سال های نفرین شده
یرواند اتیان
آندرانیک خچومیان
... جنگ فرصت مناسبی در اختیار عثمانیها قرار میدهد تا بتوانند رویای دیرینهی خود را که همانا نابودی ملت ارمنی بود به واقعیت تبدیل کنند. حاصل بهاجرا درآوردن این رویا و حل «مسألهی ارمنی» یکونیممیلیون کشته و ویرانی مراکز مذهبی و فرهنگی است. آنان با برنامهی از پیش تعیینشده کشتاری راه میاندازند که از آن بهعنوان اولین نسلکشی قرن بیستم یاد میشود.
در طول هر جنگی عدهای پیدا میشوند که خاطرات روزانه خود از آن روزهای هراس و نابودی را مینویسند.
کتابی که پیش رو دارید نیز خاطرهنویسی است، خاطرات نویسندهی بزرگی که چهار سال تبعید و آوارگی را تجربه کرد. یرواند اتیان، این نویسندهی بزرگ ارمنی از معدود نویسندگان و روشنفکرانی است که توانست از آن کشتار دهشتناک جان سالم بهدر برد. او در این کتاب با چنان صداقتی خاطرات خود را روی کاغذ آورده که باعث شگفتی خواننده میشود...
سه صلیب
جولیو ، نیکولو و انریکو سه برادر هستند که کتاب فروشی موروثی را اداره کرده و با هم زندگی می کنند . آنها به مشکلات مالی زیادی برخورده اند و تصمیم می گیرند امضای آشنای پولدار خود را جعل کنند . این کار بارها انجام می شود و آنها دچار عذاب روحی سفت و سختی می شوند . داستان بیشتر شرح کشمکش های روحی این سه برادر با مشکل با توجه به شخصیت های متفاوتشان است .
فدریگو توتزی (به ایتالیایی: Federigo Tozzi) (زادهٔ ۱ ژانویه ۱۸۸۳ در سیهنا – درگذشتهٔ ۲۱ ماس ۱۹۲۰ در رم) نویسندهی ایتالیایی بود.
از چند دهه بعد از مرگ توتزی، آثارش به عنوان آثار کلاسیک ادبیات مدرن ایتالیایی محسوب میشده. به باور ایتالو کالوینو توتزی یکی از بزرگترین نویسندگان اروپایی ایتالیاییتبار است. سبک او مختصر و موجز بوده و به باور آلبرتو موراویا تراژدیهای بزرگی را با کلماتی ساده شرح میدهد.
توتزی که هنگام مرگ ۳۷ ساله بود با انتشار هفت اثر در زمان حیات خود و به یکی از پایهگذاران اصلی رمان نو در ایتالیا بدل شد. او به جریان رمان نو در اروپا و رمان بحران تعلق داشته و در کنار نویسندگانی چون جیمز جویس، فرانتس کافکا و لوئیجی پیراندلو قرار میگیرد. با این وجود، در ادبیات ایتالیا توتزی و پیراندلو هر یک به شیوهٔ خاص خود از رمان سنتی جدا شدهاند.
گرچه منتقدان بسیاری نوشتههای توتزی را ستودهاند، اما آثار او خیلی مورد استقبال مخاطبان عام قرار نگرفتند. برخی دلیل این کمتوجهی را تلخی و ناامیدی بنیادینی دانستند که در آثار توتزی مشاهده میشود و عدهٔ دیگری از نثر سخت و ثقیل نویسنده را به عنوان بارزترین دلیل برای این امر یاد کردند.
آثار وی اغلب نثری سخت دارند و وی داستانهایش را با پیچیدگی خاصی روایت میکند. توتزی در آثارش نوعی زشتی سنگدلانه را بر شخصیتهایش اعمال میکند. او مطالعات زیادی در باب روانکاوی مدرن و رؤیا داشته و این امر را میتوان در آثار وی به خوبی مشاهده کرد.
شهر نوازندگان سفید
بختیار علی
ترجمه: رضا کریم مجاور
این کتاب، داستان سه موسیقیدان کُرد است که برای زنده نگهداشتن شعر و موسیقی، شروع به سفر به شهرهای گوناگون میکنند و در این راه توسط سربازان بعثی اسیر میشوند و...
بختیار علی محمد از رماننویسان، شاعران و مقالهنویسان فعال معاصر کرد عراق است. وی تاکنون آثاری چون «مرگ تکفرزند دوم»، «غروب پروانه» و «آخرین انار دنیا» را منتشر کرده و بسیاری او را حرفهایترین نویسندهٔ کرد زبان میدانند. رمانهای بختیار در اقلیم کردستان عراق طرفداران بسیار دارد و بیشترین میزان شمارگان کتاب را در این خطه به خود اختصاص دادهاست.
عطش مبارزه (کتاب اول)
نام نویسنده : سوزان کالینز
نام مترجم : شبنم سعادت
«این داستان مرا چند شب متوالی بیدار نگه داشت، حتی بعد از تمام شدن کتاب، در رختخواب بیدار دراز می کشم و در موردش فکر می کنم... عطش مبارزه فوق العاده است.»
استفنی میر
«بهترین نوع یک داستان ماجرایی محشر، پرخشونت و پرهیجان... واقعا معرکه...»
«تقریبا عالی ترین داستان ماجراجویانه ای است که تاکنون خوانده ام.»
ریک ریوردین
«هیجان و دلهره ای مداوم... نمی توانستم از خواندنش دست بکشم.»
استیون کینگ
برنده شدن مشهورت می کند. باخت به معنای مرگ حتمی است.
در تصویری تاریک از آینده ی نزدیک، برنامه ی تلویزیونی واقعی و ترسناکی در حال رخ دادن است. دوازده پسر و دوازده دختر مجبورند در رویدادی زنده که «مسابقات عطش مبارزه» نامیده می شود، ظاهر شوند. تنهایک قانون وجود دارد: بکش یا کشته می شوی.
وقتی کتنیس اوردین شانزده ساله قدم پیش می گذارد تا جای خواهرش را در مسابقات بگیرد، آن را به چشم حکم مرگ می بیند. اما کتنیس قبلا نیز در شرق مرگ بوده است. برای کتنیس تلاش برای زنده ماندن عادتی همیشگی شده است...
عطش مبارزه (کتاب دوم)(اشتعال)
نام نویسنده : سوزان کالینز
نام مترجم : شبنم سعادت
کتنیس اوردین از مسابقات «عطش مبارزه » جان سالم به در برد، حالا کاپیتول می خواهد انتقام بگیرد.
اشتعال کتاب دوم از سه گانه ی دلهره آور عطش مبارزه
به نظر استفنی مه یر «فوق العاده » است.
تایمز آن را «یک داستان درجه یک» می نامد که بزرگسالان هم دوست اش دارند .»
استیون کینگ « نمی توانسته از خواندنش دست بکشد.»
ساندی تلگراف آن را « ترسناک و در عین حال مفرح» می داند.
لس آنجلس تایمز آن را مسحور کننده تخیلی و خزنده معرفی می کند.
ریک ریوردین می گوید :« تقریبا عالی ترین داستان ماجراجویانه ای است که تا کنون خوانده ام »
فایننشال تایمز از آن به عنوان « ورودی عالی و در خور به مجموعه ی آثار داستانی خشونت بار پسا آخر زمانی » یاد می کند.
عطش مبارزه (کتاب سوم)(زاغ مقلد)
نام نویسنده : سوزان کالینز
نام مترجم : شبنم سعادت
نبرد نهایی کتنیس اوردین آغاز شده است.
«اگر ما بسوزیم، شما هم با ما می سوزید»
زاغ مقلد کتاب سوم از سه گانه ی شگفت انگیز عطش مبارزه
برنده جایزه کتاب رد هاوس
به نظر استفنی مه یر «فوق العاده» است.
تایمز آن را «شگفت انگیز» می خواند.
استیون کینگ «نمی توانسته از خواندنش دست بکشد».
ساندی تلگراف آن را «ترسناک، هیجان انگیز و به طرز غافل گیر کننده ای تفکربرانگیز» می داند.
لس آنجلس تایمز آن را «مسحور کننده، تخیلی و خزنده» معرفی می کند.
ریک ریوردین می گوید: «تقریبا عالی ترین داستان ماجراجویانه ای است که تاکنون خوانده ام.»
نیویورک تایمز از آن به عنوان «داستانی درخشان و زیرکانه با پردازشی عالی و بی نقص» یاد می کند.
عمویم جمشید خان مردی که باد همواره او را با خود می برد
بختیار علی
رضا کریم مجاور
جمشیدخان بهیاد دارد که تا وقتی در آسمان بوده، کمونیست بوده است، ولی همینکه روی پشتبام مکانیکی میافتد، دیگر کمونیست نیست... بادی که جمشیدخان را از جنوب به شمال میبَرد، گذشتهی او را از حافظهاش میزداید. بعدها هم هر بار که باد او را برمیدارد، با سقوط بر سطح زمین، دگرگونی بزرگی در او بهوجود میآید و توهّمی ژرف و دیوانهوار در درونش شکل میگیرد... با هر سقوطی هم، بخشی از خاطراتش فراموش میشود و بخشی دیگر رنگ میبازد؛ طوری که گاه احساس میکنم نوشتن زندگینامهی چنین شخصیت بیحافظهای، کار بیهودهای است...
غذا دعا عشق
الیزابت گیلبرت
ندا شادنظر
الیزابت گیلبرت (انگلیسی: Elizabeth Gilbert؛ ۱۸ ژوئیهٔ ۱۹۶۹)نویسنده، مقالهنویس، نویسنده داستان کوتاه، زندگی نامه نویس، رمان نویس و خاطره نویس اهل ایالات متحده آمریکا است. او به خاطر نوشتن کتاب خاطراتش، بخور، عبادت کن، عشق بورز شناخته شده است که از دسامبر ۲۰۱۰ به مدت ۱۹۹ هفته در فهرست کتب پرفروش نیويورک تایمز قرار داشت، و براساس آن فیلمی با همان نام در سال ۲۰۱۰ ساخته شد.
گودال پی
آندري پلاتونوف
مترجم: رادين پرهام
آندری پلاتونوویچ کلیمنتوف که از نام مستعار آندری پلاتونوف برای انتشار آثارش استفاده میکرد، در ۲۸ اوت سال ۱۸۹۹ در وورونژ به دنیا آمد. وی در هنگام انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ خیلی جوان بود، از سال ۱۹۲۰ به نوشتن روی آورد و به عنوان نویسندهای پرکار و جدی مجموعهای از اشعار، چندین داستان، و صدها مقاله نوشت. این مقالهها درباره ادبیات، هنر، زندگی فرهنگی، علوم، فلسفه، دین، آموزش، سیاست و جنگ داخلی، اقتصاد و روابط خارجی نوشته شده است. او سال ۱۹۲۰ نخستین کنگره نویسندگان پرولتر را در مسکو به راه انداخت و به حزب کمونیست اتحاد شوروی ملحق شد. از آن جا که تصور بر آن بود که آن زمان پرداختن به ادبیات ضرورت ندارد او به عنوان مهندس به سازندگی کشورش پرداخت، اما سال ۱۹۲۵ نخستین کتابش را درباره «شورش دریای سیاه» (Black Sea Revolt) منتشر کرد که از انتشارات رسمی حزب کمونیست بود. او سال بعد به نویسندگی بازگشت و به عنوان نویسنده حرفهای شروع به کار کرد و برای مجلهها به نوشتن داستان پرداخت. دو رمان اصلی او همین زمان یعنی بین سالهای ۱۹۲۶ و ۱۹۳۰ نوشته شد اما این دو رمان به دلیل نگاه انتقادی به شرایط موجود منتشر نشد.
پلاتونوف در ۹ داستان از ۲۰ کتابی که از او به جا مانده نظام شوروی را به انحراف از اهداف انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ متهم کرد. به زعم او نظام حاکم بر شوروی در زمان استالین «انگیزه پیشرفت، تلاش و حتی وطن دوستی» را از روسها گرفته بود و تنبلی را جایگزین سختکوشی کرده بود. او که خود کمونیست بود دو دوران استالین به عنوان عنصر «ضدانقلاب» شناخته شد و آثارش اجازه تا پس از مرگ استالین انتشار نیافتند.
مده آ
نام نویسنده : اوریپید
نام مترجم : امیر حسن ندایی
اوریپید یا اویریپیدس (به انگلیسی: Εὐριπίδης یونانی، Euripides) از شاعران ونمایش نامه نویسان یونان باستان است (حدود ۴۸۰ تا ۴۰۶ پیش از میلاد). او باسوفوکلس و آیسخولوس مثلث نمایش نامه نویسان یونان باستان را تشکیل میدهند. اویریپیدس نمایش نامههای متعددی نوشتهاست که به خاطر شهرت و محبوبیت فوقالعادهای که اویریپیدس در اواخر دوران شکوفایی یونان کسب کرده بود، تعداد بیشتری از آثار او بر جای ماندهاست. اگرچه در زمان حیاتش به دلایلی چند اقبال زیادی نداشت. از آنجمله میتوان به مضامین نمایش نامههایش که عمدتاً ارزشهای آن دوران را زیر سؤال میبرد و یا نگاه متفاوتش نسبت به خدایان که آنها را منشا زشتیها و بدیها میدانست اشاره کرد.
ولی من تنها هستم وطنی ندارم و اکنون همسرم نیز مرا از خویش رانده است.مرا به یغما بردند از سرزمینی در آن سوی آب ها و به اینجا آوردند. نه مادر دارم نه برادری و نه خویشاوندی تا در این مصیبت پناهی باشد برای آغوش بی پناه من.به این سبب از شما در خواست می کنم اگر راهی برای انتقام از جیسون به خاطر توهینش یافتم سکوت کنید...
...اوریپید بر خلاف دیگر نویسندگان یونان نوعی واقع گرایی را در نمایشنامه هایش وارد کرد.به این معنا که قهرمان تراژدی الزاما نمی میرد یا حتی به سرنوشتی فجیع آن چنان که ما انتظار داریم دچار نمی شود.
او نگاهی تیره و تلخ به جهان هستی دارد و قهرمان او آینه انسان واقعی پیرامون است.
طرح جسورانه مسائل اخلاقی در آثار اوریپید از جنبه های مهمی است که سبب انگیزش دشمنان بسیاری علیه او شده است.او جهان را تلخ می بیند و هیچ الزامی برای نجات یا بسامانی این جهان قائل نیست.مده آ در پیاده کردن نقشه شوم خود موفق می شود و در نهایت با دست یابی به پیروزی علیه دشمنش(شوهر و عروس و پدر عروس)شهر را ترک میکند...
مدهآ نام فیلمی به کارگردانی پیر پائولو پازولینی و بر اساس نمایشنامه مدهآ نوشته اوریپید میباشد.در فیلم خواننده مشهور اپرا ماریا کالاس هم به ایفای نقش میپردازد، اگرچه آواز نمیخواند. در قسمتی از این فیلم پازولینی بدون کسب اجازه از صدای اکبر گلپایگانی(گلپا) استفاده کرد که پس از طرح شکایت، وی مجبور به پرداخت یک میلیون دلار غرامت به این خواننده ایرانی شد.
مرسیه و کامیه
سفر مرسيه و كاميه را اگر بخواهم ميتوانم تعريف كنم، چون تمام مدت با آنها بودم. سفري كه بدون درياها و بدون گذشت از مرزها، از ميان مناطق كمتر ناهموار، هرچند در بعضي جاها بياباني، اسباب و وسايلش به قدر كفايت ساده بود. آنها مرسيه و كاميه، در خانهشان ماندند و اين شانس بسيار گرانبها را داشتند. از كماقبالي يا خوشاقبالي، مجبور نبودند كه با يك آداب و رسوم بيگانه و يك زبان و يك مقررات و يك آب و هوا و يك غذاي عجيب و غريب روبرو شوند،آن هم در محيطي كه از نظر شباهت كمترين ربط را با آن چيزي داشت كه ابتدا سن جواني و بعد سن پيري، آنها را در مقابلش مقاوم ميكرد. نويسنده اين كتاب برنده جايزه نوبل در سال 1969 ميباشد.
مرگ تک فرزند دوم
بختیار علی
سردار محمدی
پرسش از بختیار علی در خصوص کتاب: از آفریدن قهرمانان داستانهایت و این که این شخصیت ها هنوز زنده هستند چه احساسی داری؟ در ورای این سوال سخنی از ساراماگو به ذهنم رسید که می گوید: «نویسندگان می توانند شخصیت های بیافرینند که از انسانهای معمولی عمر بیشتری داشته باشند»، آیا شخصیت محبوبی در داستان هایت وجود دارد که قرابتی با تو داشته باشد و احساس کنی که هنوز زنده است؟
برای من، شخصیت اشرف در رمان مرگ تک فرزند دوم زنده ترین شخصیتی است که تا حد زیادی به خود من شبیه است.
چرا؟
شاید تعبیر این امر کمی دشوار باشد، اشرف در وضعیت تک فرزندی زندگی می کند، من نیز تک فرزند بودم. تک فرزند پسر در میان تعداد زیادی از خواهران. کودکی خود را در میان تعدادی از خواهران به سر بردم. همچنین هر دوی ما در وضعیت نارضایتی از جهان به سر برده ایم. البته دلایل این عصیان و ناراحتی شاید متفاوت باشد، اما بر این باورم هر دوی ما در نوجوانی و کودکی خود دارای تجربه های مشترکی هستیم. مرگ تراژیک او شاید تصویری از مرگ کودکی من باشد. همان اندازه که مرگ اشرف مرگی سیاسی است و به دست عده ای از مردم و دوستانش کشته می شود، به همان اندازه شبیه به مرگ کودکی من است. درست است که من برادر نداشته ام. اما به نوعی میتوان مرگ اشرف را نماد و سمبل مرگ دوران کودکی دانست، که در آنجا بسیار به زندگی من شبیه است. (از مصاحبه با بختیار علی، در رادیو کردی، برنامه زایله)
هتل لوزان
مولف: تیهری دانکور
مترجم: منیره اکبرپوران
در بخشی از رمان می خوانیم:
«... چند بار دیگر در خیابان پوانکاره به اینطرف و آنطرف رفتم، بعد، با قدمهایی محکم، و درحقیقت با اعتمادبهنفس و قاطعیتِ یک خوابگرد وارد هتلِ لوزان شدم و بهطرف پذیرش رفتم.
کارمند که مردی تقریباً سیساله بود یک نیمتنهی آبی ملوانی بهتن داشت که روی آن یک نشان خانوادگی دیده میشد.
- آقا؟
دو دستم را روی میز پذیرش گذاشتم و چند لحظه از نزدیک به او چشم دوختم، بدون اینکه چیزی بگویم، همانطور که آدم به چهرهی کسی زل بزند که مدتها است او را ندیده و تلاش میکند که او را بهخاطر بیاورد.
- آقا؟... بفرمایید...
صدای خودم را شنیدم:
- اتاق خالی دارید؟...»
هنرمندی از جهان شناور
کازوئو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کردهاست. او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار دادهاست.
ایشیگورو در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.رمانهای بازمانده روز و هرگز رهایم مکن او به صورت فیلم سینمایی درآمدهاند.
كازوئو ایشی گورو، نویسنده ژاپنی كه از كودكی در انگلستان زیسته است و از پنج سالگی ژاپن را به همراه والدینش ترك كرده هنوز بیشتر داستان هایش را در فضای ژاپن مینویسد. به قول خودش وقتی درباره ژاپن مینویسد انگار چیزی رمزگشایی میشود. شیوه روایت رمان سیال است. زمان معنای دقیقی در روایت ها ندارد و به گونه یی شناور است. راوی از سال ها پیش روایت میكند و بعد آن روایت را در زمان حال قضاوت میكند. رمان در سال های 48، 49 و 50 روایت میشود و گویی این زمان ها چندان معنای واقعی ندارند و راوی تنها در لحظاتی در این زمان ها به سر میبرد و پس از آن به زمان های گذشته سفر میكند، شاید بار حسرتی را هم كه بر دوش خواننده میگذارد به جهت همین سیر در گذشته داستان است. رمان با شگردهایی كه گویی دارد برای مخاطب به طور خصوصی چیزی را تعریف میكند یا آدرسی را میدهد توانسته خواننده را به فضایی دوستانه بكشاند تا از بار سنگین معنا های درونی رمان كمی بكاهد. اما رمان «هنرمندی از جهان شناور» رمانی است كه خواننده را در دل خود به جهان های شناوری فرا میخواند و ما همراه هنرمند راوی، جهان های شناور او را در سفرهایش به گذشته تجربه میكنیم.