آگه |
فرهنگ رجایی |
توماس اسپریگنز |
رقعی |
شومیز |
فارسی |
۲۰۸ |
۱۳۹۵ |
۱۰ |
۲۴۵ |
۹۷۸۹۶۴۳۲۹۰۷۹۵ |
فهم نظریه های سیاسی
95,000 تومان
توماس اسپریگنز
ترجمه: فرهنگ رجایی
هدف اين كتاب ارائهي شيوهي جستار و چارچوبي براي فهم نظريهي سياسي است. به اين منظور روند جستاري كه نظريهپردازان به كار گرفتهاند مورد مطالعه قرار گرفته است و كوشش شده است تا نحوهي عمل نظريهپرداز از مرحلهي سردرگمي اوليه تا مرحلهي نتيجهگيري بازآفريده شود. مؤلف نشان مي دهد كه در روند جستار، ترتيب اين مراحل هميشه به ترتيب زير است: 1. مشاهدهي بينظمي؛ .2 تشخيص علل آن؛ 3. ارائهي راه حل. روند نظريهپردازي جزءِ چهارمي هم دارد كه همانا تصوير جامعهي احياشده است كه خصلتي شناور دارد و ميتواند پيش يا پس از مراحل اول يا دوم باشد. در واقع، ميتوان گفت كه فهم نظريهاي سياسي چارچوبي نظري، فلسفي، منطقي و كاربردي ارائه ميدهد كه به كمك آن ميتوان “منطق درونيِ” هر نوع نظريهپردازي را خواه در زمينهي سياست، اقتصاد، اجتماع، تربيت و خواه اخلاق كشف نمود.
وزن |
245 گرم |
---|
محصولات مرتبط
از طرف او
نام نویسنده : آلبا دسس پدس
نام مترجم : بهمن فرزانه
از طرف او دربارهی دو زن، یک مادر و دختر، است و زندگی آنها را در رابطه با همسرانشان به تصویر میکشد. رمان این دو زن را در موقعیتی مشابه قرار میدهد: موقعیتی حاکی از بیاعتنایی مرد به زن، و بیتوجهی او به حقوق انسانی زن، و عدم رابطه میان آنها. مادر نه میتواند بماند، و نه میتواند برود. در میانهی کتاب او با خودکشی به این رابطه پایان میبخشد. اما دختر از طرف او و از طرف همهی زنانی که چنین زندگیای را تجربه میکنند تصمیم دیگری میگیرد.... آلبا دِ سِسپِدِس در 1911 در رم متولد شد و در سال 1997 در شهر پاریس درگذشت.
استانبول استانبول
نويسنده: برهان سونمز مترجم / مصحح: تهمينه زاردشت
برهان سونمز (1965) در هايماناي آنکارا به دنيا آمد و بزرگ شد. بعدها به استانبول نقل مکان کرد و مدتي به شغل وکالت مشغول بود. در سال 1996 در حملهي پليس به شدت مجروح شد و مدتي طولاني در انگلستان تحت درمان قرار گرفت. سونمز اولين رمان خود (شمال) را در سال 2009 در ترکيه منتشر کرد. دومين رمان (بيگناهان) در سال 2011 و سومين رمان (استانبول استانبول) در سال 2015 منتشر شدهاند.
رمان استانبول استانبول در ده روز روايت ميشود. چهار راوي رمان، رويگردان از طاعونِ ظلم، براي هم قصه ميگويند تا درد و شکنجه را تاب بياورند و اسرار خويش را براي همسلوليهاشان فاش نکنند. تنها همرازِ چهار راوي رمان خوانندهي کتاب است. هرچند دکتر، دميرتاي، کامو و کوهيلان بيخبرند از خوانندهاي که اسرارشان را ميخواند، اما با واگويههاي دروني، سلسلهحوادثي را بازگو ميکنند که زمينهي مبارزهشان را فراهم آورده است.
انسانیت: تاریخ اخلاقی قرن بیستم
نام نویسنده : جاناتان گلاور
نام مترجم :افشین خاکباز
از نخستين باري كه از نسل كشي آلمانيها باخبر شدم با خودم ميانديشيدم كه چگونه افراد ميتوانند مرتكب چنين جناياتي شوند. اين پرسش ذهن مرا به خود مشغول كرده بود و در اكثر مطالبي كه در زمينهي فلسفه مينوشتم بروز پيدا ميكرد. دربارهي مسائل اخلاقي در ارتباط با گرفتن جان ديگران و كاربرد دانش ژنتيك چندين كتاب نوشتم. ربط اين موضوعات به پروژة ايجاد حلقههاي دفاعي مطمئنتر در برابر احياي سياستهاي نازي نيازي به تأكيد ندارد. ولي هنگامي كه دربارهي مسائل بهظاهر خنثاتر از قبيل هويت فردي مينويسيم، ناخواسته به سوي نوشتن دربارهي وحشيگريهاي اخير انسانها كشيده ميشوم. بنابراين فكر كردم بهتر است به جاي طرح اين مسائل در حاشيهي موضوعات ديگر، مستقيما دربارهي آنها سخن بگويم.
كتاب حاضر كوششي است براي بخشيدن بُعدي تجربي به اخلاقيات. من در اين كتاب از اخلاق براي طرح پرسشهايي در برابر تاريخ استفاده كردهام و سعي كردهام متقابلاً از تاريخ براي ارئه تصويري از استعدادهاي پنهان انسان استفاده كنم كه به اخلاقيات ربط پيدا ميكنند. براي انجام اين كار ناچار بودهام بسياري از مسائل و مباحث را با ديگراني در ميان بگذارم كه درك و دانش بيشتري از من در اين زمينه دارند. اميدوارم لغزشهاي من انگيزهاي شود براي آنان تا اين پروژه را به نحوي بهتر به پيش ببرند و به سرانجام برسانند.
(از پيشگفتار نويسنده)
انقلاب
نويسنده: دبورا وايلز مترجم / مصحح: زهرا تقوي
برندهي جايزهي گلدن کايت (2015)
برندهي جايزهي ويژهي صلح جين آدامز
فيناليست جايزهي کتاب ملي آمريکا
پاپا گفت: "زندگيمون اونقدرها هم بد نيست. ما چيزايي که لازمه رو داريم. الآن اوضاع خيلي بهتر از بچگيهاي منه. اونوقتها تمام روز رو تو مزرعه پنبه ميچيديم و حتي يه دلار هم نميگرفتيم." آقاي شلدون گفت: "اگه حق رأي داشته باشي ميتوني کار بهتري هم داشته باشي. ميتوني يه مزرعه پنبه واسه خودت داشته باشي." خانوم ويدِلا آروم و با مهربوني گفت: "اگه حق رأي داشته باشي ميتوني مطمئن باشي که ديگه هيچکي مثل آدل نميميره. اون دکتر لازم داشت اما هيچکي تو بيمارستان سفيدا حاضر نشد حتي به اون دست بزنه." پاپا اشکهاش رو پاک کرد و گفت: "حرف آدل رو وسط نکش." اما خانوم ويدِلا دست مامان رو گرفت به پاپا نيگا کرد و ادامه داد: "اون دختر بيچاره با اون همه درد مرد. فقط به خاطر يه آپانديس که دکترا خيلي راحت ميتونستن خوبش کنن. اما اون دکتر سفيدايي که شيفت بودن براش کاري نکردن. قانونم از ما حمايت نکرد. ما باس قانون رو عوض کنيم."
باغ همسایه
نام نویسنده : خوسه دونوسو
نام مترجم : عبدالله کوثری
خولیو مندس،نویسنده ی میان مایه ی شیلیایی که شاهد کودتای پینوشه(11سپتامبر1973)بوده وچند روزی هم طعم زندان رژیم کودتا را چشیده،خود را به اسپانیا می رساند تا بنشیند و بر اساس آن تجربه ی یکتا رمانی بنویسد که گوی سبقت از همه ی نویسندگان دوره ی شکوفایی بریابد.اما زندگی ملال آور و خفت بار در این تبعید خودخواسته و نیز پریشان ذهنی حاصل ازدلبستگی به وطن و مادری محتضر و پسری سرکش و بیگانه با پدر،روز به روز اورا از تحقق این رویای پرشکوه دورتر می کند.در این دوزخ بی بار و بر تنها مایه ی دلخوشی او باغ سبز و خرم همسایه است که از پنجره ی اتاقش تماشا می کند و آنچه در آن باغ می گذرد یگانه صحنه ی چشم نواز و خیال انگیز برای این مرد سودایی است.اما این روایت ساده ی واقع گرایانه از زندگی نویسنده سرخورده وتبعیدی،ناگهان با چرخشی نامنتظر در فصل آخر همه ی دانسته های خواننده را آماج تردید می کند و شالوده ی رمان را در هم می ریزد.
خوسه دونوسو که استاد بی بدیل کندوکاو در ذهن و روان آدمی است این رمان را عرصه ی برخورد میان رمان دوره ی شکوفایی و رمان بعد از شکوفایی کرده است.
تاریخ فلسفه در قرن بیستم
نام نویسنده : کریستیان دولاکامپانی
نام مترجم : باقر پرهام
کتابی که در دست دارید تاریخ فلسفه قرن بیستم نام دارد.مولف این کتاب از فرانسویانی است که در 1949 در داکار،در آفریقا زاده شده،او،پس از گذراندن تحصیلات اش در دانشسرای عالی پاریس،و موفقیت در امتحان دشوار آگره گاسیون فلسفه،سرانجام برای تدریس فلسفه راهی آمریکا شده است و اکنون استاد فلسفه در کونتیکات کالج در نیولندن در آمریکاست.
جنگ آخر زمان
نام نویسنده : ماریو بارگاس یوسا نام مترجم : عبدالله کوثری
جنگ آخرالزمان (به اسپانیایی: La guerra del fin del mundo) رمانی از ماریو بارگاس یوسارمان نویس برجسته پرویی است. این کتاب روایت داستانی شورش و جنگ کانودوس است که اواخر قرن نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد.
این رمان اولین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل، و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در قرن نوزدهم، روی میدهد.
خلاصه داستان
در کشور برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کردهاست، دستهای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش میکنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود میدانند. زمینهای ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آنها شبیخون میزنند و در منطقهای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته مینهند. در سوی دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش میدانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمینداران که خود مورد غارت شورشیان قرار میگیرند سعی در سرکوب شورشیان که آنها را ژاگونسو مینامند دارند.
خویشتن به ذهن می آید: ساختن مغز آگاه
نام نویسنده : آنتونیو داماسیو
نام مترجم : رضا امیر رحیمی
آنتونیو داماسیو استاد پرتغالی علوم اعصاب در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و استادیار موسسه سالک است. وی دکتری خود را در رشته علوم اعصاب از دانشگاه لیسبون اخذ کرد و تاکنون چندین عنوان کتاب معتبر در این زمینه نوشته است. براساس مقالهای که در سال ۲۰۱۴ در نشریه معتبر «روانشناسی علمی» منتشر شد، داماسیو در فهرست ۱۰۰ روانشناس برتر قرن قرار گرفت. همچنین او یکی از ۵۰ اندیشمند کلیدی در علوم انسانی در قرن گذشته لقب گرفت.
داماسیو صاحب نظریه است که بر اساس آن نقش احساسات و سازوکاری که به واسطه آن در مغز ایجاد میشود را در شناخت اجتماعی و تصمیمگیری را روشن کرده است. این ویژگی به ایجاد یک تصویر ذهنی از خود و دیگران میانجامد و نتیجه آن نه تنها در علوم شناختی، بلکه در حوزههایی همچون فلسفه تاثیرگذار بوده است. او نظریهاش را با بیانی جذاب و فراگیر در یکی از کنفرانسهای «تد» برای عموم تشریح کرد.
«خویشتن به ذهن میآید: ساختن مغز آگاه» یکی از کتابهای مهم داماسیو است. او در این کتاب که ماحاصل ۳۰ سال مطالعه و پژوهش وی است به دو پرسش اساسی پاسخ میدهد: نخست مغز چه گونه ذهن را میسازد؟ دوم مغز چه گونه آن «ذهن» را آگاه میکند؟
راز آگاهی
نام نویسنده : جان سرل
نام مترجم : رضا امیر رحیمی
«کتاب راز آگاهی اثر جان سرل،فیلسوف آمریکایی،در سال 1990 منتشر شد.در بیش از دو دهه پر شتابی که از انتشار این کتاب گذشته،گام های بزرگی در زمینه پژوهش مغز،مسئله ذهن-بدن ،موضوع آگاهی-خویشتن...برداشته شده و در نتیجه،فلسفه ذهن در کانون توجه فیلسوفان قرار گرفته است.در این برهه،سرل چندین کتاب دیگر فلسفی منتشر کرده و نظراتش درباره فلسفه ذهن را مستقیم تر و روشن تر توضیح داده است.
«اما راز آگاهی،از یک نظر،هنوز اهمیت خود را حفظ کرده است.بی جهت نیست که آنتونیو داماسیو در آخرین کتاب خود،خویشتن به ذهن می آید(2011).به این کتاب چنین اشاره میکند:برای آشنایی با برداشت معاصری از اهمیت ذهنیت از نظر فلسفه کتاب راز آگاهی نوشته ی جلن سرل را مطالعه کنید.(...)اهمیت این کتاب در تصویر روشنی است که از نگرش های مطرح در حوزه فلسفه ذهن و آگاهی به دست می دهد.»
روشن تر از خاموشی (برگزیده شعر امروز ایران)
نام نویسنده : مرتضی کاخی
شعر فارسي پس از نيمايوشيج تحولي بزرگ به خود ديد، چشماندازي فراختر پيدا كرد و تجربهي شعريِ ايرانيان را دگرگون كرد. روشنتر از خاموشي روايتي است از اين تجربه و دنياي شعريِ تازه. مرتضي كاخي در اين كتاب كوشيده تا مهمترين شعرهايي را كه در اين دنياي شعريِ تازه آفريده شدند گرد آورد، دنيايي كه پس از جدايي از سنتِ شعر كلاسيك فارسي شكل گرفت و رفتهرفته خود به شاخهها و انواع گوناگوني تقسيم شد. در واقع، اين كتاب گزينهي اشعار نوپردازان از دوران به عرصه رسيدن نيما تا سقوط سلطنت را در بر ميگيرد. گردآورنده در ابتداي هر بخش كه به يك شاعر اختصاص يافته، منتخبي از سخنان و نظريات آنان را دربارهي شعر نقل كرده است. در آغاز كتاب نيز، در قالب مقدمهاي نسبتآ بلند، برداشتهاي خود را درباب شعر و شاعران امروز آورده است.
فرصتی برای زندگی
نويسنده: سسيليا آهرن مترجم / مصحح: شهناز رافعي
سیسیلیا اهرن (به انگلیسی: Cecelia Ahern) (۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰ در دوبلین) رماننویس اهلجمهوری ایرلند است.
او فرزند برتی اهرن، سیاستمدار سرشناس ایرلندی است.
او نویسندگی را از سال ۲۰۰۱ و در ۲۱ سالگی با نوشتن رمان به راستی دوستت دارم آغاز کرد. این کتاب در سال ۲۰۰۴ چاپ شد، به موفقیت تجاری خوبی دست یافت و در ایرلند، بریتانیا وآمریکا پرفروش شد.
در سال ۲۰۰۷ نیز فیلم «پینوشت: دوستت دارم» با بازی هیلاری سوانک و جرارد باتلر از روی این کتاب ساخته شد. کتاب دوم او نیز با عنوان جایی که رنگینکمان به پایان میرسد در سال ۲۰۰۵ جایزهی کورین را در آلمان از آن خود کرد و در سال ۲۰۱۴ فیلمی با اقتباس از این داستان نیز ساخته شد.
زندگيام به من نياز داشت. زندگي بهسختي ميگذشت و من به آن توجه لازم را نداشتم. چشم از هدف برداشته بودم و خودم را به امور ديگري مشغول کرده بودم، چيزهايي مثل: زندگيِ دوستانام، کارم، اتومبيل قراضهام که هميشه به تعمير نياز داشت و چيزهاي ديگر. من زندگيام را کاملاً فراموش کرده بودم و اکنون زندگي براي من نامه نوشته بود، مرا احضار کرده بود و فقط ميشد يک کار انجام داد. بايد ميرفتم و با آن روبه رو ميشدم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.