آخرین انسان
مارگارد اتوود
ترجمه: سهیل سمی
چاپ اول این کتاب با عنوان اوریکس و کریک در سال 1383 منتشر شده بود. نام آخرین انسان از عنوان ترجمه فرانسه عاریت گرفته شده است.اوریکس و کریک لقب دو نفر از شخصیتهای اصلی کتاب است. این رمان عاشقانه در زمانی آغاز میشود که نسل انسان بر اثر فاجعه جهانی زیستشناسی از بین رفته است و تنها یک نفر باقی مانده است.او تنها بازمانده این فاجعه جهانی است، این داستان در گذشته اتفاق افتاده و در آینده روایت میشود.
مارگارت اتوود میگوید: «هنگامیکه حوادث اولیه داستان در ذهنم شکل گرفت و مشغول نگارش اوریکس و کریک بودم، در واقعیت این حوادث داشت به وقوع میپیوست، حادثه یازدهم سپتامبر و پس از آن انتشار میکروب سیاهزخم.»
تمامی اتفاقات این رمان خواندنی در سالهای پایانی قرن ۲۱رخ میدهد. اتوود با دقتی مثالزدنی گزارشی از جهانی میدهد که ما در آن زندگی میکنیم. او آنقدر خواندنی و پٌرکشش این گذشته در آینده را روایت کرده که خواننده را کاملاً درگیر میکند تا کتابی با این حجم را یکنفس بخواند. بیجهت نیست که نام این اثر در فهرست نهایی جوایز متعددی در سال ٢٠٠٣ جای داده شد.
اپرای شناور
نام نویسنده : جان بارت
نام مترجم : سهیل سمی
جان بارت (انگلیسی: John Barth؛ زادهٔ ۲۷ مهٔ ۱۹۳۰) نویسنده، و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. وی که آثارش در گونه پسانوگرایی و فراداستان طبقهبندی میشود، برنده جوایزی همچون جایزه کتاب ملی و جایزه پن/ مالامود شده است.
جان بارت، رماننویس آمریکایی متولد 1930، بخاطر رمانهای تجربیاش معروف است. او اپرای شناور را در بیست و شش سالگی نوشت؛ رمانی بسیار فنی و سنتشکن که فاصله دو نقطه از زندگی قهرمانش را روایت میکند، یعنی از زمانی که قهرمان اثر تصمیم به خودکشی میگیرد تا هنگامی که منصرف میشود. اما انتخاب زندگی از جانب این قهرمان نشانه شادی و نشاط نیست. در دنیایی که "بارت" در دهههای میانه قرن بیستم آمریکا میشناسد، آنچه باعث انصراف از خودکشی میشود، نه زندگی، که پوچی مرگ است. "اپرای شناور" بخشی از نام قایقی تفریحی است که در گذشته در بخشهای مدخیز آبهای ویرجینیا و مریلند رفت و آمد میکرد... و بخشی از ماجراهای این کتاب بر عرشه همین قایق رخ میدهد. مترجم کتاب ــ سهیل سمّی ــ پیش از این آثاری از مارگارت اتوود (سرگذشت ندیمه، اوریکس و کریک)، کازوئو ایشیگورو (هرگز رهایم مکن و تسلیناپذیر) و... را ترجمه کرده است.
اخگر پردیس
زیبایی، قدرت و سرکشی اسکندر از بدو تولد آشکار بود، اما دوران کودکی او این هدایا را به یک پادشاه تبدیل کرد. مادرش المپیاس و پدرش فیلیپ پادشاه مقدونیه برای وفاداری پسرشان با یکدیگر جنگیدند و از گهواره به اسکندر سیاست و انتقام را آموزش دادند. عشق او به جوانان هفایستیون به او اعتماد کرد، در حالی که آموزش ارسطو ذهن او را برانگیخت و ایلیاد هومر به آرزوهای او دامن زد. او با کشتن اولین مرد خود در جنگ در سن دوازده سالگی، در شانزده سالگی نایب السلطنه و در هجده سالگی فرمانده سواره نظام مقدونیه شد، به طوری که در زمان کشته شدن پدرش، مهارت های اسکندر به اندازه جاه طلبی آتشین او افزایش یافته بود.
رمان رابطهٔ پیچیدهٔ اسکندر جوان با پدرش، فیلیپ دوم مقدونیه، و مادرش، المپیاس؛ تعلیم و تربیت او به دست فیلسوف بنام، ارسطو؛ و دلبستگیاش به یار و همدم و ملازم همیشگیاش، هفستیون، را به تصویر میکشد. ماری رنولت در اقدامی جنجالی، خطیب نامی آتن، دموستن، را در این رمان فردی متکبر، بزدل، و کینهجو تصویرپردازی میکند. رمان با قتل فیلیپ و آماده شدن اسکندر برای کشورگشایی خاتمه مییابد.
منتقدان تصویرپردازی ماری رنولت از شخصیت اسکندر را بیش از حد رمانتیک و تطهیرشده یافتند. در پی این رمان، ماری رنولت دو رمان دیگر به نامهای پسر ایرانی (۱۹۷۲) و مراسم تشییع (۱۹۸۱) نوشت. اولی به تسخیر شاهنشاهی هخامنشیان میپردازد و دومی به حوادث پس از مرگ اسکندر.
اوریکس و کریک
آخرین رمان نویسنده معروف کانادایی، مارگارت اتوود، توسط انتشارات ققنوس راهی بازار نشر شد. اتوود پیش از این به خاطر نگارش کتاب «آدمکش کور» برنده جایزه بوکر ادبی در سال 2000 شده بود، این بار سرگذشت تنها بازمانده از یک فاجعه جهانی زیست محیطی را به رشته تحریر درآورده است. وی میگوید: «هنگامی که حوادث اولیه داستان در ذهنم شکل گرفت و مشغول نگارش اوریکس و کریک بودم، در واقعیت این حوادث داشت به وقوع میپیوست، حادثه یازدهم سپتامبر و پس از آن انتشار میکروب سیاه زخم.» تمامی اتفاقات این رمان خواندنی در سالهای پایانی قرن 21 رخ میدهد. اتوود با دقتی مثالزدنی گزارشی از جهانی میدهد که ما در آن زندگی میکنیم. جذابیتهای مطرح شده در این رمان از نگرانی و افسوس آدمی حکایت میکند که در جهانی میزید که خود علت اصلی بهوجود آمدن آن است.
این سوی بهشت
« ایمری بلین » در سی سالگی با ثروتی که با مرگ دو برادر بزرگترش به او میرسد ، احساس میکند دنیا مال اوست . پدرش « استیفن بلین » مردی نالایق که به اشعار « لرد بایرون » شاعر انگلیسی علاقه زیادی داشت تزلزل و دودلی خاصی برای پسرش به ارث گذاشت که او را انسانی سست عنصر با صورتی که نصفش پشت موهای ابریشمی و عاری از حیاتش محو شده بود ، نشان میداد . « این سوی بهشت » داستان زندگی پسرکی است که تا قبل از ده سالگی مادرش به او آموزشهای فراوان داد . او در یازده سالگی میتوانست روان و راحت یا شاید با لحنی یادآورِ برامس و موتسارت و بتهوون حرف بزند . پسری که به گمان مادرش واقعاً با فرهنگ و جذاب بود و در عین حال خیلی ظریف با زندگی در خانهای که همیشه تشریفات خاص خودش را داشت . خانواده بلین به هیچ شهر خاصی وابسته نبودند . از « اسکات فیتز جرالد » نویسنده بزرگ آمریکایی قرن بیستم پیش از این رمان « گتسبی بزرگ » با ترجمه شادروان کریم امامی راهی بازار نشر شد و اینک رمانی دیگر از این نویسنده با نام « این سوی بهشت » منتشر شده است .
بانوی پیشگو
جون فاستر، که سايه شوم يک مادرسالار بر گذشتهاش سايه افکنده، تصميم ميگيرد نويسنده رمانهاي تاريخي عامهپسند شود و زندگي مستقلي آغاز کند اما سرخوردگيهاي مکرر عاطفي در نهايت او را به سوي سرنوشتي غريب سوق ميدهد: چون او به اين نتيجه ميرسد که براي شروع دوباره زندگي ابتدا بايد بميرد. ماجراهاي اين رمان ميان صحنههايي از گذشته و حال در حرکت است و از ميان اين بازگشت به عقبهاست که مخاطب با داستان قهرمان اين داستان آشنا ميشود و به زندگي گذشته او پي ميبرد. نويسنده در اين رمان از روايتي چند لايه براي پيش بردن داستانش بهره ميگيرد و موضوعات روانشناسانه، جنايي و عاشقانه را با هم درميآميزد. مارگارت اتوود در اين رمان گيرا و شاعرانه بار ديگر نشان ميدهد که چرا او را در شمار برجستهترين نويسندگان معاصر ميدانند.
بخوان، دفن ناشده، آواز بخوان
کتاب بخوان، دفنناشده، آواز بخوان اثر جزمین وارد، نویسندۀ آمریکایی، است. او با قلم بینظیر خود در کتاب حاضر زندگی پسر نوجوانی به نام جوجو را در ناحیۀ روستایی ایالت میسیسیپی آمریکا به تصویر میکشد و تصویری دقیق از ناملایمات و نیز امیدهای پسر نوجوان ارائه میدهد. جوجوی سیزدهساله به دنبال آن است که معنای مرد بودن را به خوبی درک کند و سعی میکند رفتار اطرافیانش را زیر نظر بگیرد، اما در این شناخت با مشکلاتی روبهرو میشود. مایکل، پدر سفیدپوست جوجو، به تازگی از زندان آزاد شده و مادرش، لئونی، زنی سیاهپوست است که حضور پررنگی در زندگی جوجو و خواهر نوپایش ندارد. لئونی نمیتواند نیازهای فرزندانش را بر نیازهای خودش ارجح بداند. جزمین وارد در این اثر با زبردستی حقایق تلخ، قدرتهای حاکم و نیز محدودیتهای روابط خانوادگی را به تصویر میکشد.