از برادران زخمی ما
روح غریب جنگل تاریک
ژتون قرمز من
کارن جوی فاولر
ثنا نصاری
کارن جوی فاولر (انگلیسی: Karen Joy Fowler؛ ۷ فوریهٔ ۱۹۵۰ – ) یک رماننویس اهلایالات متحده آمریکا بود. آثار او بیشتر در گونه علمی–تخیلی و خیالپردازی تقسیمبندی میشوند و محوریت آنها وقایع قرن نوزدهم، زندگی زنان و ازخودبیگانگی است. وی برنده جوایزی همچون جایزه نبولا شده است.
کارن جوی فاولر در ۷ فوریهٔ ۱۹۵۰ در بلومینگتون، ایندیانا به دنیا آمد. او ۱۱ سال ابتدایی زندگیش را در آنجا بود و سپس به همراه خانواده به کالیفرنیا نقل مکان کرد. در دانشگاه برکلی در رشته علوم سیاسی تحصیل کرد و پس از اخذ کارشناسیارشد با توجه به اینکه صاحب فرزند شده بود مدت ۷ سال از فرزندش نگهداری کرد. پس از این که نتوانست رشته رقص را پیگیری کند به طور کامل به نوشتن پرداخت. او علاوه بر دریافتجایزه نبولا در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۸ در سال ۲۰۱۴ برنده جایزه پن/فاکنر برای داستان شده و نامزد جایزه ادبی بوکر نیز بوده است.
درباره کتاب:
این رمان حکایتی است از تلاش انسان مدرن برای شناخت طبیعت و تسلط انسان بر طبیعت. تلاشی که به ظاهر با هدف خدمت به علم و بشریت طرح ریزی شده است اما در عمل منجر به خشونت جانکاه علیه انسان و دیگر موجودات زنده میشود. داستان این رمان از یک نزاع دوستانه در محل غذاخوری دانشکده ای در آمریکا شروع می شود که منجر به دستگیری اشتباه راوی داستان شده و همین ماجرا او را به دنیای تازه ای در رمان وارد میکند.
رمان های فاولر لحنی صمیم و طنزی شیرین و پخته دارد. او در مصاحبهای علت این انتخاب را که در ظاهر با محتوای غم انگیز کتابهایش در تضاد است، تلاش برای تحمل پذیر کردن این اندوه بی پایان عنوان کرد. «ژتون قرمز من» در مقام رمان علی رغم بهره بردن از لحنی صمیمی، سرشار از بازیهای زبانی، استعارههای چندلایه و عامیانه است که تحصیل او در رشته روانشناسی نیز مزید بر خلق چنین لحنی شده است.
بخشی از کتاب:
می توانستم سرتاسر این خاطره را دوباره در ذهن ببینم. فرن با آن چشم های درخشان و غمگین به من نگاه می کند و ژتون قرمز را روی سینه ام می گذارد. این چیزیست که من از ژتون قرمز دریافت می کنم. شبیه به هم. جور. تو و من. خواهر من، فرن. تنها ژتون قرمز من در سراسر این دنیای پهناور.
شهر مه
نويسنده: كارلوس روئيثثافون
مترجم: علی صنعوی
كارلوس روئيثثافون، نویسنده پرفروش، این مجموعه داستان را به عنوان قدردانی از خوانندگان بیشماری که در سفر فوقالعادهای که با کتاب "سایه باد" به او پیوستند، در نظر گرفت. شهر مه شامل یازده داستان، شخصیتهای جذاب، موقعیتهای منحصربهفرد و فضایی گوتیک را به خواننده ارائه میدهد که یادآور چهارگانه ی محبوب او "گورستان کتابهای فراموش شده" است.
قهوه سرد آقای نویسنده
روزبه معین
روزبه معین ، نویسنده ، رمان نویس، نمایش نامه نویس، و کارتونیست اهل ایران است. او فعالیت حرفه ای خود را با نوشتن نمایشنامه آغاز کرد و سپس به نوشتن رمان روی آورد.
اولین رمان روزبه معین به نام « قهوه سرد آقای نویسنده » در اردیبهشت 1396 منتشر شد و در جشن امضای اول آن در کمتر از دو ساعت چاپ اول کتاب به اتمام رسیدو در جشن امضای دوم، رمان معین رکورد دار صف خرید کتاب در ایران شد و مشتاقان قهوه سرد آقای نویسنده 7 ساعت در انتظار خرید کتاب ماندند.همچنین رمان قهوه سرد آقای نویسنده در بیست روز اول چاپش به طور متوسط روزانه هزار جلد فروش داشت.
روزبه معین پیش از این در سال 1394 یکی از نمایشنامه هایش را به چاپ رسانده بود.
روزبه معین متولد تهران است. بنا بر اظهاراتش نوشتن را از دوران کودکی آغاز کرده و در دوران نوجوانی به کاریکاتور و کارتون علاقهمند شده که این هنر او را به سمت خلق چهرهها و شخصیت های مختلف هدایت کرده است. به گفته خودش همواره آدم تنهایی بوده و از تنهایی لذت می برد. معین لیسانس مهندسی شیمی از دانشگاه اراک دارد، او مدعی است هنر و علم با هم تضادی ندارند و او همزمان با تحصیل در دانشگاه دوره های تئاتر و نویسندگی را نیز گذراند. فعالیت حرفه ای خود را به عنوان نویسنده با نمایشنامه نویسی آغاز کرد و در سال 1394 نمایشنامه هنگامی که باران پیانو می نوازد را به منتشر کرد. معین از سال 1392 شروع به نوشتن رمان قهوه سرد آقای نویسنده کرد و در سال 1396 آن را به چاپ رساند و خیلی سریع تبدیل به یک رمان پر فروش شد.
این کتاب به داستان زندگی یک روزنامهنگار و نویسنده میپردازد. داستان از یک خاطره از کودکی نویسنده آغاز میشود؛ زمانی که او عاشق دختری بود که 15 سال از خودش بزرگتر است. دختر هر روز برای آموزش پیانو به خانه همسایه این پسربچه که پیرزنی است میآید و پسر بچه به دلیل علاقه زیادش هر روز به سراغ دفترچه نتها میرود و نتها را جابهجا میکند. 20 سال بعد روزی مرد نویسنده به یک کنسرت میرود و در آن عشق دوران کودکی خود را میبیند. دختر قطعهای را تکنوازی میکند و آقای نویسنده متوجه میشود که این قطعه یکی از آن قطعاتی است که او در کودکی تغییر داده بوده است تا دختر دیرتر پیانو را یاد بگیرد. وقتی این آهنگ تمام میشود، نوازنده نام اثر را «وقتی پسربچه عاشق میشود» معرفی میکند و این شروع داستانهای عجیب و غریب آقای نویسنده است.
کودکی – نوباوگی – نوجوانی
لئو تولستوی سه گانه خود را با عنوان کودکی - نوباوگی - نوجوانی در اوایل دهه بیست زندگی خود آغاز کرد. اگرچه او در دوران پیری آن را بهعنوان «آمیختهای ناجور از واقعیت و تخیل» رد میکرد، نسلهای خوانندگان با این موضوع موافقت نکردند و این رمان را پرترهای جذاب و روشنفکر از رشد درونی در برابر پسزمینهی دنیایی آکنده از وضوح، ظرافت و رنگ خارقالعاده میدانستند.
ننگ بشری
نام نویسنده : فیلیپ راث
نام مترجم : زهرا طراوتی
میتوانستی ببینی بر خلاف قد و استیل کشیده تنش،چقدر میتوانست تیز و بز باشد.در نظرت زنی بود جدی با هیکلی بیش از حد لاغر،زنی با وقار و بی مهابا زنی کامل که هر چند دوران رشد و رسیدنش گذشته اما سرحال و پخته است و در یراشیبی زوال نیفتاده است.زنی در آستانه کمال زنی که یک مشت موی سفید توی سرش چیزی جز اغفال تو نیست چرا که خطوط تیز بانکی وار گونه هایش فرم چانه و گردن بلند و آشکار زنانه اش هنوز درگیر دگرگونی های پیری قرار نگرفته است.