





فلاسفه بزرگ آشنایی با فلاسفه غرب
0 تومان
نام نویسنده : براین مگی
نام مترجم : عزت الله فولادوند
در این کتاب، برایان مگی درباره هر فیلسوف با یکی از فیلسوفان معاصر صحبت می کند که متخصص موضوع بحث است. لذا نه تنها در این کتاب با اندیشه های فیلسوفان گذشته با کیفیت مناسب آشنا می شویم، با نظریات فیلسوفان معاصری چون برنارد ویلیامز، جان پاسمور، وارناک، کاپلستن و ایر و سرل نیز در ارتباط با پیشیان آشنا می شویم. وجه دیگر امتیاز کتاب، آشنا شدن خواننده با آخرین تحولات در برداشتهای فلسفی معاصر است. از دیگر امتیازات کتاب، قالب گفتگویی آن است که آنرا بالطبع ساده تر و قابل فهم تر، و جزئیات مسائل را آشکارتر می سازد.
عزتالله فولادوند در سال ۱۳۱۴ در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش قاضی دادگستری بود. او پس از گذراندن تحصیلات پایه در تهران، ابتدا جهت ادامهٔ تحصیل به انگلستان رفت و به علت برخی مشکلات دوباره به ایران بازگشت و دوره دبیرستان را به پایان رسانید. سپس به پاریس رفت و در آنجا به مدت دو سال مشغولِ تحصیل در رشتهٔ پزشکی شد. پس از مطالعهٔ کتابِ مسائل فلسفه اثر برتراند راسل پزشکی را رها کرد و برای تحصیلِ دانشِ فلسفه عازمِ آمریکا شد و دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترای فلسفه را در دانشگاه کلمبیاگذراند. از اساتید او میتوان به آرتور دانتو، رابرت کامینگ و سیدنی مورگن بسر اشاره کرد.
عزتالله فولادوند از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۹ در سمتهای مختلف در شرکت ملی نفت ایران و وزارت امور اقتصادی و دارایی مشغول به کار بودهاست. در کنار فعالیتهای شغلی، به فعالیتهای فرهنگی نیز پرداخت و چندین ترجمه از او در همان سالها منتشر شد. ترجمه کتابهای «فلسفه کانت» و «آگاهی و جامعه»، به ترتیب در دورههای هشتم و نهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شدهاند.
ناموجود
نام انتشارات : خوارزمی
وزن | 775 گرم |
---|
محصولات مرتبط
پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است
نام نویسنده : دنیل کلاک و ریموند مارتین
نام مترجم : حمیده بحرینی
نویسندگان این کتاب در زمانهای که بشر بسیار قدرتمندتر و ذهنش بسیار انباشتهتر از دوران سقراط است ما را به شیوه سقراطی به عرصه داشتهها و دانشهایمان میبرند تا در پایان راه، «نمیدانم» سقراط را بر زبانمان جاری سازند. «نمیدانم» که بیان آنان اصل حکمت است. آنان از ما درباره چیزهایی میپرسند که بدیهی و روشن میپنداریم و هر سوالی را درباره آنها احمقانه و دور از خرد. آنان از مکان میپرسند و از جایی که ایستادهایم و از زمان و «آن»ی که بسرمیبریم و اینکه کیستیم، و وقتی از «من»، «مکان من»، «زمان من» و ...سخن میگوییم در واقع از چه سخن میگوییم؟ آیا واقعا مختاریم؟ اگر آری چقدر و تا کجا؟ و اصلا کدام کار ما مختارانه است؟ آیا دانش ما معتبر است و به حقیقت راه میبرد؟
جامعه باز و دشمنان آن
یکی از مهم ترین کتاب های قرن بیستم، جامعه باز و دشمنان آن، دفاع سازش ناپذیری از لیبرال دموکراسی و حمله ای قدرتمند به خاستگاه های فکری توتالیتاریسم است. دستاورد بزرگ کارل پوپر در زمان انتشار برای اولین بار به موقعیتی افسانه ای دست یافته است. پوپر با ردیابی ریشه های یک سنت استبدادی که توسط افلاطون، مارکس و هگل نمایندگی می شود، استدلال می کند که روح تحقیق آزاد و انتقادی که بر تحقیقات علمی حاکم است باید در مورد سیاست نیز صدق کند. جورج سوروس، که شاگرد پوپر بود، در مقدمهای جدید، «مکاشفه» اولین خواندن کتاب و چگونگی کمک به الهام بخشیدن به بنیادهای بشردوستانه جامعه باز را توصیف میکند.
«جامعه باز و دشمنان آن» که در تبعید سیاسی در نیوزیلند در طول جنگ جهانی دوم در دو جلد در سال 1945 منتشر شد، توسط برتراند راسل به عنوان «دفاع قوی و عمیق از دموکراسی» مورد استقبال قرار گرفت. این حمله افسانهای به فلسفههای افلاطون، هگل و مارکس، فروپاشی کمونیسم در اروپای شرقی را پیشگویی کرد و نقصهای مهلک نظامهای سیاسی مهندسی شده اجتماعی را آشکار کرد. این کتاب امروز هم بسیار خوانا، عالمانه و شفاف است و به همان اندازه که در سال 1945 منتشر شد، خواندنی است.
"چه کسی باید حکومت کند؟" هرگز واقعاً حل نشده است. افلاطون فکر می کرد که باید شاهان فیلسوف باشند. حاکمان قرون وسطی کسانی را که توسط خدا مسح شده بودند ترجیح می دادند. هگل: روح ملتی که در حاکم خیرخواه آن تجسم یافته است. برای مارکس، کل پرولتاریا بود. حق با کیست؟
تعریف پوپر از دموکراسی ما را قادر می سازد تا از این پرسش که «چه کسی باید حکومت کند؟» به "دولت چگونه باید تشکیل شود تا بتوانیم از شر حاکمان بد بدون خونریزی و بدون خشونت خلاص شویم؟" برسیم.
پوپر: همه مطمئنیم که هر کسی در جامعه زیبا و کامل رویایی مان خوشحال خواهند شد. و بدون شک، اگر همه ما بتوانیم یکدیگر را دوست داشته باشیم، بهشت روی زمین وجود خواهد داشت. اما، همانطور که قبلاً (در فصل 9) گفتم، تلاش برای ساختن بهشت روی زمین همواره جهنم را تولید می کند. منجر به تعصب، جنگ های مذهبی و گرفتن جان ها از طریق تفتیش عقاید می شود.
پوپر: شما می توانید هر نامی را که دوست دارید برای دو نوع حکومت انتخاب کنید. من شخصاً به نوع حکومتی که بدون خشونت قابل حذف است، «دموکراسی» و دیگری را «استبداد» مینامم.
پوپر: ادعای کذایی پارادوکس آزادی این استدلال است که آزادی به معنای فقدان هرگونه کنترل محدودکننده به ناهنجاری بسیار بزرگی منجر می شود، زیرا قلدر را آزاد می کند تا فروتنان را به بردگی بکشد. این ایده، به شکل اندکی متفاوت و با گرایش بسیار متفاوت، به وضوح در افلاطون بیان شده است. پارادوکس مدارا کمتر شناخته شده است: تساهل نامحدود به از بین رفتن تساهل منجر می شود. اگر تساهل نامحدود را حتی نسبت به کسانی که تحمل نمیکنند نیز بسط دهیم، اگر آمادگی دفاع از جامعهی بردبار را در برابر هجوم نابردباران نداشته باشیم، آنگاه افراد بردبار و مدارا با آنها نابود میشوند . - در این صورتبندی، برای مثال، منظورم این نیست که ما همیشه باید بیان فلسفههای نابردبار را سرکوب کنیم. تا زمانی که بتوانیم با استدلال منطقی با آنها مقابله کنیم و افکار عمومی را تحت کنترل خود درآوریم، سرکوب قطعاً عاقلانه نخواهد بود. اما ما باید این حق را داشته باشیم که در صورت لزوم حتی با زور آنها را سرکوب کنیم. زیرا ممکن است به راحتی معلوم شود که آنها آمادگی ملاقات با ما را در سطح استدلال عقلی ندارند، بلکه با نکوهش همه استدلال ها شروع می کنند. ممکن است پیروان خود را از گوش دادن به استدلال عقلی منع کنند، زیرا این استدلال فریبنده است و به آنها یاد می دهند که با مشت یا تپانچه به استدلال پاسخ دهند. بنابراین ما باید به نام تساهل، حق عدم مدارا با افراد ناشکیب را ادعا کنیم. ما باید ادعا کنیم که هر جنبشی که تبلیغ نابردباری می کند خود را خارج از قانون قرار می دهد و تحریک به نابردباری و آزار و اذیت را باید جنایتکار بدانیم، همانطور که تحریک به قتل یا آدم ربایی یا احیای تجارت برده را باید به عنوان جنایتکار در نظر بگیریم.
جامعه باز و دشمنان آن (۴جلدی)
یکی از مهم ترین کتاب های قرن بیستم، جامعه باز و دشمنان آن، دفاع سازش ناپذیری از لیبرال دموکراسی و حمله ای قدرتمند به خاستگاه های فکری توتالیتاریسم است. دستاورد بزرگ کارل پوپر در زمان انتشار برای اولین بار به موقعیتی افسانه ای دست یافته است. پوپر با ردیابی ریشه های یک سنت استبدادی که توسط افلاطون، مارکس و هگل نمایندگی می شود، استدلال می کند که روح تحقیق آزاد و انتقادی که بر تحقیقات علمی حاکم است باید در مورد سیاست نیز صدق کند. جورج سوروس، که شاگرد پوپر بود، در مقدمهای جدید، «مکاشفه» اولین خواندن کتاب و چگونگی کمک به الهام بخشیدن به بنیادهای بشردوستانه جامعه باز را توصیف میکند.
«جامعه باز و دشمنان آن» که در تبعید سیاسی در نیوزیلند در طول جنگ جهانی دوم در دو جلد در سال 1945 منتشر شد، توسط برتراند راسل به عنوان «دفاع قوی و عمیق از دموکراسی» مورد استقبال قرار گرفت. این حمله افسانهای به فلسفههای افلاطون، هگل و مارکس، فروپاشی کمونیسم در اروپای شرقی را پیشگویی کرد و نقصهای مهلک نظامهای سیاسی مهندسی شده اجتماعی را آشکار کرد. این کتاب امروز هم بسیار خوانا، عالمانه و شفاف است و به همان اندازه که در سال 1945 منتشر شد، خواندنی است.
"چه کسی باید حکومت کند؟" هرگز واقعاً حل نشده است. افلاطون فکر می کرد که باید شاهان فیلسوف باشند. حاکمان قرون وسطی کسانی را که توسط خدا مسح شده بودند ترجیح می دادند. هگل: روح ملتی که در حاکم خیرخواه آن تجسم یافته است. برای مارکس، کل پرولتاریا بود. حق با کیست؟
تعریف پوپر از دموکراسی ما را قادر می سازد تا از این پرسش که «چه کسی باید حکومت کند؟» به "دولت چگونه باید تشکیل شود تا بتوانیم از شر حاکمان بد بدون خونریزی و بدون خشونت خلاص شویم؟" برسیم.
پوپر: همه مطمئنیم که هر کسی در جامعه زیبا و کامل رویایی مان خوشحال خواهند شد. و بدون شک، اگر همه ما بتوانیم یکدیگر را دوست داشته باشیم، بهشت روی زمین وجود خواهد داشت. اما، همانطور که قبلاً (در فصل 9) گفتم، تلاش برای ساختن بهشت روی زمین همواره جهنم را تولید می کند. منجر به تعصب، جنگ های مذهبی و گرفتن جان ها از طریق تفتیش عقاید می شود.
پوپر: شما می توانید هر نامی را که دوست دارید برای دو نوع حکومت انتخاب کنید. من شخصاً به نوع حکومتی که بدون خشونت قابل حذف است، «دموکراسی» و دیگری را «استبداد» مینامم.
پوپر: ادعای کذایی پارادوکس آزادی این استدلال است که آزادی به معنای فقدان هرگونه کنترل محدودکننده به ناهنجاری بسیار بزرگی منجر می شود، زیرا قلدر را آزاد می کند تا فروتنان را به بردگی بکشد. این ایده، به شکل اندکی متفاوت و با گرایش بسیار متفاوت، به وضوح در افلاطون بیان شده است. پارادوکس مدارا کمتر شناخته شده است: تساهل نامحدود به از بین رفتن تساهل منجر می شود. اگر تساهل نامحدود را حتی نسبت به کسانی که تحمل نمیکنند نیز بسط دهیم، اگر آمادگی دفاع از جامعهی بردبار را در برابر هجوم نابردباران نداشته باشیم، آنگاه افراد بردبار و مدارا با آنها نابود میشوند . - در این صورتبندی، برای مثال، منظورم این نیست که ما همیشه باید بیان فلسفههای نابردبار را سرکوب کنیم. تا زمانی که بتوانیم با استدلال منطقی با آنها مقابله کنیم و افکار عمومی را تحت کنترل خود درآوریم، سرکوب قطعاً عاقلانه نخواهد بود. اما ما باید این حق را داشته باشیم که در صورت لزوم حتی با زور آنها را سرکوب کنیم. زیرا ممکن است به راحتی معلوم شود که آنها آمادگی ملاقات با ما را در سطح استدلال عقلی ندارند، بلکه با نکوهش همه استدلال ها شروع می کنند. ممکن است پیروان خود را از گوش دادن به استدلال عقلی منع کنند، زیرا این استدلال فریبنده است و به آنها یاد می دهند که با مشت یا تپانچه به استدلال پاسخ دهند. بنابراین ما باید به نام تساهل، حق عدم مدارا با افراد ناشکیب را ادعا کنیم. ما باید ادعا کنیم که هر جنبشی که تبلیغ نابردباری می کند خود را خارج از قانون قرار می دهد و تحریک به نابردباری و آزار و اذیت را باید جنایتکار بدانیم، همانطور که تحریک به قتل یا آدم ربایی یا احیای تجارت برده را باید به عنوان جنایتکار در نظر بگیریم.
روان درمانی اگزیستانسیال
نویسنده: اروین یالوم
مترجم: سپیده حبیب
کتاب رواندرمانى اگزيستانسيال هم راهنمايى براى درمانگران است و هم نوعى درمان بهشمار مىرود: هركس كه آن را بخواند، عميقاً تحت تأثير قرار مىگيرد و خردمندتر مىشود انگار چندين ساعت به گفتوگو با كسى نشسته كه عزمش را براى عبور از ژرفترين مشكلات بشرى جزم كرده است. داستايفسكى، تولستوى، كافكا، سارتر، كامو و بسيارى ديگر با نويسنده همآوا شدهاند تا از دلواپسىهاى غايى بشر بگويند. مخاطبان اصلى كتاب، دانشجويان و رواندرمانگران بالينىاند ولى بهدليل سبک قابل فهم و عارى از اصطلاحات تخصصىاش، براى خوانندهى معمولى نيز قابل درک و بسيار جذاب است. يالوم پس از نوشتن اين كتاب و براى بسط نظریه اگزيستانسيال بود كه به ابزار داستان روى آورد و آثارى چون و نيچه گريه كرد... ومامان و معنى زندگى را خلق كرد. او خود رواندرمانى اگزيستانسيال را كتاب مرجع تمامى آثارى دانسته كه پس از آن به رشته تحرير درآورده است.
فلسفه و جامعه و سیاست
مردان اندیشه: پدیدآورندگان فلسفه معاصر
برایان مگی (به انگلیسی: Bryan Magee) (متولد ۱۲ آوریل ۱۹۳۰) نویسنده، شاعر و سیاستمدار بریتانیایی است که به دلیل نگارش کتابهای همه فهم درباره فلسفه معروف است.
گفتار وکردار و زندگی روزانه ی ما تحت تاثیر اندیشه های مسلط در عصر ماست. بیشتر این اندیشه ها از فلاسفه مایه می گیرند.اما فلسفه اصولا چیست؟
و فیلسوفان واقعا چه می گویند؟
این کتاب شامل 16 گفتگو با نامدارترین چهره های فلسفی معاصر است.وضوح و عدم تعقید در گفتارها چنان است که حتی خواننده عادی نیز می تواند با مهمترین مفاهیم فلسفه ی معاصر آشنا شود.نحوه ی ارائه مطالب یاداوری((دیالوگ))های افلاطون است وبه خواننده امکان می دهد تا با فلسفه در شکلی خلاق و زنده آشنا شود.گفتگوی اول با آیزایا برلین درباره ی این پرسش بنیادین است که ((فلسفه چیست؟)) و به دنبال آن مکاتب متنوع و متفاوت مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم و فلسفه ی تحلیلی بررسی می شوند،و فیلسوفان سشناسی چون چومسکی و اپر وکوآین و مارکوزه و دیگران درباره ی نکات مهم و اصلی فلسفه ی خویش بحث می کنند.متفکران دقیق و نکته سنج به برخی از شاخه های فلسفه مانند فلسفه ی اخلاق، فلسفه ی سیاسی، فلسفه ی علم،فلسفه ی زبان و نسبت میان فلسفه و ادبیات می پردازند.
مردان مریخی و زنان ونوسی
نويسنده جان گري مترجم مهدي قراچهداغي
كتاب مردان مریخی و زنان ونوسی نوشته دکتر جان گری است که در مورد روابط زناشویی و شناخت جنس مخالف هست. در این کتاب نویسنده اعتقاد دارد که زنان و مردان به رغم وجود تفاوتها میتوانند شیوههایی را بیاموزند تا به رابطهٔ عاشقانه و صمیمی دست یابند وی به همین منظور، شیوهها و راهکارهای جدیدی را برای کم کردن تنشها در روابط زناشویی و به وجود آوردن عشق و علاقه بیان میکند.
كتاب مردان مريخي زنان ونوسي دستورالعملي براي ايجاد روابط مبتني بر عشق و علاقه ميباشد. توضيح ميدهد كه چگونه زن و مرد در همه زمينههاي زندگي با هم تفاوت دارند. زن و مرد انگار از دو سياره متفاوت آمدهاند، به زبانهاي متفاوت تكلم ميكنند و به غذايي متفاوت احتياج دارند.
هنر عشق ورزیدن
اریش فروم (به آلمانی: Erich Fromm) (زاده ۲۳ مارس ۱۹۰۰ - درگذشته ۱۸ مارس ۱۹۸۰) روانکاو و فیلسوف اجتماعی آمریکایی آلمانی تبار از جمله مارکسیست های سرشناس مکتب فرانکفورت و از برجسته ترین نمایندگان مکتب روانشناسی اومانیستی است. او در آثارش کوشید تا ارتباط متقابل روانشناسی و جامعه را شرح دهد و معتقد بود که با بهکار بستن اصول روانکاوی، به عنوان علاج مشکلات و بیماریهای فرهنگی، بشر راهی به سوی تحقق یک «جامعهٔ معقول» و متعادل از لحاظ روانی خواهد یافت.
نويسنده در اين كتاب ميگويد عشق احساسي نيست كه هركس، صرفنظر از مرحلة بلوغ خود، بتواند به آساني آن را به دست آورد. او تأكيد ميكند تمام كوششهاي فرد براي عشقورزيدن محكوم به شكست است، مگرآنكه خود او با جد تمام براي تكامل تمامي شخصيت خويش بكوشد، تا آنجا كه به جهانبيني سازندهاي دست يابد. وي عقيده دارد اگر آدمي همسايهاش را دوست نداشته باشد و از فروتني واقعي، شهامت، ايمان و انضباط بيبهره باشد، از عشق فردي خرسند نخواهد شد.
و نیچه گریه کرد
لو آندرئاس سالومه (زادهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۶۱ در سن پترزبورگ – درگذشتهٔ ۵ فوریه ۱۹۳۷ در گوتینگن) در ۱۲ فوریه سال ۱۸۶۱ در سن پترزبورگ به عنوان دختر یک ژنرال روس به دنیا آمد. در سال۱۸۸۷ با فردریش کارل آندرئاس شرق شناس ازدواج کرد. علایق متعدد و کوناگون وی و طبع علمی هنری اش باعث آشنایی و ارتباط وی با تعدادی از مشاهیر زمان خودش شد که منجر به داشتن ارتباطی فعال و سرزنده با ناموران آن زمان از جملهنیچه، ریلکه و فروید گردید.
رمان مقاله و داستانهای زیادی نوشتهاست. وی در ۵ فوریه سال ۱۹۳۷ در گوتینگن در گذشت. لو سالومه را بیشتر به دلیل عشق نیچه به او و سپس خیانت او و پل ری به نیچه می شناسند.
پل ری (۱۸۴۹–۱۹۰۱) یک نویسنده و فیلسوف آلمانی، و دوست فریدریش نیچه بود. ری که ارتباط بسیار نزدیکی با نیچه داشت به همراه او و لو سالومه در یک جا زندگی میکرد اما یک روز به همراه لو سالومه فرار کرد و نیچه از این خیانت چنان بر آشفت که سالهای آخر عمرش را با جنون دردناکی گذراند.البته لو سالومه با او نماند و او را هم رها کرد تا با کس دیگری زندگی کند.
نیچه و لو آندره آس سالومه و پل ری در ۱۸۸۲
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.