جلد سلفون
قطع رقعی
تعداد صفحات ۷۶۶
سال انتشار اول ۱۳۹۲
انتشارات صدای معاصر
داراب نامه (مولانا محمد بیغمی)
مولانا محمد بیغمی
تلخیص و بازنویسی: سیدعلی شاهری
افسانه ها یا داستان های عامیانه از دیر باز به صورت شفاهی سینه به سینه از زمان های دور از نسلی به نسلی در کشور ما به یادگار مانده است.
این داستان ها اغلب توسط راویان و نقالان در محافل یا در قهوه خانه ها نقالی می شد. در زمان های نه چندان دور که وسائل ارتباط جمعی مثل امروز نبود، مردم برای سرگرم شدن و گذراندن اوقات فراغت بیشتر به قهوه خانه می رفتند و پای نقالان و افسانه پردازان قهوه خانه ها می نشستند و یا در محافل خانوادگی در شب های طولانی زمستان گوش به قصه ها و داستان های مادر بزرگ و پدر بزرگ ها می سپردند.
بیشتر افسانه ها و داستان های عامیانه ایرانی، زاده تخیل راویان و نقالان بوده، اغراق و کارهای محیرالعقول و سرگذشت جن و پری، دیو و اژدها از ارکان این داستان هاست. زمان و مکان در داستان های ایرانی از هیچ اصول قصه نویسی پیروی نمیکند. ممکن است در قصه ها از مکانهای تاریخی نام برده شود اما هیچ گونه سندیت تاریخی ندارند.
وزن | 1500 گرم |
---|
محصولات مرتبط
آئورا
فوئنتس با توجه به شغل سیاسی اش رویدادهای تاریخ معاصر و جهان سیاست را دستمایه داستانهای خود قرار میداد و با سبک نگارشی ای که ویژه خود او بود همزمان با ظهور دیگر نویسندگان مطرح اسپانیایی زبان نظیر ماریونا آزوئلا، خوآن رولفو و لائورا اسکیبل به ادبیات معاصر مکزیک جانی تازه بخشید و نام خود را در کنار نویسندگان نامدار اسپانیایی زبان همچون گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا قرار داد.کارلوس فوئنتس در لایهلایه آثار خود به بازگویی تاریخ مکزیک در آمیزش با تمهای عشق، مرگ و خاطره پرداخته است. گفته میشود که وی مکزیک را در آثار خود خلق کرده است.
زنی پیر، مردی جوان و زنی جوان. در خانهای که همهچیز در آن بوی گذشته میدهد و گویی تنها نیرویی که آن را برپا نگه داشته یادها و نفسها و عطرهای گذشته است. اما در این میان چیزی ناشناختنی، جادویی شگفت در کار است تا از گذشته بگذرد و به اکنون و آینده، به جاودانگی، برسد:
جاودانگی عشق، جاودانگی جوانی.
آئورا، نام دیگر تمناست.
آنان که نمی میرند
اتحادیه ابلهان
مترجم: پیمان خاکسار
داستان انتشار اتحاديهي ابلهان نوشتهي جانکندي تول داستان غريبي است. جانکندي کتاب را در سيسالگي نوشت و بعد از اينکه هيچ ناشري زير بار چاپ آن نرفت به زندگي خود پايان داد. مادرش يازده سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوييزيانا راضي به انتشار کتاب شد. کتاب به محض انتشار غوغا به پا کرد و همان سال ــ 1981 ــ جايزهي پوليتزر را ربود و پس از آن تبديل به يک کالت شد. شايد بتوان محبوبيت کتاب را با ناطور دشت سلينجر مقايسه کرد. ايگنيشس جي رايلي قهرمان کتاب يک دن کيشوت امروزي است که وادار ميشود از خلوت خود بيرون بيايد و با جامعهاي که از آن متنفر است روبهرو شود و به شيوهي ديوانهوار خود با آن بستيزد. بسياري از منتقدان، اتحاديهي ابلهان را بزرگترين رمان کمدي قرن ميدانند.
«تو اصلاً تو خيابون سن ژوزف چيکار داشتي؟ اونجا که فقط انباره و اسکله. اصلاً آدم از اونجا رد نميشه. اونجا اصلاً جزء مسيراي ما نيست.» «راستش اين رو نميدونستم. از سر ناتواني اونجا توقف کردم تا خستگي درکنم. گاهگداري هم رهگذري عبور ميکرد که متأسفانه ميلي به هاتداگ نداشت.» «پس اونجا بودي. واسه همينه که هيچي نميفروشي. شک ندارم که داشتي با اون گربهي لعنتي بازي ميکردي.» «حالا که اشاره کرديد ياد يک و يا شايد دو حيوان اهلي افتادم که اون حوالي پرسه ميزدن.» «پس داشتي با گربههه بازي ميکردي.» «نه. من با گربه بازي نميکردم. من فقط گربه رو برداشتم تا کمي نازونوازشش کنم. گربهي گلباقالي بسيار ملوسي بود. بهش يک هاتداگ تعارف کردم ولي از خوردنش امتناع کرد. حيواني بود باسليقه و نجيب.»
بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» شامل ۲۶ یادداشت طنز از سداریس است. سداريس پرمخاطبترين طنزنويس پانزده سال اخير امريکاست. تمام کتابهايش با مقياسهای نجومي پرفروشاند. تاکنون تنها در امريکا هشت ميليون نسخه ازآثارش به فروش رسيده است و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» به بیشتر زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است.
پیمان خاکسار میگوید: «سداريس ميخنداند. به مفهوم واقعي کلمه. از او نباید انتظاری را داشته باشيد که از کافکا و فاکنر و بورخس داريد. اتفاقاً در بيشتر طنزهايش، بهخصوص در اين کتاب، فضاهای روشنفکری و روشنفکران را دست میاندازد و باعث خنده میشود.»
«بالاخره يه روزي قشنگ حرف ميزنم» يکي از پرفروشترين کتابهای سال ۲۰۰۰ امريکا شد. سداريس به خاطر اين کتاب جايزهی «ثربر» برای طنز امريکايي را برد و مجلهی «تايمز» او را طنزنويس سال نامید. سداریس در دسامبر سال ۲۰۰۸ از دانشگاه بيرمنگام دکترای افتخاری دريافت کرد. او تاکنون بيش از چهل مقاله در مجلهی «نيويورکر» چاپ کرده است.
برادران سیسترز
پاتریک دوویت
مترجم: پیمان خاکسار
رمان برادران سیسترز نامزد جایزهٔ ادبی من بوکر ۲۰۱۱ شد و تقریباً در تمام فهرستهای بهترین کتابهای سال ۲۰۱۱ نیز حضور داشت.
آخرین باری که بعد از چند ماه کار توی معدن برگشتم به شهر یه کیسهی بزرگ طلا همراهم بود. با این که میدونستم این کار دیوونگیه ولی تصمیم گرفتم تو یکی از گرونترین رستورانهای شهر یه غذای حسابی بخورم. به استحضارتون برسونم که مجبور شدم برای یه وعده غذا سی دلار پول بدم. غذایی که اگر توی شهر خودم خورده بودم نیم دلار بیشتر برام خرج بر نمیداشت.
تمام نورهایی که نمی توانیم ببینیم
آنتونی دوئر (انگلیسی: Anthony Doerr؛ زادهٔ ۱۹۷۳) یک رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. در سال ۲۰۱۵ وی به خاطر نوشتن رمان همه نوری که ما نمیتوانیم ببینیم برنده جایزه پولیتزر برای داستان شد. وی همچنین برنده جایزه کمک هزینه گوگنهایم و نامزد جایزه کتاب ملی آمریکا در بخش داستانی بوده است.
می دانی ورنر همه می گویند من شجاع هستم وقتی که بینایی ام را از دست دادم همه گفتند شجاع هستم وقتی پدرم رفت همه گفتند شجاع هستم.
اما این شجاعت نیست چون من چاره ی دیگری ندارم من از جایم بلند میشوم و زندگی را ادامه میدهم مگر تو همین کار را نمی کنی؟مگر تمام مردم این کار را نمی کنند؟ و ورنر آرام میگوید سالها بود که این جرعت را نداشتم اما شاید امروز این کار را در برابر چشمان خودم انجام دادم.
زیبایی ات غمگینم می کند
سور بز
خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (به اسپانیایی: Jorge Mario Pedro Vargas Llosa) (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار و روزنامهنگار پرو است. یوسا یکی از مهمترین رماننویسان و مقالهنویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است.
کتاب سور بز جنجال بزرگی به پا کرد زیرا در آن به زندگی رافایل لئونیداس تروخیو، دیکتاتور دومینیکن، پرداخته بود. در زندگی این موجود وحشی، فساد و خونخواری و جنون همهٔ رهبران دیکتاتور و چگونگی تبدیل انسان به اهریمن را نشان میدهد. این جنجالآفرینی از دنیای یوسا دور نیست. او کلمات را مینهای کاشته شدهای میداند که باید در ذهن یا اخلاق یا حافظهٔ خواننده منفجر شوند.
عامه پسند
چارلز بوکفسکی
مترجم: پیمان خاکسار
این کتاب ماجرایی پلیسی دارد و میتوان آن را در ردهی ادبیات پلیسی قرار داد. با این وجود با سایر رمانهای پلیسی تفاوت دارد. در آن جنایتی اتفاق نمیافتد و برخلاف سایر رمانهای پلیسی، شخصیت کارآگاه در این رمان انسانی زیرک و توانا نیست. بلکه پیرمردی کمتوان است و فقط به کمک شانس و دیگران موفق میشود وظیفهی خود را انجام دهد. شخصیت مالوف آثار «بوکفسکی»- چیناسکی- در این رمان تنها در یک صحنه کوتاه به داستان میآید.
گور به گور
ویلیام فاکنر
مترجم: نجف دریابندری
جان که میدادم (ترجمه شده به گوربهگور در فارسی) (به انگلیسی: As I Lay Dying) رمانی است اثر ویلیام فاکنر نویسنده شهیر آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات که نخستین بار در سال ۱۹۳۰ در آمریکا چاپ شد. عنوان کتاب برگرفته از کتاب ششم ادیسه اثر هومر است که در آن آگاممنون خطاب بهاودوسئوس جمله عنوان کتاب یعنی «As I Lay Dying» را به کار میبرد.
…. این رمان را فاکنر در 1930- یک سال پس از (خشم و هیاهو) نوشته است. خود او مدعی بود که نوشتن آن را در ظرف شش هفته- آن هم با کار شبانه، پای کورهی آتش یک نیروگاه محلی – به پایان رسانده و پس از آن هم دستی در آن نبرده است؛ ولی ساختمان داستان و ظرافت پیوندهای آن چنان است که خواننده گمان میکند باید بیش از اینها وقت و (عرق ریزی روح) صرف پروراندن آن شده باشد. در هر حال، این رمان را بسیاری از منتقدان سادهترین و در عین حال کاملترین رمان فاکنر میدانند. برخی حتی آن را شاهکار او نامیدهاند. آنچه مسلم است، این رمان همیشه مدخل خوبی به دنیای شگفت و پر آشوب داستانهای فاکنر به شمار رفته است؛ اگرچه در مورد همین رمان هم باید گفت که سادگی آن تا حدی فریبنده است و دقایق آن غالباً در نگاه اول آشکار نمی شود.
مرگ در می زند
من پیش از تو
جوجو مويز
مترجم: مريم مفتاحي
ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزشهای مخاطرهآمیزی چون صخرهنوردی میپرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ میدهد و به لحظهای زندگیاش تغییر میکند و او...
من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوبهای زمینی خارج میشود و به لایهی آرمانی میرسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا میسازد.
آسوشیتدپرس درباره این رمان مینویسد: بعضی کتابها را نمیتوان زمین گذاشت. کتابهایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیتهایش میشود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش میدهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتابهاست. گاهی میخندید، گاهی لبخند میزنید و گاهی عصبانی میشوید، و بله، گاهی اشک میریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمالکاغذی فروخت.
نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسندهی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که اشکریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصهای میآفریند که در خاطرهها میماند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.