آدم خواران
داستان آدمخواران بر اساس واقعهای هولناک نوشته شده که در 1870 در سالهای جنگ فرانسه با همسایه شرقیاش؛ پروس در دهکدهای در جنوب غربی فرانسه رخ داده و نویسنده علاوه بر مطالعهی تاریخی، در خود دهکده نیز واقعه را از زبان نسلهای بعد شنیده و تصویر ناب و تکاندهندهی آن واقعه را به داستان کشیده است. این کتاب دومین اثری است که از ژان تولی به فارسی ترجمه میشود. «مغازهی خودکشی» پیشتر به قلم همین مترجم از سوی نشرچشمه منتشر شده است. . بخشی از متن کتاب: «جمعیت همه شادوشنگول بودند. سوختنِ آدم زمان زیادی میبرد. خورشید، در افق، خون گریه میکرد. منظرهی مخوفی بود. باد خاکسترِ آلن را به همه طرف میپراکند. قدری از این گرد سیاه به زیر پای مردمی رفت که دهنهای چربشان را با آستینهای چرکشان پاک میکردند. آنها سیر و خوشحال بودند.»
مرد فیل نما
برنارد پامرنس
ترجمه: احسان كرمويسی
مردِ فيلنما مشهورترين نمايشنامهي برنارد پامرنس است که پس از اجرا بلافاصله توجه بسياري را به خود جلب کرد. نثر موجز و پرقدرت نويسنده در کنار بازي تأثيرگذاري که از آن نمايش شد موجب شدند که جوايز بسياري را از آن خود کند.
اين اثر اقتباسي است از زندگي جوزف مريک که به خاطر رشد بيش از حد غدد گوشتي و استخوانهاي صورتش، ظاهري از ريخت افتاده پيدا کرده بود و به او لقب مردِ فيلنما داده بودند. همهي آرزويش داشتن يک زندگي کاملاً معمولي بود. او رؤياهاي بسيار سادهاي در سر داشت. خودش ميگفت در سرش آنقدر رؤيا جمع شده که ميترسد روزي بار سنگين آنها گردنش را بشکند و همينطور هم شد. زندگي کوتاه و دردناک او بنمايهاي بوده براي نمايش چيستيِ زشتي و زيبايي انسان و اينکه سيرت آدمي در اين دنياي پر از صورتکها چه اهميتي دارد.