پاییز پدرسالار
هر چه طول عمر بيشتر باشد، باز هم انسان تصور ميكند كارهاي بسياري را هنوز انجام نداده است و بايد فرصت بيشتري اعطا شود تا مسئوليتها را به انجام برساند. ...و ماجراي پدر سالار نيز، اين گونه است. به راستي كسي نميدانست و نميداند او چند سال زندگي و چند سال فرمانروايي كرد. عدهاي بر اين باور بودند كه او 3 بار ظهور ستاره دنبالهدار را كه در هر سده يك بار پديدار ميشود، ديده است، ولي نه تنها شخص پدر سالار، كه همه مردم كشورش، فقدان او را دور از انصاف ميدانستند. او ناجي كشور بود و تا آخرين لحظات زندگي كوشيد حرمت چنين لقبي را پاس دارد و وجاهت ملي خود را حفظ كند. هر چند قدرتهاي بزرگ منطقهاي از هجومهاي متوالي و استفاده از ترفندهاي گوناگون را در برنامه داشتند و در مواردي او را به استيصال كشاندند، ولي موفقيت چنداني، جز انتقال دريا، به دست نياوردند.
دون کیشوت (۲جلدی)
دُن کیشوت زندگی فردی را به مخاطب نشان میدهد که دچار توهم است و وقت خود را با خواندن آثار ممنوعه میگذرانَد. در زمان روایت داستان، نوشتن و خواندن آثاری که به شوالیهها میپرداخت ممنوع بود و شخصیت اصلی داستان، خود را جای یکی از همین شوالیهها میبیند و دشمنانی فرضی در برابر خود میبیند که اغلب کوهها و درختها هستند. «دُن کیشوت» پهلوانی خیالی و بیدستوپاست که خود را شکستناپذیر میپندارد.
او، با همراهی خدمتکارش، سانچو پانزا، به سفرهایی طولانی میرود و در میانهٔ همین سفرهاست که اعمالی عجیب و غریب از وی سر میزند. او که هدفی جز نجات مردم از ظلم و استبداد حاکمان ظالم ندارد، نگاهی تخیلی به اطرافش دارد و همه چیز را در قالب ابزار جنگی میبیند.
روزهای بی پایان
شرق بهشت
داستان این رمان وسیع و بی باکانه در مزارع پربار دره ی سالیناس واقع در کالیفرنیا می گذرد و سرنوشت به هم گره خورده ی دو خانواده-ترسک ها و همیلتون ها-را روایت می کند. این دو خانواده برای نسل های متمادی است که اتفاقات سقوط آدم و حوا و رقابت مرگبار هابیل و قابیل را در زندگی شان تکرار می کنند. رمان شرق بهشت، شاهکار اشتاین بک در سال های پایانی نویسندگی ، اثری است که نویسنده در آن، جذاب ترین شخصیت هایش را خلق کرده و به کاوش در جاودانه ترین بن مایه های داستانی اش پرداخته است: اسرارآمیز بودن هویت، توصیف ناپذیر بودن عشق و عواقب خونین نبود عشق در زندگی. رمان شرق بهشت، هنوز هم اثری تأثیرگذار به حساب می آید و علی رغم گذشت بیش از نیم قرن از انتشار آن، همچنان نقشی مهم و قابل توجه در فرهنگ آمریکا بازی می کند.
صد سال تنهایی
ماركز در اين كتاب وضعيت جغرافيايي و آداب و رسوم بوميان سرخپوست آمريكاي لاتين را به خوبي نماياندهاست؛ گويي آيينهاي در برابر ملتش گرفته تا همه ويژگيهاي آنها را بنماياند. كسي كه اين اثر را ميخواند، اگر هم به كشورهاي آمريكاي لاتين سفري نداشته و يا حتي درباره آنها هيچ اطلاعي نداشته باشد؛ حس ميكند آن سرزمين و مردمش را به خوبي ميشناسد. اعتقادات باستانياي كه گاه در اثر خيالپردازيها و اغراقهاي بوميانش خرافات به نظر ميرسند، همه در اين اثر به خوبي آشكار است. اثبات وجود عشق و قدرت پايانناپذير آن نكتهاي است كه مضمون اصلي اين رمان را رقم ميزند و بسيار چشمگير بيان شده است. اين كتاب برنده جايزه ادبي نوبل سال 1982 ميباشد.
لی لی
خوليو كورتازار
مترجم: كيومرث پارسای
خولیو کورتاسار (۲۶ اوت ۱۹۱۴ بروکسل – ۱۲ فوریه ۱۹۸۴ پاریس) نویسنده رمان و داستان کوتاه آرژانتینی بود. او یک نسل از نویسندگان آمریکای لاتین، از مکزیک تا آرژانتین را تحت تأثیر قرار داد. بخش بزرگی از بهترین و شناخته شدهترین کارهایش را در فرانسه نوشت. جایی که در سال ۱۹۵۱ در آن شروع به کار کرد. وی یکی از بارورترین، متعهدترین و جهانیترین نویسندگان آمریکای لاتین است که از ایشان با اصطلاح «بوم - Boom» یاد میشود. همچنین منتقدان ادبی از کورتاسار به عنوان یکی از نویسندگان شاخص دهه ۱۹۶۰ نام میبرند.
اين كتاب، به نوعي شامل چند داستان ميشود، ولي از اين ميان، دو داستان آن بسيار مهم است. نخستين داستان را ميتوان به روال عادي تا انتها فصل 56، خواند. در آنجا خواننده ميتواند با خيال راحت، از مطالعه فصلهاي بعد خودداري كند و به داستان تازه بپردازد. دومين داستان را ميتوان ار فصل 73 شروع كرد و سپس فصل تازهاي را خواند كه شماره آن در انتهاي فصل پيشين مشخص شده است.