ابعاد:۸۰×۱۰۰×۱۰۰
جنس: ام دی اف در رنگ های مختلف
روکش: در رنگ های مختلف
ضمانت کیفی یک ساله
مطالعه ای آرامش بخش با کتابخانه مبلی مدل رست
دسترسی آسان به کتاب دلخواه تان در اسرع وقت و استفاده مفید از فضاهای مرده
ابعاد:۸۰×۱۰۰×۱۰۰
جنس: ام دی اف در رنگ های مختلف
روکش: در رنگ های مختلف
ضمانت کیفی یک ساله
وزن | 20000 گرم |
---|
اين كتاب ثمره يك عمر جوي گرديست، جوي زلالي كه از ميان خانه كودكي من ميگذرد، جويي كه تصوير دست مهربان پدرم را كه در سالن انتظار سينما با پول از جيب بيرون ميآمد و با يك نوار به سوي من برميگشت، از انتهاي خاك سرد با خود مي آورد و از برابر من ميگذراند و به آسمان ميبرد. جويي كه صداي آن از زمزمههاي مادرم از ترانه و ترانه شنيدن، جان ميگيرد و مرا تا خود كودكي ميبرد...
نام نویسنده : ارنست گامبریچ
نام مترجم : علی رامین
تاریخ هنر گامبریچ یکی از مشهورترین و پرخواستارترین کتابهایی است که تاکنون دربارهٔ هنر نگاشته شده است. این کتاب همچون مدخلی برای ورود به دنیای هنر، از نخستین تجربهٔ هنری انسان در نقشپردازی داخل غارها گرفته تا واپسین آثار هنری امروز جهان، در پنجاه سال گذشته رقیب و همتایی نداشته است. خوانندگان از هر گروه سنی و زمینهٔ فرهنگی در سراسر عالم، کتاب ارنست گامبریچ را شاهکاری مسلم دانستهاند که دانش و خرد را، با بهرهگیری از استعداد فوقالعادهٔ خویش در انتقال مفاهیم ظریف و پیچیده درهم آمیخته است. این تاریخ هنر، پسندیدگی ماندگار خود را به سلاست و روانی شیوهٔ نگارش، و نیز چیرهدستی نگارندهٔ فاضل و متفکر آن در تحلیلهای روشن و خواندنی رخدادهای هنر جهان، وامدار است.
هورست ولدمار جنسن
ترجمه: پرویز مرزبان
منوچهر استيفا
ماگدالنا کارمن فریدا کالو ی کالدرون د ریورا (به اسپانیایی: Magdalena Carmen Frieda Kahlo y Calderón de Rivera) (زادهٔ ۶ ژوئیه ۱۹۰۷ در کویوآکان، مکزیکوسیتی – درگذشتهٔ ۱۳ ژوئیه ۱۹۵۴ در کویوآکان، مکزیکوسیتی) نقاش مکزیکی و یکی از زنان نامدار تاریخ هنر معاصر است.او بهویژه بهخاطر خودنگارههای هنرمندانهاش، مشهور است.
فریدا تجربیات عاطفی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. پس از حادثهٔ تصادف، نامزدش از ازدواج با او منصرف شد. فریدا پس از بهبودی، پرترههای خودش را نزد دیهگو ریورا، نقاش دیواری معروف و کمونیست مکزیکی برد که قبلتر در دوران کوتاه و ناتمام دانشجویی پزشکی در کلاسهای طراحی با او آشنا شده بود. نقاشیهای کالو مورد توجه دیهگو ریورا قرار گرفت و این دیدارِ دوباره آغازی شد برای زندگی مشترک آن دوکه بعداً در سال ۱۹۲۹ با او ازدواج کردند در زمان ازدواج دیهگو ۴۲ ساله بود و فریدا ۲۲ سال داشت. مادر فریدا که با ازدواج آن دو مخالف بود به آنها مَثَلِ «فیل و فاخته» را نسبت داد. فریدا خود در اینباره میگوید:
عاقبت روزی رسید که تابلوهایم را به نقاش بزرگ مکزیک نشان دادم. دیهگو هنرم را تحسین کرد. در یک لحظه حس کردم زیبایی وجود مرا درک کرده و حالا من عاشق دیهگو بودم و دیهگو ریورا عاشق من!... روزها که میگذشت، من دیهگو را هم در کنارم کشیدم و دیهگو نیز مرا در نقاشیهایش گنجاند. من سوسیالیست شدم و دیهگو عاشق. آقای ریورا، نقاش بزرگ مکزیک همسر من است. من خوشبختم. حالا فقط دلم میخواهد از دیهگو فرزندی داشته باشم.
اما برای او نه خوشبختی به طور کامل محقق شد و نه آرزوی داشتن فرزند میسر. فریدا یک بار از دیهگو باردار شد که به سقط ناخواستهٔ جنین انجامید. این تجربهٔ ناکام مادری در آثار بعدی او نمود عینی پیدا کرد. تابلوی معروف فریدا از خودش، جنین، رحم و خون گویای همین حادثهاست.
در زمینهٔ زندگی زناشویی نیز ازدواج کالو و ریورا بیثبات بود و در طول سالهای پس از ازدواج، این زوج هنرمند هر یک شریکهای جنسیجداگانهای برای خود داشتند. فریدا در خاطراتش به چند تن از آنها همچون لئو تروتسکی، سیاستمدار کمونیست گریخته از شوروی وپولت گُدار، همسر چارلی چاپلین، اشاره میکند.
در سالهای جنگ جهانی دوم که اروپا در آتش جنگ میسوخت، پایتخت فرهنگی و هنری از پاریس بهنوعی به مکزیکوسیتی منتقل شده بود و هنرمندان، روشنفکران و ناراضیان تبعیدی زیادی از جمله لئو تروتسکی، لوییس بونوئل به مکزیک کوچ کرده بودند.در این دوره خانهٔ فریدا و دیهگو پاتوق بسیاری از این افراد بود که عموماً گرایشهای چپ داشتند. گرچه فریدا با اینان معاشرت داشت (و پیش از این نیز به سال ۱۹۲۸ در اروپا به عضویت حزب کمونیست درآمده بود) اما هرگز این تمایلات در آثارش نمود پیدا نکرد؛ گرچه حتی پس از ترور تروتسکی، همچنان طرفدار استالین باقیماند و بعدها به مائو نیز توجه نشان داد.
از آغوش تروتسکی بوی جنگ میآمد. او در وجود من چه میجست؟ وقتی به آغوش تروتسکی رفتم زیباییام دوباره به من برگشته بود و حالا تروتسکی ترور شدهاست.
اما حادثهٔ روحی بزرگ هنگامی رخ داد که ده سال پس از زندگی مشترک، فریدا همسرش را همبستر با خواهر کوچکترش «کریستینا» دید و از دیهگو جدا شد. اما این جدایی دیری نپایید و این دو دوباره در سال ۱۹۴۰ به یکدیگر پیوستند. او خود در مورد دوران جداییشان چنین میگوید:
دیگر دیهگو هم با من نیست، رهایش کردم. حالا خودم هستم. نقاشی میکنم. این بار خودم را میکشم. دست در دست خودم، با خودم ازدواج کردهام. راستی، آیا من برای خود کافیام؟
با این وجود، فریدا همیشه دربارهٔ دیهگو میگفت: «دیهگو، مردِ چاقِ نقاشم که همیشه روی پیشانیام چون آفتاب میدرخشد...»
کالو یکی از طرفداران فعال کمونیسم بود. او رابطهٔ عشقی کوتاهی نیز با لئون تروتسکی که نهایتاً در ۱۹۴۰ در شهر مکزیکو توسط نمایندگان استالین ترور شد، برقرار کرد. مدتی بعد از مرگ تروتسکی، فریدا موضعش را تغییر داد و حمایت خود را از شوروی زیر رهبری استالین اعلام کرد. او از طرفداران مائو بود و از چین به عنوان «امید جدید سوسیالیسم» نام میبرد. خانه کالو با نقاشیها و طرحهای بسیاری با مضامین سوسیالیستی، از جمله تصاویری از مارکس، انگلس، استالین و مائو تزیین گشتهبود.
نام نویسنده : راجر کیمی ین
نام مترجم : حسین یاسینی
درك و دريافت موسيقي، با بررسي تفصيلي سبكها و گونههاي مدوّن موسيقي غرب از قرون وسطا تا آغاز دهه 1990 و نيز تأملي كوتاه اما آموزنده بر برخي از گونههاي موسيقي غيرغربي، مطالبي را فراهم ميآورد كه آگاهي از آنها براي هر علاقهمند جدّي موسيقي ضروري است. بهكارگيري واژگان و مفاهيم موسيقايي، اجتناب از تحليلهاي سليقهاي يا احساساتي، تحليل اوضاع اجتماعي هر دوره براي درك روشن ويژگيهاي سبكشناسانه موسيقي آن، خلاصهاي از سرگذشت آهنگسازان مهم هر دوره و تحليل زنده نمونههايي از آثار آنان و حتا بررسي موسيقي مردمپسند غربي با معيارهاي علمي، همگي از مواردي هستند كه كتاب راجر كِيمييِن را در نوع خود شاخص و ارزشمند ساختهاند. گرچه اين كتاب نگرشي بسيار تخصصي به موسيقي ندارد اما شاخصترين فصلهاي تاريخ موسيقي غرب، پُركاربردترين فرمها و خلاصهاي از ويژگيهاي سبكهاي گوناگون آن را در خود جاي داده و ميتواند زمينهاي بسيار مناسب براي مطالعهاي ژرفتر در اين زمينهها فراهم آورد. شمار فراوان طرحهاي شنيدني، كه لحظه به لحظه مهمترين نكتههاي موسيقايي در آنها بازگو ميشود، سببِ ارتباط ملموس با موسيقي و مطالب كتاب شده و خواننده را ياري ميدهد تا درست بودن برداشتهايش را از مطالب كتاب محك بزند. نسخه انگليسي اين كتاب داراي نوارها يا ديسكهايي است كه قطعههاي موجود در طرحهاي شنيدني را شامل ميشود. شماري از اين آثار ــبراي نمونه، سنفوني شماره 40 موتسارت، سنفوني شماره 5 بتهوون و كنسرتوي بهار از چهار فصل ويوالديــ را ميتوان ميان نوارهاي كلاسيك موجود در ايران يافت و دستيابي به بسياري از آنها البته آسان نيست. اميد است كه پس از نشر كتاب امكان تكثير اين نوارهاي همراه ــكه ارزش آموزشي فراوان دارندــ فراهم شود … از ياد نبريم كه موسيقي تا شنيده نشود موسيقي نيست.
پیر کابان
علی اکبر معصوم بیگی
وَنسان وَن گوگ یا فینسِنت ویلم فان خوخ یک نقاش نامدار هلندی بود. هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی به سر میبرد و در تمام طول عمر خود تنها یک تابلو فروخت،اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان پسادریافتگر شناخته میشود.
ون گوگ جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری و معلم گذراند. مدتی نیز در انگلستان و همچنین در میان کارگران معادن زغال سنگ بلژیک به عنوان مبلغ مسیحی فعالیت کرد. وی فعالیتهای جدی خود را به عنوان طراح و نقاش از سال ۱۸۸۰ و در سن ۲۷ سالگی شروع کرد. او از آنجاکه در سن ۳۷ سالگی درگذشت، در واقع تمام آثارش را در ۱۰ سال آخر عمر خویش آفرید که شامل بیش از ۹۰۰ نقاشی، بیش از ۱۱۰۰ طراحی و ۱۰ چاپ میباشد. ون گوگ شیفته نقاشی از مردم طبقه کارگر مانند تابلوی سیبزمینیخورها، کافههای شبانه مانند تراس کافه در شب، مناظر طبیعی فرانسه، گلهای آفتابگردان، شبهای پرستاره و خودنگاره بود. وی در اواخر عمر به شدت از بیماری روانی و فشار روحی رنج میبرد و به اعتقاد اکثریت همین موضوع به خودکشی او منجر شد.
با آنکه ونسان ونگوگ در سراسر عمر کوتاه و به ویژه در ده ساله واپسین زندگی خود سرنوشتی اندوهبار و تراژیک داشت و از هنر چون ابزرا نجات شخصی بهره گرفت اما هرگز این حال و هوای تراژیک (جز در یکی دو مورد) در آثار او تاثیر نگذاشت و نقاشی های ونسان همچنان شاد، پر شور و شرر، سرزنده و ستایشگر زندگی، انسان و طبیعت ماند.
تنها پس از بحران نخستین حمله های جنون، قطع رابطه با گوگن و سرانجام انتقال به بیمارستان روانی سن رمی است که تاثرات روحی ونسان خود را به تمامی در چند تابلو نشان می دهد و رنگ و خط و طرح صورتی چرخان، پیچ در پیچ و طوفان زا به خود می گیرد؛ شب پر ستاره اوج این عذاب و درد روحی است…
نویسنده : توماس ای.وارتنبرگ
ترجمه : ستاره نوتاج ،مجید پروانهپور
کتاب ساده و تاملبرانگیز فیلم همچون فلسفه دربارهی این موضوع است که فیلمها چگونه در ایدههای پیچیدهی فلسفی به کندوکاو میپردازند . نویسنده در این کتاب که با قلمی روشن و سرگرمکننده نوشته شده است ،به توانایی فیلمها برای بحث و حتی نقد ایدههایی میپردازد که بسیاری از فلاسفه قرنهای متمادی درگیر آن بودهاند : ایدههایی همچون ماهیت شخص بودن ،مبنای اخلاق و شکگرایی معرفتشناختی .
نویسنده نخست بحث میکند که چگونه فرمهای خاص گفتمانهای فلسفی به شیوهای سینمایی بیان میشوند ،و سپس تبیینی نظاممند از روشهایی که فیلمها میتوانند به فلسفه بپردازند ،ارائه میکند . نویسنده با تمرکز بر فیلمهای مردی که لیبرتی والانس را کشت ،عصر جدید ،ماتریکس ، درخشش ابدی یک ذهن پاک ، مرد سوم ، چشمک ، و امپایر ، نشان میدهد که چگونه در این فیلمها ایدههای فلسفی مهمی طرح میشود . خواندن کتاب حاضر برای دانشجویان فلسفه که به سینما ، زیباییشنایی و نظریهی فیلم علاقه دارند مفید است . همچنین فیلم دوستانی که به دلالتهای فلسفی فیلمها علاقهمندند نیز میتوانند از این کتاب بهره ببرند .
ایران درّودی نامی آشنا در عرصه نقاشی امروز ایران است که بیش تر با رنگ ها و فضاهای خاص و منحصر به فردش که ملهم از نورهای درونی اویند ، شناخته می شود ؛ نورهایی که هر بار به شکلی در قلم موی نقاش ، خود را یافته و بر زمینه ای از بی تابی ها و رویاهای او یاس و امید های ما را نمایانده اند .
به این خاطر است که شکل ها و حجم ها از خود ، بیرون زده اند و در هیچ قاب و قالبی نمی گنجند . همچنان که پرنده را شاید اما پرواز را نمی توان در هیچ قفسی حبس کرد.
رنگ و فضا در نقاشی های درّودی بیش از همه با حس و حال نقاش و مخاطبانش سر وکار دارد . این حس و حال ها در نقاشی های او ساکن و یکسان نیستند و مدام جا عوض می کنند و به شکلی دیگر در می آیند . از غم ها به شادی می گریزند و از مرهم به درد . به همین دلیل در نقاشی های او هیچ رنگی فارغ از حس و حال نیست .
هلن گاردنر
محمدتقی فرامرزی
ویراست چهاردهم هنر در گذر زمان اثرِ هلن گاردنر انتظارات علاقهمندان و پژوهندگان تاریخ هنر و هنرهای تجسمی را برآورده میکند و از آن بسی فراتر میرود. با گذشت بیش از نود سال از انتشار نخستین ویراست آن در سال 1926، همچنان یگانه پژوهش جامع دربارهٔ تاریخ هنر در عصر جدید به شمار میرود. هنر در گذر زمان همپای نسلها رشد کرده و هیبت امروزش از دیروزش بسی بالیدهتر است. استادان و مربیان و دانشجویان در سراسر جهان بهمراتب مشتاقانهتر و پرشمارتر از روزگار خانم گاردنر در کلاس درس و پژوهشهای خود از این اثر ارزشمند بهره میگیرند. واقعیت آن است که هنر در گذر زمان دهها سال پیش از این به جایگاه پرخوانندهترین و آموزندهترین گنجینهٔ تاریخ هنر و معماری و پیکرتراشی و هنرهای تجسمی بهمعنای عام آن، در دنیای انگلیسیزبان و کشورهای دیگر دست یافته است و همچنان در آن جایگاه به حیات خود ادامه میدهد. از شصت سال پیش تا کنون، بازنگری خلاقانه و تکمیل این اثر برای هر ویراست ادامه دارد و همواره بر دامنهٔ موضوعی بحثها و فصلهای آن افزوده میشود و هر ویراست جدیدش مطالب درخور توجهی بیش از ویراستهای پیشین دارد.هنر در گذر زمان با تکیه بر معیارها و سنتهای پایهگذاریشده به کوشش هلن گاردنر و نویسندگان همکار و ویراستارانِ پس از او به اولین گزینهٔ دورههای پژوهش در تاریخ هنر جهان تبدیل شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.