- شما نمی توانید "سايه های صحرا (ايران باستان در جنگ)" را به سبد خرید خود اضافه کنید، این محصول در انبار موجود نیست.
صبحانه قهرمانان
14,000 تومان
کورت ونه گات
راضیه رحمانی
نام داستان تراوت كه در مجله بند جوراب سياه چاپ شده بود (لوده رقاص) بود و مثل خيلي از داستانهاي ديگرش درباره شكستي حزن انگيز در برقراري ارتباط بود.توالي رويدادهاي داستان اينگونه بود، موجودي فضايي به نام زاگ سوار بر بشقاب پرنده به زمين آمد تا راز درمان سرطان و چگونگي پرهيز از جنگ را براي انسان فاش كند. زاگ اين اطلاعات را از سيارهاي به نام مارگو آورد كه ساكنانش از نوعي پايكوبي و باد معده باهم ارتباط برقرار ميكنند. زاگ شباهنگام در كانتيكات فرود آمد. اما همين كه پايش را به زمين گذاشت، خانهاي را در حال سوختن ديد.به سرعت به سمت خانه رفت و براي اخطار به ساكنانش و آگاه كردنشان از خطري كه تهديدشان ميكرد شروع كرد به پايكوبي و استفاده از باد معداش. بزرگ خانواده با يك ضربه چوب گلف مغز زاگ را ريخت توي دهنش.
وزن |
350 گرم |
---|
محصولات مرتبط
ایران باستان
نام نویسنده : یوزف ویسهوفر
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
چکیده کمترین صفت برجستهای که میتوان برای این کتاب بر شمرد، تازه بودن آن است. اما صفات برجسته و ممتاز واقعی کتاب در روشدار و تحلیلی بودن، فشرده بودن، مستند بودن و منصف بودن آن است. خواست نویسنده آن بوده که نظری کلی و فشرده و موثق از تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خودِ ایران و از طریق اسناد و مدارک ارائه دهد، و در این کار نیز موفق بوده است. مولف علاوه بر سود جستن از آثار مورخان معروفی چون هرودوت، گزنفون، پلوتارک، استرابو، طبری و ... از سنگنبشته و لوحهها و اسناد باستانی دیگر نیز بهره برده است.
بهای سنگین مادی گرایی
بیست و پنج قرن پیش، فیلسوف چینی «لائوتسه» این جملات حکیمانه را نوشت: «اگر به دنبال پول و امنیت باشی قلبت هرگز نرم نخواهد شد. نگران تأیید مردم مباش وگرنه زندانیشان خواهی شد. کار خودت را انجام بده و سپس بازگرد. این است تنها مسیر به سوی آرامش.» این گفتهها در واقع خطر ارزشهای مادی را به مردم هشدار میداد. حکیمان تقریباً از هر دین و مکتب فلسفی، به طور مشابهی تأکید کردهاند که تمرکز بر کسب داراییهای مادی و شهرت اجتماعی به کاهش اهمیت آنچه برای زندگی مهم است میانجامد. اگرچه ممکن است در تصدیق این حکمت باستانی سر تکان دهیم. چنین نصایحی غالباً در هیاهوی پیامهای مصرفگرایی امروزی گم میشوند. پیامهایی مبنی بر اینکه پیگیریهای مادی، انباشت کالاها و ارائه تصویر «مناسب» موجب فراهم شدن ارزشی واقعی، رضایتی عمیق و زندگیای حقیقتاً پر معنا میشوند. کتاب حاضر بهای سنگینی را که بشریت در قبال تغذیه، پوشاک، سرپناه و آموزش هر فرد زنده بر روی کره زمین میپردازد و این که برای افزایش مراقبتهای بهداشتی، مبارزه با بیماریهای مهم و پاکسازی نسبتاً زیاد محیط زیست چه میزان ظرفیت داریم بررسی و ارزیابی نموده است.
تاریخ فلسفه غرب
نام نویسنده : ر.ج.هالینگ دیل
نام مترجم : عبد الحسین آذرنگ
چکیده «تاریخ فلسفة غرب» کتابی است موجز و مختصر که برای شناسانیدن فلسفة غرب به نوآموزان فلسفه نوشته شده و نیز به عنوان متن درسی و کمک درسی دانشگاهی، شماری از دانشجویان را، از رشتههای مختلف، با اصول و سیر اجمالی فلسفة غرب آشنا ساخته است. هالینگدیل، نویسنده، روزنامهنگار، منتقدادبی، زندگینامهنویس و مترجم شماری از آثار فلسفی از جمله برخی از آثار فریدریش نیچه از آلمانی به انگلیسی است. تجربة متمادی این نویسندة چیرهدست انگلیسی در نگارش مقالههای پرخواننده و جذّاب، در این کتاب در خدمت آسانفهم کردن بسیاری از مفاهیم فلسفة غرب قرار گرفته است. عبدالحسین آذرنگ، نویسنده و پژوهشگر مسائل کتاب و نشر، و مترجم این کتاب، از دوستداران مباحث فلسفی است و تاکنون چند کتاب فلسفی به فارسی ترجمه کرده است.
تسلی ناپذیر
نام نویسنده : کازوئو ایشی گورو
نام مترجم : سهیل سمی
کازو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کرده است.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار داده است.
رمانهای بازمانده روز و هرگز رهایم مکن او به صورت فیلم سینمایی درآمدهاند.
تسلیناپذیر رمان عدم قطعیت است، آغازی ناگهانی، پایانی ناگهانیتر، شخصیتهای این رمان و اتفاقات آن هر یک به جای روشنتر کردن ماجرا، بر پیچ و خم این "لابیرنت" هزار تو میافزایند. در این رمان داستانی تعریف نمیشود، بلکه انگار راوی کابوسی را تعریف میکند که شاید به داستانی دیگر مربوط بوده. "تسلیناپذیر" گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشنتر کردن رازی که به نظر دهشتناک میآید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.
دو خطا در عنوان این کتاب وجود دارد
نام نویسنده : رابرت ام.مارتین
نام مترجم : راضیه سلیم زاده
دیدگاه مرسوم درباره محصول فلسفی این است که چیزی خشک و بی روح،قلنبه سلنبه،کسل کننده،تخصصی،و به شدت جدی و بیشتر از همه فهم ناپذیر است.یک نوع فلسفه این طوری است.
اما در واقع میتوانیم با فلسفه خوش بگذرانیم،اگر بهترین حالت را در نظر بگیریم،جواب دادن به سوال هایی که همیشه شما را به فکر فرو برده اند و طرح سوال هایی که هرگز به آن ها فکر نکرده اید جذاب است،میتواند قوه تخیل و شوخ طبعی تان را قلقلک بدهد و ذهنتان را باز کند.همچنین میتواند خودمانی و مفرح باشد.
هرف کتاب حاضر این است که همه این ها را به شما ثابت کند.
دیوانه ای بالای بام
- نویسنده : عزیز نسین
- مترجم : ارسلان فصیحی
همه اهل محل خبردار شده بودند: «يه ديوونه رفته روي هرة پشتبوم وايستاده!» كوچه پر از آدمهايي شده بود كه براي تماشاي ديوانه آمده بودند. پليسها اول از كلانتري، بعد هم از مركز سر رسيدند. پشت سرشان مأمورهاي آتشنشاني آمدند. مادرِ ديوانهاي كه رفته بود بالاي پشتبام التماس كنان ميگفت: «پسرم، عزيزم، بيا پايين... قربونت برم... يالله قند و عسلم، بيا پايين!» ديوانه ميگفت: «منو كدخدا كنين تا بيام پايين، اگه كدخدا نكنين خودمو از اين بالا پرت ميكنم پايين!» مأمورهاي آتشنشاني زود برزنت نجات را باز كردند تا اگر ديوانه خودش را پايين انداخت، بتوانند بگيرندش. نُه مأمور آتشنشاني از بس با برزنت نجات دور آپارتمان گشته بودند، خيس عرق شده بودند.» عزيز نسين (1915-1995) نويسندگي را از سال 1945 با مقاله نويسي در مجلات شروع كرد و نوشتن را تا پايان عمر ادامه داد. حاصل اين سالها دهها عنوان كتاب در زمينههاي داستان و رمان و نمايشنامه و شعر و داستان كودك و خاطرات است. او 23 جايزه معتبر ملي و بينالمللي (اكثراً در زمينه طنز) برده و آثارش به بيشتر زبانها ترجمه شده است. مجموعه حاضر گزيدهاي است از بهترين داستانهاي طنز عزيز نسين كه مترجم آنها را از كل آثارش انتخاب و ترجمه كرده است.
سال بلوا
عباس معروفی
« گفتم آب و ساعت لنگریمان گفت :دنگ دنگ دنگ .»
فاصله ها از میان برداشته شده اند و حال و گذشته در هم آمیخته اند : حسینای مسحور شده با زلفی آشفته ایستاده است ، اما نه بر پله های شهرداری که در ذهن نوشافرین می کوبد؛ سرهنگ در پی پیمودن پله های ترقی از شیراز به سنگسر می افتد ؛ ملکوم آلمانی در کار ساختن یک پل بزرگ از کوه پیغمبران به کافر قلعه است؛ و سروان خسروی در پی آن است که همه ی کوچه های شهر به خیابان خسروی ختم شوند. اما همه یک داغ به پیشانی دارند؛ همان که سال بلوا را آغاز می کند . همان که همه ناچار به انتخابش بوده اند و مقصر کیست وقتی بازی و بازیگر یگانه نیست ؟
ستیز و سازش
نام نویسنده : جمشید کرشاسپ چوکسی
نام مترجم : نادر میر سعیدی
کتاب ستیز و سازش اثر جمشید ک. چوکسی، به بازسازی رخدادهای چهار سده (از سدة هفتم تا یازدهم میلادی) و تحلیل آنها میپردازد و میکوشد نیروهای محرکة تغییرات سیاسی ـ مذهبی این دوره از تاریخ ایران را بشکافد. شکست شاهنشاهی ساسانی، ظاهراً به خاطر محاسبات غلط نظامی و نیز نزاعهای دستهها در دورن دربار سلطنتی ایران بوده است. مولف با رویکردی برخوردار از تصور قوی و نیز تحلیلهای صریح و بیپرده، شرح میدهد که چگونه بزرگان نوظهور و طبقات زیردست تازه، این تغییرات را دامن زدند و چگونه «ستیز و سازش، ساز و کارهایی شدند که پیدایی تشکیلات تازه از بحران اجتماعی را سهولت بخشید.»
شاهنشاهی اشکانی
نام نویسنده : یوزف ولسکی
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
یوزف ولسکی لهستانی اکنون دهه نهم عمر پربار خود را میگذراند. وی قدیمیترین و بیگزاف بزرگترین کارشناس تاریخ اشکانی در جهان است. او از دهه 1930 تاکنون بیش از پنجاه کتاب و مقاله در باره اشکانیان منتشر کرده است و بسیاری از نظریههای آغازین او درباره اشکانیان با کشفیات بعدی باستانشناختی تأیید شده است. تاکنون از این اشکانیشناس بزرگ اثری به زبان فارسی ترجمه نشده است.
غول مدفون
نام نویسنده : کازوئو ایشی گورو
نام مترجم : سهیل سمی
قهرمانهای داستان کتاب غول مدفون «اکسل» و «بیئتریس»، زوج کهنسالی هستند که برای پیدا کردن پسر گمشدهشان راهی سفر میشوند. این سفر در بریتانیای قدیم رخ میدهد. زمانی که ساکسونها و برایتونها پس از جنگی خانمانسوز در صلحی شکننده زندگی میکنند. صلحی که حاصل توافق یک فراموشی است. یک فراموشی همهگیر که به شکل مه در کل سرزمین پخش شده است. این مه به خاطر نفس یک اژدهاست و خاطره جنگ، عشق و نفرت و خونخواهی را از یاد مردم برده. «اکسل» و «بیئتریس» در طول سفرشان با آدمهای جدیدی روبرو میشوند. یک جنگجوی جوان ساکسون را میبینند که دنبال مادرش میگردد و نیز افراد دیگر که در داستان به تفصیل آمده. غول مدفون همان رازی است که آرام آرام گشوده و به نتیجه نامنتظرهای ختم میشود. در آخر، هیبت غول به کل جلوی چشمان خواننده قرار میگیرد و اینجاست که مخاطب عظمت آن را درک میکند و میفهمد اصلاً و برای چه این غول در ابتدای داستان دفن شده است. شیوه بازگویی این راز، اوج هنر نویسنده در خلق جهانی شناور است و در نهایت خواننده با پرسش اصلی روبرو میشود: آیا باید گذشته را فراموش کرد تا به آرامش رسید؟ در رمان «ایشی گورو» عشق بر همه چیز چیره میشود الا مرگ. روزنامه «گاردین» این رمان را به عنوان مهمترین رمان سال ٢٠١٥ انتخاب کرده است. «موراکامی» نویسنده و منتقد معروف ژاپنی درباره «ایشیگورو» میگوید: «هر یک از کارهای این نویسنده جدید است و هر بار که کتابی تازه از او به چاپ میرسد با عجله خودم را به کتابفروشی میرسانم.»
در داخل حفره موقعیت و حالت پیکر و اژدها هیچ تغییری نکرده بود اگر هم حواس حیوان با نزدیک شدن بیگانه ها به او هشدار داده بوذ و به خصوص غریبه ای که به داخل حفره می رفت هیچ واکنشی که گویای هوشیاری کوئریسگ باشد دیده نمیشد آیا حال مهره های پشت حیوان بود که شدید تر از قبل بالا و پایین می رفت؟آیا در باز و بسته شدن آن چشم با روکش عجیبش هوشیاری جدیدی محسوس بود؟اکسل مطمئن نبود اما همانطور که به آن موجود خیره شده بود به فکرش رسید که آن بوته ولیک تنها موجود زنده دیگر در حفره برای آن موجود منشا آرامش بسیار شده بود و حتی حال در ذهنش به سمت آن بوته دست دراز میکرد اکسل متوجه شد که این تصور خیالی بیش نیست اما هرچه بیشتر نگاه میکرد آن تصور به نظرش واقعی تر می آمد چطور آن بوته تک آنجا روییده بود؟آیا کار خود مرلین نبود تا آن موجود همراهی داشته باشد؟
کوروش بزرگ
ژرار ايسرائل
ترجمه: مرتضی ثاقب فر
کوروش، فقط تنها فاتح و مدیر بزرگ نبود؛ بلکه در ذهن مردم پارسی، او همان جایگاهی داشت کهرمولوس و رموس برای رومیها و موسی برای بنی اسرائیل داشت. چگونگی تحویل کوروش نوزاد به چوپان و پرورش او، یادآور رها کردن موسی در نیزار در مصر و به زیر کشیدن پدربزرگ دیکتاتورش، توسط او (موسی) است که در متون افسانهای و اساطیری دیگر هم بازتاب یافته است.
هیچ شکی نیست که حماسه کوروش ابتدا در میان پارسیها رشد برخاست و اکنون در میان یونانی درک شده است. احساسات احترام یا ابهت کوروش در بین پارسی وجود داشت، به یونانیها منتقل گشت و این اتفاقی نیست که گزنفون، کوروش را به عنوان فرمانروای آرمانی برگزید. او میخواست، برای تدریس پندهای آرمانی خویش، به شنوندگان یونانیاش به کوروش متوسل گردد. به طور خلاصه، نقش کوروش در طول تاریخ به عنوان مرد بزرگی که بنیانگذار امپراتوری بود، باقی ماند.
کوروش بدون شک، نه تنها نابغه هدایتگری بود که امپراتور بزرگ را بنیان گذاشت، بلکه بنیانگذار فرهنگ و تمدن شهری هخامنشی نیز بود. از آنجا که پارسیها شوونیست (متعصب میهنپرست) نبودند، کوروش به سرعت فراگیری از ملتهای مغلوب را آموخت. او نه تنها مادها را آرام کرد، بلکه آنها را با پارسیها متحد کرد و یک نوع پادشاهی دوجنبهای از مادها و پارسها به وجود آورد. کوروش سنتهای پادشاهی را از مادیها وام گرفت. آنها کسانی بودند که بر یک امپراتوری حکمرانی میکردند، در حالی که پارسیها، فقط متحدشان بودند. یک مادی، احتمالاً به عنوان یک مشاور شاه هخامنشی، به عنوان نوعی رئیس وزیران عمل میکرد. بنا بر نقش برجسته متاخرتر در پرسپولیس، پایتخت شاهان هخامنشی از زمان داریوش، یک مادی، مکرراً با پادشاه بزرگ، دیده میشود. ایلامی، ساکنان بومی پارس، همان گونه که میتوان در این نقش برجسته دید، آموزگاران پارسیها در زمینههای بسیاری بودند، برای مثال، لباس ایلامیها بر تن پارسیها و خراجگذاران ایلامی دیده میشود که نقشبرجسته سنگی پرسپولیس دیده میشود.
کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسحشدهٔ خداوند بود و بهنظر نمیرسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کردهباشند. هرودوت میگوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن میگفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمیکرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زود خشم میداند.داندامایف میگوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».«به نظر میرسد کوروش به سنت و ادیان سرزمینهای فتح شده احترام میگذاشت. پارسیها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودیها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند. گزنفون در کورشنامه او را حکمرانی آرمانی و ایدهآل توصیف میکند».
والتر هینتس، میگوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچکدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آنها بسنده کرد و حتی برای آنها زندگی شاهانهای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بیسابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».
این کتاب به زندگی و نقش تاریخی جذابترین قهرمان دوران باستان یعنی کوروش، رهاییبخش ملتها، میپردازد و در این میان علاوه بر تاریخ پارس به تاریخ امپراتوری آشور، مصر فراعنه، پادشاهی بابل و امپراتوری لیدی نیز به مثابه همسایههای پارس و کشورهایی که بعداً در قلمرو شاهنشاهی هخامنشی قرار گرفتند، نقشی ویژه میبخشد. فصلهای کتاب عبارتند از: 1. شاهان نینوا، شاهان بابل؛ 2. «قاطر پارسی»؛ 3. در برابر سوداگر خدایان؛ 4. و بابل درهای خود را به روی او گشود؛ 5. کسی که تختش بر آسمان است؛ 6. شاه، آیینة خداوند؛ پسگفتار: تخطی ناممکن؛ گاهشماری تاریخهای مهم؛ سلسلهها؛ خدایان اصلی خاور نزدیک؛ یادداشتها؛ منابع و نمایه.
هنر همیشه بر حق بودن
نام نویسنده : آرتور شوپنهاور
نام مترجم : عرفان ثابتی
سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیههای عملی نیشداری دربارة چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.