در حال نمایش 3 نتیجه

نمایش 9 24 36

ایکیگای: راز ژاپنی ها در داشتن عمر طولانی و زندگی شاد

220,000 تومان
هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس ترجمه: گلی نژادی

ژاپنی ها معتقدند که هر فرد ایکیگای منحصر به فرد خود را دارد . دلیلی که هر روز صبح به خاطر آن از رختخواب بیرون بپرد .

این کتاب الهام بخش و آرام بخش به شما کمک می کند تا زندگی خود را تغییر دهید و ایکیگای خودتان را کشف کنید . به شما می آموزد که شتابزدگی را رها کنید و اهدافتان و روابط دوستانه تان را دنبال کنید و به علایقتان بپردازید .

با ایکیگای به زندگی خود معنا و شادی ببخشید.


ایکیگای مفهومی ژاپنی به این معناست که شادی همواره در مشغول بودن است مانند معنا درمانی اما یک گام جلوتر از آن. به نظر می رسد که یکی از دلایل طول عمر ژاپنی ها ، به ویژه ساکنین اکیناوا ، نیز همین است . در این جزیره از هر صد هزار نفر ، دو هزار و چهارصد و پنجاه و پنج نفر بیش تر از صدسال عمر می کنند که این آمار بسیار بالاتر از میانگین جهانی است. پژوهشگرانی که روی دلایل عمر طولانی این مردم نسبت به دیگر نقاط دنیا کار می کنند به این نتیجه رسیده اند که مهم ترین عامل این امر علاوه بر رژیم غذایی مناسب ، زندگی سادۀ بیرون خانه ، چای سبز ، آب و هوای نیمه حارهّ ای است ؛ همان مفهوم ایکیگای که در زندگی ساکنان اکیناوا جریان دارد.

من تنها زن صحنه بودم (هدی لامار)

320,000 تومان
مری بندیکت مترجم: گلی نژادی

«شاید برخی از شما بدانید همسر من بازیگری بازنشسته است. او یکی از ستاره‌های تئاتر بود تا آن‌که مرا دید و تصمیم گرفت، به جای هنرپیشه بودن، خانم ماندل باشد.» من تنها زن صحنه بودم، مری بندیکت با ترجمۀ گلی‌نژادی، اثری در حوزۀ بیوگرافی محسوب می‌شود. حکایت زندگی هدی لامار؛ بانویی هنرمند که زمانی هنرپیشه ای چیره دست بود و سپس به بازیگری بزرگ در صحنه سیاست بدل شد. «زیباترین زن جهان» چیزی نبود که برای او کافی باشد، او بلندپرواز بود و این بلندپروازی را با ثبت اختراعاتی ماندگار کرد. طراحی یک سیستم راهنما برای اژدرهای نیروهای متفقین که از طریق تغییر فرکانس مانع از ردیابی توسط دشمن می‌شد؛ اثری بود که باعث شد نام او در تاریخ ماندگار شود و ردپای فعالیت‌های علمی او در فن‌آوری بلوتوث و وای فای نیز به چشم می‌خورد. روایت کتاب من تنها زن صحنه بودم در هفدهم مه 1933 آغاز می شود و تا چهارم سپتامبر 1942 ادامه می یابد؛ روایتی که هم شروعی شورانگیز دارد و هم پایانی درخشان و مخاطب را با خود به لحظه های پرهیجان تاریخ می برد. «در پایان، آیا همان شخصی شده بودم که آنان پیش از آن تصور می‌کردند؟ برای هر کس دیگری هدی لامار بودم. فقط صورتی زیبا و بدنی نرم. من هرگز هدی کیسلر نبودم؛ مخترعی بلندپرواز، متفکری کنجکاو و یهودی. من هرگز پشت نقش‌های بسیاری که روی صحنه‌های خاموش و روشن بازی کردم، خود واقعی‌ام نبودم.»

هِدی لامار، زنی که یک‌تنه مرزهای زیادی را جابجا کرد. او با زیبایی مسحورکننده‌اش روی صحنة تئاتر و سینما بر تاریخ هنر تأثیر می‌گذاشت و در پشت صحنه، اتفاقات جنگ جهانی دوم و روابط هیتلر با مقاماتش را تغییر می‌داد. با هوش و استعداد عجیبی که داشت، مهندس و مخترعی خودآموخته شد و در هر حوزه‌ای پا گذاشت، تأثیرگذار و خلاق بود. این رمان بر اساس زندگی یکی از مهم‌ترین زنان تاریخ سینما و فرهنگ عمومی و حتی سیاست نوشته شده است و گیرایی فراوانش باعث می‌شود خواننده همه‌چیز را از دریچة ذهن لامار ببیند و با تمام وجود احساس کند. او بیش‌تر از بسیاری از مدافعان حقوق زنان برای کسب حق برابری با مردان جنگیده است و کم‌تر نامی از او برده می‌شود و از این رو، این رمان همچنین بخش‌های ناگفته‌ای از تاریخ مبارزات زنان را فاش می‌کند.