ثالث |
ولادیمیر بارتول |
محمدرضا مباشر |
وزیری |
گالینگور |
فارسی |
۶۳۲ |
۱۳۹۸ |
۷ |
۹۱۵ |
۹۷۸۹۶۴۶۴۰۴۴۹۶ |
الموت (حسن صباح؛ پیر کوهستان)
380,000 تومان
ولادیمیر بارتول
ترجمه: محمدرضا مباشر
ولادیمیر بارتول در این اثر خوانندگانش را به ایران قرن یازدهم می برد. زمانی که فرقه بنیادگرای اسماعیلیان به رهبری حسن صباح بر امپراتوری قدرتمند ترک ها پیروز می شود. از مردان شجاع و فدایی حکایت می کند، از زنان جادویی و زیبا روی و از مردان جوانی که حسن صباح آن ها را به باغ های بهشتی خود می برد و آنان را به اطاعت کورکورانه وادار می کرد.
حسن ابن صباح رهبر یک فرقۀ مذهبی که «اسماعیلیه» نام دارد از قلعۀ خود در « الموت » که غیر قابل تصرف در کوه های شمالی ایران واقع شده است؛ جنگ مقدسی را در برابر ترکان رهبری می کند.
ولادیمیر بارتول با نگارش کتاب « الموت» نه تنها رمانی تاریخی و هیجان انگیز را به رشتۀ تحریر درآورده است ، بلکه نوعی تشکیلات دیکتاتوری متعلق به گذشته ای دور را به گونه ای آموزنده توصیف نموده و آن را با مهارت استادانه ای در برابر چشمان خوانندگانش به نمایش گذاشته است.
وزن |
915 گرم |
---|
محصولات مرتبط
از گورب خبری نیست
ادواردو مندوسا گاريگا
ترجمه: مجتبي ويسي
جایزه سروانتس که بالاترین و مهمترین جایزه ادبی زبان اسپانیولی و همتای نوبل ادبیات است، به ارزش ۱۲۵ هزار یورو در سال 2016 به ادواردو مندوسا گاریگا اهدا شد.
از گورب خبري نيست رماني است علمي ـ تخيلي، اما نويسنده از رهگذر اين ژانر و با رويكردي طنز به مسائلي عيني و واقعي، از جمله رفتارها و مناسبات اجتماعي، زيست و ذهنيت بشري و نيز مباحث تاريخي ميپردازد. به تعبيري، مندوسا به مدد داستاني فانتزي مسائلي هستيشناسانه مطرح ميكند و با خلق يك جهان احتمالي، امكان مقايسه آن با جهان واقعي ما را فراهم ميآورد.
انور خوجه (مشت سرخ آهنین)
بلندي فوزيه
ترجمه: بيژن اشتري
انور خوجه مردی کتابخوان، خوش برخورد و خوش سیما بود اما زیر این لایه بیرونی، شخصیتی به غایت متعصب، بیگانه ستیز، بدگمان و خونریز آرمیده بود. از بخت بد مردم آلبانی، انور خوجه که خود را مارکسیست لنینیست می نامید زمام امور این کشور را در پایان جنگ جهانی دوم به دست گرفت. انور خوجه چهل و یک سال با قدرت کامل با مشت آهنین بر آلبانی حکم راند. الگوی انور خوجه در کشور داری استالین بود. افتخار می کرد که «ما کمونیست های آلبانی با موفقیت بسیار آموزه های استالین را به کار برده ایم.» انور خوجه حتا بعد از مرگ استالین در 1953 همچنان به طرفداری از او و الگوبرداری از روش های سرکوب گرایانه او ادامه داد.
میراث خوجه شامل ۷۰۰۰۰۰ سنگر بتونی تکنفره در کشوری سه میلیونی نیز میشود که قرار بود به عنوان محلی برای دیدبانی و تیراندازی با جنگافزار شیمیایی استفاده شود. این سنگرها بسیار محکم و با قابلیت حمل و نقل ساخته شده بودند با این قصد که به راحتی با جرثقیل یا هلیکوپتر، در حفره از پیش آماده شده، قرار داده شوند. این سنگرها، انواع گوناگونی داشتند که شامل سنگر تیربار، سنگرهای ساحلی، تأسیسات دریایی زیرزمینی و حتی محلی برای استقرار نیروی هوایی در کوهستان و سنگرهای زیرزمینی نیز میشد. ساخت سنگرهای آلبانی از ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۶ (نزدیک به بیست سال) به طول انجامید.
ترانه های پینک فلوید
پینک فلوید نامی است که به افتخار دو نوازنده قدیمی بلوز - پینک آندرسن و فلوید کانسیل - انتخاب شده است
شعر ترانه های گروه پینک فلوید در اولین نظر عجیب نما، نامتعارف و مغلق است چرا که نخستین شعرهایسید بارت بیشتر حالت وهم آلود و خیال پردازانه دارد و قصد او ایجاد حالات بیانی شدید بوده است.
پینک فلوید می کوشد تا موسیقی پاپ را به عرصه تاریخ و سیاست بکشاند. اجراهای زنده در بناهای تاریخی و همچنین در عرصه های سیاسی کاری بود که نام گروهپینک فلوید را با ترانه اعتراض همذات کرد.
حسرت نمی خوریم (زندگی در کره شمالی)
باربارا دمیک
زینب کاظم خواه
«حسرت نمیخوریم» نوشته باربارا دمیک روزنامهنگار است. او برای این کتاب با پناهندههای زیادی در کره جنوبی مصاحبه کرده و در نهایت داستان شش نفر از آنها را در کتابش آورده است. او در این اثر به یمن سالها کار روزنامهنگاریاش گزارشهای توصیفی روانی را از زندگی این پناهندگان آورده است؛ پناهندگانی که زندگی و طبقه متفاوتی در کره شمالی داشتند اما سرانجام همهشان فرار بود. شخصیتهای کتاب دمیک همه کسانی هستند که توانستهاند از سالهای قحطی کره شمالی جان سالم به در ببرند، اما مرگ عزیزانشان را به خاطر گرسنگی دیدهاند.
خواهر قلبی من
چیترا بانرجی دیواکارونی
مانی صالحی علامه
نویسنده هندی - آمریکایی کتاب تا به حال برنده چندین جایزه معتبر شده است و از روی داستانهایش چندین فیلم ساخته شده است.
هسته اصلی رمان داستان زندگی دو دختر هندی از کودکی تا جوانی است که از زبان خودشان روایت می شود. اگر چه بعضی شخصیت های رمان به آمریکا مهاجرت می کنند ولی بیشتر قصه در هند و شهر کلکته می گذرد. این رمان از فرهنگ غنی و دیرین هند تغذیه می کند.
خواهر قلبی من داستانی درباره خانواده ، دوستی ، محبت و صمیمیت بین خواهران است.
دستکش سفید و ۷ داستان دیگر (مجموعه داستان)
استيون ميلهاوزر
جواد همايونپور
استيون ميلهاوزر، نويسنده آمريكايي، در سال 1997 براي رمان «مارتين درسلر: داستان يك روياپرداز آمريكايي» جايزه پوليتزر را از آن خود كرده است.
كتاب حاضر شامل هشت داستان كوتاه برگزيده از مجموعهاي به نام «ما ديگران: داستانهاي تازه و منتخب» است كه در سال 2011 برنده جايزه استوري شده است.
دوست باهوش من
النا فرانته
ترجمه: سودابه قيصری
النا فرانته، از پرفروشترين و محبوبترين نويسندگان ايتاليا و جهان، در رمان مسحور كننده و پربار «دوست باهوش من» دوستياي را تصوير ميكند كه عمري به درازا ميكشد. از طريق زندگي اين دو دوست، نويسنده با چيرهدستي داستان تغيير تدريجي محله و شهر و كشور را نيز روايت ميكند. فرانته با تصوير صادقانه خشونت، عشق و اعتماد جاري در زندگي ثابت ميكند از مهمترين داستاننويسان معاصر ايتالياست.
«دوست باهوش من» نخستين كتاب از سري رمانهاي ناپل النا فرانته است.
چهارگانهٔ ناپلی او عبارتند از: دوست باهوش من (٢٠١٢)، داستان نام جدید (٢٠١٣)،آنهایی که میروند و آنهایی که میمانند (٢٠١۴) و داستان فرزند گمشده (٢٠۱۵).
کیمیاگر
نام نویسنده : پائولو کوئلیو
نام مترجم : حسین نعیمی
رمان کیمیاگر، اثر پائولو کوئلیو نویسنده مشهور برزیلی، از رمانهای بسیار پرفروش دههٔ پایانی قرن بیستم جهان است. این کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور منتشر شده و به بیش از ۵۲ زبان ترجمه شده است.
این رمان دربارهٔ چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را در اندلس ترک میکند و به شمال آفریقا میرود تا گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر پیدا کند. در این راه، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه میداند، و یک کیمیاگر آشنا میشود و عاشق فاطمه، دختر صحرا میشود. همهٔ این افراد، سانتیاگو را در مسیر جستجویش هدایت میکنند. هیچکس نمیداند این گنج چیست و آیا سانتیاگو میتواند بر موانع راهش در صحرا غلبه کند؟ اما چیزی که در آغاز ماجراجویی کودکانی به نظر میرسید، سرانجام به جستجوی گنجی مبدل میشود که فقط در درون میتوان آن را یافت.
لئوناردو داوینچی از آغاز تا پایان
ترجمه: ماجده مطلبی
لئوناردو داوینچی را بزرگترین نقاشان میدانند، بزرگترین مخترعان، بزرگترین پزشکان. سر هر علمی را که بگیری به او میرسد. او کسی بود که همعصران قرون وسطاییاش را از رخوت انزوا و کلیشهها بیرون کشید و به سوی تفکرات مدرن رهنمون کرد. جهان در نور او رنسانس را تجربه کرد و به جایی بهتر بدل شد.
ندای کوهستان
خالد حسينی
مترجم: مهدی غبرايی
خالد حسینی زاده ۴ مارس سال ۱۹۶۵ در کابل نویسنده افغانستانی است. عمده شهرت وی بابت نگارش دو رمان بادبادکباز و هزار خورشید تابان است. نام آخرین رمان او، و کوهستان به طنین آمد؛ میباشد که به فارسی نیز ترجمه شدهاست. حسینی ساکن ایالات متحده است و آثار خود را به زبان انگلیسی مینویسد.
خالد حسینی از پدری تاجیک و مادری پشتون،در شهر کابل زاده شد. مادرش معلم فارسی و تاریخ در یک لیسه (دبیرستان) بزرگ دخترانه در کابل بود. در سال ۱۹۷۶، پدر خالد حسینی به عنوان دیپلمات وزارت خارجه افغانستان، به پاریس اعزام شد و او نیز به همراه خانواده، به پایتخت فرانسه رفت.
در سال ۱۹۸۰ و به دنبال کودتای کمونیستی در افغانستان، پدر خالد حسینی از سفارت افغانستان برکنار شد. در نتیجه خانواده حسینی از ایالات متحده تقاضای پناهندگی سیاسیکردند که به آنها اعطا شد. خالد حسینی به همراه خانوادهاش در سال ۱۹۸۰ به سن خوزه در ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد. او درخواست پذیرش از دانشگاه سانتاکلارا (Santa Clara) کرد و مدرک لیسانس خود در رشته زیستشناسی را از این دانشگاه کسب کرد و در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه پزشکی شهر سن دیگو در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. خالد از سال ۱۹۹۶ به تحصیل در رشته پزشکی داخلی مشغول شد. وی در سال ۲۰۰۶ از سوی آژانس پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) به عنوان سفیر حسن نیت این سازمان در افغانستان شناخته شد و در سفری که به افغانستان داشت، بنیاد خالد حسینی را در سال ۲۰۰۷ برای کمک به افغانها، بنیان نهاد.
خالد حسینی ازدواج کرده و دارای دو فرزند (یک پسر و یک دختر با نامهای حارث و فرح) است.
بادبادک باز (در افغانستان: گودی پران) اولین رمان این نویسنده جوان افغانستانی است که سال ۲۰۰۱ زمانی که دوره کارموزی پزشکی خود را در بیمارستان Cedars_Sinai شهر لوس آنجلس را میگذراند شروع به نوشتن آن کرد. این رمان که در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شد، در آمریکا و اروپا فروش خوبی داشت و به عنوان سومین اثر پرفروش همین سال شناخته شد و به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد. بدین ترتیب موفقیت بزرگی برای ادبیات افغانستان در صحنه جهانی پدید آمد. بنمایههای این اثر شامل زندگی امیر و پدرش به عنوان دو مهاجر در آمریکا و نیز تنشهای قومیتی میان پشتونها و هزارهها است. این اثر با صدای خود نویسنده به صورت صوتی نیز وارد بازار نشر شدهاست. همچنین در دسامبر سال ۲۰۰۷ فیلمی به همین نام با اقتباس از این داستان ساخته شد.
پشت جلد:
صبح يكي از روزهاي زمستان آن سال پدر تبر را برداشت و درخت تناور بلوط را انداخت. بيتالله، پسر ملاشكيب و چند نفر ديگر كمكش ميكردند. كسي جلوگيري نكرد. عبدالله كنار پسرهاي ديگر ايستاد و مردها را تماشا كرد. اولين كاري كه پدر كرد، پايين آوردن تاب بود.
نسل کشی ارمنیان (ریشه ها و پیامدها)
ایساک یونانسیان
هنگامی که در خصوص نسل کشی ارمنیان صحبت می کنیم هرگز نباید سخنان هیتلر را که قبل از حمله به لهستان در جمع سربازان ارتش نازی در توجیه کشتار یهودیان ایراد شد فراموش کنیم. هیتلر گفته بود:"امروزه چه کسی جنایت های چنگیز خان و قتل عام ارمنیان را به یاد می آورد؟" این سخنان هیتلر در حالی بیان شد که دنیا فراموش کرده بود ولی هیتلر به یاد می آورد ، زیرا یکی از دوستان نزدیک هیتلر یعنی شنوبر ریختر که در زمان نسل کشی ارمنیان در ارزروم خدمت می کرد بارها گزارشات آن جنایات را برای وی نوشته بود.
بزرگترین رویداد مصیبتبار در تاریخ ارمنیان با آغاز جنگ جهانی اول روی داد. در ۱۹۱۵ میلادی دولت ترکان جوان تصمیم گرفت همهٔ جمعیت ارمنی ۱٬۷۵۰٬۰۰۰ نفری کشور را به سوریه و میانرودان انتقال دهد. آنانارمنیها در امپراتوری عثمانی را به رغم تعهد بسیاری از آنان به وفاداری ـ عناصر خطرناک خارجی و شریک در توطئهٔ دشمن مسیحیگرای تزاری برای برهم زدن فعالیتهای عثمانی در شرق میدانستند. در آنچه بعدها «نخستین نسلکشی» سدهٔ ۲۰ میلادی خوانده شد، صدها هزار ارمنی که از خانههای خود رانده شده بودند، یا قتلعام شدند، یا در خلال جابهجایی قومی، آن قدر پیاده راه پیمودند تا جان باختند. شمار کشتهشدگان ارمنی در ترکیه طی سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ میلادی بین ۶۰۰٬۰۰۰ (در منابع رسمی ترکیه) تا ۱٬۵۰۰٬۰۰۰ تن برآورد شده است. علاوه بر این، طی این مدت دهها هزار تن از آنان به روسیه، ایران، لبنان، سوریه، فرانسه و ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند.
هزار فرسنگ تا آزادی (فرار من از کره شمالی)
یون سون کیم
زینب کاظم خواه
«هزار فرسنگ تا آزادی» نوشته یون سون کیم است؛ نویسنده در این داستان از خاطراتش میگوید، از زمانی که در سن دوازدهسالگی گرسنه و تنها منتظر مادر و خواهرش است که برای پیدا کردن غذا خانه را ترک کردهاند. دختربچه ۱۲ ساله چند روز است که غذا نخورده و تنها کاری که میتواند بکند انتظار برای مرگ است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.