ناشر | ماهی |
سال چاپ | ۱۴۰۲ |
نوبت چاپ | ۴ |
تعداد صفحات | ۱۵۲ |
سایز | رقعی |
ابعاد | ۱۴.۳ * ۲۱.۵ * ۰.۸ |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۶۳ |
چه کسی موتسارت را کشت (داستانهایی برای دوستداران موسیقی)
125,000 تومان
نويسنده:ارنست ويلهلم هاينه
مترجم:علي اسديان
چهکسی موتسارت را کشت؟ ۱۴ روایت واقعی از زندگی چند موسیقیدان بنام تاریخ است، حقایقی بس مرموز و عجیب که روایت آنها به داستانی جنایی برآمده از تخیل نویسنده میماند؛ بههمین دلیل هم عنوان فرعی «داستانهایی برای دوستداران موسیقی» برای کتاب انتخاب شده است. ارنستویلهلم هاینه، نویسندهی کتاب، که خود معماری برجسته بود، به نوشتن روایتهای تاریخی اینچنینی علاقهی بسیاری داشت و در این کتاب نیز پروندههایی مبهم و عجیب و تاریخی را دربارهی موسیقیدانان گشوده و با بازخوانی آنها پرتو تازهای بر هر کدام تابیده است. او ضمن بررسی این پروندهها کمی هم به زندگی و شخصیت این موسیقیدانان پرداخته است که بر جذابیت روایتش افزوده است. موتسارت، هایدن، پاگانینی، چایکوفسکی، برلیوز، دانکن، واگنر، روسینی، باخ، هندل، بیزه، موسُرگسکی و گلن میلر هنرمندانی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
وزن |
163 گرم |
---|
محصولات مرتبط
به عبارت دیگر
جومپا لاهيري
مترجم: اميرمهدي حقيقت
جومپا لاهیری (به انگلیسی: Jhumpa Lahiri) (به بنگالی:ঝুম্পা লাহিড়ী) با نام نیلانجانا سودشنا (به انگلیسی: Nilanjana Sudeshna) (زادهٔ ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۷ در لندن) نویسندهآمریکایی هندیتبار است. لاهیری با نخستین اثرش، مجموعه داستان مترجم دردها (۱۹۹۹)، برنده جایزه ادبی پولیتزر در سال ۲۰۰۰ شد. همچنین نخستین رمان او به نام همنام (۲۰۰۳) در ساخت فیلمی به همین نام در سال ۲۰۰۷ مورد اقتباس قرار گرفت.
به عبارت دیگر در میان آثار جومپا لاهیری اثری متفاوت است. این کتاب برخلاف آثار پیشین او اثری غیرداستانی است، هرچند گاه خردهروایتهای آن شکل داستان به خود میگیرد. به عبارت دیگر شرح تلاش لاهیری برای آموختن زبان ایتالیایی است و در اصل هم آن را به زبان ایتالیایی نوشته است. لاهیری در این کتاب دشواریهای آموختن زبانی دیگر را گامبهگام وصف میکند و در این راه نکات ظریفی را نیز دربارهی فرهنگ ایتالیایی نشان میدهد؛ او خود در خانوادهی مهاجر هندی زاده شده و تجربههای متفاوت فرهنگیاش موجب شده تا نگاهی عمیقتر به فرهنگی دیگر داشته باشد. لاهیری ترجمهی کتاب (از ایتالیایی به انگلیسی) را به مترجم دیگری واگذاشته و دلیل آن را در یادداشت آغازین خود توضیح داده و نیز در بخشی از کتاب که در آن از «ترجمه» سخن گفته است.
بی قراری
زلفی لیوانلی
مترجم: زینب عبدی گلزار
کتاب بیقراری اثر زولفو لیوانلی، پرفروشترین کتاب ترکیه در سال 2017 است که از زاویهی ادبیات به مسئلهی جنگ، عشق، باور و یقین اشاره دارد.
موضوع اصلی رمان بیقراری (Huzursuzluk)، پیرامون داعش و حملات وحشیانهاش در مرز سوریه و ترکیه میگذرد. این اثر از حوادث امروز خاورمیانه و چهرهی خودکامهی داعشیان در برخورد با انسانهای دیگر سخن میگوید. داستان رمان از دیدگاه افراد مختلف نقل میشود و البته دانای کل با اینکه از همه چیز آگاه است اما قضاوت نمیکند. شاهدان ماجرا، هر یک داستان فریاد خاموش انسانها را از زاویهی دید خود بازگو میکنند. واقعیت هم با کنار هم قرار گرفتن قطعات پازل داستان، بر ملا میشود.
راوی اصلی این رمان، شخصی به نام ابراهیم است که در استانبول زندگی میکند. او به واسطهی شغلش که خبرنگاری است، به طور اتفاقی متوجه کشته شدن دوست دوران کودکیاش حسین، در شهر محل تولدش ماردین میشود و برای مراسم تدفین او بعد از مدتها به زادگاهش بازمیگردد. ابراهیم که برای فرار از محدودیتها شهرش را ترک و به استانبول کوچ کرده است، در مواجهه با مرگ دوست و شرایط کنونی شهرش خود را با شکاف هویتی عمیقی بین اکنون و گذشتهاش مییابد. در آن شهر قدیمی، به دنبال سرنوشت حسین که با عشق و زخم آمیخته شده به نام ملکناز دختر ایزدی میرسد و داستان بیقراری آغاز میشود.
زولفو لیوانلی (Zulfu Livaneli) نویسندهی کتاب بیقراری، به واسطهی رمانها و آثار موسیقی صلحجویانهاش موفق به کسب بیش از 30 جایزهی جهانی و ملی در حوزهی ادبیات، موسیقی و سینما شده است. رمانهای وی در کشورهایی مانند چین، اسپانیا، کره و آلمان در فهرست پرفروشترینها قرار دارد.
خریدن لنین
رمانی با یک طوطی
آندری ولوس
مترجم: آبتین گلکارآندری ولوس در اواخر دههی 1990 در زندگینامهی کوتاهی نوشت: “همهی آنچه میتوانم دربارهی خودم بگویم در چند سطر میگنجد.در دوشنبه به دنیا آمدم.آنجا مدرسه را تمام کردم.در پژوهشکدهی نفت درس خواندم.متخصص ژئوفیزیک شدم.حتی در همین رشته کار کردم.در جوانی شعر میسرودم.گاهی چاپشان میکردند.مدتها به ترجمهی شعر از تاجیکی مشغول بودم.اولین داستانم حدود…حتی یادم نمیآید حدود چند سال پیش منتشر شد.ده؟دوازده؟بعد نوبت به کتاب نثرم رسید…خلاصه،زندگی پیش میرود و تمامش هم وقف ادبیات نشده است، لابد به همین دلیل است که دوستانم دربارهی من میگویند: همان است که نویسندگی هم میکند”
آندری ولوس در رمانی با یک طوطی با نثری ساده و روشن به مسئلهی غلبهی نگرش تجاری و سرمایه داری بر دانش و فرهنگ میپردازد،مشکلی که ظاهرا ابعادی فراگیر و جهانی به خود گرفته است.در بخشی از کتاب میخوانیم: کالاباروف یک روز در میان راهی دادگاه میشود،چون پیوسته به کتابخانهاش سوءقصد میکنند،گاهی به ساختمانش و گاهی هم به زمینش.گاهی شرکت نفت میخواهد در آن ساکن شود و گاهی شرکت گاز.گاهی میخواهند به جای کتابخانه جایگاه سوختگیری با فناوری نانو درست کنند و گاهی پارک آبی.این سوءقصدها فعلا دفع شده است ولی اگر روزی کالاباروف را برکنار کنند،چه کسی برای دفاع از کتابخانه سپر به دست میگیرد و شمشیر میزند؟!
سوی دیگر
علی اصغر حداد
قصر
نام نویسنده : فرانتس کافکا
نام مترجم : علی اصغر حداد
قصر رازی است سربهمهر که کا. برای وارد شدن به آن به هر شیوهای که میتواند، متوسل میشود. مردم دهکدهای که تحت فرمان قصر است، دائم در تلاشند که کا. را از وارد شدن به آن منصرف کنند و کا. که حالا عاشق فریدا دختری از همان دهکده شده، مدام در کشمکش با اهالی بر سر رفتن به قصر است. آیا او به قصر میرسد؟ وقایع اسرارآمیزی که یکی پس از دیگری به وقوع میپیوندند، رسیدن به پاسخ این سوال را پیوسته به تاخیر میاندازند.
کافکا قصر را در سال 1922 نوشته و رمان برای نخستینبار در سال 1926 یعنی دوسال پس از مرگ نویسنده منتشر شده است. قصر به عنوان پرحجمترین اثر کافکا، همچون دورمان دیگر او؛ محاکمه و امریکا اثری ناتمام است و مرگ زودهنگام نویسنده مجال بهپایانبردن رمان را به او نداده است. قصر از زمان انتشار تا کنون تفاسیر بسیاری به خود دیده و به یکی از بحثبرانگیزترین و اثرگذارترین رمانهای قرن بیستم تبدیل شده است.
کاسپار
پتر هاندكه
مترجم: علياصغر حداد
کاسپار نمایشنامهای پستمدرن است ملهم از سرگذشت مرموز کاسپار هاوزر، پسری آلمانی که با سرووضعی غیرعادی در شهر پیدا میشود و از نامهای که در دست دارد چنین بر میآید که از بدو تولد در مکانی تنگ و تاریک نگهداری میشده است. اشخاص مختلفی به تعلیم و تربیت او گمارده میشوند، اما آنها بیش از آنکه به او کمک کنند، به سلامت جسمی و روحی او لطمه میزنند.
هاندکه در نمایشنامههای خود به مقولهی زبان میپردازد. از نظر او زبان نهتنها حامل اندیشه، احساسات و تجربیات فردی است، بلکه مجموعهای است از یک سسلهقواعد که ساختار درونی آن از لحاظ کیفی در شکلگیری تصورات و دریافتها و محسوسات ما مؤثر است. او تأکید میکند که در جوامع صنعتی، که فرد خود را آزاد و رها از قیدوبند بکننکنهای حاکمانه میانگارد، این خطر بسیار است که رسانههای همگانی با سوءاستفاده از زبان چنان به افکار عمومی شکل دهند که فرد ایدئولوژی حاکم را ایدئولوژی خود تلقی کند.
--
نمایشنامهی کاسپار بر آن نیست که نشان دهد قضیهی کاسپار هاوزر واقعاً چگونه است یا واقعاً چگونه بوده. بلکه میخواهد نشان دهد که قضیهی یک آدمی چه ممکن است باشد. این نمایشنامه نشان میدهد که چگونه میتوان کسی را با حرفزدن به حرفزدن واداشت. ازاینرو این نمایش را «شکنجهی گفتاری» هم میتوان نامید. پیشنهاد میشود که باری تجسم این شکنجه در بالای دهنهی صحنه نوعی چشم جادویی نصب شود که همهی تماشاگران بتوانند آن را به خوبی ببینند. البته وجود این چشم نباید موجب شود که تماشاگران از تعقیب وقایع روی صحنه باز بمانند. علمکرد این چشم آن است که با پلکزدنهای عصبی خود مشخص کند که تلقین به قهرمان نمایش هر بار با چه حدتی صورت گرفته است. هرچه قهرمان نمایش نسبت به این تلقین از خود مقاومت بیشتری نشان میدهد، تلقین با حدت بیشتری صورت میگیرد و در نتیجه شدت پلکزدنهای چشم جادویی نیز افزوده میشود... بریدهای از پیشگفتار نویسنده بر نمایشنامهی کاسپار
کلاین و واگنر(به همراه سیدارتا و گشتوگذار)
نویسنده: هرمان هسه
مترجم: علی اصغر حداد
این کتاب مجموعهای از سه کتاب هرمان هسه شامل کلاین واگنر، سیدارتا، گشتوگذار است.
هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی- سوییسی و برندهٔ جایزهٔ نوبلِ سال ۱۹۴۶ در ادبیات است. از مشهورترین آثار وی می توان به رمان های زیر چرخ، دمیان، گرگ بیابان، سیدارتا، گرترود و مجموعه داستان های کوتاه وی اشاره کرد.
سالهای (۱۹۱۸ - ۱۹۱۹ میلادی) سالهای جدایی از خانواده، گوشهگیری و اقامت در «تیچینو» بود. این حوادث در داستانهای کوتاه وی رد پای خود را به روشنی بجای گذاشته است.
گاندی چه میگوید
نورمن فینکلشتاین
مترجم: محمد واعظی نژادنورمن فینکلشتاین (به انگلیسی: Norman Finkelstein) یکی از تاریخنگاران، نویسندگان و پژوهشگران سیاسی آمریکایی است. پژوهشهای او عمدتاً دربارهٔ اختلافات فلسطین و اسرائیل و مسائل مربوط به یهودیان هستند. او دکترایش را در رشتهٔ علوم سیاسی از دانشگاه پرینستون دریافت کردهاست.
مهانداس کارامچاند گاندی (به انگلیسی: Mohandas Karamchand Gandhi) (به خط دوناگری: मोहनदास करमचन्द गांधी؛ گجراتی: મોહનદાસ કરમચંદ ગાંધી؛ زاده: ۲ اکتبر۱۸۶۹ - درگذشت: ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸) (۱۰ مهر ۱۲۴۸ - ۹ بهمن ۱۳۲۶) رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد.
او در طول زندگیش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد میکرد. فلسفهٔ بیخشونتی گاندی که خود نام ساتیاگراها (در سانسکریت به معنای تلاش و کوشش برای رسیدن به حقیقت؛ تحتاللفظی: محکم گرفتن حقیقت) روی بسیاری از جنبشهای مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان و تا امروز تأثیر گذارده است.
مرگی بسیار آرام
نويسنده:سيمون دوبوار
مترجم:سيروس ذكاء
اما نه، انسان به اين سبب نميميرد كه به دنيا آمده، زندگي كرده و پير شده، بلكه به علتي ميميرد. دانستن اينكه مامان به علت سن و سالش به مرگ نزديك بود، از اين غافلگيري دهشتناك نكاست؛ او يك غده سرطاني داشت. سرطان، انسداد شريان و نارساييهاي ريوي همانقدر سبعانه و پيشبينيناپذيرند كه از كار افتادن موتور هواپيما در سينه آسمان، مادرم در آن انزواي احتضار همه را تشويق به خوشبيني ميكرد و بهاي بينهايت هر لحظه را ميدانست. پافشاري بيهودهاش نيز پرده اطمينانبخش ابتذالات روزمره را ميدريد. هيچ مرگي طبيعي نيست...
مکتب دیکتاتورها
نام نویسنده : اینیاتسیو سیلونه
نام مترجم : مهدی سحابی
در آستانه جنگ جهاني دوم، يك جوجه ديكتاتور آمريكايي به اروپا آمده تا از تجارب طولاني اروپاييها در زمينه ديكتاتوري درس بگيرد، به آمريكا برگردد و در آنجا هم يك نظام استبدادي برقرار كند. براي فراگيري شگردها و رموز ديكتاتوري به سراغ كسي ميرود كه عمري را در مبارزه با استبداد گذرانده است، چرا كه منطق حكم ميكند كه حقيقت از زبان دشمن شنيده شود.
یک روز دیگر از زندگی
ریشارد کاپوشینسکی
بهرنگ رجبی
ریشارد کاپوشچینسکی (۱۹۳۲ تا ۲۰۰۷) خبرنگار، نویسنده، شاعر و عکاس لهستانی بود.
او فارغالتحصیل تاریخ از دانشگاه ورشو بود. در شانزده سالگی، نخستین نوشتهاش در مطبوعات انتشار یافت. در ۲۴ سالگی خبرنگار خارجی شد و مدت ۲۵ سال را، در آسیا،آمریکای لاتین، خاورمیانه و آفریقا در میان شورشیان گذراند. او شاهد دهها جنگ وانقلاب در جهان سوم بودهاست. کتاب شاه شاهان وی، حاصل مشاهدات او از انقلاب اسلامی ایران بود.
با سقوط سالازار، دیکتاتور پرتغال، حکمرانان تازه این کشور به آنگولا و دیگر مستعمرات پیشین پرتغال حق استقلال دادند. بهار ۱۹۷۵، آتش جنگ داخلی در آنگولا شعله کشید. دهها گروه مسلح به جان هم افتادند و محله به محله جنگی قساوتبار را رقم زدند. ریشارد کاپوشچینسکی، روزنامهنگار مشهور، تابستان همان سال راهی این کشور شد. کتاب حاضر حاصل دوران اقامت او در آنگولاست. کتابی خواندنی که تصویری تکاندهنده از جنگ ارائه میدهد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.