نشر : آموت
نوبت چاپ: ۸۴
شابک کتاب : ۹۷۸۶٠٠۶۶٠۵۴۲۵
جلد کتاب : شومیز
قطع : رقعی
تعداد صفحات : ۵۳۴ صفحه
وزن کتاب : ۶۱۴ گرم
من پیش از تو
331,000 تومان
جوجو مويز
مترجم: مريم مفتاحي
ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزشهای مخاطرهآمیزی چون صخرهنوردی میپرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ میدهد و به لحظهای زندگیاش تغییر میکند و او…
من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوبهای زمینی خارج میشود و به لایهی آرمانی میرسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا میسازد.
آسوشیتدپرس درباره این رمان مینویسد: بعضی کتابها را نمیتوان زمین گذاشت. کتابهایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیتهایش میشود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش میدهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتابهاست. گاهی میخندید، گاهی لبخند میزنید و گاهی عصبانی میشوید، و بله، گاهی اشک میریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمالکاغذی فروخت.
نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسندهی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که اشکریزان بخواند و جلو برود… با دو شخصیت اصلی داستانش قصهای میآفریند که در خاطرهها میماند.
وزن |
614 گرم |
---|
محصولات مرتبط
الینور آلیفنت کاملا خوب است
هرگز كسي به الينور نگفته است كه زندگي بايد بهتر از خوب باشد، الينور آليفنت در برقراري ارتباط اجتماعي با مشكلاتي روبهروست و هر چه را كه فكر ميكند، به زبان ميآورد. او برنامه زندگياش را طوري چيده است كه از هر نوع تعامل اجتماعي دور باشد اما وقتي ريموند، كارشناس شلخته و دست و پا چلفتي اداره سر راهش ميگيرد، همه چيز تغيير ميكند. الينور عجيب و غريب به آرامي قدم به زندگياي ميگذارد كه....
بیوهکشی
يوسف عليخانی
هفت شبانه روز بود خواب ميديد هفت كوزهاي كه به هفت چشمه ميبرد، به جاي آب، خون در آن پر ميشود و هفت بار كه كوزهها ميشكنند، آب چشمهها دوباره بر ميگردد و ديگر خون در آنها جوش نميزند. لازم هم نبود شب باشد و خواب باشد تا كوزه به دوش، سر اژدرچشمه برود و كوزه در آب بكند كه بعد ببيند كوزه پر از خون شده است. كوزهي اول با سنگ سياه كنار چشه بشكند و بعد بيآنكه از خواب بيدار شود، كوزهي دومي به دوش بگيرد و يك كوه آن طرفتر، كوزه را در سياه چشمه فرو ببرد و بعد خون، جوش بزند و باز همان كند كه بار اول كرده بود و بعد يك كوه آنسويتر، كوزهي سوم را در گاوچشمه از شانه پايين بياورد و هنوز آب به كوزه نرسيده، آب كه نه، خون، شتك بزند به دست و بالش و بعد كوزه را خاكشير كند و كوزه به دوش، سمت پلنگچشمه بدود كه آب بردارد و خون بپاشد به گل و گردنش و كوزه از دوشش، شتاب بگيرد آن سوي سرخهچشمه و كوزه را محكم بكوبد به سرخهسنگ پاي سرخهچشمه زير سرخهكوه. هنوز زردچشمه مانده بود و بعد سفيدچشمه كه آنها هم رنگي جز رنگ همسانان خود نداشتند؛ عجيب اينكه نه لباس و نه دست و نه صورت و نه خودش، خوني نميشدند و فقط «خوابيده خانم» از شدت تشنگي، از خواب ميدويد بيرون.
پس از تو
نام نویسنده : جوجو مویز
نام مترجم : مریم مفتاحی
لوسیا کلارک دختر پرستاری که در دنیای بزرگتری گشوده شده است میرود تا زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودن خویش بنوازد لوسیا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است با تجربه ی جدیدی رو به رو میشود و شرایط به گونه ای رقم میخورد که یک بار دیگر در آزمون زندگی شرکت میکند و بر سر دوراهی می ایستد در نهایت مجبور میشود انتخابش را بکند و این شاید بزرگترین تصمیم زندگی اش باشد که.
جوجومویز روزنامه نگار و نویسنده ی انگلیسی متولد 1969 فارغ التحصیل دانشگاه لندن ویکی از معدود نویسندگانی است که دو بار موفق شد جایزه داستان بلند رمانتیک سال را از انجمن رمان نویسان رمانتیک دریافت کند وی که خود حدود ده سال برای روزنامه ایندیپندنت مقاله نوشته سال هاست که فقط به نوشتن رمان میپردازد.رمان من پیش از تو به قلم جوجومویز در صدر پر فروش های نیویورک تایمز قرار دارد و اقتباس سینمایی آن با نقش آفرینی دو بازیگر سرشناس انگلیسی امیلیا کلارک و سام کلافین ساخته شده است.
مریم فتاحی
متولد سال 1343 ساری
فارغ التحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی و زبانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی.
خدمتکار و پروفسور
نام نویسنده : یوکو اوگاوا
نام مترجم : کیهان بهمنی
اثری کاملا خلاقانه، بی نهایت دلنشین و به شدت تکان دهنده
پل آستر
اگر همه ما ریاضیات را از چنین معلمی یاد می گرفتیم حالا خیلی آدم های باهوش تری بودیم.
نیویورک تایمز
یوکو اوگاوا در ژاپن چهره ای شناخته شده است. او در سال 1990 موفق به دریافت جایزه آکوتاگاوا شد که باارزش ترین جایزه ادبی برای نویسندگان جوان است. اوگاوا این رمان را در سال 2004 نوشت و بلافاصله پس از آن کتاب با تیراژ میلیونی (بیش از پنجاه میلیون نسخه) مبدل به پرفروش ترین کتاب سال ژاپن شد. پس از آن نیز فیلمی سینمایی، یک فیلم داستانی و یک برنامه رادیویی براساس این رمان ساخته شد و حتی کتابی مصور نیز بر اساس رمان اوگاوا نوشته شد... من رمان را به زبان ژاپنی خواندم و سپس ترجمه انگلیسی آن را خواندم. ترجمه بسیار خوبی است... مطمئن هستم افراد بسیاری از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. این اثر کتابی خوش خوان است و مهم نیست خواننده آن چقدر با ریاضیات آشنا باشد.
کوجی فوجیوارا
ژورنال تخصصی انجمن ریاضیات آمریکا
راز
كاترين هيوز
ترجمه: سودابه قيصری
مري، رازي را حفظ كرده. چهل سال پيش، تصميم گرفته دنيايش را براي هميشه تغيير داده و مسير زندگي يكي از عزيزانش را دگرگون كند. بت دنبال پاسخهاست. هرگز واقعيت را درباره پدرش نميفهميد، اما شناختن مرد ميتوانست تنها را نجات پسر درماندهاش باشد. وقتي بت بريده روزنامهاي را ميان وسايل مادرش پيدا ميكند، ميفهمد كه كليد آينده كودكش در گذشته خود او نهفته است. او بايد به جايي كه همه آن ماجرا شروع شد برود تا «راز» را رمزگشايي كند.
زبان گل ها
ونسا دیفن باخ
ترجمه: فیروزه مهرزاد
این رمان داستان دختری به نام ویکتوریا را روایت میکند که پس از دوران کودکیاش در پرورشگاه، نمیتواند با کسی ارتباط بگیرد و تنها راه ارتباط معنیدار او با جهان از طریق گلها و معانی آنهاست. ویکتوریا جایی برای رفتن ندارد و در یک پارک عمومی میخوابد؛ جایی که از گیاهان، باغ کوچکی برای خود درست کردهاست. خیلی زود گلفروشی محلی، استعدادهای او را کشف میکند و ویکتوریا متوجه میشود موهبت کمک به دیگران از طریق انتخاب گلها را دارد. در این میان فروشندهای مرموز در بازار گل، جواب سؤالهای ویکتوریا و راز دردناکی از گذشتهاش را میداند.
ونسا دیفن باخ؛ در سانفرانسیسکو به دنیا آمد و در چیکو کالیفرنیا بزرگ شد. بعد از تحصیل نویسندگی خلاقانه در استنفورد مشغول تدریس هنر نویسندگی به جوانان کم درآمد جامعه شد. دیفن باخ مؤسس شبکه «کاملیا» است.
هدف شبکه کاملیا، خلق جنبشی ملی برای حمایت از جوانانی است که مدت اقامتشان در پرورشگاه تمام شده. در زبان گلها، کاملیا به معنی «سرنوشتم در دستان توست» بیان شده. رمان «زبان گلها» تا کنون به ۴۰ زبان ترجمه شده است.
این کتاب از پرفروش ترین رمان های «نیویورک تایمز» و ترجمه شده به 40 زبان دیگر است.
زن همسایه
صدای آرچر
ميا شريدن
ترجمه: منا اختياري
«صداي آرچر» داستان زني است كه به كابوس يك شب وحشتناك زنجير شده و مردي كه عشقش كليد آزادي زن است. همچنين داستان مرد بيصدايي است كه با جراحتي طاقتفرسا زندگي ميكند و زني كه به او كمك ميكند تا صدايش را بازيابد. اين كتاب، داستان رنج، تقدير، و قدرت دگرگونكننده عشق است. هنگامي كه بري پريسكات وارد شهر ساحلي و آرام پيلاين ميشود، با تمام وجود اميدوار است اين شهر همان جايي باشد كه بالاخره آرامش از دسترفتهاش را در آن بيابد. در اولين روز اقامتش با آرچر هيل برخورد ميكند؛ مرد منزوي و گوشهگيري كه همچون بري، اسير عذابي پنهان است. مردي كه هيچكس ديگري حاضر به ديدنش نيست.
غریبهای در خانه
چرا بايد از خانهاي كه دوستش داري فرار كني؟ منتظر شوهر محبوبت هستي تا از سر كار برگردد. مشغول آماده كردن شام هستي، منتظري كه همسرت بيايد و از امروزش بگويد. اين آخرين چيزي است كه به خاطر ميآوري... در بيمارستان به هوش ميآيي، نميداني چرا آنجا هستي. ميگويند ديوانهوار و با سرعتي سرسامآور در خطرناكترين منطقه شهر رانندگي ميكردهاي و تصادف كردي. پليس به تو شك دارد، اما همسرت باور نميكند خلافي از تو سر زده باشد... و خودت... نميداني چه چيزي را بايد باور كني...
ما تمامش میکنیم
کالین هوور
آرتمیس مسعودی
وقتی لیلی با یک جراح مغز و اعصاب خوشتیپ به نام رایل کینکید وارد رابطه میشود، ناگهان زندگی برایش آنقدر زیبا میشود که باورکردنی نیست اما وقتی دغدغههای مربوط به رابطهی جدید، ذهن لیلی را به خود مشغول کرده است، خاطرات اتلس کاریگن، اولین عشقش و رشتهای که او را به گذشته پیوند میدهد، درگیرش میکند. اتلس در گذشته، با لیلی نقاط مشترک فراوانی داشته و از او محافظت کرده است؛ به همین علت، وقتی ناگهان پیدایش میشود، هر آنچه لیلی با رایل ساخته، مورد تهدید قرار میگیرد.
کالین هوور، با این رمان جسورانه و کاملا منحصر به فرد، داستانی را روایت میکند از عشقی فراموشناشدنی که ناچار باید بیشترین بها را برای آن پرداخت.
نامه
كاترين هيوز
مترجم: سودابه قيصری
تينا کريگه، يک مأموريت در زندگي دارد؛ فرار از همسر دائمالخمر و خشناش. تينا تمام ساعات روز کار ميکند تا پسانداز کرده و بتواند همسرش را ترک کند. او تعطيلات آخر هفته را هم در فروشگاه خيريهاي سپري ميکند. روزي هنگام جستجوي جيبِ کُت دستدوم اهدايي به خيريه، نامهي باز نشدهاي مييابد. تينا نميتواند بر کنجکاوي خود غلبه کند. او نامه را باز ميکند و آن را ميخواند؛ نامهاي که زندگياش را کاملا تغيير ميدهد. بيلي استرلينگ، ميداند احمقانه رفتار کرده، اما ميخواهد همه چيز را جبران کند. نامهاي مينويسد که اميدوار است آيندهاش را تغيير دهد، نامهاي که همه چيز را تغيير ميدهد اما به طريقي که بيلي حتي فکرش را هم نميکند. «نامه» داستان زندگي دو زن را بازگو ميکند که در دهههاي مختلفي به دنيا آمدهاند ولي سرنوشت، آن دو را به هم پيوند ميدهد، و نشان ميدهد که چگونه تباهي و نابودي يکي از آنها به رهايي ديگري ميانجامد. «کاترين هيوز» در سال 1964، در آتري نِم چِشر، حدود چند مايلي جنوب منچستر به دنيا آمد و اولين کتاب خود «نامه» را در سال 2015 منتشر کرد که در همان سال پرفروشترين کتاب Ebook و نامزد جايزه بهترين داستان بر اساس تاريخ شد.
هنوز هم من
تلفنم رو از جيبم كشيدم بيرون و عكسها رو رد كردم تا به عكسهاي مورد علاقهم از سم رسيدم كه با يونيفروم سبز تيرهش روي تراس نشسته بود. تازه كارش تمام شده بود و چاي مينوشيد، در حالي كه به من لبخند ميزد. خورشيد پايين پشت سرش بود و يادم ميآد كه داشتم به خورشيد نگاه ميكردم كه چطوري پايين ميرفت. چايي من روي طاقچه پشت سرم سرد ميشد، در حالي كه سم با صبوري نشسته بود تا من ازش عكس بگيرم. «خيلي خوشتيپه! اونم ميآد نيويورك؟» اون شب خواب ويل رو ديدم. خيلي كم خوابش رو ميديدم. روزهاي اولي كه اونو از دست داده بودم، اونقدر غمگين بودم كه فكر ميكردم يه نفر درست تو درونم يه سوراخ درست كرده. وقتي با سم آشنا شدم، خوابها متوقف شدن. اما دوباره خوابش رو ديدم. بعضي وقتها، اونقدر زنده به نظر ميرسيد كه انگار واقعا جلوي من وايساده بود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.