سه تفنگدار (۲جلدی)
1,100,000 تومان
الکساندر دوما
مترجم: محمدطاهر میرزا اسکندری
سه تفنگدار (به فرانسه: Les Trois Mousquetaires) رمانی است اثر نویسنده فرانسوی الکساندر دوما. این رمان قهرمانیها و دلاوریهای سه تن از تفنگداران لویی سیزدهمبه نامهای آتوس، پورتوس، آرامیس و همچنین جوانی دلیر و باهوش به نام دارتانیان که بعداً در طول داستان عضو تفنگداران سلطنتی میشود را روایت میکند. این چهار نفر با هم پیمان دوستی بستند و در همه مهالک و مخاطرات با یکدیگر بودند. الکساندر دوما در این رمان اشخاص، زندگی و تاریخ قسمتی کوچک از تاریخ فرانسه را با مهارتی ویژه به خوانندگان نشان میدهد.
وزن | 1800 گرم |
---|
محصولات مرتبط
النگوی یاقوت
بامزه در فارسی (متن کامل)
فیروزه جزایری دوما
غلامرضا امامی
این کتاب خودنوشت نامهای است از این نویسنده ایرانی که از کودکی در آمریکا به سر میبرد. این اثر یکی از کتابهای پر فروش آمریکا در دوسال گذشته بوده و جوایز متعددی کسب کردهاست. درباره نویسنده: فیروزه جزایری، در سال ۱۳۴۴ در شهر آبادان به دنیا آمد. زمانی که وی ۷ ساله بود، به همراه خانواده از طرف شرکت نفت ایران که پدرش در آن به عنوان مهندس کار میکرد، به شهر ویتییر در کالیفرنیا رفت. پس از دو سال زندگی در آمریکا به ایران بازگشت و در اهواز و تهران بهسر برد. دو سال بعد، دوباره خانوادهٔ وی به آمریکا برگشتند و ابتدا در ویتییر و سپس در نیوپورتبیچ ساکن شدند. فیروزه جزایری سپس به تحصیل در دانشگاه برکلی پرداخت و در آنجا با یک مرد فرانسوی ازدواج کرد. وی با نوشتن کتاب خاطرات خود که به نام Funny in Farsi, A Memoir of Growing Up Iranian in America در آمریکا منتشر شد، به شهرت رسید.
این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای آمریکا در چند سال اخیر بودهاست. همچنین این کتاب، یکی از ۳ نامزد نهایی جایزهٔ تربر در سال ۲۰۰۵ و همچنین نامزد جایزهٔ پن در بخش آثار خلاقهٔ غیرتخیلی شد. وی اولین فرد آسیایی است که اثر وی جزء نامزدهای نهایی جایزهٔ تربر انتخاب شدهاست.
هفت ساله بودم كه همراه پدر و مادر و برادر چهارده سالهام، فرشيد، از آبادان در ايران به شهر «ويتي ير» كاليفرنيا رفتم. برادر بزرگترم، فريد، را يك سال قبل به فيلادلفيا فرستاده بودند تا در آنجا به دبيرستان برود. او هم مثل اغلب جوانهاي ايراني هميشه آرزو داشت در كالجي در خارج از كشور حضور پيدا كند و به رغم اشكهاي مادرم ما را ترك كرد تا با عمو و زن آمريكايياش زندگي كند.
برون از آفریقا
کارل بلیکسن(ایساک بلیکسن)
پری آزرم وند(مختاری)
انتخاب شده به عنوان یکی از 100 اثر برتر غیرداستانی تمام دوران توسط مدرن لایبرری
«خارج از آفریقا» (انگلیسی: Out of Africa) یک کتاب از کارن بلیکسن نویسنده دانمارکی است که نخستین مرتبه، در تاریخ ۱۹۳۷ منتشر گردید. بلیکس این کتاب را ابتدا به زبان انگلیسی نوشت و مدتی بعد، این اثر را به زبان دانمارکی نیز بازنویسی نمود. کتاب، وقایع ۱۷ سال از زندگی بلیکس را روایت میکند که عموماً در ارتباط با دورانی است که بلیکس خانهاش را در مستعمرهٔ کنیا میسازد و آنجا را با نام بریتانیای شرق آفریقا نام مینهد. خارج از آفریقا در عین حال، شرح تلاشهای بلیکس برای کاشت قهوه نیز هست و تصویری ناب از زندگی استعماری آفریقا در دهههای گذشتهٔ امپراتوری بریتانیا را نیز ارائه مینماید.
پرسش هایی از مارکس
اثر حاضر تلاشی است در ردّ ده انتقاد رایج درباره کارل مارکس. هدف نگارنده روشن کردن تفکر مارکس و اندیشههای او و همچنین پاسخگویی به برخی از شبهات درباره آرا و نظرهای مارکس بوده است. مطالب اثر در ده فصل تنظیم شده است و در هر فصل، یکی از انتقادهای رایج مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. در آغاز هر فصل ابتدا دیدگاههای منتقدان، به صورت خلاصه ذکر شده و سپس، براساس گفتههای مارکس پاسخگویی شده است. «مارکس در قرن بیست و یکم» و «مارکس و مارکسیسم»، «مارکس و موجبیتگرایی»، «مارکس و ناکجااندیشی»، «مارکس و اقتصاد» و... عناوین برخی از فصلهای نوشتار حاضر است.
جهان هولوگرافیک
نام مترجم : داریوش مهرجویی
نظريه اي براي توضيح توانايي هاي فراطبيعي ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم جهان ما و هر آنچه در آن است، از نظر قطره هاي باران و دانه هاي برف و درختان كاج تا شهابها و ذرات الكترونها و كوانتومها، همه تنها تصاوير شبح گونه اي هستند از واقعيتي دور از دسترس كه خارج از زمان و مكان بر ما فراتابيده مي شود.
نظريه هوموگرافيك بودن جهان نه تنها واقعيتهاي ملموس زندگي ما را دربر مي گيرد، بلكه مي تواند پديده هاي حيرت آوري همچون تله پاتي، نيروهاي فراطبيعي انسان، وحدت كيهاني، درمانهاي معجزه آسا و... را توضيح دهد.
با خواندن جهان هولوگرافيك، با جهاني روبرو مي شويم كه هر ذره آن ويژگيهاي كل آن را در خود دارد و خواننده ايراني بسياري از مفاهيم متافيزيكي را كه ريشه در فلسفه و عرفان شرق دارد در قالب زباني روشن و امروزي باز مي شناسد.
خیرالنساء
خیرالنساء یکی از بهترین آثار قاسم هاشمینژاد است یک رمان کوتاه با زبانی مسحور کننده. زبان در آثار هاشمینژاد همواره اهمیت ویژهای داشته است ولی نثری که او در خیرالنسا به کار برده از جنس دیگریست. نثری که از تسلط بسیار بالای هاشمینژاد بر زبان و ادبیات فارسی و ظرایف آن حکایت دارد. خیر النساء سرگذشتی است نوستالژیک با بن مایه عرفانی. داستانی است بر مبنای راز نهان و علم غیب. روستای پنهان در دل جنگل های پنهان، صحنه رویدادهای داستان است و در خصوص زنی است که توانایی مداوای دیگران را دارد . زنی صاحب کرامت که آوازه اش در شهر می پیچد. اما مصائب و مشکلات زندگی خود را دارد.
قسمتی از نثر کتاب: زمانه عوض شده بود. جویهای پوشیده از پونه و پرسیاوشان که آب درِ خانهها میبرد جا به لولهکشی داد. بخشی از خانه، ارسی سرش، به تعریض کوچه رفت. خیابانهای خاکی زیر لایهای از قیر پوشیده شد. درشکه در شهر جولان به سواری سپرد. جشن تیرگان ورافتاد که یادگار هزاران ساله بود، عزیزداشتِ خاطرهی نجات خاک وطن. نوروزیخوان رفت و با او بهار. هر چه کهنه بود، قدیمی بود، تحقیر شد، طرد شد، از اعتبار افتاد. صحبتهای تازه میشد؛ نسل تازه میرسید و هواهای تازه در سر داشت.
داستان (ساختار سبک و اصول فیلمنامه نویسی)
نام نویسنده : رابرت مک کی
نام مترجم : محمد گذر آبادی
[کتاب ـ «داستان» ـ درباره ی اصول است نه قوانین. قانون می گوید:«باید آن را به این طریق انجام دهی»، اصل می گوید:«این عملی است… و هم واره نیز چنین بوده است»]
این عبارات، جملات ابتدایی کتاب «داستان» است که شاید یک دهه از انتشار آن می گذرد و کتاب های کلاسیک آموزش فیلم نامه را از سکه انداخته است و جایگزین آن شده است. این کتاب امروزه، به عنوان کتاب آموزشی در دانشگاه ها و آموزش گاه های سینمایی دنیا، تدریس می شود و نویسندگان و اساتید برجسته ی سینما، توصیه می کنند که به عنوان کتاب درسی، هیچ گاه از نویسنده دور نشود. کتاب ـ «داستان» ـ چهار بخش دارد که اصلی ترین بخش آن، بخش دوم، «عناصر داستان» است. در این بخش ابتدا به ساختار داستان و سپس به نسبت ساختار با «موقعیت، ژانر، شخصیت و معنا» می پردازد. بخش سوم مربوط به اصول طراحی داستان است. اما بخش چهارم که شاید مهم ترین بخش کتاب است و جنبه ی پرورشی نویسنده را مدنظر قرار می دهد با این عبارت از همینگوی آغاز می شود: بخش چهارم/ نویسنده در حین کارـ اولین نسخه از هر چیزی مزخرف است/ همینگوی. این جمله چکیده ی مطالب این بخش است که نویسنده را به وارد شدن در فرآیندی، فرا می خواند که جز نوشتن ، نوشتن و باز هم نوشتن، چیزی نیست. جامعیت این کتاب، هم راه با شاهد مثال آوردن متنایب با هر موضوع و مبحث، ترکیبی را ساخته است که خواننده ـ یا بهتربگوییم دانشجوـ ریسمانی نامحسوس به دنبال خودش می کشد. جملات پایانی کتاب ـ «داستان»ـ را با هم می خوانیم. «هر روز بنویسید، سطر به سطر،صفحه به صفحه،ساعت به ساعت. کتاب داستان را دم دست داشته باشید. آموخته های خود را از این کتاب، سرمشق قرار دهید… . این کار را به رغم ترسی که دارید، انجام دهید زیرا دنیا بالاتر از همه چیز ـ ورای تخیل و مهارت ـ از شما شهامت می خواهد. ـ شهامت به جان خریدن طرد و انکار و استهزاء و شکست…»
در باغ حیوانات
نام نویسنده : اریک لارسن
نام مترجم : احمد عزیزی
این کتاب در بستر روایت یک تریلر جذاب و پرحادثه تاریخی سیاسی، خواننده را به دوران آلمان هیتلری پیش از جنگ جهانی دوم می برد و او را در دل ماجرایی پر افت و خیز رها می کند تا با شخصیت های داستان همراه شود.
ماجرای کتاب به زمانی برمی گردد که هیتلر به قدرت رسیده و به اشکال مختلف در احساسات ناسیونالیستی مردم آلمان می دهد؛ قدرت نازی ها در حال افزایش و هر روز بر تعداد طرفداران آنها افزوده می شود.
آلمان این دوران یکی از جذاب ترین سوژه های در خور بررسی است، چرا که حال و هوای غریبی دارد؛ حال هوای ملتی که در آستانه بزرگترین حماقت جمعی خود قرار دارند و حماقت نیز هرچه بزرگتر باشد، پذیرفتن و گرفتار آمدن در آن راحت تر می شود.
داستان کتاب به زمانی برمی گردد که کشور آمریکا دست به گریبان یکی از بحران های شدید اقتصادی خود است و از این رو دولت مردان این کشور چنان درگیر امور داخلی خود هستند که چشم بر واقعیت های بیرونی دنیا بسته اند تا انجا که ظهور پدیده ای همچون هیتلر تا زمانی که بر خاکسترهای جنگ جهانی اول قد علم کرده و بر طبل جنگ می کوبد، غافل می مانند.
نخستین سال های ریاست جمهوری روزولت است که یک استاد دانشگاه صاف و ساده و خوشبین که سابقه تحصیل در آلمان را داشته ماموریت سفارت آمریکا در آلمان را عهده دار می شود.
او و دختر ش در آلمان در طی حوادثی جذاب شاهد سر برآوردن رژیمی خونخوار و خودکامه هستند. پدیده هیتلر از جنبه های مختلف قابل بررسی ست اینکه چگونه احساسات ملتی شکست خورده و سرکوب شده را تحریک می کند تا از در جنگ با همه جهان در آیند، مردمی که او را تا مرتبه خدایی می رسانند، زنانی که با اشکهای قدمهای او را بدرقه می کنند و مردمی که خاک زیر پوتینهای هیتلر را از زمین جمع کرده و به رسم یادگار نگه می دارند چرا که روزگار خدایگانی پیشوا رسیده است.
مجله ساندی تلگراف درباره این کتاب می نویسد: «لارسن تاریخ را به شیوه داستان سرایان روایت می کند. او ماجرایی آشنا را از زوایایی تازه می نگردو باز می گوید- در حدی شگفت آور بازتاب مفضای پر التهاب جامعه یکسره غلتیده در ظلمت!»
فایننشتال تایمز این کتاب را دارای داستانی جذاب و درخششی فوق العاده ارزیابی کرده و نیویورک تایمز نیز در باره آن می نویسد«بهترین و محسور کننده ترین اثر داستانی لارسن.... در آن حد واقعی که خواننده را مجذوب خود سازد.»
نویسنده کتاب تاکید بسیاری بر جنبه های واقعی و مستند روایت خود دارد و گذشته از شخصیت های رمان که اغلب آدمهایی حقیقی هستند، نویسنده در جای جای روایت خود نیز براستفاده از مستندات واقعی برجای مانده از آن زمان تاکید دارد. در انتهای کتاب نیز فصلی را به منابع اختصاص داد ه و بدانها پرداخته است.
«باغ حیوانات» که در عنوان کتاب مورد استفاده قرار گرفته اشاره به پارک زیبای مرکزی برلین دارد که بدین نام خوانده می شده و از تفریح گاه های مردم برلین بوده است.
از نکات جالب توجه این کتاب آن است که سرگذشت پرماجرای سفیری در آلمان توسط سفیری دیگر در آلمان انجام شده است. محتوای کتاب به ماجراهای واقعی سفیر امریکا در سالهای میانی دهه سی میلادی در آلمان است که توسط احمد عزیزی سفیر بازنشسته کشورمان در آلمان ترجمه شده همین آشنایی باعث توفیق مترجم در برگردان درست پاره ای از نکات باریک و در خور توجه در کتاب شده است.
«لارسن تاریخ را به شیوه داستان سرایان روایت می کند. او ماجرایی آشنا را از زوایایی تازه می نگرد و باز می گوید- در حدی شگفت آور بازتاب فضای پرالتهاب جامعه ای یکسره غلتیده در ظلمت!»
ساندی تلگراف
«روایت او از داستانی جذاب درخششی فوق العاده دارد.»
فایننشال تایمز
«بهترین و مسحورکننده ترین اثر لارسن... داستانی در آن حد واقعی که خواننده را جذب جهان خود سازد.»
نیویورک تایمز
شاه نامه ها
سيروس شميسا
یک بخش از رویکرد من به شاهنامه تبدیل داستان (story) به تاریخ (history) یا دست کم یافتن ربطی بین آن دو نفر بوده است.
کوروش در سال ۵۳۰ پیش از میلاد از آمودریا گذشت و به جنگ سکاها رفت. پسر ملکه سکاها کشته شد. خود کوروش نیز پس از سه روز از زخمی که خورده بود در گذشت. این حادثه به نحوی یادآور مرگ اسفندیار در جنگ با رستم سکایی است.
آتوسا بزرگترین دختر کوروش همسر داریوش و مادر خشایار بود که زندگی گشتاسب و اسفندیار را به یاد میآورد.
همسر دیگر داریوش آرتیستونه نیز دختر کوروش بود.
تالیف این کتاب برای من ادای دینی به فردوسی بزرگ بود که بخشی از عمرم را که در تنهایی و یاس میگذشت با دنیای شاد و پر غرور او گذراندم. من دیگر چندان امیدی به مردم عادی ندارم و امیدم فقط این است که حداقل دانشجویان ادبیات، دنیای شاهنامه را بشناسند. دنیایی را که در آن هنوز گودرز و طوماس و رستم و رهام و سیاوش و کیخسرو و بهرام گور و بهرام چوبینه و خسرو پرویز زندهاند و دارند در شکوه خود زندگی میکنند. اما اگر دریابند که ما حضور آنان را احساس نمیکنیم، آنان را فراموش کردهایم و دیگر نمیبینم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
نه، هرگز!
باید سیاوش را برای همیشه به یاد داشت و گذاشت که به خوابهای ما هم بیاید و نوید پیروزی دهد.
شاهنامه رزمنامهای گسترده و فراگیر و یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی جهان است که در برگیرندهٔ اسطورهها، رخدادها و تاریخ ایران از آغاز تا حمله اعراب به ایران در سدهٔ هفتم است. در شاهنامه از پنجاه پادشاه (از جمله سه بانو) که بر این سرزمین فرمانروایی کردهاند یاد شده و درونمایهٔ آن تاریخی است. نخستین پادشاه شاهنامه، کیومرث است:
نخستین خدیوی که کشور گشود | سر پادشاهان کیومرث بود |
بازپسین پادشاه شاهنامه یزدگرد سوم است که در جنگ از اعراب شکست خورد. این پنجاه پادشاه و شماری از چهرههای دیگر رخدادهای شگرف و قهرمانانه و گاهی دغلبازانه آفریدند.
شاهنامه داستان قهرمانان ایران باستان است و خواننده را به سدهها و هزارههای ایران باستان بازمیگرداند. فردوسی در اینباره چنین میسراید:
بناهای آباد گردد خراب | ز باران و از گردش آفتاب | |
بنا کردم از نظم کاخی بلند | که از باد و باران نیابد گزند | |
نمیرم از این پس که من زندهام | که تخم سخن را پراکندهام |
شاهنامه به سه بخش اساطیری؛ (از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی؛ (از خیزش کاوهٔ آهنگر تا کشته شدن رستم و فرمانروایی بهمن پسر اسفندیار) و تاریخی؛ (از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشودن ایران به دست اعراب) بخشبندی میشود.
عشق و نفرت: ازدواج طوفانی لیو و سونیا
نام نویسنده : ویلیام ال.شایرر
نام مترجم : گیتی خوشدل
در واقع خاطراتشان نشان ميدهد از همان آغاز زندگي زناشويي مشكلاتشان شروع شده بود. دو فرد خودراي، كاملا مستقل، ظاهرا اختلاف بين آنها قطعي به نظر ميرسيده است. هرچند عروس فقط 18 سال داشت و تجربهاي در زندگي نداشت، نشان داد كه ميتواند براي تالستوي دنيا ديده 34 ساله زوج مناسبي باشد، تالستوي كه به خطا ميپنداشت همسر جوانش را، با ان تصور قديمي كه زن چگونه ميتواند باشد شكل دهد...
قتل در قطار سریع السیر شرق
آگاتا کریستی
محمد گذرآبادی
داستانهای آگاتا کریستی، به خصوص آن دسته که دربارهٔ ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستانهای جنایی کوشیدهاند نیز معرفی و مطرح کردند.
آگاتا کریستی در کتاب رکوردهای گینس مقام اول در میان پرفروشترین نویسندگان کتاب در تمام دورانها و مقام دوم (بعد از ویلیام شکسپیر)در میان پرفروشترین نویسندگان در هر زمینهای را به خود اختصاص دادهاست. تخمین زده شدهاست که یک میلیارد نسخه از کتابهای او به زبان اصلی (انگلیسی) و یک میلیارد نسخه دیگر در ترجمههای گوناگون به ۱۰۳ زبان دنیا به فروش رسیدهاست. محبوبیت جهانی کریستی به آن درجه است که به طور مثال در کشوری چون فرانسه تعداد کتابهایی که از او تا سال ۲۰۰۳ به فروش رسیده بالغ بر ۴۰ میلیون جلد بودهاست.
قصر شیشه ای
جینت والز
مهرداد بازیاری
اين كتاب به مدت 7 سال پرفروش نيويورك تايمز بوده است.
قصه کتاب “قصر شیشهای” قصه خانوادهای سرگردان است که گاه توی خانههای پیش ساخته زندگی میکنند، گاه بیابان و گاه آواره جای دیگری هستند. پدر و مادرِ راوی اعتقاد چندان به قواعد مرسوم در جامعه ندارند و به کل معتقدند همه چیز قرار است درست پیش برود، برای همین هراسی ندارند که دختر سه سالهای که حالا راوی این قصه است با همان سن اندک سوسیس بپزد، با آتش بازی کند یا در موقعیتهای خطرناک دیگر قرار بگیرد.
مادر، یک نقاش است که در بی فکری دست شوهرش را از پشت بسته، و مرد خانواده یا همان پدر پیر، یک دائم الخمر که به همه چیز فکر میکند جز سامان دادن به خانه و خانواده و کسب درآمد. آرزوی او ساختن یک قصر شیشهای وسط بیابان است. یک قصر شیشهای که به واسطه استفاده از انرژی خورشیدی نیروی الکتریکیِ وسایل سرمایشی و گرمایشی خانهی ایدهآلشان را تامین کند. برای همین هم، میخواهد اول یک طلایاب بسازد و بعد با بچههای کوچکش بیفتد دنبال طلا. میبینید: خیلی همه چیز قاتی پاتی است. انگار توی جهان داستان “قصر شیشهای” هیچ کس رفتار معقول ندارد. اصلا در همان آغاز داستان مادر راوی در حال جمع کردن آشغال از سطل آشغال است. راوی - جینت والز یا همان دختر خانواده- که در فصل نخست داستان یک خانم جاافتادهی ثروتمند و صاحب یک زندگی تر و تمیز است با او یک قرار میگذارد، تا بلکه به او کمک کند. مادرش میگوید به جای خجالت کشیدن از نحوه زندگی پدر و مادرش به نوع زندگی آنها احترام بگذارد و آنها را درک کند. شاید باید اسم این نوع زندگی را گذاشت، زندگی یِلخی و کولی وار؛ زندگییا که به هیچ صراط اجتماعیای مستقیم نیست. از فصل بعد جینت والز یا شخصیت دخترِ خانواده شروع به نقل خاطراتی میکند که اصلا خاطرات معمول و سرراستی به حساب نمیآیند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.