آن سوی بهشت
ادام بید (قصه باشکوه همدلی ها)
نام نویسنده : جورج الیوت
نام مترجم : رضا رضایی
جرج الیوت (به انگلیسی: George Eliot) (نام واقعی: ماری آن، ماریان، کراس و نِ اوانز) (زاده ۲۲ نوامبر ۱۸۱۹ در چیلور کتون در وارویکشایر انگلستان - درگذشته ۲۲ دسامبر ۱۸۸۰ درلندن) رماننویس انگلیسی دوران ویکتوریا و ایجاد کنندهٔ روش آنالیز روانشناسی شخصیتهای رمانها مدرن است. آثار معروف او آدام بد (۱۸۵۹)، آسیابی بر رودخانه (۱۸۶۰)، سیلاس مارنر(۱۸۶۱)، میدلمارچ (۱۸۷۱–۷۲) و دانیل دروندا (۱۸۷۶) میباشند.
ماری آن ایوانس نام مستعار مردانهٔ جورج الیوت را برای خود انتخاب کرد تا اطمینان یابد آثارش مورد توجه جدی مخاطبان قرار میگیرند. اگرچه نویسندگان زن در آن زمان آزادانه نام اصلیشان را در آثار خود مینوشتند؛ اما او میخواست تا تنها یک نویسندهٔ داستانهای عاشقانه نباشد.
وی از پدری نجار و بنا متولد شد. وی فرزند سوم خانواده بود. اولین اثر ادبی مهم او در سن ۴۳ سالگی (۱۸۶۲) منتشر شد، که ترجمهٔ «زندگی مسیح»، اثر «دیوید استرائوس» بود. او یکی از برجستهترین نویسندگان عصر ویکتوریا است و آثارش که داستان آنها بیشتر در انگلستان به وقوع میپیوندند، بهخاطر دیدگاههای رئالیسم و روانشناختی شهرت دارند.
در سال ۱۸۶۴ «آموس بورتون»، اولین قسمت از داستانهای «صحنههای زندگی روحانی»، را در مجلهٔ «بلکوود» منتشر کرد. اولین رمان کاملش در سال ۱۸۵۹ بهنام «آدام بید» بهچاپ رسید، که مورد استقبال فراوان و البته کنجکاوی مردم قرار گرفت.
بعد از موفقیت رمان «آدام بید» تا ۱۵ سال بعد از آن به نوشتن رمانهای محبوب ادامه داد. در همان سال رمان «آسیاب رودخانهٔ فلاس» را نوشت و آن را به همسرش «جورج هنری لیوس» تقدیم کرد. آخرین رمان جورج الیوت در سال ۱۸۷۳ بهنام «دانیل دروندا» منتشر شد. این نویسنده روز ۲۲ دسامبر ۱۸۸۰ بعد از دو سال درگیری با بیماری کلیوی در سن ۶۱ سالگی درگذشت.
معروفترین رمان الیوت «میدلمارچ» (۱۸۷۱–۱۸۷۲) است که نقطهٔ عطفی در تاریخ رمان محسوب میشود. بعد از «جین آستین»، هیچ نویسندهای به اندازهٔ الیوت در آثارش صریحاً به بیان مشکلات اجتماعی و انتقادهای سیاسی نپرداخت. رمانهای «افسانهٔ جوبال» و «فلیکس هالت افراطی» منحصراً آثار سیاسی او هستند. این نویسنده در عرصهٔ تاریخ نیز دست بهقلم بود و رمان تاریخی «رومولا» را که در آن فلورانس قرن پانزدهم را بهتصویر کشیده است، نوشت.
الیوت اگرچه بهدلیل حجم فروش کتابهایش چندان موفق نبود، اما هنوز هم از لحاظ سبک نوشتاری مورد احترام ادبیاتدوستان است. او هفت رمان و ۱۱ کتاب شعر از خود بهجا گذاشته است.
آثار معروف او «آدام بید» (۱۸۵۹)، «آسیاب رودخانهٔ فلاس» (۱۸۶۰)، «سیلاس مارنر» (۱۸۶۱)، «میدلمارچ» (۲–۱۸۷۱) و «دانیل دروندا» (۱۸۷۶) هستند.
در سلسله زمان نویسان بزرگ انگلیسی در قرن نوزدهم،که از جین آستین و خواهران برونته آغاز میشود و به چارلز دیکنز و تاماس هاردی میرسد.جورج الیوت به سبب مهارت و ژرف بینی اش در توصیف انگیزه ها مقام منحصر به فردی دارد،به طوری که بسیاری از نقادان مدرن او را بزرگ ترین رمان نویس انگلیسی قرن نوزدهم می دانند.
ادام بید رمانی است درباره آدم های معمولی که زندگی ساده ای دارند و روابط آن ها نیز در محیط کوچک شان ساده می نماید،اما آیا این نظم عادی ادامه میابد؟تقدیر چه ها در آستین دارد؟ضربه سرنوشت چه گونه فرود می آید؟
درباره آدام بید: آدام بید اولین رمان بلند جورج الیوت است که در سال 1859 به چاپ رسید. ایده ی داستان بر گرفته از شرح حالی است که عمه اش الیزابت اوانس، مبلغ فرقه ی متدیست، برای او باز گو می کند. شرح حالی مربوط به شبی است که او در سلول زندانیان محکوم به اعدام در ناتینگهام به همراه دختری که به جرم قتل دخترش در انتظار اعدام است سپری کرده است. این رمان به طور استثنایی توسط منتقدان زمان خودش مورد استقبال قرار گرفت که تصویر سازی زندگی روستایی و بررسی شخصیت ها ، به ویژه همسر مارتین، خانم پویستر، را مورد تحسین قرار دادند.
خلاصه داستان: آدام بید که در دهکده ی هی اسلوپ به نجاری می پردازد، عاشق هتی سورل، دختر خواهر مزرعه داری به نام مارتین پویستر است. هتی مجذوب اشراف زاده ای به نام آرتور دونی ثورن می شود و غرورش به اندازه ای است که بتواند رویای همسر ارباب شدن را در سر بپروراند. آدام لاس زنی آرتور را با نگرانی فزاینده می بیند و تمامی تلایش هایش جهت مداخله بی ثمر است. آرتور هتی را اغوا می کند و سپس او را ترک می کند. هنگامی که هتی، دل شکسته از بی وفایی آرتور، موافقتش را به ازدواج با آدام اظهار می کند، آدام مزد وفاداری اش نسبت به هتی را می گیرد. اما هتی خود را بار دار می یابد و در تلاشی بی ثمر جهت یافتن معشوقش، از خانه می گریزد. در غم ترک هتی، همدم آدام دختر جوانی به نام دینا موریس، مبلغ فرقه ی متدیست، می شود که برادر آدام به نام سث نومیدانه عاشق اوست. هتی نگون بخت که موفق به یافتن آرتور دونی ثورن نمی شود، متهم به جرم قتل فرزندش می شود و سپس محکوم می شود. دینا تسلی بخشش می شود و انتهای رمان چگونگی مواجهه شدن هتی، به کمک دینا، را با مراحل اثبات بی گناهی اش توصیف می کند. اما مجازات هنی به تعویق می افتد و در نهایت محکومیتش به تبعید تخفیف می یابد. بعدها آدام با دینا ازدواج می کند.
اگنس گری
اگنس گری با امیدواری بسیار به تدریس در خانهٔ اعیان و اغنیا می پردازد، و تصور می کند که اگر خودش را در زمانی به یاد بیاورد که هم سن وسال شاگردهایش بود می تواند محبت و اعتماد این شاگردها را جلب کند. اما اوضاع به این سادگی نیست. با این حال، اگنس گری احساس هایی را تجربه می کند که تلخ و شیرین اند.
بلندی های بادگیر (وادرینگ هایتس)
پنین
سایه انقلاب اکتبر تا همیشه بر سر ملت روس باقی خواهند ماند؛ این پیامی است که ناباکوف در رمان پنین به خوانندگانش می دهد. او با خلق یک موجود «مفلوک» اما در عین حال «فرهیخته»، «بلندپرواز» اما همزمان «سرخورده»، و «آزاد» اما «ترسیده» به نام پنین، به هجو زندگی مهاجران روس در غرب به ویژه آمریکا می پردازد.
پنین استاد دانشگاهی است با ایده های جورواجور که از شوروی ترسناک گریخته و به فرانسه و سپس آمریکا مهاجرت کرده است. او در کالجی کوچک به چند دانشجو ادبیات و تاریخ روسیه را درس می دهد تا بتواند با سرخوردگی بی وطنی، با تفاخر به بزرگان ادبیات کشورش کنار بیاید.
پنین، که خالقش آشکارا رگه هایی از دیوانگی اش را به رخ می کشد، یک اصولگرای به تمام معناست؛ به سنت های روسی پایبند است اما نمی تواند به زندگی غربی و فرهنگ همراهش تماما بی اعتنا باشد و آن را طرد کند، پس دچار تناقض می شود که آن هم خنده دار است چرا که به عنوان مثال از موسیقی جاز به همان اندازه نفرت دارد که از دندان های مصنوعی اش تجلیل می کند!
ناباکوف هجو خود از هموطنان مهاجرش را با توصیف اخلاق و روحیات ویکتور، پسر این استاد سرگشته کامل می کند و با این کار مفهوم «پنینی» را خلق می کند؛ کنایه از همان وضعیت خاص مهاجران روس: «...پنین با وجود درد کمر بالاخره به خواب رفت و در یکی از آن رؤیاها که حتی ثلث قرن بعد از فرار از دست بلشویک ها باز هم به سراغ روس های پناهنده می آید، خودش را دید که خرقه مجللی به تن دارد و از میان حوض های بزرگ جوهر، زیر نور ماه پنهان در ابرها، از یک کاخ خیالی فرار می کند...»
اما روایت این سرگشتگی تلخ به شیرینی تمام صورت می گیرد؛ ناباکوف با طنزی ملایم اما ادامه دار کل داستان را پیش می برد و آمریکایی را می سازد که «خاص» هر شخصیتی است؛ کسی مانند پنین به جزئیات ملال آورش توجه می کند و دیگرانی که از «فرصت های زندگی جدید» به گو نه ای دیگر بهره می برند.
تاریخ پیدایش علم جدید
ریچارد وستفال
مترجم: عبدالحسین آذرنگ و رضا رضايی
ریچارد وستفال، نویسنده این کتاب، از برجستهترین صاحبنظران در باب سده 17 است، سدهای که علم جدید در آن زاده شد و شالودههای این علم در آن استوار گردید. پیدایش علم جدید در عین حال انقلابی اجتماعی بود با تأثیرهای چنان گسترده که هیچ یک از زمینههای تمدن بشر از نفوذ آن برکنار نماند. این کتاب از معتبرترین منبعها به شمار میآید و مبتنی است بر پژوهش گسترده درباره چگونگی زایش، پیدایش و تحول و تکوین علم جدید .
جاده زرین سمرقند
نویسنده: ویلفرید بلانت
مترجم: رضا رضایی
در روایتها، بنیادگذاری شهر سمرقند را به افراسیاب، قهرمان نیمهافسانهای شاهنامه فردوسی نسبت میدهند، ولی از نظر تاریخی این شهر 2500 سال قدمت دارد و از اهمیت بسزایی برخوردار است.
کتاب حاضر، روایتی است از سفرها و رفتوآمدها در آسیای میانه از زمان لشکرکشی اسکندر تا اوایل قرن بیستم . در این کتاب، ماجراهای زایران، کشورگشایان، جنگاوران، جهانگردان، شاهزادگان، مکتشفان و حادثهجویانی درج شده است که هریک به نحوی از سمرقند یا اطراف آن عبور کردهاند.کتاب دارای تصاویر متعدد، جدولها و نقشههایی درباره این شهر و راههای ارتباطی آن است.
جین ایر
نويسنده: شارلوت برونته
مترجم: رضا رضایی
اصل رمان در مورد عشق مابين جين اير و آقاي راچستر دروغين است و بعد از اينكه جين اير او را ملاقات ميكند اغلب شخصيتها و اتفاقهاي ديگر در سايه اين مقايسه محو ميشود. جالبترين اين شخصيتها احتمالا سنت جان ريورز است. وي از اينكه وارد داستان ميشود تا اندازهاي با آقاي راچستر از لحاظ ظاهر و چهره، شخصيت بيروحش و از نظر تاثيري كه بر جين دارد مقايسه ميشود، تاثير او بر جين اير «گرفتن آزادي ذهن» اوست؛ در مقايسه با آزادي و نشاطي كه جين احساس ميكند آقاي راچستر به او ميدهد. از آن به بعد در داستان ميخوانيم كه آقاي راچستر ميخواهد با جين كه عاشقش است ازدواج كند چون اين جدايي براي او امكانپذير نيست و احتمالا احساس ميكنيم كه آقاي راچستر زنداني اولين همسرش شده است، ولي خلاف آن اتفاق ميافتد...
سایلاس مارنر (قصهی مرد بافنده)
مترجم: رضا رضایی
جرج الیوت (به انگلیسی: George Eliot) (نام واقعی: ماری آن، ماریان، کراس و نِ اوانز) (زاده ۲۲ نوامبر ۱۸۱۹ در چیلور کتون در وارویکشایر انگلستان - درگذشته ۲۲ دسامبر ۱۸۸۰ درلندن) رماننویس انگلیسی دوران ویکتوریا و ایجاد کنندهٔ روش آنالیز روانشناسی شخصیتهای رمانها مدرن است. آثار معروف او آدام بد (۱۸۵۹)، آسیابی بر رودخانه (۱۸۶۰)، سیلاس مارنر(۱۸۶۱)، میدلمارچ (۱۸۷۱–۷۲) و دانیل دروندا (۱۸۷۶) میباشند.
شراره ها
مارگریت یورسنار
رضا رضایی
رضايي درباره اين نويسنده گفت: يورسنار يك اديب واقعي بود. او در بيشتر سبكها و ژانرهاي ادبي اعم از رمان، نمايشنامه، شعر، داستان كوتاه، جستار، نقد و ترجمه، آثار مهمی خلق كرد.
وي افزود: يورسنار تنها بانويي است كه در تاريخ 400 ساله آكادمي فرانسه توانست به عضويت آن درآيد و به جمع 40 نفره «جاودانگان» راه يابد. علت اين موضوع فقط دانش شگفتانگيز او بود. يورسنار هم از علوم قديم بهرهمند بود و هم از دانش جديد زمان خود.
به گفته رضايي، مشهورترين اثر يورسنار «خاطرات هادريانوس» هنوز به فارسي ترجمه نشده است.
مترجم «شرارهها» گفت: اين كتاب را نميتوان در هيچ سبك يا ژانري دستهبندي كرد. خود يورسنار معتقد بود اين كتاب «مجموعهاي از شعروارهها» يا «قطعههاي منثور» است. حتي در جايي گفته بود كه اين قطعهها اعترافگونه و محصول بحراني عشقي و البته جستوجوي ارزشهاي ابدي هستند.
رضايي افزود: يورسنار در «شرارهها» نمادهاي بسياري را از اساطير و تاريخ يونان به كار برده است. بنابراين، خوانندگان اگر پيشزمينهاي درباره اين نمادها نداشته باشند، چيزي از كتاب درنمييابند. به همين دليل، در هر قسمت، يادداشتهايي براي تفهيم موضوع نوشتهام.
وي با بيان اينكه اين كتاب داراي نثر شاعرانه شگفتانگيزي است، افزود: به اعتقاد بعضي منتقدان غربي، اين كتاب كه نخستين بار در سال 1936 منتشر شد، زيباترين شعر عاشقانه فرانسوي در قرن 20 است.
شراره ها
مارگریت یورسنار
رضا رضایی
مارگریت یورسنار نخستین زنی است که پس از تأسیس فرهنگستان فرانسه (در ۱۶۳۵) به عضویت آن درآمد (در ۱۹۸۰). نخستین رمان او به نام الکسیس در سال ۱۹۲۹ چاپ شد. مهمترین رمان او خاطرات آدرین است که در ۱۹۵۳ چاپ شد.
عشق، در شراره ها، همچون شبح، همچون یک جای خالی، پیرامون متن پرسه می زند بی آنکه خود را تمام و کمال به دست نویسنده ای بسپارد که در صدد ثبت این تجربه است. پس نوشتن عشق، در واقع، نوشتن شکست نویسنده در نوشتن عشق است و همین شکست است که سبک یورسنار را در شراره ها به وجود آورده است.
شکستی که به مثابه عصاره هنری و زیبایی شناختی یک تجربه عاشقانه، به جا مانده است. تجربه ای که ناممکن بودن انتقال تام و تمام آن و رنج و لذت توامانش، اگر این سان در شراره ها سبک پردازی نمی شد و با تاریخ و ادبیات و اسطوره و انواع شگردهای روایی پیوند نمی خورد شاید در میان زنجیره ای از تجربه های روزانه به تدریج کمرنگ و محو و فراموش می شد و هیچ ردی از خود به جا نمی گذاشت. سبک یورسنار در شراره ها، سبکی است که نه به طور مستقیم حول محور عشق، که حول رنج، زخم و شکست تجربه عاشقانه و ویرانه های به جا مانده از آن سازماندهی شده است.
بی دلیل نیست که کتاب، انباشته از ویرانه ها و سوخته ها و کشته های جنگ هاست؛ جنگ هایی باستانی که تصاویری از جنگ های قرن بیستم در آنها منعکس و با آنها یکی شده و به این سان یورسنار از خلال اساطیر، زمانه خود را روایت کرده و با از میان بردن رابطه خطی و تقویمی میان گذشته و اکنون، این دو لحظه را به لحظه ای واحد بدل کرده است، چنانکه ابایی ندارد در قطعه ای نظیر «آنتیگونه یا انتخاب» هنگام وصف گذر آنتیگونه از ویرانه های دوزخی یک جنگ باستانی، از عبور تانک ها سخن بگوید: «آنتیگونه جامه ها، رخت ها، جایی در دلیجان همگانی به مقصد تبس، چیزهایی که تسئوس از سر صدقه به او تعارف می کند، هیچ کدام را نمی پذیرد. پیاده می رود و می رسد به شهری که بلارا به گناه بدل کرده، وداع را به تبعید و سرنوشت او را به مکافات.
ژولیده مو، عرق ریزان، مضحکه نادانان، رسوای دانایان، ردپای نظامیان را در آن دشت فراخ می گیرد و می رود که ریخت و پاش است از بطری های خالی، کفش های بی پاشنه، مجروحان رها شده ای که پرندگان شکاری آنها را دیگر مرده می انگارند. به سوی تبس پیش می رود، مانند پطرس رسول که به رم برمی گشت تا مصلوب شود...
غرور و تعصب
"عموم مردم بر این باورند، هر مجردی برای خوشبختی، نیازمند همسر است." در کنار نصیحت ابتدای موبی دیک، «مرا اسماعیل صدا کن»، اولین جمله از غرور و تعصب جین آستن باید از جمله پر نقل قولهای ادبیات باشد. و مطمئناً همان کاری که ملویل برای شکار نهنگ انجام داد، آستن برای ازدواج انجام میدهد - ردیابی پیچیدگیها (بدون اشاره به مسائل اقتصادی) آیینهای جفتگیری در بریتانیا در قرن نوزدهم با دستی مطمئن و چشمی بدون پلک. طبق معمول، آستن مناظر خود را در یک دهکده روستایی و چند خانواده آموزش می دهد - در این مورد، بنت ها، فیلیپس ها و لوکاس ها. در میان آنها آقای بینگلی، مردی مجرد خوش شانس، و دوستش، آقای دارسی، که حتی ثروتمندتر است، می آیند. خانم بنت که در بالای ایستگاه خود ازدواج کرده است، آمدن آنها را فرصتی برای ازدواج حداقل یکی از پنج دخترش می داند. بینگلی دلسوز است و به راحتی توسط بزرگترین دختر بنت، جین، جذاب است. با این حال، راضی کردن دارسی سخت تر است. او که به دلیل ابتذال خانم بنت و رفتار نامطلوب سه دختر کوچکترش کنار گذاشته شده است، نمی تواند ارزش واقعی دختران بزرگتر، جین و الیزابت را ببیند. غرور بیش از حد او لیزی را آزار میدهد، کسی که حاضر است بدترین چیزهایی را که دیگران درباره او میگویند باور کند. وقتی جورج ویکهام، سرباز مستقر در دهکده، واقعاً داستان بی اعتباری برای گفتن دارد، سخنانش بر زمین حاصلخیز می افتد.
پس از ایجاد سوء تفاهم اصلی رمان، آستن سپس شخصیت های فرعی جذاب خود را وارد می کند: آقای کالینز، روحانی متعصبی که آرزوی دستیابی به لیزی را دارد اما به جای آن به بهترین دوستش، شارلوت، رضایت می دهد. لیدی کاترین دوبورگ، عمه بیتفاوت آقای دارسی. و گاردینرها، عمه و عمه جین و الیزابت پست اما نجیب دل. برخی از بهترین کمدیهای آستن از اختلاط و تطبیق این نمایندگان طبقات و اقشار مختلف اقتصادی به دست میآیند که ریاکاری در قلب بسیاری از تعاملات اجتماعی را نشان میدهد. و اگرچه رمان مملو از سوء تفاهمهای عاشقانه، پیشنهادهای رد شده، فرارهای فاجعهبار و پایان خوش لازم برای کسانی است که لایق آن هستند، آستن هرگز آنقدر غرق عاشقانه نمیشود که واقعیتهای اقتصادی سخت زناشویی قرن 19 را از دست میدهد. مانور دادن ازدواج خوب برای دختران بی پولی مانند بنت دشوار است، و حتی لیزی، که صمیمانه برای آقای دارسی ارزش قائل است، وقتی از او پرسیده شد که برای اولین بار چه زمانی عاشق او شد، اظهار داشت: "این به تدریج شروع شده است که من به سختی میدانم چه زمانی شروع شد. اما من معتقدم که باید از اولین باری که زمین زیبای او را در پمبرلی دیدم، تاریخ آن را تعیین کنم. او ممکن است شوخی کند، اما در احساسات او حقیقتی بیش از اندکی وجود دارد. جین آستن الیزابت بنت را "موجودی لذت بخش که همیشه در چاپ ظاهر شد" می دانست. مخالفت خوانندگان کتاب غرور و تعصب سخت است. --آلیکس ویلبر
کارل مارکس (زندگی و محیط)
از متن کتاب: ذهنی توانا، فعال، واقع نگر و غیراحساساتی داشت بی عدالتی را زود تشخیص می داد، خیالاتی نبود، و از وراجی و هیجان های نفسانی روشنفکران همان قدر منزجر بود که از بلاهت و تفرعن بورژوازی، روشنفکران به نظرش بیشتر وقت ها بی هدف پرچانگی می کردند، از واقعیت دور می نمودند و صادق و ریاکارشان به یکسان آزاردهنده بودند، بورژوازی در آنواحد هم فریبکار بود و هم خودفریب، و حرص و طمع مال و مقام چشمش را به ویژگی های اجتماعی مهم زمانه بسته بود. این توصیف آیزایا برلین است از کارل مارکس. در این کتاب بود که آیزایا برلین برای اولین بار استعداد شگرف خود را در تاریخ اندیشه ها آشکار کرد. این کتاب هم زندگی نامه مارکس است و هم شرح مارکسیسم.
گتسبی بزرگ
مترجم:رضا رضایی
گتسبی بزرگ (به انگلیسی: The Great Gatsby) رمانی است بقلم نویسنده آمریکایی اف. اسکات فیتزجرالد (به انگلیسی: F. Scott Fitzgerald) که برای اولین بار در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر گردید. ماجراهای این کتاب در نیویورک و لانگ آیلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق میافتند. داستان دورانی را توصیف میکند که فیتز جرالد خود آن را دوران موسیقی جاز یاعصر جاز مینامید.
ایالات متحده آمریکا در سالهای ۱۹۲۰ بهدنبال شوک و هرج و مرجی که جنگ جهانی اولبوجود آورده بود از رشد اقتصادی بی سابقهای بهرهمند گردید. شکوفایی اقتصادی و ثروتی که این شکوفایی بهدنبال داشت باعث آن شد که بر تعداد میلیونرهای جامعه آمریکایی دم به دم افزوده گردد. علاوه بر این از آنجا که در همان سالها قانون منع تولید و فروش مشروبات الکلی در ایالات متحده آمریکا حکم فرما بود، عدهای از راه تولید و توزیع قاچاق اینگونه مشروبات ثروتهای باد آوردهای را به چنگ آوردند.
فیتز جرالد هرچند همچون یکی از شخصیتهای داستانش، نیک کراوی (Nick Carraway) مردمان ثروتمند و زرق و برق آن دوران را میستود ولی با زر پرستی و سقوط اخلاقی منتج از آن میانه خوبی نداشت.
چاپ اول گتسبی بزرگ (در سال ۱۹۲۵) موفقیت چندانی کسب نکرد و در طول مدت ۱۵ سال باقیمانده از عمر فیتز جرالد فقط حدود ۲۵٬۰۰۰ جلد از آن به فروش رسید. کتاب در سالهای پایانی ۱۹۳۰ (دوران رکود اقتصادی بزرگ) و همچنین در خلال جنگ جهانی دوم بطور کلی بدست فراموشی سپرده شد، اما بعد از جنگ، در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۵۳ تجدید چاپ شد و بلافاصله خوانندگان و طرفداران بیشماری یافت.
گتسبی بزرگ هم اکنون یکی از بزرگترین رمانهای آمریکایی به شمار میآید و آنرا در مدارس و دانشگاههای سراسر جهان (در رشته ادبیات آمریکا) بهعنوان یکی از کتب استاندارد تدریس مینمایند.
مایزلیس(تئوری بنیادی شطرنج)
کتاب تئوری بنیادی شطرنج اثر مایزلیس شطرنجباز نامدار روس است و به این قصد نوشته شده است که خوانندهٔ علاقهمند را گامبهگام و به صورت علمی و منظم اصول شطرنج را بیاموزد، و نهایتا پس از اتمام مطالعهٔ فصلهای دوازدهگانهٔ آن بتواند همچون شطرنجبازی آگاه در مسابقات شرکت کند و از دانستههای خود بهره گیرد. کتاب به گونهای نوشته شده است که خواننده به تدریج مباحث و مطالب مهم را جذب و هضم میکند. فرض بر این است که خواننده بعد از فهم کامل هر موضوع به سراغ موضوع بعدی میرود.
مجموعه جین آستین (۶جلدی)
جین آستین در ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ در استیونتن، همپشر، جنوب شرقی انگلستان، به دنیا آمد. او هفتمین فرزند یک کشیش ناحیه بود. در سال ۱۸۰۱ که پدرش بازنشسته شد، خانوادهی آستین به بث نقل مکان کرد. پدر در سال ۱۸۰۵ از دنیا رفت و جین آستین و مادرش چند بار نقل مکان کردند، تا سرانجام در سال ۱۸۰۹ در نزدیکی آلتن در همپشر ماندگار شدند. جین آستین در همین محل ماند و فقط چند بار به لندن سفر کرد. در مه ۱۸۱۷ به سبب بیماری به وینچستر کوچ کرد تا نزدیک پزشکش باشد، و در ۱۸ ژوئیهی ۱۸۱۷ همان جا درگذشت. نوشتن را از نوجوانی آغاز کرد. قبل از انتشار آثارش بارها در آنها دست میبرد و بازبینیشان میکرد. چهار رمان عقل و احساس، غرور و تعصب، منسفیلد پارک و اِما به ترتیب در سالهای ۱۸۱۱، ۱۸۱۳، ۱۸۱۴ و ۱۸۱۶، یعنی در زمان حیات جین آستین منتشر شدند. رمانهای نورثنگر ابی و ترغیب در سال ۱۸۱۸، یعنی بعد از مرگ نویسنده به چاپ رسیدند. دو اثر به نامهای لیدی سوزان و واتسنها (ناتمام) نیز از کارهای اولیهی جین آستین باقی مانده است. او پیش از مرگ مشغول نوشتن رمانی به نام سندیتن بود که قسمتهای پراکندهی آن در دست است. جین آستین در محیطی نسبتاً منزوی زندگی کرد و اوقات خود را بیشتر به نوشتن گذراند. به نظر نقادان، او نبوغی دووجهی داشت: هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاقیات و روحیات آدمها را خوب میشناخت. رمانهای جین آستین از پرخوانندهترین آثار در ادبیات جهاناند و حدود دویست سال است که نسلهای پیاپی با کشش و علاقهی روزافزون رمانهای او را میخوانند.
مستاجر وایلدفل هال
میدل مارچ (۲جلدی)
در سلسلهی رماننویسان بزرگ انگلیسی در قرن نوزدهم، که از جین آستین و خواهران برونته آغاز میشود و به چارلز دیکنز و تاماس هاردی میرسد، جورج الیوت بهسبب مهارت و ژرفبینیاش در توصیف انگیزهها مقام منحصربهفردی دارد، بهطوری که بسیاری از نقادان مدرن او را بزرگترین رماننویس انگلیسی قرن نوزدهم میدانند. شخصیتهای رمان میدل مارچ بهرغم سادگی ظاهریشان زندگی درونی بغرنجی دارند. بعضی بر معیارهایی پای میفشارند که همگان آنها را صرفاً تحسین میکنند و نه تشویق، بعضی دیگر بر عادیاتی متکیاند که همگان آنها را تشویق میکنند و نه تحسین. میدل مارچ داستان یک شهر است با همهی ابعاد و مناسباتش.