در حال نمایش 7 نتیجه

نمایش 9 24 36

آغا محمدخان قاجار؛ خواجه سفاک

تومان

نوشته: ناصر نجمی

در این کتاب، تاریخچه ایل قاجار، شرح زندگانی، چگونگی قدرت‌گیری و اقدامات آغا محمد خان قاجار، همچنین وقایع و رویدادهای زمان او به رشته تحریر در آمده است .عناوین تعدادی از سرفصل‌های کتاب از این قرار است :((کریم خان وکیل مردم))، ((شاه اسماعیل صفوی و ایل قاجار))، ((آغا محمد خان در تبعید))، ((قدرت یافتن آغا محمد خان))، ((فتح تهران))، ((سیمای لطفعلی خان زند))، ((آغا محمد خان به طرف خراسان پیش راند))، ((قفقاز آماج حمله))، و ((اندیشه فتح داغستان)) .مطالب کتاب با شماری از داستان‌های تاریخی درباره آغا محمد خان قاجار همراه است.

ایران قدیم و تهران قدیم

500,000 تومان

نویسنده: ناصر نجمی

مروری بر کتاب

مصور کتاب تاریخ مختصر ایران است در باب آثار و تاریخ باستان و نگاهی ویژه با تاریخ و موقعیت تهران تا امروز . کتاب مملو از تصاویر تاریخی است.

...وقتی سخن از تهران است نمی­توان از کنار آن به سادگی گذشت بی آنکه حرفی از تاریخچه و چگونگی پیداش این شهر به میان نیاید . تهران در گذشته بسیار دور بصورت یک قریه گمنام و کوچکی بود که وجود زاغه­ها و سردابها و زیر­زمین های مرموز، قیافه آنرا پر از لکه های سیاه و تیره کرده بود.

تهران از عهد صفویه ترقی و پیشرفت خود را شروع کرد و شاه طهماسب صفوی که قزوین را پایتخت خود قرار داده بود و چون جد اعلای صفویه (سید حمزه) در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم(ع) مدفون بود و گاها برای زیارت آن مرقد مقدس می­رفت، کم­کم به تهران میل و رغبتی یافت و تدریجا در این شهر ساختمان­ها و کاخ­هایی بنا کرد و همین قضیه توجه سلطان صفوی را به تهران برانگیخت، بطوریکه دستور داد در آن چند باغ احداث نمایند و ضمنا پیرامون آن برج و بارو و حصار بکشند . تعداد برج­هایی که شاه طهماسب در اطراف تهران بر پا کرد به اندازه سوره های قرآن کریم(۱۱۴) بود.

آقا محمدخان قاجار وقتی دشمنان و مدعیان خود را بر جایشان نشاند و استقرار و تمرکزی بوجود آورد، تهران را در سال۱۲۰۰شمسی به پایتختی انتخاب کرد و از این زمان است که تهران، همان قریه حقیر و ناچیز که فقط پانزده هزار نفر جمعیت داشت شروع به پیشرفت و ترقی کرد و کارش بتدریج به جایی رسید که اکنون قریه کوچک آن روز تبدیل به کلانشهر و جمعیتش میلیونی شده است.

داستان جالب و تا حدی غم انگیز آنکه همان تهران دوره آقامحمدخان و عصر فتحعلیشاه و ناصرالدین شاه که محدوده اش از ارگ، بازار، چال میدان، چال حصار، سنگلج و عودلاجان تجاوز نمی­کرد، امروز چنان دست و پای خود را اینجا و آنجا دراز کرده که تا کیلومترها از شرق، غرب، شمال و جنوب بسوی شهرهای دیگر تجاوز آشکار نموده و همه چیز را در درون خود جای داده است.

دانتن بزرگترین قهرمان انقلاب کبیر فرانسه

تومان
نویسنده ا ف اولارد ترجمه و نگارش ناصر نجمی 49ص چاپ 1358 جلد نرم بسیار کمیاب تمیز

سرگذشت حسن صباح و قلعه الموت

350,000 تومان

نویسنده: ناصر نجمی

این کتاب درباره حسن صباح رهبر فرقه اسماعیلیان ست زندگی و عقاید و رفتار و منش وی آمیزه ای از افسانه و راز و واقعیت است که با افسانه های حشاشین ، فدائیان و بهشت موعود اسماعیلیه شکل گرفته است و مقدمه کتاب توسط پروفسور فاروق صفی زاده نگاشته شده. حسن صباح (۴۶۴ قمری - ۲۶ ربیع‌الثانی ۵۱۸ قمری) از ایرانیانی بود که در دوره سلجوقی قیام کردند. مذهب وی و پیروانش شیعه اسماعیلیه نزاریه بود که شاخه‌ای از پیروان امامان است مرکز قدرت اینان در مصر بود که خلفای فاطمی مصر این مذهب را در این کشور رسمی اعلام کرده بودند.

حسن بن علی بن محمد بن جعفر بن حسین بن محمد صباح حِمَیری (=حسن صباح که در تاریخ معروف به سیدنا نیز هست) همان طور که خود می‌گوید مذهب شیعه اثنی عشری داشت و اهل ری بود (نسبت آن‌ها در تاریخنامه‌ها به اعقاب شاهان قدیم حمیری عربستان جنوبی رسیده‌است).

پدرش او را به مدرسه امام موفق (نیشابور) برد تا نزد او تحصیل کند. در بعضی منابع از حسن صباح، عمر خیام و خواجه نظام‌الملک به عنوان سه یار دبستانی یاد شده‌است.

شیوه حسن صباح در از بین بردن مخالفان کشتن مستقیم افراد به همراه جانفشانی قاتل بود. مکتب صباح که به الموتیان نیز شناخته می‌شد، به نام حشیشی‌ها (حشاشین) معروف بود که ریشه کلمه Assassin در زبان انگلیسی نیز از همین مکتب است. آنها اولین افرادی بودند که هدف را برتر از وسیله می‌دانستند و به خود اجازه می‌دادند با تظاهر و تزویر، به سازمان دشمن نفوذ کنند..