيهاي كل آن را در خود دارد و خواننده ايراني بسياري از مفاهيم متافيزيكي را كه ريشه در فلسفه و عرفان شرق دارد در قالب زباني روشن و امروزي باز مي شناسد.
خیرالنساء یکی از بهترین آثار قاسم هاشمینژاد است یک رمان کوتاه با زبانی مسحور کننده. زبان در آثار هاشمینژاد همواره اهمیت ویژهای داشته است ولی نثری که او در خیرالنسا به کار برده از جنس دیگریست. نثری که از تسلط بسیار بالای هاشمینژاد بر زبان و ادبیات فارسی و ظرایف آن حکایت دارد. خیر النساء سرگذشتی است نوستالژیک با بن مایه عرفانی. داستانی است بر مبنای راز نهان و علم غیب. روستای پنهان در دل جنگل های پنهان، صحنه رویدادهای داستان است و در خصوص زنی است که توانایی مداوای دیگران را دارد . زنی صاحب کرامت که آوازه اش در شهر می پیچد. اما مصائب و مشکلات زندگی خود را دارد.
قسمتی از نثر کتاب: زمانه عوض شده بود. جویهای پوشیده از پونه و پرسیاوشان که آب درِ خانهها میبرد جا به لولهکشی داد. بخشی از خانه، ارسی سرش، به تعریض کوچه رفت. خیابانهای خاکی زیر لایهای از قیر پوشیده شد. درشکه در شهر جولان به سواری سپرد. جشن تیرگان ورافتاد که یادگار هزاران ساله بود، عزیزداشتِ خاطرهی نجات خاک وطن. نوروزیخوان رفت و با او بهار. هر چه کهنه بود، قدیمی بود، تحقیر شد، طرد شد، از اعتبار افتاد. صحبتهای تازه میشد؛ نسل تازه میرسید و هواهای تازه در سر داشت.
دکتر شهبازی در پیشگفتار کوتاه خود بر کتاب زندگینامه تحلیلی فردوسی هدف خود را از تالیف آن اینگونه بیان میدارد: «هدف از این پژوهش ارائه ی گزارش منسجم، متکی بر جزئیات و مستند از زندگی، افکار و دستاوردهای فردوسی است.»(ص 2) دکتر شهبازی منبع اصلی خود را شاهنامه چاپ مسکو معرفی میکند و بیان میدارد هرجا «شاهنامه خالقی مطلق در دسترس بوده از آن نیز نقل قول شده است.»(ص 2) نویسنده درادامه دو ادعای مهم را مطرح میکند: نخست آنکه «همانگونه که مول و نولدکه تاکید کرده اند، فقط به اظهارات خود فردوسی باید تاکید کرد» و دیگر اینکه «فردوسی وفادارانه به منابع مکتوب پایبند بوده است».(2 ص)
سيروس شميسا
یک بخش از رویکرد من به شاهنامه تبدیل داستان (story) به تاریخ (history) یا دست کم یافتن ربطی بین آن دو نفر بوده است.
کوروش در سال ۵۳۰ پیش از میلاد از آمودریا گذشت و به جنگ سکاها رفت. پسر ملکه سکاها کشته شد. خود کوروش نیز پس از سه روز از زخمی که خورده بود در گذشت. این حادثه به نحوی یادآور مرگ اسفندیار در جنگ با رستم سکایی است.
آتوسا بزرگترین دختر کوروش همسر داریوش و مادر خشایار بود که زندگی گشتاسب و اسفندیار را به یاد میآورد.
همسر دیگر داریوش آرتیستونه نیز دختر کوروش بود.
تالیف این کتاب برای من ادای دینی به فردوسی بزرگ بود که بخشی از عمرم را که در تنهایی و یاس میگذشت با دنیای شاد و پر غرور او گذراندم. من دیگر چندان امیدی به مردم عادی ندارم و امیدم فقط این است که حداقل دانشجویان ادبیات، دنیای شاهنامه را بشناسند. دنیایی را که در آن هنوز گودرز و طوماس و رستم و رهام و سیاوش و کیخسرو و بهرام گور و بهرام چوبینه و خسرو پرویز زندهاند و دارند در شکوه خود زندگی میکنند. اما اگر دریابند که ما حضور آنان را احساس نمیکنیم، آنان را فراموش کردهایم و دیگر نمیبینم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
نه، هرگز!
باید سیاوش را برای همیشه به یاد داشت و گذاشت که به خوابهای ما هم بیاید و نوید پیروزی دهد.
شاهنامه رزمنامهای گسترده و فراگیر و یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی جهان است که در برگیرندهٔ اسطورهها، رخدادها و تاریخ ایران از آغاز تا حمله اعراب به ایران در سدهٔ هفتم است. در شاهنامه از پنجاه پادشاه (از جمله سه بانو) که بر این سرزمین فرمانروایی کردهاند یاد شده و درونمایهٔ آن تاریخی است. نخستین پادشاه شاهنامه، کیومرث است:
نخستین خدیوی که کشور گشود | سر پادشاهان کیومرث بود |
بازپسین پادشاه شاهنامه یزدگرد سوم است که در جنگ از اعراب شکست خورد. این پنجاه پادشاه و شماری از چهرههای دیگر رخدادهای شگرف و قهرمانانه و گاهی دغلبازانه آفریدند.
شاهنامه داستان قهرمانان ایران باستان است و خواننده را به سدهها و هزارههای ایران باستان بازمیگرداند. فردوسی در اینباره چنین میسراید:
بناهای آباد گردد خراب | ز باران و از گردش آفتاب | |
بنا کردم از نظم کاخی بلند | که از باد و باران نیابد گزند | |
نمیرم از این پس که من زندهام | که تخم سخن را پراکندهام |
شاهنامه به سه بخش اساطیری؛ (از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی؛ (از خیزش کاوهٔ آهنگر تا کشته شدن رستم و فرمانروایی بهمن پسر اسفندیار) و تاریخی؛ (از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشودن ایران به دست اعراب) بخشبندی میشود.
آگاتا کریستی
محمد گذرآبادی
داستانهای آگاتا کریستی، به خصوص آن دسته که دربارهٔ ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستانهای جنایی کوشیدهاند نیز معرفی و مطرح کردند.
آگاتا کریستی در کتاب رکوردهای گینس مقام اول در میان پرفروشترین نویسندگان کتاب در تمام دورانها و مقام دوم (بعد از ویلیام شکسپیر)در میان پرفروشترین نویسندگان در هر زمینهای را به خود اختصاص دادهاست. تخمین زده شدهاست که یک میلیارد نسخه از کتابهای او به زبان اصلی (انگلیسی) و یک میلیارد نسخه دیگر در ترجمههای گوناگون به ۱۰۳ زبان دنیا به فروش رسیدهاست. محبوبیت جهانی کریستی به آن درجه است که به طور مثال در کشوری چون فرانسه تعداد کتابهایی که از او تا سال ۲۰۰۳ به فروش رسیده بالغ بر ۴۰ میلیون جلد بودهاست.
جلال الدین محمدبلخی
تصحیح: محمدعلی موحد
این اثر با مقدمهای مبسوط همراه است و موحد در آن، به ملاحظات کلی در باب تصحیح مثنوی و شیوه کار خود در تصحیح جدید مثنوی اشاره میکند؛ ملاحظاتی چون عوامل موثر در تحریفات مثنوی، مثنوی به عنوان نمونه ادبیات مهاجرت، زبان ویژه مولانا و تاثیرپذیری آن از محیط پیرامون. استاد موحد خواسته متنی پیراسته و قابلفهم و درخور اعتماد برای مخاطبان و علاقهمندان مثنوی فراهم کند که هم خوانندگان عادی از آن بهره ببرند و هم اهل تحقیق و نقد علمی به آن استناد کنند؛ جلد اول این اثر در هزار صفحه شامل مقدمه استاد موحد در 120 صفحه و نیز دفتر اول، دوم و سوم مثنوی و جلد دوم نیز شامل سه دفتر بعدی (چهار، پنج و شش) به انضمام کشف الابیات است و حجم جلد دوم هم 1000 صفحه است. هر دو جلد این کتاب در قطع وزیری و با کاغذ کرم رنگ خفیف و با صحافی گالینگور زیر چاپ رفته است. یکی از ویژگیهای تصحیح دکتر محمدعلی موحد این است که با نسخههای کامل و یا ناتمامی که تا 15 سال پس از فوت مولانا، کتابت و تاکنون شناخته شدهاند؛ مثل نسخه قونیه و نسخه قاهره و... کار تصحیح را با ذکر تمام نسخه بدلها به انجام رسانده است.
کازوئو ایشی گورو
مژده دقیقی
برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 2017
کازئو ایشی گورو متولد ۱۹۵۴، نویسنده انگلیسی- ژاپنی است. این کتاب داستان کارآگاهی معمولی نیست؛ بلکه دارای تعلیقی ماهرانه و لحنی معماگونه برای خوانندگان است. نویسنده، در سال ۱۹۵۴ در ناگاساکی ژاپن متولد شده است و در پنج سالگی با خانواده اش به انگلستان مهاجرت می کند.
«وقتی یتیم بودیم» نمایی کامل از زندگی اشرافی انگلیسی به دست می دهد. اگر نام کاملا ژاپنی نویسنده نبود، باید قاطعانه می گفتیم که نویسنده یکی از اشراف انگلستان است.
این رمان داستان زندگی کریستوفر بنکس، یکی از کارآگاهان لندن است که زندگی یکنواختی را می گذارند، اما گذشته پرآشوبی دارد و در کودکی پدر و مادرش به طرز غریبی در شانگهای ناپدید شده اند.
کریستوفر که به خاطر این ماجرای غم انگیز از کودکی با خود عهد کرده که کارآگاه شود، در طول بخش اول کتاب که در لندن می گذرد با کنار هم چیدن پازل خاطراتش، تلاش می کند پاسخی برای معمای ناپدید شدن پدر و مادرش پیدا کند.
در خلال نوشته های روزمره ی کارآگاه بنکس، خواننده به تصویری از شانگهای تحت سلطه ی استعمار دست پیدا می کند که در دوران تجارت تریاک برای چینی ها سرشار از محنت و برای مهاجران خارجی و ساکنان مهاجرنشین، نمادی از یک زندگی اشرافی و دور از رنج است.
مادر کریستوفر به مبارزه ی با قاچاق تریاک به چین می پردازد و کریستوفر بر این گمان است که ناپدید شدن پدر و مادرش با یک فاصله زمانی کوتاه، دقیقا با همین مساله در ارتباط است.
در بحبوحه جنگ چین و ژاپن در سال ۱۹۳۷ کریستوفر به شانگهای برمی گردد با این امید که پدر و مادرش را پیدا کند.
تا اینجای کار خواننده هنوز هم بر این باور است که پدر و مادر قهرمان داستان در راه مبارزه با قاچاق تریاک جان خود را از دست داده اند یا برای همیشه در چنگال سوداگران گرفتار آمده اند.
او پس از تلاشی بی ثمر، سرانجام از طریق دوست پدر و مادرش یعنی عمو فیلیپ، متوجه واقعیت تلخ داستان زندگی اش می شود. پدر کریستوفر توسط قاچاقچیان ربوده نشد، بلکه با زن دیگری فرار کرده و دو سال بعد بر اثر حصبه در سنگاپور درگذشته است.
اما داستان مادر از این هم غم انگیزتر است و تمام پیش فرض هایی را که خواننده با خواندن داستان به آن ها دست پیدا کرده است باطل می کند. با گشوده شدن راز زندگی مادر کریستوفر می فهمد که تمام موقعیت خود در جامعه ی لندن و سال های تحصیل در مدرسه شبانه روزی را مدیون فداکاری شگفت مادر خود بوده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.