نام انتشارات : آگه
سال انتشار : ۱۴۰۲
نوبت چاپ: ۱۲
شابک کتاب : ۹۷۸۹۶۴۴۱۶۳۱۸٠
جلد کتاب : شومیز
قطع : رقعی
تعداد صفحات : ۳٠۲ صفحه
وزن کتاب : ۳۵٠ گرم
- شما نمی توانید "از طرف او" را به سبد خرید خود اضافه کنید، این محصول در انبار موجود نیست.
باغ همسایه
290,000 تومان
نام نویسنده : خوسه دونوسو
نام مترجم : عبدالله کوثری
خولیو مندس،نویسنده ی میان مایه ی شیلیایی که شاهد کودتای پینوشه(11سپتامبر1973)بوده وچند روزی هم طعم زندان رژیم کودتا را چشیده،خود را به اسپانیا می رساند تا بنشیند و بر اساس آن تجربه ی یکتا رمانی بنویسد که گوی سبقت از همه ی نویسندگان دوره ی شکوفایی بریابد.اما زندگی ملال آور و خفت بار در این تبعید خودخواسته و نیز پریشان ذهنی حاصل ازدلبستگی به وطن و مادری محتضر و پسری سرکش و بیگانه با پدر،روز به روز اورا از تحقق این رویای پرشکوه دورتر می کند.در این دوزخ بی بار و بر تنها مایه ی دلخوشی او باغ سبز و خرم همسایه است که از پنجره ی اتاقش تماشا می کند و آنچه در آن باغ می گذرد یگانه صحنه ی چشم نواز و خیال انگیز برای این مرد سودایی است.اما این روایت ساده ی واقع گرایانه از زندگی نویسنده سرخورده وتبعیدی،ناگهان با چرخشی نامنتظر در فصل آخر همه ی دانسته های خواننده را آماج تردید می کند و شالوده ی رمان را در هم می ریزد.
خوسه دونوسو که استاد بی بدیل کندوکاو در ذهن و روان آدمی است این رمان را عرصه ی برخورد میان رمان دوره ی شکوفایی و رمان بعد از شکوفایی کرده است.
وزن |
350 گرم |
---|
محصولات مرتبط
آنتیگونه
سوفوکلس
نجف دریابندری
سوفوکل(Sophocles) (زاده ۹۶–۴۹۷ - درگذشته زمستان ۰۵–۴۰۶ ق. م) یا سوفوکلس، یکی از سه تراژدی نویس یونان باستان است که نمایشنامههایش باقیماندهاند.
آنتیگونه تراژدی دیگری از سه گانه تراژدیهای "تِبِس" سوفوکلس است که نخستین بار در سال 442 یا 440 پیش از میلاد اجرا شده است.
پیش از آغاز داستان، پسران اودیپوس، اتئوکلس و پولینیکوس، در جنگ با یکدیگر بر سر تاجوتخت شهر کشته شدهاند. کرئون، جانشین اتئوکلس، فرمان میدهد که جسد او را با تجلیل به خاک بسپارند، اما جسد پولینیکوس را روی خاک بگذارند تا خوراک سگان و لاشخوران شود. این فرمان خلاف "قانون خدایان" و آیین مردم شهر است و آنتیگونه و ایسمنه، خواهران دو برادر کشتهشده، از این تصمیم ناراضیاند. در آغاز تراژدی، آنتیگونه خواهرش ایسمنه را به بیرون کاخ می¬برد تا او را از تصمیمی که دارد آگاه کند؛ او میخواهد جسد پولینیکوس را به خاک بسپارد و این برخلاف دستور کرئون است. ایسمنه نمیتواند آنتیگونه را منصرف کند و با او همکاری هم نمی¬کند، چراکه از مجازات مرگ می¬ترسد. با این حال، آنتیگونه تصمیماش را عملی میکند و با این کار خشم کرئون را به خود برمیانگیزاند و ...
از طرف او
نام نویسنده : آلبا دسس پدس
نام مترجم : بهمن فرزانه
از طرف او دربارهی دو زن، یک مادر و دختر، است و زندگی آنها را در رابطه با همسرانشان به تصویر میکشد. رمان این دو زن را در موقعیتی مشابه قرار میدهد: موقعیتی حاکی از بیاعتنایی مرد به زن، و بیتوجهی او به حقوق انسانی زن، و عدم رابطه میان آنها. مادر نه میتواند بماند، و نه میتواند برود. در میانهی کتاب او با خودکشی به این رابطه پایان میبخشد. اما دختر از طرف او و از طرف همهی زنانی که چنین زندگیای را تجربه میکنند تصمیم دیگری میگیرد.... آلبا دِ سِسپِدِس در 1911 در رم متولد شد و در سال 1997 در شهر پاریس درگذشت.
خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی
نام نویسنده: جولیان جینز
نام مترجم : خسرو پارسا و دیگران
گرچه مسئلهي آگاهي، پيدايش و كاركرد و ماهيت آن در انسان از زواياي بسيار متعدد علمي، فلسفي و اجتماعي... مورد بحث بوده است، با اين همه ميتوان گفت كه از نظر علمي ما هنوز در ابتداي راه هستيم: هيچ نظريهاي تاكنون سخن آخر را نگفته است و تا رسيدن به نظريهاي كه همهي جوانب اين پديدهي شگرف بشري ــ پديدهاي كه جوهرِ انسان شدنِ بشر را توضيح ميدهد ــ راهي طولاني در پيش داريم. همچنين ما بايد دريابيم كه هوموساپيينس چگونه به آگاهي دست يافت و علم و هنر و اخلاق را آفريد. و اين تحولِ عظيم، اين دستاوردِ شگفتانگيز، بدون نياز به يك جهش جديد پديد آمد. كشفِ مكانيسمِ موجِد اين تحول بزرگترين دستاورد بشري خواهد بود: كشف چگونگي تحولِ آن موجودِ وحشيِ جنگلي به انسان امروزي. سي سال كار مداوم جوليان جينز در اين زمينه، كوششهاي او در تبيين پارهاي از مسائل روانشناختي انسانِ امروزي و توضيح بسياري از رفتارهاي انسان كهن از خلال ادبيات باستاني، چنان شگفتانگيز و گاه تكاندهنده است كه بدون ترديد نميتوان از آنها به آساني گذشت. قرائتِ زبانيِ آگاهي، در كنار قرائت كاركردي و ابزاري آن، و قرائتهاي ديگر، طيف وسيعي در مقابل ما براي تعمق ميگشايند كه دانشجو و پژوهشگرِ آگاهي اگر هم براي مسائل مطروحه در آنها پاسخي نداشته باشد، لااقل بايد پرسشهاي مطرحشده را بداند. انسانها تقريبا از زمان پيدايش آگاهي به مسئلهي آگاهي وقوف داشتهاند. و هر عصري آگاهي را مطابق با مضامين و علايق خود توصيف كرده است. در عصر طلايي يونان، كه مردم آزادانه سير و سياحت ميكردند در حالي كه بردهها كار ميكردند، آگاهي هم به همان اندازه آزاد بود. هراكليت، به ويژه، آگاهي را فضايي عظيم ميدانست كه حتي با پيمودن همه راههايش نميتوان به مرزهاي آن دست يافت. هزار سال بعد آگوستين در ميان كوههاي پُر از غار كارتاژ از "كوهها و تپههاي تخيلات عاليهي من"، "دشتها و مُغارهاي حافظهي من" كه با مخفيگاههاي "تالارهاي متعدد و وسيع كه به نحو شگفتانگيزي با انبارهاي بيشمار مجهز شده است" حيرت زده شده بود. توجه كنيد كه چگونه استعارههاي ذهن دنيايي است كه ذهن دريافت ميكند. نيمه اول قرن نوزدهم عصر اكتشافات بزرگ زمينشناسي بود كه در آنها آثار گذشته در لايههاي پوستهي زمين نوشته شده بود. اين امر موجب مردمپسند شدن ايدهي آگاهي به صورت لايههايي شد كه گذشتهي فرد را ثبت ميكرد و اين لايهها عميق و عميقتر ميشد تا آنجايي كه نوشته ديگر قابل خواندن نبود. اين تاكيد بر ناخودآگاه تا سال 1875 رشد كرد. در اين سال بيشتر روانشناسان اظهار داشتند كه آگاهي تنها يك قسمت كوچك زندگي ذهني است و اين كه احساسات ناآگاه، ايدههاي ناآگاه و قضاوتهاي ناآگاه بخش اعظم روندهاي ذهني را تشكيل ميدهند. درميانهي قرن نوزدهم، شيمي بهعنوان علم مُد روز جايگزين زمينشناسي شد و آگاهي در نظر جيمز ميل و وونت و شاگردانش به صورت ساختار مركبي بود كه ميشد آن را در آزمايشگاه به عناصر دقيق حسها و احساسها تجزيه كرد. و همانگونه كه لوكوموتيوهاي بخار راه خود را در زندگي روزمره به طرف پايان قرن ميپيمودند، آنان نيز به همان صورت راه خود را به آگاهي از آگاهي پيمودند، نيمههوشيار تبديل به ديگ بخار انرژي فشاري شد كه مفرهايي آشكار ميطلبيد و هنگامي كه سركوب ميشد موجب رفتار رواننژندانه شده و از روياهاي ناسرانجام موفقيتهاي پنهاني ميساخت. ... (از مقدمهي كتاب)
دیدار به قیامت
نام نویسنده : پی یر لومتر
نام مترجم : مرتضی کلانتریان
«جنگ برای تجارت بسیار سودآور است،حتا پس از پایان آن»
«جنگ برای تجارت بسیار سودآور است. حتی پس از پایان آن»؛ با به پایان رسیدن بزرگترین كشتار قرن بیستم در جنگ جهانی اول در سالهای 1914 ـ 1918 و باقی ماندن ویرانههایی عظیم، دو نجات یافته این فاجعه، دو سرباز خط مقدم جبهه، كه چندان هم سلامت جسمی و روحی ندارند، وادار میشوند كلاهبرداری حیرتانگیز و ضد اجتماعی طرحریزی كنند كه آن را تا سرانجام پی میگیرند، گویا از میدان افتخارآمیز نبرد با دشمن، برای نجات میهن، تا صحنههای كسب سود راه درازی در پیش نیست .... .
دیدار به قیامت بنای عظیمی است برافراشته بر پایههای بیرحمیها و تقلبهای گوناگون، با ساختاری چنان درخشان و قدرت بیانی چنان پر صلابت كه به باور اهدا كنندگان جایزه ادبی گنكور به این كتاب، چنین رمان باشكوهی بعد از جنگهای 1914 ـ 1918 تاكنون خلق نشده است.
پییر لومتر نویسندهای فرانسوی است که رمان دیدار به قیامت او برندۀ جایزۀ ادبی گنکور (بزرگترین جایزۀ ادبی فرانسه) در سال 2013 شده است. او در پایان این کتاب به دو نکته اشاره میکند. او برای نوشتن کتاب دیدار به قیامت، اینجا و آنجا از آثار نویسندگان و هنرمندان زیادی الهام گرفته است: هومر، دولا روشفوکو، دیدرو، بالزاک، میشله، ویکتور هوگو، مارسل پروست، امیل آژار، لویی آراگون، استفان کرین، ژرال اُبر، ژرژ برنانوس، میشل اُدیار، ژرژ براسنس، ژان ـ لویی کورتیس، پاتریک رمبو، مونر مولینا، گارسیا مارکز و ... .
نویسنده عمیقترین احساساتش را به خاطرۀ ژان بلانشار تقدیم میکند که در 4 دسامبر 1914 به اتهام خیانت تیرباران میشود و در 29 ژانویه 1921 اعادۀ حیثیت میگردد که عنوان «دیدار به قیامت» را به او الهام کرده است.
برشی از کتاب: «زمین اطرافش همهجا میلرزد. خیلی دورتر، بالای سرش، جنگ ادامه دارد. خمپارهها همچنان زمین را میلرزانند و زیرورو میکنند. آلبر با ترس و شرم چشمانش را باز میکند. شب است، ولی تاریکی کامل نیست. اشعههای بسیار کوچکی از نور سفیدگون روز به زحمت رخنه میکند: نوری پریدهرنگ، با ورقۀ ناچیزی از زندگی.
آلبر بهناچار بریدهبریده نفس میکشد. آرنجها را چند سانتیمتر به دو طرف باز میکند، موفق میشود پاهایش را کمی دراز کند، خاک را به پایین پاها میراند. محتاطانه ضدترسی که بر وجودش چیره میشود، تلاش میکند. صورتش را بهآرامی آزاد میکند تا بتواند نفس بکشد. بلافاصله لایهای از خاک مثل تاولی میترکد و از صورتش جدا میشود. واکنشاش آنی است. همۀ عضلاتاش باز میشوند، ولی چیز دیگری اتفاق نمیافتد. چه مدت در این توازن ناپایدار که هوای نفس کشیدن کمکم کمیابتر میشود، باقی میماند که فکر مردن چطور رهایش نمیکند، چکار باید بکند اگر از اکسیژن محروم شود، با رگهایی که یکییکی میترکد و از هم میپاشد، با چشمانی که چون هوا برای دیدن ندارد از حدقه درآمده. سعی میکند تا جایی که میشود کمتر نفس بکشد، فکر نکند، خود را همانطوری که هست ببیند». (ص 25)
ذهن کامل نو
نويسنده: دانيل ه پينك
مترجم / مصحح: رضا امير رحيمي
اگر چه تحصیلات رسمی دنیل پینک در حوزهی حقوق است اما سال ۲۰۱۱ نشریه کسب و کار هاروارد، نام او را در فهرست پنجاه متفکر مدیریت جهان اعلام کرد.دنیل پینک سالهاست برای نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال مینویسد.
او زمانی برای الگور (معاون کلینتون) و سایر فعالان سیاسی متنهای سخنرانی مینوشت اما از سال ۱۹۹۸ عملاً زندگی را به نام خودش و برای خودش آغاز کرد. از او پنج کتاب منتشر شده که به ۳۴ زبان ترجمه شدهاند و مجموعاً دو میلیون نسخه فروش رفتهاند.
"نزديك به يك قرن، جامعهي غربي بهطور كلي، و جامعهي امريكا بهطور خاص، تحت تسلط شكلي از تفكر و رويكردي به زندگي بوده كه بهصورت كوتهفكرانهاي تقليلي و عميقاً تحليلي بوده است. زمانهي ما عصر 'كارگر دانش' بوده است؛ يعني فردي بسيار تحصيلكرده كه اطلاعات را دستكاري ميكند و تخصص خود را به كار ميگيرد. اما اين واقعيت دارد تغيير ميكند. بهلطف رشتهاي از نيروها ــفراوانيِ مادي كه دارد به تمايلات غيرمادي ما تعميق ميبخشد ]...[ ــ داريم وارد عصر تازهاي ميشويم. اين عصري است كه از شكل متفاوتي از تفكر، و رويكردي تازه به زندگي مايه ميگيرد.] ...[ در اين كتاب، در مورد شش استعداد ذاتي ــ كه آنها را 'حواس ششگانه' ميناميم ــ توضيح ميدهم، كه موفقيت حرفهاي و رضايت فردي بهصورت فزايندهاي وابسته به آنهاست. طراحي، داستان، همنوايي، همدلي، بازي و معنا تواناييهاي بنيادين انساني هستند كه همهكس ميتوانند بر آنها مسلط شوند و هدف من كمك به شماست تا بتوانيد اين كار را بكنيد." (از مقدمهي كتاب)
روشن تر از خاموشی (برگزیده شعر امروز ایران)
نام نویسنده : مرتضی کاخی
شعر فارسي پس از نيمايوشيج تحولي بزرگ به خود ديد، چشماندازي فراختر پيدا كرد و تجربهي شعريِ ايرانيان را دگرگون كرد. روشنتر از خاموشي روايتي است از اين تجربه و دنياي شعريِ تازه. مرتضي كاخي در اين كتاب كوشيده تا مهمترين شعرهايي را كه در اين دنياي شعريِ تازه آفريده شدند گرد آورد، دنيايي كه پس از جدايي از سنتِ شعر كلاسيك فارسي شكل گرفت و رفتهرفته خود به شاخهها و انواع گوناگوني تقسيم شد. در واقع، اين كتاب گزينهي اشعار نوپردازان از دوران به عرصه رسيدن نيما تا سقوط سلطنت را در بر ميگيرد. گردآورنده در ابتداي هر بخش كه به يك شاعر اختصاص يافته، منتخبي از سخنان و نظريات آنان را دربارهي شعر نقل كرده است. در آغاز كتاب نيز، در قالب مقدمهاي نسبتآ بلند، برداشتهاي خود را درباب شعر و شاعران امروز آورده است.
زندگی با پیکاسو
نام نویسنده : فرانسواز ژیلو
نام مترجم : لیلی گلستان
فرانسواز ژیلو (به فرانسوی: Françoise Gilot) نقاش و نویسنده فرانسوی است. وی ابتدا به عنوان دوستدختر و موضوع اثرهای هنریپابلو پیکاسو مشهور گشت. فرانسواز ژیلو بعدها به همسری جوناس سالک، پزشک آمریکایی و کاشف واکسن فلج اطفال درآمد.
"زندگی با پیکاسو" اینگونه آغاز می شود: "من پابلو پیکاسو را به هنگام اشغال فرانسه، در ماه مه 1943 ملاقات کردم. بیست و یک سال داشتم و حس می کردم نقاشی زندگی من خواهد بود." این شروع می تواند اطلاعات مفیدی که خواننده به آن نیاز دارد را در یک خط در اختیار او بگذارد. این که راوی زمانی که با پیکاسو ملاقات کرده چند ساله بوده است؛ این اتفاق در چه سالی بوده است و به چه واسطه این ملاقات صورت گرفته است. ارتباط فرانسواز ژیلو با پیکاسو، ارتباط عادی ای نیست. در آغاز این ارتباط خبری از "عشق" نیست اما این ارتباط در طول زمان تغییر چهره می دهد. "هیچ خواستی به جز با او بودن نداشتم و این شروع یک چیز فوق العاده بود. به من گفت مرا دوست دارد. به این زودی نمی شود به کسی بگویی که دوستش داری. او بعدها آن را به من گفت و ثابت هم کرد."
با اینکه در طول داستان پابلو پیکاسو به نوعی خواسته یا ناخواسته ژیلو را اذیت می کند اما این ارتباط به زعم راوی تاثیر عمیقی بر زندگی او می گذارد. ژیلو در پایان این کتاب می نویسد:"در طی آن بعد از ظهری که در فوریه 1944 با هم گذراندیم، پابلو به من گفت که دیدار ما، زندگی مان را روشن کرده است، رفتن من به نزد او پنجره ای بود که گشوده شد و باید گشوده بماند، من هم همین را می خواستم، اما تا وقتی که از ای نپنجره نور بتابد. و وقتی دیگر نوری نتابید بر خلاف میلم آن ر بستم. از آن لحظه به بعد، پابلو تمام پل هایی که مرا به گذشته و او متصل کرد سوزانید. اما همین کار باعث شد تا خودم را کشف کنم و زنده بمانم. هرگز حق شناسی نسبت به او را از دست نمی دهم."
سیمای زنی در میان جمع
نام نویسنده : هاینریش بل
نام مترجم : مرتضی کلانتریان
هاینریش بل(1985- 1917)، نویسنده آلمانی برنده نوبل ادبیات است.
آکادمی سوئد زمانی که در ۱۹۷۲ جایزه نوبل را به او تقدیم کرد، «سیمای زنی در میان جمع» را جامع آثار او معرفی کرد.
خود او نیز درباره این رمان گفته است: «میخواستم داستان زنی آلمانی را در اواخر چهل سالگی بازگویم که بارِ تاریخ را از ۱۹۲۲ تا ۱۹۷۰ به دوش دارد».
هاینریش بُل برای شرح زندگینامه لنی، که شخصیت اصلی داستان است، ابتدا از زمان حال و از ۴۸ سالگی لنی آغاز میکند و پس از شرح بسیاری از خصوصیات او در این سن به گذشته میرود و سیری بلند در گذشته و خاطرات دور زندگی او دارد.
و همانطور که در گذشته غوطهور شده، ناگهان لحن روایت عوض میشود و این بار با لحنی دیگر روال زندگی لنی را از گذشته به حال و سپس آینده به تصویر میکشد.
پیرامون لنی بیش از ۱۲۵ شخصیت خودنمایی میکنند که هر یک نماینده طیف گستردهای از جامعه آن زمان آلمان هستند. بُل در این اثر هم جامعه سرمایهداری و هم نظام کمونیستی را هدف پیکان تیز انتقاد خود قرار میدهد.
بُل در «سیمای زنی در میان جمع»، فساد اخلاقی و حرص به مالاندوزی را در همه شئون جامعه میبیند و با طنزی سراسر انسانی همه جوانب آن را میشکافد و نمایش میدهد و مقام و مرتبه اجتماعی، ثروت و جایگاه سیاسی، درجات علمی و دانشگاهی منهای انساندوستی را به باد تمسخر میگیرد و از ریاکاری و تظاهر به تقوا و پاکدامنی در عین تردامنی پرده برمیدارد.
بُل عاشق مردمان ساده و بیغل و غش است و در میان آنها احساس راحتی میکند. زنان مخلوق او به جای لذتجویی و شهوتپرستی ترحم و همدردی را در خواننده برمیانگیزند و به خواننده حتی فرصت نمیدهد جز این بیندیشد.
در سراسر «سیمای زنی در میان جمع» صفحهای نیست که در آن بُل طنز و همدردی با انسانها را از یاد ببرد.
ظرافت جوجه تیغی
موريل باربری
مترجم : مرتضی كلانتريان
«خانم ميشل ظرافت جوجهتيغي را دارد: از بيرون پوشيده از خار، يك قلعهي واقعي نفوذناپذير، ولي احساسم به من ميگويد كه از درون او به همان اندازهي جوجهتيغي ظريف است، حيوان كوچك بيحال، بهشدت گوشهگير و بياندازه ظريف.» (از متن كتاب)
ظرافت جوجهتيغي دومين رمان موريل باربري، نويسندهي چهلسالهي فرانسوي، است كه جايزهي برتر سال 2007 اتحاديهي ناشران فرانسه به آن تعلق گرفته است. رمان نخست اين نويسنده به نام شكمبارگي به چندين زبان ترجمه شده است.
فرصتی برای زندگی
نويسنده: سسيليا آهرن مترجم / مصحح: شهناز رافعي
سیسیلیا اهرن (به انگلیسی: Cecelia Ahern) (۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰ در دوبلین) رماننویس اهلجمهوری ایرلند است.
او فرزند برتی اهرن، سیاستمدار سرشناس ایرلندی است.
او نویسندگی را از سال ۲۰۰۱ و در ۲۱ سالگی با نوشتن رمان به راستی دوستت دارم آغاز کرد. این کتاب در سال ۲۰۰۴ چاپ شد، به موفقیت تجاری خوبی دست یافت و در ایرلند، بریتانیا وآمریکا پرفروش شد.
در سال ۲۰۰۷ نیز فیلم «پینوشت: دوستت دارم» با بازی هیلاری سوانک و جرارد باتلر از روی این کتاب ساخته شد. کتاب دوم او نیز با عنوان جایی که رنگینکمان به پایان میرسد در سال ۲۰۰۵ جایزهی کورین را در آلمان از آن خود کرد و در سال ۲۰۱۴ فیلمی با اقتباس از این داستان نیز ساخته شد.
زندگيام به من نياز داشت. زندگي بهسختي ميگذشت و من به آن توجه لازم را نداشتم. چشم از هدف برداشته بودم و خودم را به امور ديگري مشغول کرده بودم، چيزهايي مثل: زندگيِ دوستانام، کارم، اتومبيل قراضهام که هميشه به تعمير نياز داشت و چيزهاي ديگر. من زندگيام را کاملاً فراموش کرده بودم و اکنون زندگي براي من نامه نوشته بود، مرا احضار کرده بود و فقط ميشد يک کار انجام داد. بايد ميرفتم و با آن روبه رو ميشدم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.