از غم بال درآوردن
حالا همدردي ميتوانست بدترين چيزي باشد كه در كلامي يا نگاهي ابراز ميشد. همدردها را يا پس ميزدم يا دور ميزدم. آخر نياز داشتم حس كنم آنچه از سر ميگذرانم فهمناپذير و ارتباطناپذير است؛ از اين رو فقط وحشت معنيدار و واقعي به نظر ميرسيد. كسي اگر در موردش با من حرف ميزد، دلتنگيام عود ميكرد، همه چيز دوباره غيرواقعي ميشد. با اين حال، بيهيچ دليلي گاهي با آدمها درباره خودكشي مادرم حرف ميزدم، منتها چنانچه جرات ميكردند حرفي ميزدند، از كوره در ميرفتم. آنچه واقعا از آنها ميخواستم اين بود كه موضوع را عوض كنند و به بهانهاي سربهسرم بگذارند...
ضربان (دم حیات)
نویسنده : کلاریسی لیسپکتور
ترجمه : پویا رفویی
کلاریس لیسپکتور نویسنده و روزنامهنگار مطرح برزیلی است که بسیاری از کارشناسان او را مهمترین نویسنده یهودی پس از فرانتس کافکا میدانند. ارجاع به آثار او در ادبیات و موسیقی برزیل و آمریکای لاتین فراوان است اما بر اساس اطلاعات موجود در سایت خانه کتاب و کتابخانه ملی تا پیش از این اثر، کتابی از او به فارسی منتشر نشده بود و این نخستین کتابی است که از او به فارسی منتشر میشود.
«ضربان» یا «دم حیات» جزء آخرین آثار کلاریسی لیسپکتور است که او نگارش آن را از سال 1974 آغاز کرد و تا سال 1977 که در آستانه مرگ بود، ادامه داشت. نگارش این کتاب چنان کار طاقتفرسایی بود که کلاریسی از آن به عنوان «مکتوب مشقت» تعبیر میکرد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «انگار مینویسم تا جان کسی را نجات دهم، جان خودم را شاید. زندگی از جنم جنونی است مرگسرشته. پس زندهباد مرگی که ما در آن زیست میکنیم. به ناگاه اشیاء،مستغنی از افادهی معنا. کیفورم از بودن. شما چطور؟ به تحقیق شما هم همینطور. بیمعنایی اشیاء به خندهای از ته دل وامیداردم. همهچیز لاجرم به همانی که هست ادامه میدهد.»
در پشت جلد این کتاب آمده است: «اگر کافکا زن بود، اگر ریکله برزیلی یهودی تباری بود زادۀ اوکراین. اگر رمبو مادر بود، اگر به پنجاه سالگی رسیده بود. اگر هایدگر از آلمانی بودن دست کشیده، رمانس زمین را نوشته بود. من از چه رو به این اسم ها متوسل شده ام؟ از این رو که طرحی از همجواری فراگستری رسم کنم. حدود همین حوالی، جایی است که لیسپکتور در آنجا می نویسد. هلن سیکسو
از ادبیات به تنگ آمده ام: تنها سکوت تسکینم می دهد. اگر به نوشتن ادامه می دهم، به این خاطر است که در این جهان کار دیگری ندارم جز انتظار مرگ. جستجوی کلمه ای در تاریکی … بر آنم در گِل و لای غلت بزنم. کلاریسی لیسپکتور»