حکیم رازی (حکمت طبیعی و نظام فلسفی)
نویسنده: پرویز اذکائی
رازی کتابهایی را در تقبیح مذاهب و در باب روشهای شیادی پیامبران نوشت که اگر چه امروز خودشان موجود نیستند اما بخشهایی از آنها در آثار دیگران بحث و بررسی شدهاند. به گفته بیرونی رازی نه تنها اسلام که تمامی مذاهب را تقبیح کرد. او تمامی کسانی که از ابتدا ادعای پیغمبری کردند را شیادانی میدانست که در بهترین حالت بیماری روانی داشتند. وی همچنین قرآن را مجموعهای از افسانههای سراسر تناقض میخواند که هیچ اطلاعات مفید و بدردبخوری ندارد. هانری کربن در مقدمهای که بر جامعالحکمتینِ ناصرخسرو نوشته (بخشی از آن با نامِ «نقد آراء محمد زکریای رازی در جامعالحکمتین» به فارسی ترجمه شدهاست)، میگوید وی نبوت ووحی را نفی میکرد و ضرورت آن را نمیپذیرفت. در تفکر رازی همهٔ انسانها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند، و لذا از لحاظ توانایی کسب معرفت با هم برابرند و بر یکدیگر هیچ برتری ندارند. از دیدگاه او مقتضای حکمت و رحمت الهی این است که انسانها همگی به منافع و مضار خود صاحب علم باشند و اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد به این معناست که آنها را بر دیگر انسانها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسانها میشود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد.کتب زیر به این اعتقاد وی اشاره دارند.
- «فیالنبوات» که دیگران به طعن و استهزاء، نام آن را «نقضالادیان» نهادهاند.
- «فی حیل المتنبین» دیگران به طعن نام او را «مخارقالانبیاء» گذاشتهاند.
دو کتاب بالا اکنون در دست نیست. اما جنیفر مایکل در کتابش نقل قولهایی از کتب بالا میآورد. همچنین احمد بیرشک مینویسد: «از تعلیمات او این بود که همهٔ آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح دربارهٔ مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند؛ درحقیقت دین زیانآور است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همهٔ مقامات همهٔ سرزمینها شک داشت». رازی دربارهٔ قرآن میگوید:
تو ادعا میکنی که معجزهای که [نبوت محمد را اثبات میکند] حاضر و در دسترس است، یعنی قرآن. تو میگویی که هر کس انکارش میکند یکی مشابه اش را بیاورد. در واقع ما میتوانیم هزاران مشابه اش را بیاوریم از آثار لفاظان، فصیح گویان و شاعران که بسیار بهتر از قرآن جملهبندی شدند و مفاهیم را موجزتر میرسانند. آنها معانی را بهتر میرسانند و وزن شعری بهتری دارند. به خدا که آنچه تو میگویی ما را شگفت زده میکند. تو دربارهٔ کتابی سخن میگویی که [مشتی] افسانهٔ باستانی را بازگویی میکند و در عین حال سراسر تناقض است و هیچ اطلاعات یا توضیح مفید و بدردبخوری ندارد و آنگاه تو میگویی چیزی شبیه آن بیاور؟
وی را هیچگاه به دلیل دیدگاههای ضددینی که داشت زندانی یا اعدام نکردند اما نوشتارهای دینی اش مورد سانسور قرار رفتند و از بین رفتند. گروهی معتقدند این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی علیه او شد و او را ملحد خواندند و آثار او را رد کردند و دست به نابودی آنها زدند. ابوحاتم رازی در کتاب اعلام النبوه نوشتهاست که این ملحد با عقل معیوب و نفس و رای ضعیف خود کلامی در ابطال نبوت تصنیف کردهاست.کسانی چون ناصرخسرو، ابن حزم و موسی بن میمون او را نادان و مهوس بیباک و سخنان او را دعاوی و خرافات بیدلیل، هوس و هذیانات خواندهاند. ابن قیم الجوزیه میگوید: «رازی از هر دینی بدترین چیزهای آن را برگزید و کتابی در ابطال نبوات و رسالهای در ابطال معاد تألیف کرد و مذهبی ساخت که از مجموع عقائد زندیقان عالم ترکیب یافته بود». افراد زیادی بر باورهای رازی رد نوشتهاند و برخی از باورهای رازی را در این ردیهها نقل کردهاند. ذبیحالله صفا از ۱۲ نفر که بر آرای رازی رد نوشتهاند نام میبرد. برخی، همچون نویسندهٔ خزینةالاصفیاء، او را از اکابر صوفیه میشمارند که پیوسته از خوف خدا در گریه بود. غلام سرور هندی در تاریخ وفات او سرودهاست:
چون شد از دنیا به فردوس برین
حضرت بوبکر رازی اهل راز
وصل او بوبکر محبوب حبیب
هست هم صوفی کامل پاکباز
هریک از جملههای «ابوبکر محبوب حبیب» و «صوفی کامل پاکباز» ازنظر ابجدی ۳۱۰ است که ـ به گفتهای ـ اشاره به سال فوت اوست. وی همچنین انتقاداتی بر ادیان دیگر دارد:
کتابی در «رد سیسن ثنوی» (رد بر مانویت)
خیام فیتزجرالد و خیامیهای او
برگردان پارسی کتاب «رباعیات خیام» فیتزجرالد همراه با حواشی و توضیحات و رباعیات مرجع
Fitzgerald’s Khayyam and His Khayyamian Quatrains
A Persian Translation of Fitzgerald’s Khayyamian Quatrains With Exploratory Essays About Fitzgerald and Khayyam
اشعار معناگرا و هنرمندانۀ فیتزجرالد اثری ماندگار و بخشی از گنجینۀ ادبیات کلاسیک زبان انگلیسی و در سراسر جهان پرخوانندهترین پس از شکسپیر است که ارزش بارها خوانش و ژرفنگری را دارد.
محبوبیت و شهرت خیام مرهون سرودههای فیتزجرالد با الهام از رباعیهای اوست. ازاینرو هر ایرانی میباید که با اشعار این شاعر بزرگ انگلیسی و کتاب او با عنوان “RUBAIYAT OF OMAR KHAYYAM” آشنا باشد.
پس از انتشار جهانی خیام فیتزجرالد، خیام یکی از چهرههایی شد که نام ایران را در جهان زنده و پُرآوازه کردهاند. ازاینرو است که کتاب حاضر با پژوهش در هر پنج ویراست «رباعیات خیام فیتزجرالد»، برگردانی شورمند از سرودههای او را به دست میدهد.
و بنگر که هنگام روز، هزاران شکوفه بیدار میشوند و هزاران نیز پراکنده در خاک. چنین است ماه اول تابستان: گل به پیشکش میآرد و جمشید و کیقباد را به بها میبرد.
هنگام صبوح ای صنم فرخ پی
برساز ترانهای و پیش آور می
کافکند به خاک صد هزاران جَم و کی
این آمدن تیر مَه و رفتنِ دی
درآمدی بر تحلیل فلسفی
این کتاب ترجمه چهارمین و واپسین ویرایش اثری است که از حدود پنجاه سال پیش، یعنی از زمان نخستین چاپ نخستین ویرایش آن، تاکنون جایگاهی بس ممتاز را به عنوان اثری درباره مبادی فلسفه و آشنایی با تحلیل فلسفی، با سبکی بس زنده و خواندنی، حفظ کرده است و بی گمان تا ده ها سال آینده نیز چنین جایگاهی را حفظ خواهد کرد. هاسپرس با تجربه ای گرانبار در آموزش و نگارش در سنت فلسفه تحلیلی، به بحث درباره بسیاری از مسائل مهم فلسفه، از نقش زبان و شناخت شناسی- شناخت علمی تا فلسفه دین و فلسفه اخلاق با توجه به روش ها و رویکردهای فلسفی رایج در دانشگاه های انگلستان و امریکا پرداخته است. او با توجهی که به واپسین تحولات در زمینه بحث های فلسفی مورد نظر داشته است در هر ویرایش با بازنگری کامل کتابی تقریبا جدید پدید آورده است. و هر بار با دوری گزیدن از روش مرسوم در نگارش کتابهای مربوط به مسائل فلسفی و تاریخ فلسفه، با روی آوردن به روش روایی خاص و تکیه بر صدها مثال و گفتگو و تمرین، با زبانی غیر فنی و محاوره ای، کار را با چنان موفقیتی به سامان رسانده است که به گفته جان ویزدم «در کاری بس دشوار شگفتی ها آفریده است.» هاسپرس در این کتاب نه وظیفه آموزش رسمی تاریخ فلسفه یا مکتبهای فلسفی، بلکه وظیفه آموزش فلسفه ورزی را، به صورت خودآموزی با زنده ترین شیوه بیان، به عهده گرفته است و می توان با استیون پریست همراه شد و درباره نتیجه کار او گفت: «بهترین کتاب موجود در مبادی فلسفه».