آرزوهای بزرگ
بچه های کوچک این قرن
تشویق دولت به بچهدار شدن بیشتر خانوادهها با وعدهٔ اعطای آپارتمان، تلویزیون، ماشین لباسشویی و …، و متعاقب آن مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانوادههای پرجمعیت کارگری اسکان داده شده در شهرکهای حومهٔ شهر پاریس (HLM) در دههٔ ۶۰ میلادی از مضامین اصلی این رمان است که از زبان راوی اول شخص داستان که دخترکی نوجوان به نام ژوزیان است نقل میشود. او که فرزند اول خانوادهای شلوغ است، به دلیل کمبود مهر و محبت از طرف پدر و مادر همیشه گرفتار، جذب برخوردهای سطحی ولی به ظاهر عاطفی بیرون از خانه میشود و پس از احساس لذت شدید از برقراری اولین رابطهٔ جنسی با یک پسر هم سن و سال خود، به دور از چشم والدین در پی تکرار این احساس لذت با چند مرد مسنتر برمیآید که در شهرک کارگری به نوعی بر سر راهش قرار میگیرند و او مجذوب نوع برخورد خاص آنها میشود و سرانجام پس از گذشت مدتی با یکی از آنها ازدواج میکند.
ابوالحسن نجفی کتاب بچههای کوچک قرن را با شهامت بسیار به فارسی ترجمه کرد و در سال ۱۳۴۴ توسط انتشارات نیل در تهران به چاپ رساند. ترجمهٔ فارسی این کتاب پس از گذشت چند سال، به رغم اقبال عمومی و شهرت مترجم، به دلیل محتوا دیگر مجوز تجدید چاپ در ایران نگرفت.
جان شیفته (۴جلدی)
ژان کریستف (۴جلدی)
ژان کریستف (۴جلدی)
شریفجان، شریفجان
در ابتدای این رمان جمله ای از کوروش کبیر نقل شده که آن را برایتان می نویسم : «من از مردمی که در میدان جمع می شوند تا به قید قسم به یکدیگر دروغ بگویند ٬ هیچگاه باکی نداشته ام !
نویسنده در این کتاب به شرح و توصیف تحولات دوره رضاخان و تاثیر این تحولات بر گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی چون زنان و کودکان می پردازد. وی از طریق به چالش کشیدن نظام ارباب رعیتی و سنتی در برابر طبقه سرمایه داری داستانی می نویسد که می توان از آن به عنوان یک سند اجتماعی تعبیر کرد. بعد از جدال فراوان سرانجام آقای "اصلانی" -ارباب شریفجان- به کمک رعیت ها و اهالی "شریفجان" که نمادی است از ایران، موفق می شود بر "سرهنگ جهانسوز" نماینده طبقه سرمایه داری غلبه کند.
داستان حاضر با توصیفی از منطقه 'شریفجان 'آغاز میشود; منطقهای که در کنار کویر واقع شده و راه آهن سراسری از دو فرسخی آن میگذرد .فضای داستان مربوط به وقایع بعد از مشروطه است .در این داستان خانواده اصلانی با وجود حرمت و قدمت آبا و اجدادی در حال ورشکستگی است' .فرهاد 'فرزند میرزا اصلان خان, شخصیت اصلی داستان است که وقایع زندگی او با توصیفی از فضای رمان درهم میآمیزد.
...برای دوست داشتن باید دل داشت که ما داریم ، باید دلت مثل دل دریا باشد . بزرگ و سخی . ما دل دریا داریم . این روزها همه چیز امکان دارد . گرسنگی چیزی نیست که بشود قایمش کرد . ولی مثل این است که بعضی ها می توانند بی صدا بمیرند . شاید نای نعره زدن نداشته باشند . بعضی وقت ها نعره زدن هم دردی را دوا نمی کند .
شنبه و یکشنبه در کنار دریا
روبر مرل
ترجمه: ابوالحسن نجفی
این کتاب با عنوان اصلی «آخر هفته در زودیکوت» یک سال پس از انتشار در فرانسه برنده جایزه معتبر گنکور شد. ابوالحسن نجفی اثر روبر مرل را در 1346 به فارسی برگرداند.
وقایع این رمان در زمان نبرد دانکرک در جنگ جهانی دوم می گذرد.
نبرد دانکرک در دانکرک در فرانسه، در جریان جنگ جهانی دوم بین قوای متفقین و آلمان نازی رخ داد. این نبرد قسمتی از جنگ جهانی دوم در جبهه غربی بود که شامل دفاع و تخلیه نیروهای انگلیسی از دانکرک از ۲۶ میتا ۴ ژوئن ۱۹۴۰ بود.
قسمتی از کتاب:
خیلی دلم میخواست که من هم به چیزی اعتقاد داشتم. اصلا اگر از من بپرسی میگویم که اساس این است که آدم اعتقاد داشته باشد. به هر چی که میخواهد باشد! به هر حماقتی که میخواهد باشد! به شرطی که آدم بهاش معتقد بشود! همین است که به زندگی آدم معنی میدهد. ... ولی من، من به هیچ چیز اعتقاد ندارم. و آخرش که چی؟ آخرش! آخرش این که من وقتی جوانتر بودم عقلم نرسیده که بفهمم چقدر مفید است که آدم ابله باشد.
کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول (۲جلدی)
نویسنده: پطروشفسکی
مترجم: کریم کشاورز
این کتاب بوسیله نویسنده اکراینی قرن نوزدهمی ایلیا پطروشفسکی که از نویسندگان و خاور شناسان معاصر است نوشته شده و به وسیله کریم کشاورز ترجمه شده گام بزرگی است برای نمایاندن زندگی کشاورزان و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، مناسباتی که تا پیش از تقسیم اراضی تا اندازة زیادی به قوت خود باقی مانده بود. این کتاب در واقع تاریخ اجتماعی روستاها است. پطروشفسکی بهخوبی در این کتاب نشان داده است که حمله مغول موجب شد نوعی اقتصاد کوچنشینی مبتنی بر دامداری توأم با یک نظام عشایری بهمنظور جنگجوئی دائم با ستمگری و قساوت بیسابقهای در سرزمینی استقرار یابد که مردم آن با ایجاد شبکههای متعدد آبیاری و فنون پیشرفته کشاورزی در یک جامعة روستایی ساکن و وابسته به زمین در حال افزایش دائمی نیروهای تولیدی و بهبود روشهای زراعتی بودند و مغولان زمینهای مزروع ایشان را غصب و تصاحب میکردند و واحدهای شکوفا بدین طریق به دشت مبدل میگشت و کشاورزی پربرکت ایران در بسیاری از نواحی آن جای خود را به دامداری صحرانشینی داد. اما پس از فرونشستن اولین حملات مغول و امحاء کشاورزی منظم بهعلت غارت و اخذ مالیاتهای کمرشکن از زارعین، محصولات کشاورزی کاهش یافت درنتیجه عدهای از خوانین مغول متوجه شدند که ادامة چپاول و غارت منجر به ویرانی مملکت میشود. در اینجا افراد تیزهوشی همچون رشیدالدین فضلالله وزیر و مشاور غازانخان توانست غازانخان را وادار به انجام اصلاحات ارضی نماید که تا اندازهای موجب احیای کشاورزی گردید. پطروشفسکی این اصلاحات را به تفصیل شرح داده و متذکر شده است که با وجود اصلاحات غازانخان، تأثیر مغول در سیستم مالکیت ارضی ایران از جهت مرتبطکردن نظام فئودالیسم با نظام ایلی و عشایری و ایجاد اقطاع و وضع خراج و عوارض فئودالی بسیار عمیق بوده است به طوریکه تا هفت قرن بعد از آن دوران همچنان برقرار مانده است. موضوعات بسیار مهم دیگری که پطروشفسکی مورد تحقیق و شرح و بسط دقیق قرار داده شیوههای آبیاری، باغداری، خرمن کوبی، نوغانداری و طریقه مبارزه با ریگ روان، مبارزه با آفات و بهطور کلی فنون کشاورزی است. توضیحات او درباره انواع محصولات و اشجار و گیاهان در نقاط مختلف ایران استعداد و گذشتة کشاورزی ایران را آشکار میسازد و این تحقیقات برای طرحهای کشاورزی بعدی در کشور اهمیت دارد.