نام نویسنده : پال کالانیتی
نام مترجم : شکیبا محب علی
نام انتشارات : کوله پشتی
0 تومان
نام نویسنده : پال کالانیتی
نام مترجم : شکیبا محب علی
پال کالانیتی، که متخصص مغز و اعصاب بود، بر اثرسرطان ریه در سی و هفت سالگی جان خود را از دست داد. پال پزشکی متبحر و انسانی متفکر بود که در طول زندگیاش به دنبال معنای زندگی بود. وی در جستجوی پاسخ سوالاتش مدتی ادبیات خواند، همچنین زیستشناسی و سرانجام به جراحی مغز و اعصاب روی آورد. در اواخر دوره رزیدنتیاش متوجه شد به سرطان ریه مبتلا شده است.
نویسنده در این کتاب، تجربه بیماری و رویاروییاش را با مرگ به رشته تحریر درآورده است. زمانی که پال از بیماریاش مطلع میشود چهار مرحله غم را پشت سر میگذارد. در واقع شخصی که تا دیروز به بیمارانش امید میداده است اکنون به امید نیاز دارد.
برخورد پال کالانیتی با مرگ بسیار خواندنی است و انسان را به تعمق وامیدارد. خواندن این کتاب را به افراد کتابخوان توصیه میکنم چراکه به نظرم این داستان ویژگیهای منحصربهفردی دارد که باعث شده، پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز باشد.
ناموجود
نام نویسنده : پال کالانیتی
نام مترجم : شکیبا محب علی
نام انتشارات : کوله پشتی
وزن |
208 گرم |
---|
نام نویسنده : دنیل کلاک و ریموند مارتین
نام مترجم : حمیده بحرینی
نویسندگان این کتاب در زمانهای که بشر بسیار قدرتمندتر و ذهنش بسیار انباشتهتر از دوران سقراط است ما را به شیوه سقراطی به عرصه داشتهها و دانشهایمان میبرند تا در پایان راه، «نمیدانم» سقراط را بر زبانمان جاری سازند. «نمیدانم» که بیان آنان اصل حکمت است. آنان از ما درباره چیزهایی میپرسند که بدیهی و روشن میپنداریم و هر سوالی را درباره آنها احمقانه و دور از خرد. آنان از مکان میپرسند و از جایی که ایستادهایم و از زمان و «آن»ی که بسرمیبریم و اینکه کیستیم، و وقتی از «من»، «مکان من»، «زمان من» و ...سخن میگوییم در واقع از چه سخن میگوییم؟ آیا واقعا مختاریم؟ اگر آری چقدر و تا کجا؟ و اصلا کدام کار ما مختارانه است؟ آیا دانش ما معتبر است و به حقیقت راه میبرد؟
نام نویسنده : محمد راسخ
مجموعهٔ حاضر جستارها و نوشتارهایی را دربردارد که در ده سال گذشته، پس از انتشار جلد نخست حق و مصلحت، بهتدریج شکل گرفته و عمدتاً منتشر شدهاند. مباحث این مجموعه پیرامون سه محور قانون، حق و ارزش میگردند. قانون ستون فقرات نظام حقوقی است. از این رو، فهم چیستی نظام حقوقی وابسته به درک ماهیت قانون است. چنین فهمی به شکل منفرد و جزئی میسر نیست. به دیگر سخن، بهنظر میرسد درک دقیقتر قانون از رهگذر فهم آن در نسبت متقابل با مفاهیم و نظامهای هنجاری مجاور بهدست آید. همچنین، مفاهیم و نظامهای هنجاری در ربط و نسبت با واقعیات موجود در «جهان ممکن» مشترک با خود قرار دارند. مجموعهٔ عناصر یاد شده زمینهٔ بروز نظریهٔ «واقعگرایی انتقادی حقوقی» را فراهم میآورد، نظریهای که در پی تبیین مفهوم و مبنای قانون در نقطهای میان عدالت و واقعیت است. مفهوم حق، در معنای مدرن، مفهومی نو در جغرافیای فکر و نظام هنجاری است. درک این مفهوم البته در گرو شناخت عناصر گوناگون فلسفهٔ حق است. این عناصر ناگزیر در نسبتی همگرا با یکدیگر قرار دارند. فلسفهٔ یادشده بهنوبهٔ خود جزئی از نظریهٔ عدالت است. حقوق و حق، از نگاهی دیگر، از مصادیق ارزش هستند. از این رو، لازم است پابهپای بحث از قانون و حق به مقسم آنها، ارزش، نیز پرداخته شود. فلسفهها و نظریههای متقن و استوار در حوزههای هنجاری، از جمله در دو گسترهٔ پیشگفته، در گرو اتخاذ موضع نسبت در خصوص «ارزش» است.
محمد راسخ دانشیار فلسفهٔ حقوق و حقوق عمومی در دانشگاه شهید بهشتی است.
نام نویسنده : مارک فیشر
نام مترجم : گیتی خوشدل
اين کتاب کوچک، داستاني قوي و بکر، داستاني که يکي از سودمندترين حقايق را آشکار ميکند، بر ما عرضه ميکند. شايد داستان، ظريفترين صورت براي بيان اين حقايق باشد. زيرا در سادگي کودکانهي داستان، ميتوانيم با سادگي کودکانهي ذهن نيمههشيارمان، بهطور مستقيم رابطه برقرار کنيم، و در زندگيمان دگرگونيهاي مثبت فراوان و عظيم بيافرينيم.
نام نویسنده : زیگموند فروید
نام مترجم : سايرا رفیعی
اگر دانش روانشناسی که گرایشها، محرکهای غریزی، انگیزهها و مقاصد فرد را تا تبلور آنها در کنشهایش و تا روابط فرد با نزدیکانش پیگیری میکند، وظیفهاش را بهطور کامل به انجام رسانده باشد و پیوندهای متقابل آنها را روشن کرده باشد، ناگهان خود را با وظیفهای جدید و انجامنشده روبهرو خواهد دید. روانشناسی ناچار به توضیح این واقعیت شگفتیآور خواهد بود که فردی که روانشناسی مورد بررسی قرار داده و شناخته است، در شرایط خاصی کاملاً دور از انتظار احساس و فکر میکند و دست به کنش میزند. این شرایط همانا ملحق شدن به تودهای از مردم است که ویژگیهای تودهٔ روانشناختی را به خود گرفتهاند. اما توده چیست و چگونه توان تأثیرگذاریای تا این حد تعیینکننده را بر زندگی ذهنی افراد بهدست میآورد، و دگرگونی ذهنیای که بر افراد تحمیل میکند در چه چیزی نهفته است؟
معرفی بیشتر
زيگموند فرويد، روانشناس و متفكر معاصر اتريشي غير از آثار بزرگ و تخصصي خود مثل تعبير رويا كه عمدتا به حوزه روانشناسي اختصاص يافته است، همواره به مسائل تاريخي و ادبي و اجتماعي نيز توجه داشته و كوشيده با نگرش عميق و تاثيرگذاري كه در روانكاوي وضع كرده، پديدههاي اجتماعي را نيز مورد بازنگري قرار دهد، كاري كه بعد از او از طريق روانكاوان و انديشمندان فراواني پي گرفته شده است. روانشناسي تودهيي و تحليل اگو كه در سال 1921 يعني دوازده سال پيش از به قدرت رسيدن جنبش نازيسم در آلمان منتشر شده است، يكي از اين آثار است. او در ابتداي اين كتاب كه اخيرا توسط سايرا رفيعي ترجمه شده و به همت نشر ني منتشر شده است، تمايز ميان روانشناسي فردي و روانشناسي تودهيي را نفي ميكند و به توضيح پديدهيي اجتماعي از منظر روانكاوي ميپردازد. اين همان كاري است كه او در آثار ديگرش مثل موسي و يكتاپرستي، تمدن و ناخرسنديهاي آن، توتم و تابو و آينده يك توهم انجام ميدهد. با اين تفاوت كه صورتبندي آگاهانه استفاده از مفاهيم روانكاوانه براي توضيح پديدههاي اجتماعي نخستينبار در روانشناسي تودهيي صورت ميگيرد. او خود در نامهيي كه در مورد كتاب به رومن رولان نويسنده مينويسد، تاكيد ميكند كه «گمان ميكنم كه (اين كتاب) راهي باز ميكند كه ميتواند از تحليل فرد به فهم جامعه برسد». روانشناسي تودهيي در مجموعه آثار فرويد و از ديد تاريخ روانكاوي نيز جايگاه خاصي دارد. مفهوم اگو ايده آل كه بعدها فرويد آن را سوپر اگو نا نهاد براي نخستينبار در درباره خودشيفتگي و به شكلي بسيار فشرده و مختصر طرح شد. اين مفهوم در روانشناسي تودهيي بسط پيدا كرد و بنياني شد براي نظريه ساختاري ذهن-متشكل از ايده، اگو و سوپر اگو- كه در تحليلها جايگزين نظام توپوگرافيك ذهن شامل ناخودآگاه، پيش آگاه و خود آگاه شد و فرويد تا آخر از آن استفاده كرد. اين كتاب زمينه استفاده نظريه پردازان اجتماعي گوناگون را از روانكاوي فراهم آورد. مكتب فرانكفورت از رابطه دوجانبه روابط اجتماعي و روانشناسي فردي كه روانكاوي فرويد مطرح ساخت بهره بسيار گرفت. برخي از مقالات تئودور آدرنو مثل نظريه فرويدي و الگوي تبليغات فاشيستي و برخي مفاهيم مهم او چون شخصيت اقتدارگرا و نيز مقاله جامعهشناسي و روانشناسي متاثر از اثر فرويد است. جامعهشناساني مانند تالكوت پارسونز نيز كه بر لزوم استفاده از روانكاوي در مطالعات جامعهشناختي تاكيد داشتند، مفهوم سوپر اگو را نقطه تلاقي جامعهشناسي و روانكاوي دانستهاند؛ مفهومي كه براي نخستينبار در كتاب روانشناسي تودهيي و تحليل اگو آمده است.
غلامحسین مقدم حيدري
آرای پل فایرابند، فیلسوف علم معاصر، یکی از جنجالبرانگیزترین فلسفهها درباره «عقلانیت» و بهویژه «عقلانیت علم» است. او معتقد است که عصر روشنگری با تأکید بر عقلانیت سعی کرد تا حاکمیت کلیسا را به چالش کشد و بدینگونه زمینه را برای مهیاشدن آموزههایی همچون آزادی، برابری و فردگرایی فراهم آورد. اما بهتدریج عقلانیت که گمان میشد عالیترین وجه آن را میتوان در علم یافت، خود سنتی شد که جایگزین کلیسا گردید و تمام امورات انسانی را در زیر سیطرهی خود قرار داد. فایرابند با پژوهشهای فلسفی و تاریخی خود سعی میکند نشان دهد که نهتنها علم مثل اعلی عقلانیت نیست، بلکه عقلانیت خود سنتی در میان سنتهای دیگر است نه برتر از آنها. این اثر قصد دارد با بازسازی آرای فایرابند درباره عقلانیت علم و بررسی پیامدها و پارادوکسهای آن، از بدفهمی فلسفه او اجتناب کند، آنچه فلسفه فایرابند همواره با آن مواجه بوده است.
نام نویسنده : براین مگی
نام مترجم : عزت الله فولادوند
در این کتاب، برایان مگی درباره هر فیلسوف با یکی از فیلسوفان معاصر صحبت می کند که متخصص موضوع بحث است. لذا نه تنها در این کتاب با اندیشه های فیلسوفان گذشته با کیفیت مناسب آشنا می شویم، با نظریات فیلسوفان معاصری چون برنارد ویلیامز، جان پاسمور، وارناک، کاپلستن و ایر و سرل نیز در ارتباط با پیشیان آشنا می شویم. وجه دیگر امتیاز کتاب، آشنا شدن خواننده با آخرین تحولات در برداشتهای فلسفی معاصر است. از دیگر امتیازات کتاب، قالب گفتگویی آن است که آنرا بالطبع ساده تر و قابل فهم تر، و جزئیات مسائل را آشکارتر می سازد.
عزتالله فولادوند در سال ۱۳۱۴ در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش قاضی دادگستری بود. او پس از گذراندن تحصیلات پایه در تهران، ابتدا جهت ادامهٔ تحصیل به انگلستان رفت و به علت برخی مشکلات دوباره به ایران بازگشت و دوره دبیرستان را به پایان رسانید. سپس به پاریس رفت و در آنجا به مدت دو سال مشغولِ تحصیل در رشتهٔ پزشکی شد. پس از مطالعهٔ کتابِ مسائل فلسفه اثر برتراند راسل پزشکی را رها کرد و برای تحصیلِ دانشِ فلسفه عازمِ آمریکا شد و دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترای فلسفه را در دانشگاه کلمبیاگذراند. از اساتید او میتوان به آرتور دانتو، رابرت کامینگ و سیدنی مورگن بسر اشاره کرد.
عزتالله فولادوند از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۹ در سمتهای مختلف در شرکت ملی نفت ایران و وزارت امور اقتصادی و دارایی مشغول به کار بودهاست. در کنار فعالیتهای شغلی، به فعالیتهای فرهنگی نیز پرداخت و چندین ترجمه از او در همان سالها منتشر شد. ترجمه کتابهای «فلسفه کانت» و «آگاهی و جامعه»، به ترتیب در دورههای هشتم و نهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شدهاند.
از متن کتاب: ذهنی توانا، فعال، واقع نگر و غیراحساساتی داشت بی عدالتی را زود تشخیص می داد، خیالاتی نبود، و از وراجی و هیجان های نفسانی روشنفکران همان قدر منزجر بود که از بلاهت و تفرعن بورژوازی، روشنفکران به نظرش بیشتر وقت ها بی هدف پرچانگی می کردند، از واقعیت دور می نمودند و صادق و ریاکارشان به یکسان آزاردهنده بودند، بورژوازی در آنواحد هم فریبکار بود و هم خودفریب، و حرص و طمع مال و مقام چشمش را به ویژگی های اجتماعی مهم زمانه بسته بود. این توصیف آیزایا برلین است از کارل مارکس. در این کتاب بود که آیزایا برلین برای اولین بار استعداد شگرف خود را در تاریخ اندیشه ها آشکار کرد. این کتاب هم زندگی نامه مارکس است و هم شرح مارکسیسم.
نويسنده جان گري مترجم مهدي قراچهداغي
كتاب مردان مریخی و زنان ونوسی نوشته دکتر جان گری است که در مورد روابط زناشویی و شناخت جنس مخالف هست. در این کتاب نویسنده اعتقاد دارد که زنان و مردان به رغم وجود تفاوتها میتوانند شیوههایی را بیاموزند تا به رابطهٔ عاشقانه و صمیمی دست یابند وی به همین منظور، شیوهها و راهکارهای جدیدی را برای کم کردن تنشها در روابط زناشویی و به وجود آوردن عشق و علاقه بیان میکند.
كتاب مردان مريخي زنان ونوسي دستورالعملي براي ايجاد روابط مبتني بر عشق و علاقه ميباشد. توضيح ميدهد كه چگونه زن و مرد در همه زمينههاي زندگي با هم تفاوت دارند. زن و مرد انگار از دو سياره متفاوت آمدهاند، به زبانهاي متفاوت تكلم ميكنند و به غذايي متفاوت احتياج دارند.
رولف دوبلی در این کتاب میکوشد براساس مطالعات، تحقیقات و تجربیات شخصیاش عمدهی این خطاها را شناسایی، بازخوانی و معرفی کند. همانگونه که خود در مقدمهی کتابش ذکر میکند، فهرست خطاهایش کامل نیست و موارد دیگری را نیز میتوان به آن افزود. او براساس مشاهدات علمی، نتایج آماری، استدلالها و استنتاجهای منطقی (در حوزهی علوم اجتماعی)، با ذکر مثالها و نمونههای ملموس، جهانبینی خود را دربارهی خطاهای شناختی مطرح میکند. بهتأیید نویسنده، این کتاب کلید یافتن شادمانی و مسیرهای منتهی به خوشبختی و موفقیت نیست، تلقی و برداشت من این است که محتوای آن بیانگر نگرشی متفاوت به عملکرد انسانی ماست؛ یک شوک خلاقانه به ذهن در جهت زدودن انباشتهای زایدش، شناسایی پیشفرضهای ساختگی، اشتباهات متداول و موقعیتهای کاذبی که به واسطهی خطاهای ذهنی دچارش میشویم. کاوشی است در شناخت واضحتر خطاهای انسانی که در زندگی، کارکردهای متفاوت و بعضاً متضادی دارد. برخی از آنها انسان را از خطر نابودی نجات میبخشد و برخی دیگر مانع از خردورزی و شفافاندیشیاش میشود. درک فرایند اندیشیدن و دامهایی که ذهن بر سر راهش قرار میدهد، کار سادهای نیست و بیسبب نیست رولف دوبلی کتابش را هنر شفاف اندیشیدن نام نهاده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.