بازگشت به کیلیبگز
نویسنده: سورژ شالاندن
مترجم: مرتضی کلانتریان
انتشارات آگاه، چاپ نهم ۱۴۰۲
۳۰۴ صفحه، رقعی، گالینگور
بازگشت به کیلیبگز
288,000 تومان
نويسنده: سورژ شالاندن
مترجم / مصحح: مرتضي كلانتريان
سورژ شالاندن، نويسنده فرانسوي متولد 1952، پس از سيو چهار سال همكاري با ليبراسيون، روزنامه مشهور پارسي، در حال حاضر عضو هيئت تحريريه كانار آنشنه، ديگر روزنامه مشهور پارسي است گزارشهاي او درباره ايرلند شمالي و محاكمه كلوس باربي، جنايتكار جنگي فرانسوي، جايزه آلبرلوندر را كه مشابه جايزه پوليتزر است نصيب او كرد.
وزن |
335 گرم |
---|
محصولات مرتبط
از طرف او
نام نویسنده : آلبا دسس پدس
نام مترجم : بهمن فرزانه
از طرف او دربارهی دو زن، یک مادر و دختر، است و زندگی آنها را در رابطه با همسرانشان به تصویر میکشد. رمان این دو زن را در موقعیتی مشابه قرار میدهد: موقعیتی حاکی از بیاعتنایی مرد به زن، و بیتوجهی او به حقوق انسانی زن، و عدم رابطه میان آنها. مادر نه میتواند بماند، و نه میتواند برود. در میانهی کتاب او با خودکشی به این رابطه پایان میبخشد. اما دختر از طرف او و از طرف همهی زنانی که چنین زندگیای را تجربه میکنند تصمیم دیگری میگیرد.... آلبا دِ سِسپِدِس در 1911 در رم متولد شد و در سال 1997 در شهر پاریس درگذشت.
استانبول استانبول
نويسنده: برهان سونمز مترجم / مصحح: تهمينه زاردشت
برهان سونمز (1965) در هايماناي آنکارا به دنيا آمد و بزرگ شد. بعدها به استانبول نقل مکان کرد و مدتي به شغل وکالت مشغول بود. در سال 1996 در حملهي پليس به شدت مجروح شد و مدتي طولاني در انگلستان تحت درمان قرار گرفت. سونمز اولين رمان خود (شمال) را در سال 2009 در ترکيه منتشر کرد. دومين رمان (بيگناهان) در سال 2011 و سومين رمان (استانبول استانبول) در سال 2015 منتشر شدهاند.
رمان استانبول استانبول در ده روز روايت ميشود. چهار راوي رمان، رويگردان از طاعونِ ظلم، براي هم قصه ميگويند تا درد و شکنجه را تاب بياورند و اسرار خويش را براي همسلوليهاشان فاش نکنند. تنها همرازِ چهار راوي رمان خوانندهي کتاب است. هرچند دکتر، دميرتاي، کامو و کوهيلان بيخبرند از خوانندهاي که اسرارشان را ميخواند، اما با واگويههاي دروني، سلسلهحوادثي را بازگو ميکنند که زمينهي مبارزهشان را فراهم آورده است.
افسانه پدران ما
نويسنده: سورژ شالاندن
مترجم / مصحح: مرتضي كلانتريان
سورژ شالاندن، نويسندهي فرانسوي متولد 1952، پس از سيوچهار سال همكاري با ليبراسيون، روزنامهي مشهور پاريسي، در حال حاضر عضو هيئت تحريريهي كانارآنشنه، ديگر روزنامهي مشهور پاريسي، است. گزارشهاي او دربارهي ايرلند شمالي و محاكمهي كلوس باربي، جنايتكار جنگي فرانسوي، جايزهي آلبر لوندر را كه مشابه جايزهي پوليتزر است نصيب او كرد. وي چندين رمان دارد كه از بين آنها رمان دربارهي يك قول برندهي جايزهي مديسي، سومين جايزهي معتبر ادبي فرانسه، شده است. "... پدرم به هنگام خاكسپارياش، از هشت سال پيش مرده بود. حادثهي لوكاس او را بهكلي پريشان و بعد ضعيف كرده، سپس كشته بود. ميگفت سرطانِ اندوه دارد. در بيمارستان بستري شده بود. از آنجا بيرون آمده بود. ديگر نميخواست بلوزهاي سفيد را ببيند، آن بويِ سكوت را احساس كند، مايل نبود هيچ چيزي در دهان، هيچچيزي در كپلها، هيچ چيزي در رگهايش وارد كنند. ناخوش نبود، چيز ديگري بود: خسته بود. خسته از ما، خسته از گذشتهي خود، خسته از زندگي. در آوريل 1975 به خانه برگشت، بعد خوابيد...". (از متن كتاب)
اگر شبی از شبهای زمستان مسافری
نام نویسنده : ایتالو کالوینو
نام مترجم : لیلی گلستان
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (زاده ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - درگذشته ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه ایتالیایی است. وی سبک ادبی خاص خود را داشت که میتوان آن را سورئال یا پستمدرن توصیف کرد. سهگانهٔ «نیاکان ما» (شامل شوالیه ناموجود، ویکنت شقهشده و بارون درختنشین) و مجموعه داستانهای کوتاه شهرهای نامرئی و شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی ازتحسینشدهترین آثار او هستند. وی را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند.
کتاب در حقیقت مجموعه ای از داستان هایی است که هیچ گاه تمام نمی شوند . آقای خواننده روزی کتابی را می خرد و ما همراه با او مشغول خواندن داستان می شویم اما در جای پرهیجان ،کتاب تمام می شود و خواننده عصبانی از نیمه کاره بودن کتاب به کتاب فروشی می رود و در آنجا با خانم خواننده آشنا می شود . آنهانسخه درستی از کتاب را می گیرند که متوجه می شوند تماما داستان دیگری است که به علت بدی چاپ، ادامه اش قابل خواندن نیست و به همین ترتیب ما ۱۰داستان نیمه تمام را در ماجرای اصلی کتاب دنبال می کنیم .
کتاب در حقیقت ستایشی است برای کتاب خواندن، برای لذت کتاب خوانی و شاید اشاره به این موضوع که خواندن کتاب دنیایی فراتر از نوشتن کتاب و بسیار زیباتر است . کتابی که به ما از لذت خواندن و نحوه درست خوانی می گوید ،از لذت در کنار هم بودن انسان های کتاب خوان و از خوشی بی وصف کتاب خوانی فقط برای کسب لذت کتاب خوانی .
انقلاب
نويسنده: دبورا وايلز مترجم / مصحح: زهرا تقوي
برندهي جايزهي گلدن کايت (2015)
برندهي جايزهي ويژهي صلح جين آدامز
فيناليست جايزهي کتاب ملي آمريکا
پاپا گفت: "زندگيمون اونقدرها هم بد نيست. ما چيزايي که لازمه رو داريم. الآن اوضاع خيلي بهتر از بچگيهاي منه. اونوقتها تمام روز رو تو مزرعه پنبه ميچيديم و حتي يه دلار هم نميگرفتيم." آقاي شلدون گفت: "اگه حق رأي داشته باشي ميتوني کار بهتري هم داشته باشي. ميتوني يه مزرعه پنبه واسه خودت داشته باشي." خانوم ويدِلا آروم و با مهربوني گفت: "اگه حق رأي داشته باشي ميتوني مطمئن باشي که ديگه هيچکي مثل آدل نميميره. اون دکتر لازم داشت اما هيچکي تو بيمارستان سفيدا حاضر نشد حتي به اون دست بزنه." پاپا اشکهاش رو پاک کرد و گفت: "حرف آدل رو وسط نکش." اما خانوم ويدِلا دست مامان رو گرفت به پاپا نيگا کرد و ادامه داد: "اون دختر بيچاره با اون همه درد مرد. فقط به خاطر يه آپانديس که دکترا خيلي راحت ميتونستن خوبش کنن. اما اون دکتر سفيدايي که شيفت بودن براش کاري نکردن. قانونم از ما حمايت نکرد. ما باس قانون رو عوض کنيم."
باغ همسایه
نام نویسنده : خوسه دونوسو
نام مترجم : عبدالله کوثری
خولیو مندس،نویسنده ی میان مایه ی شیلیایی که شاهد کودتای پینوشه(11سپتامبر1973)بوده وچند روزی هم طعم زندان رژیم کودتا را چشیده،خود را به اسپانیا می رساند تا بنشیند و بر اساس آن تجربه ی یکتا رمانی بنویسد که گوی سبقت از همه ی نویسندگان دوره ی شکوفایی بریابد.اما زندگی ملال آور و خفت بار در این تبعید خودخواسته و نیز پریشان ذهنی حاصل ازدلبستگی به وطن و مادری محتضر و پسری سرکش و بیگانه با پدر،روز به روز اورا از تحقق این رویای پرشکوه دورتر می کند.در این دوزخ بی بار و بر تنها مایه ی دلخوشی او باغ سبز و خرم همسایه است که از پنجره ی اتاقش تماشا می کند و آنچه در آن باغ می گذرد یگانه صحنه ی چشم نواز و خیال انگیز برای این مرد سودایی است.اما این روایت ساده ی واقع گرایانه از زندگی نویسنده سرخورده وتبعیدی،ناگهان با چرخشی نامنتظر در فصل آخر همه ی دانسته های خواننده را آماج تردید می کند و شالوده ی رمان را در هم می ریزد.
خوسه دونوسو که استاد بی بدیل کندوکاو در ذهن و روان آدمی است این رمان را عرصه ی برخورد میان رمان دوره ی شکوفایی و رمان بعد از شکوفایی کرده است.
پیدایش انسان
نام نویسنده : یوزف رایش هلف
نام مترجم : سلامت رنجبر
«انسان در آفریقا پا به عرصه ی هستی نهاد.زادگاه نیاکان نخستین ما در گرم دشت های آفریقای خاوری واقع شده ...در دشتهای پوشیده از علف و درختزاران بسیار تنک زیر خط نیمگان (استوا) مسیر فرگشتی(تکامل)جنس انسان تکامل یافته است»
پروفسور یوزف رایش هلف کتاب خواندنی خود(پیدایش انسان)را درباره تکامل انسان با جمله های بالا آغاز می کند.نویسنده در دنباله پیشگفتار می نویسد: جنس انسان تقریبا دو میلیون سال پیش صرفا از هیچ به وجود نیامده است.خاستگاه اولیه اوبه میلیونها سال پیش از آ« بازمی گردد.و هر چه بکوشیم ، خاستگاه او را ژرف تر پژوهش کنیم ، بیشتر روشم میشود که تاریخ حیات مابا تاریخ فرگشت (تکامل) جهان جانداران به طور مستقیم در پیوند است.
ما محصولی از تکامل طبیعت هستیم ، هر چند محصولی بسیار غیرمعمول و از بعضی جهات نیز ناکامل.
اگر محیط زیستی که فرآیند انسان شدن در آن صورت گرفت به نحو کاملا مشخصی تغییر نمی یافت ، فرگشت های بعدی امکان بروز پیدا نمی کردند.با این مقدمات ما به علل فرایند انسان شدن می پردازیم. یعنی به این پرسش که چرا انسان شد؟ این نحوه ی نگرش و پرداختن به مسئله سرنخی است که سراسر این کتاب را درنوردیده است.
پیشرفت های علمی سال های اخیر ، به نحو کاملا روشنی نشان داده اند که خطوط اساسی طرح تکامل ، توسط یافته ها . نتایج پژوهش ها تائید می شوند.ابهامات مربوط به سر منشا پیدایش انسان در حال روشن شدن هستند.طرح ها قابل روئت می شوند،زیرا پژوهش ها در جبهه ی گسترده ای به پیشرفتهای بزرگی نائل شده اند.
زمان درازی است که دیگر این تنها باستان شناسی و انسان شناسی و یا برخی رشته ها ی تخصصی تحقیقات علمی نیستند که به گذشته ی ما نورافشانی می کنند و آن را از تاریکی بیرون می اورند ، بلکه رشته هایی چون فیزیک ، هواشناسی، اقیانوس شناسی، و زیست بوم شناسی (اکولوژی) نیز سنگ بناهای اصلی را برای این کار فراهم می سازند. امروزه دانش ژنتیک نوین برای حل این ابهامات منشا تکامل انسان سخت در تلاش است.در عین حال تحقیقات زبان شناسی و زیست شناسی انسان نیز در این راستا همواره از اهمییت بیشتری برخوردار می شوند.
این کتاب پیدایش انسان را در تعامل با طبیعت مورد بحث قرار خواهد داد. این کتاب قصد ان دارد تا تکامل زیستی (بیولوژیک) انسان را قابل فهم کند. قلم زیبای نویسنده و ترجمه بسیار خوب و روان این کتاب شما را با مسائلی درگیر و آشنا می کند که لحظی ای نمی توانید کتاب را به زمین بگذارید.بسیاری از اطلاعات ما در باره ی انسان و سیر تکاملی او بر اسطوره ها و یافته های منسوخ علمی استوار است که با خواندن این کتاب به چالش کشیده خواهند شد و خواننده فرصتی می یابد تا اندکی به آنها بیندیشد و صحت و سقم آنها را با دستاوردهای علم زیست شناسی در زمانه ما بسنجد.
کتاب دارای 26 فصل و یک پیشگفتار و دو پی گفتار است.آقای سلامت رنجبر ، مترجم کتاب که الحق ترجمه خوبی ارائه داده اند؛ ترجمه را بر اساس چاپ 2004 میلادی به انجام رسانده اند از متن آلمانی.
در فصل های 24 (تعبیر علمی طرد از بهشت ) و 25 (باغ عدن ) نویسنده می کوشد تعابیر اساطیری تورات را درباره رانده شدن انسان از بهشت ،بر اساس آخرین دستاورد های علم زیست شناسی تفسیر کند که بسیار خواندنی است.البته خواننده زمانی نتیجه گیری های نویسنده را در این دو فصل پایانی بهتر درمی یابد که فصول پیشین را به دقت خوانده باشد.
از مزایای دیگر کتاب می توان به این نکته اشاره کرد که خواننده برای فهم آن به اطلاعات پیشین زیست شناسی نیازی ندارد - هرچند داشتن این اطلاعات در فهم عمیق آن موثر است – و به سادگی با نویسنده همراهی خواهد کرد و تا پایان کتاب را نخواهد بست!
خطای دکارت (عاطفه ، خرد و مغز انسان)
نام نویسنده : آنتونیو داماسیو
نام مترجم : رضا امیر رحیمی
آنتونیو داماسیو، استاد علم عصب پایه، عصب شناسی و روان شناسی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است و در آنجا انستیتوی جدید مغز و خلاقیت را مدیریت می کند. او در عین حال استاد مهمان در انستیتوی سالک و دانشگاه آیوا است. داماسیو جوایز متعددی دریافت کرده است (در مواردی به همراه همسرش، هانا داماسیو که او هم عصب شناس و عصب پروژه است) از جمله جایزه پرنس آستوریاس، در علوم و فناوری، سال 2005. داماسیو عضو انستیتوی پزشکی آکادمی ملی علوم و آکادمی هنرها و علوم امریکاست. او نویسنده دو کتاب موفق دیگر «احساس کردن آنچه که اتفاق می افتد» و «در جست و جوی اسپینوزا» است، که به بیش از 30 زبان ترجمه شده اند.
«داماسیو نظریه تحریک آمیزی را مطرح می کند... عاطفه بخش جدایی ناپذیری از شناخت است. اگر عواطف آسیبی جدی ببینند، نمی توانیم از عقلانیت برخوردار باشیم.»
واشنگتن پست
«کتاب شگفت آور آنتونیو داماسیو ما را به سفری علمی به درون مغز می برد که دنیای نامرئی درون را آشکار می کند؛ گویی در جلوی چشمان ما مرئی شده باشد. در آینده هرگاه به خودتان یا به دیگری نگاه کنید، خواهید پرسید در پس چشمانی که روبه روی شماست چه می گذرد.»
یوناس سالک
«مطالعه ای سرنوشت ساز، نه تنها برای عصب پژوهان و فلاسفه بلکه برای خوانندگان غیرحرفه ای.»
بوک ریویو، نیویورک تایمز
«از یک رمان بهتر است. «خطای دکارت» رویدادی تعیین کننده است که درک ما را از ارزشمندترین اندام مان به شکلی انقلابی تغییر می دهد.»
«خطای دکارت» روایتی فوق العاده از دیدگاه های نویسنده درباره کارکرد مغز است. برای کسانی مناسب است که شگفت زده اند که چگونه شگفت زده می شویم؛ برای پزشکانی که باید به آنها یادآوری کرد که مغز چه آفرینش فوق العاده ای است؛ و برای دانشمندانی که می خواهند ببینند که یک فرضیه را چگونه باید آزمود.»
مجله انجمن پزشکی امریکا
«داماسیو متفکری عمیق و نویسنده ای دقیق است. «خطای دکارت» اکتشافی خیره کننده در زیست شناسی خرد و وابستگی ناگزیر آن به عاطفه است.»
«پایکوبی بر لبه بین فلسفه و علم؛ داماسیو تقسیم بندی ساده نگرانه ذهن و بدن را رد می کند.»
فیلادلفیا اینکوایرر (کتاب برجسته سال)
خویشتن به ذهن می آید: ساختن مغز آگاه
نام نویسنده : آنتونیو داماسیو
نام مترجم : رضا امیر رحیمی
آنتونیو داماسیو استاد پرتغالی علوم اعصاب در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و استادیار موسسه سالک است. وی دکتری خود را در رشته علوم اعصاب از دانشگاه لیسبون اخذ کرد و تاکنون چندین عنوان کتاب معتبر در این زمینه نوشته است. براساس مقالهای که در سال ۲۰۱۴ در نشریه معتبر «روانشناسی علمی» منتشر شد، داماسیو در فهرست ۱۰۰ روانشناس برتر قرن قرار گرفت. همچنین او یکی از ۵۰ اندیشمند کلیدی در علوم انسانی در قرن گذشته لقب گرفت.
داماسیو صاحب نظریه است که بر اساس آن نقش احساسات و سازوکاری که به واسطه آن در مغز ایجاد میشود را در شناخت اجتماعی و تصمیمگیری را روشن کرده است. این ویژگی به ایجاد یک تصویر ذهنی از خود و دیگران میانجامد و نتیجه آن نه تنها در علوم شناختی، بلکه در حوزههایی همچون فلسفه تاثیرگذار بوده است. او نظریهاش را با بیانی جذاب و فراگیر در یکی از کنفرانسهای «تد» برای عموم تشریح کرد.
«خویشتن به ذهن میآید: ساختن مغز آگاه» یکی از کتابهای مهم داماسیو است. او در این کتاب که ماحاصل ۳۰ سال مطالعه و پژوهش وی است به دو پرسش اساسی پاسخ میدهد: نخست مغز چه گونه ذهن را میسازد؟ دوم مغز چه گونه آن «ذهن» را آگاه میکند؟
در جستجوی اسپینوزا (شادی ، اندوه و مغز با احساس)
نام نویسنده : آنتونیو داماسیو
نام مترجم : رضا امیر رحیمی
«در کتاب در جست و جوی اسپینوزا، آنتونیو داماسیو، یکی از برجسته ترین عصب شناسان جهان، به برخی از مشکل ترین پرسش های مربوط به مغز و نحوه رابطه آن با ذهن پرداخته... این کتاب دستاوردی عظیم و بسیار قابل ملاحظه است.» دیوید هابل، برنده جایزه نوبل، دانشگاه هاروراد.
«یکی از منتفکران پیشرو در مورد کارکرد مغز، باز هم از عهده کار برآمده است!... داماسیو متفکری عمیق است و به زیبایی می نویسد، او تازه ترین برداشت از کارکرد مغز را به احساس و به ریشه های تفکر فلسفی اسپینوزا و به طور کلی تفکر غربی ارتباط می دهد. راهنمای بهتری از این کتاب برای عبور از این حیطه امکان پذیر نبود.»
اریک کندل، برنده جایزه نوبل، دانشگاه کلمبیا.
«داماسیو در صف مقدم جنبشی است که عصب پژوهان آن را انقلاب عاطفی- احساسی می نامند، که حکمت علمی ده ها ساله را زیر و رو کرده و رشته های علمی دیگری را هم به لرزه درآورده است... در کتاب در جست و جوی اسپینوزا، او به اسرار کارکرد عاطفه و احساس می پردازد.» (نیویورک تایمز)
«بررسی پرشور و درخشان پیشرفت های اخیر در فهم ماهیت و اهمیت انسانی احساس ها.» (لوموند)
آنتونیو داماسیو، عصب پژوه و استاد عصب شناسی و روان شناسی، و مدیر مرکز تازه تاسیس مغز و خلاقیت در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. کتابهای مهم و معروف داماسیو، عبارت اند از: خطای دکارت، احساس آنچه اتفاق می افتد و در جست و جوی اسپینوزا. او جوایز متعددی دریافت کرده است، از جمله جایزه پرنس آستوریاس در علوم و فناوری، جایزه هوندا، و به طور مشترک با همسرش هانا، جوایز پسوا و سینیوره. داماسیو عضو انستیتوی پزشکی آکادمی ملی علوم، آکادمی هنرها و علوم آمریکا، آکادمی علوم باواریا، و آکادمی علوم و هنرهای اروپاست.
مکبث
نام مترجم : داریوش آشوری
مَکبِـث (Macbeth) با عنوان کامل تراژدی مکبث نمایشنامهای تراژیک اثر ویلیام شکسپیر است. این نمایشنامه کوتاهترین تراژدی و یکی از محبوبترین آثار اوست که بنا به اعتقاد بسیاری بین سالهای ۱۵۹۹ و ۱۶۰۶ میلادی نوشته شده است.
اساس تراژدی مکبث وقایع تاریخی اسکاتلند است، اما شکسپیر موافق ذوق و طبع هنری و ادبی خویش تغییراتی در آن داده و حوادث جنگها را به هم آمیختهاست.
این نمایشنامه جاویدان، ماجرای آسیب جسمی و آثار منفی روحی ـ روانی جاه طلبی سیاسی و کسانی که بهدنبال نفس قدرت هستند را به بهترین شکل نمایشپردازی و دراماتیزه کرده است.
اولین اجرا از این نمایشنامه که احتمالاً شکسپیر هم در آن به ایفای نقش پرداخته است؛ بر میگردد به آپریل سال ۱۶۱۱ میلادی که بنا به شرح مکتوب سیمون فورمن (منجم، طبیب و گیاهشناس انگلیسی دربارهٔ ملکه الیزابت اول) در تئاتر جهان واقع در لندن اجرا شده است.
اولین نمونه از این نمایشنامه در سال ۱۶۲۳ در کتاب مجموعه آثار نمایشنامهای کمدی، تاریخی وتراژدی شکسپیر، در زمان پادشاهی جیمز یکم (انگلستان) به چاپ رسید و انتشار یافت. شاه جیمز اول، حامی آثار و نوشتههای شکسپیر بوده است و احتمالاً همه آثار نمایشنامهای شکسپیر در زمان او نوشته شده است.
پس از گذشت قرنها، هنوز شخصیتهای اصلی موجود در این نمایشنامه نظیر مکبث و بانو مکبث، جذاب و در عین حال دستمایه ساخت آثار اقتباسی سینمایی و تلویزیونی، تئاتر و اپرا و اقتباس ادبی به شکل رمان و کمیک بوک بوده است.
بسیاری عقیده دارند که نقش بانو مکبث یکی از سختترین نقشهایی است که برای بازیگران تئاتر نوشته شدهاست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.