تنهایی الیزابت
''هنری عقربهی دقیقهشمار ساعت روی دیوار را تماشا کرد. در سراسر لندن، در سراسر دنیا، عقربهها دقیقاَ با سرعتی یکسان حرکت میکردند، بیاینکه هیچکدام از دیگری جلو بزنند...''
ویلیام ترور را نه میتوان روانشناس خواند نه کارآگاه، اما میتوان گفت که خصلتهای هر دو را دارد. او در این رمان بستریشدن چهار زن را در بخش چهار اتاقهی «بیمارستان زنانهی لیدی اوگاستا هپتری» بهانه قرار میدهد تا در زندگیشان سرک بکشد و از بیمها و شکستها، رازها و کابوسهایشان بگوید. ترور عاشق شخصیتهایی است که جامعه به آنها پشت کرده، انها که نه به موفقیت دندانگیری دست یافتهاند نه دیگر جوانی و زیبایی برگ برندهشان است. ترور در این رمان تصویری واضح و پر از جزئیات از زندگی در لندن دههی هفتاد میلادی ارائه میدهد.
جولین بارنز دربارهی ترور میگوید: «...ویلیام ترور نه یکی از چخوفهای ایرلند است نه حتی تنها چخوف ایرلند. او ویلیام ترور ایرلند بود و خواهد ماند.»
مسافر و مهتاب
آنتال صرب
ترجمه: فرناز حائری
ماجراجویی رویایی آنتال صرب، مانند مرشد و مارگاریتا اثر بولگاکف، ترکیبی مست کننده و کاملا فردی از جادو، جنون، عشق جنسی و تهدید است.
مسافر و مهتاب از مشهورترین رمانهای ادبیات معاصر مجارستان، از آنجا آغاز میشود که زوجی برای ماه عسل وارد ایتالیا میشوند. با ورود به ونیز گذشته دوباره جان میگیرد، خاطرات دوران نوجوانی و عصیانگری و حلقهٔ دوستان قدیمی زنده میشوند، دیدار کوچهها و فضاهای شهر جرقهای میشود برای تحولات روحی و عاطفی. ملاقاتهای ناگهانی و خبرهای نو به این تحولات دامن میزنند و جملگی دست به دست هم میدهند تا گذشته در اکنون زنده شود و نوسان میان این دو داستانی سرشار از جزئیات و وقایع پدید بیاورد در کشاکش عمیقترین احساسات عواطف بشری.