معسومیت
آثار داستانی مستور تا امروز عبارتند از: بهترین شکل ممکن (مجموعه داستان)، سه گزارش کوتاه دربارهٔ نوید و نگار، روی ماه خداوند را ببوس (رمان)، تهران در بعد از ظهر (مجموعه داستان)، استخوان خوک و دستهای جذامی(رمان)، من دانای کل هستم (مجموعه داستان)، رسالهای درباره نادر فارابی (رمان)،من گنجشک نیستم (رمان)، حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطه (مجموعه داستان) و عشق روی پیاده رو.
معشوقه های ناپلئون
فلیپ مکی
بهزاد رحمتی
ناپلئون بناپارت دوست داشت همیشه در دو میدان پیروز باشد؛ یکی در میدان جنگ و دیگری در میدان عشق. سختترین حصارها و آهنین ترین قلعهها را فتح میکرد و سنگینترین دل را با یک نگاه و دو لبخند نرم میساخت. صفحات تاریخ ، میدانهای نبرد او را متعدد شمرده و داستان سرایان نیز وقایع مهرورزی او را بیشمار نگاشتهاند.
معلوم میشود همانگونه که در عرصه جنگ به یکی یا ده یا صد فتح قانع نبوده است، برگشودن یک یا چندین حصار دل نیز قناعت نمیورزیده است، ما نمیدانیم ناپلئون با چه نظری به عشق مینگریسته و از آن چه معنایی داشته است.درباره معشوقههای او تاکنون حکایات زیادی نوشته شده است که معروفترین آنان «ماری» از اهالی لهستان بوده است.
ناپلئون را در شطرنج عشق مثل شطرنج ملک، بازیهای گوناگونی بوده و در اینکه معشوقگان صفت مردانگی او را شیفته گشته و از ته دل او را دوست داشتهاند، هیچ شکی نیست، یکی از این معشوقگان «ماری والوسکا»ی لهستانی است که داستان عشق ناپلئون به وی شهره آفاق و موضوع زیبایی برای داستاننویسان و بازیگران سینما شده است.
معشوقه ی ویتگنشتاین
معماری ایران
آرتور پوپ
مترجم: غلامحسین صدری افشار
آرتور آپهم پوپ (به انگلیسی: Arthur Upham Pope) (زاده ۷ فوریه ۱۸۸۱ رودآیلند – درگذشته ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ شیراز) مورخ شهیر آمریکایی آثار هنری ایران بود.
او یکی از بنیانگذاران مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی بود و مدت ۲۴ سال آن را هدایت نمود. پوپ از بزرگترین محققینی بوده که فرهنگ و معماری ایران را به جهانیان معرفی کرد.
معروفترین اثر پوپ کتاب بررسی هنر پارسی (A Survey of Persian Art) نام دارد که توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد در شش جلد در سال ۱۹۳۹ به چاپ رسید. این نخستین باری بود که چنین گزارشی مفصل از هنر و تاریخ هنر ایران در جهان به غرب معرفی میشد. این اثر معروفش تا به امروز از مفصلترین بررسیهای آثار تاریخ هنر ایران بشمار میآید. از آثار مهم دیگر او میتوان موارد زیر را اشاره کرد:
- مقدمهای بر هنر پارسی از قرن هفتم میلادی به این سو (An Introduction to Persian Art since the Seventh Century A.D)
- شاهکارهای هنر ایران
- معماری ایران
اما از نظر اهمیت ایرانشناسی شاید بتوان گفت که مهمترین اثر پوپ گنجینه تصاویریست که با همسرش از ایران تهیه نمود: او در میان سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹ مجموعاً نزدیک به ۱۰٬۰۰۰ تصویر از بناهای تاریخی ایران عکسبرداری کرده که هنوز هم پس از سالهای سال در دانشگاههای غرب مورد استفاده ایرانشناسان میباشد.
معماهای شهرزاد
تألیف : ریموند اسمولیان
ترجمه : هوشنگ شرقي
ریموند مریل اسمولیان (به انگلیسی: Raymond Smullyan) (متولد ۲۵ می ۱۹۱۹–۶ فوریه ۲۰۱۷) ریاضیدان، پیانیست کنسرت، منطقدان،فیلسوف تائوئیست، تردست آمریکایی است.
در فار راکوی نیویورک به دنیا آمد، و اولین حرفهاش اجرای تردست در صحنه بود. او سپس مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه شیکاگو در سال ۱۹۵۵ و مدرک دکترای خود را از دانشگاه پرینستون در سال ۱۹۵۹ اخذ کرد.
معماهای منطقی بخش مهمی از دنيای معماها هستند كه به دليل ماهيت ساده و جذاب، طرفداران زيادی دارند. در كتاب «معماهای شهرزاد» معماهايی منطقی در قالب داستانهای مشهور هزار و يک شب روايت شدهاند. با اينكه سطح اين معماها مناسب بسیاری از افراد در گروههای سنی مختلف است، اما بیشتر اين معماها راهی به دل مباحث جدی منطق و فلسفه دارند.
این اثر در قالب دو کتاب تنظیم شده که کتاب اول شامل 13 فصل و کتاب دوم نیز شامل 11 فصل و راهحلهای معماهای شهرزاد است. در کتاب اول با عنوان «پرسش بزرگ شهرزاد» خوانندگان با معماهایی درباره سرچشمه، ماجراهای علی بابا و چهل دزد بغداد، مسائل احتمال، تامل هوشمندانه ریاضی، مزداییان و اهریمنان، معماها و فوق معماها و داستان الخضر آشنا میشوند.
منطق اجباری، اجبار راستدست و چپدست، دروغگوهای اجباری، چینی یا ژاپنی، کدام شخصیت، شگردها و بازیهای منطقی و پارادوکسهای عجیب، برخی از موضوعات معماها در کتاب دوم با عنوان «از شهرزاد تا منطق مدرن» است.
در بخشی از پیشگفتار این اثر به قلم مترجم آمده است: «حل معماهای منطقی و ریاضی یک ورزش فکری واقعی بهشمار میرود و از آنجا که این معماها با تفکر محض سرو کار دارند و خواننده را درگیر محاسبات پیچیده ریاضیات نمیکنند، به بالا رفتن توان خلاقیتی کمک میکنند. این معماها میتوانند بسیار دشوار باشند یا بسیار ساده و ابتدایی. در این کتاب انواع مختلفی از این معماها با روایتهای زیبا مطرح شدهاند؛ معماهایی در قالب داستانهای مشهور هزار و یک شب.»
معماهایی برای رازگشایی از عالم
تمایلی ذاتی داریم که بدانیم چیزها چطور کار میکنند. امید داریم که در اطراف خود الگوهایی را مشاهده کنیم که ما را در انتظارمان از آنچه در آینده رخ میدهند یاری رسانند. کمّی کردن این الگوها فرایندی است که بهمرور انسان را به ابداع ریاضیات هدایت کرد. از این رو تعجبآور نیست که ریاضیات زبان طبیعی توصیف نحوۀ کارکرد طبیعت باشد. در واقع ریاضیات ستون فقرات فیزیک است که هدفش توصیف نحوۀ کارکرد جهان در بنیادیترین لایههای آن است. هرچه قوانین طبیعت را عمیقتر بفهمیم، همآنقدر به موضوعات پیشرفتهتری در ریاضیات احتیاج خواهیم داشت بهحدی که فیزیک امروزه بهخاطر پیچیدگی ریاضیاتیاش، به غیر قابل فهم بودن توسط غیرمتخصصان شهرت یافته است.
اما چنین درکی، سادگی قوانین فیزیک و زیبایی ریاضیات را در دستیابی به جوهر اصلی واقعیت فیزیکی نادیده میگیرد. خوشبختانه، غالباً این تفکرات محوری را میتوان با معماهای سادۀ ریاضی روشن ساخت. به اندازهای ساده که برای پرداختن به آنها و درک معنایشان نیازی به پیشزمینۀ وسیعی در فیزیک یا ریاضیات نیست. کار کردن روی معماهایی ریاضی از این دست نه فقط فرحبخش است، بلکه عمیقاً رضایتبخش نیز هست، زیرا آنها وراءِ معما بودنشان، معانی عمیقتری از واقعیت فیزیکی را در بر دارند. کامران وفا، از برندگان مدال دیراک در سال ۲۰۰۸، استاد کرسیِ هولیس در ریاضیات و فلسفهٔ طبیعی در دانشگاه هاروارد است. او با بهرهگیری از معماهایی ساده و قابلفهم اصول فیزیک را برای خوانندهٔ غیرمتخصص تبیین میکند. همچنین با نگاهی ریاضی به این اصول، به داد و ستد بین فیزیک و ریاضیات که بهشدت درهمتنیده اما عمیقاً با هم متفاوتاند، میپردازد. راهبرد او بر مقایسهٔ نگاههای مختلف و حتی متعارض به یک موضوع بنا شده است. او نشان میدهد که چگونه نگریستن از منظرهای مختلف به یک موضوع به غنای دانشمان از آن میانجامد. مثالها و معماهایی که او میآورد دورهٔ تاریخی وسیعی را شامل میشود: هم از تفکرات باستانی برای درک محیط و عالم بهره میبرد، مثلاً در تخمین ارتفاع اتمسفر؛ و هم از رویکردهای مدرن و نظریههای بسیار پیچیده و ژرف همچون نظریهٔ ریسمان که میکوشد جهان را در کوچکترین مقیاسها توصیف کند. «معماهایی برای رازگشایی از عالم» بررسی تحسینبرانگیزی است در مورد مفاهیم بنیادی فیزیک و ریاضی نوین در بستر طرح معما.
معمای پدر
نویسنده : سیبیل لاکان
مترجم: مهسا ریحانی
دختر روانکاو فرانسوی ژاک لاکان سعی می کند رابطه خود را با پدرش معنا کند. وقتی به دنیا آمدم، پدرم دیگر آنجا نبود.» خاطرات سیبیل لاکان از پدرش، روانکاو بانفوذ فرانسوی، ژاک لاکان، از طریق قسمت های تکه تکه و بیضوی روایت می شود و شخصیتی را توصیف می کند که به همان اندازه با نبودش و حضورش، خود را برای او تعریف کرده بود. سیبیل دومین دختر و آخرین فرزند ناراضی ازدواج اول لاکان بود: ثمره یأس ("بعضی می گویند میل، اما من آنها را باور نمی کنم"). لاکان خانواده قدیمی خود را برای یک خانواده جدید رها کرد: یک شریک جدید، سیلویا باتای (همسر ژرژ باتای) و دختر دیگری که چند ماه پس از سیبیل به دنیا آمد. برای سالها، این دختر، جودیت، تنها فرزند لاکان بود که عموماً به رسمیت شناخته شده بود - حتی اگر به دلیل قوانین فرانسه، نام او را نداشت.
بنابراین، به یک معنا، یک پدر صدای کسی را ارائه می دهد که در حالی که نام او را یدک می کشد، پاک شده بود. اگر ژاک لاکان این کلمه را «حضوری ساخته شده از غیبت» توصیف میکرد، سیبیل لاکان در اینجا به زبان خاطرات میپردازد تا حضور مردی را که در غیاب وارد زندگی او شده بود و در حال مرگش، کنار هم بگذارد. در آن به پایان رسید. در اثر متقابل غیبت، نامگذاری و ناامیدی ناشی از هر دو، A Father در نهایت یک سوال اساسی را مطرح می کند: پدر چیست؟ این روایت اول شخص هم پاسخ و هم مکمل مفهوم (و نام) پدر را ارائه میکند، همانطور که لکان او را در کارش تعریف کرده بود، و مسائل دشواری را در مورد تأثیر زندگینامه بر نظریه - و بالعکس - و شکافی که گاهی اوقات خمیازه می کشد که می تواند بین تئوری و زندگی هایی که ما می کنیم باز شود.
معمای زمان و حدوث جهان
حادث بودن جهان در همه ادیان آسمانی مسلم شناخته می شود و علمای مذاهب نیز تا آنجا که می توانند در جهت اثبات این مسئله کوشش و تلاش می کنند. سرنوشت اثبات حادث بودن جهان به هویت و حقیقت زمان بستگی دارد و هویت زمان بیش از اندازه بغرنج و پیچیده است. فهم و درک عادی و معمولی زمان برای بسیاری از مردم، بسیار ساده و آسان است و کمتر کسی در ادراک معنی زمان با مشکل روبرو می گردد. ثانیه ها و دقیقه ها و ساعت ها و همچنین هفته و ماه
معمای کوانتومی (فیزیک با آگاهی مواجه می شود)
بروس روزنبلوم و فرد کاتنر
فرهاد توحیدی
نيلز بور برنده جايزه نوبل فيزيك : اگر با تئوري فيزيك كوانتوم شوكه و مات و مبهوت نشده ايد ، پس واقعا" آنرا نفهميده ايد.
در جهان کوانتومی، شما هیچ چیز را دقیق نمیتوانید محاسبه کنید. این به علت خطای دستگاههای شما نیست بلکه جهان کوانتومی چنین است. اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در واقع پایانی بود بر ادعای قابلیت پیشبینی جهان به صورت کاملا دقیق.
بر اساس اصل عدم قطعیت، علم توانایی محاسبه کاملا دقیق هیچ چیز را ندارد و همواره مقداری عدم قطعیت وجود دارد، مهم نیست که شما چقدر دستگاه های محاسباتی پیشرفته داشته باشید. آنچه ما پیشبینی میکنیم احتمال یک اتفاق است و لا غیر.
مهم نیست شما چقدر شرایط یک آزمایش را مشابه در نظر بگیرید با تکرار آزمایش در شرایط کاملا مشابه، نتایج متفاوت خواهد بود!!!!! این مساله چیزی است که آلبرت اینشتین را ناراحت میکرد او همواره میگفت "خدا تاس نمی اندازد" چرا که معتقد به دقت مطلق علم بود.
یکی از نتایج شگفت آور اصل عدم قطعیت ایجاد ماده از هیچ است. بر اساس اصل عدم قطعیت شما در آن واحد نمیتوانید انرژی یک نقطه از فضا را دقیقا صفر محاسبه کنید پس عملا در فضای کاملا خالی از هیچ (دقیقا هیچ یعنی حتی انرژی هم وجود ندارد) ذرات ماده و ضد ماده ایجاد میشوند و سپس به انرژی تبدیل میشوند. ایجاد ماده و انرژی از هیچ، هم برای خداشناسان و هم افراد لامذهب بسیار جالب بوده است و هر دو گروه آنرا دلیل صحت نظرات خود میدانند.
فيزيكدانان در تلاش براي فهم اتم، مكانيك كوانتومي را ابداع كردند، كه موفقترين نظريه علم و زيربناي يك سوم اقتصاد ما است. آنها با دستپاچگي دريافتند كه با اين تئوريشان، فيزيك با آگاهي مواجه ميشود.مولفين بروس روزنبلوم و فرد كانتر كل اين مسايل را با بياني غيرفني به كمك چند داستان تخيلي و رواياتي در مورد توسعهدهندگان تئوري توضيح ميدهند. آنها معماي كوانتومي را صادقانه مطرح ميكنند، با اين تاكيد كه چه چيزي تفكر است و چه چيزي نيست. توصيف معماي كوانتومي از حقايق كوانتومي تجربي، و تئوري كوانتومياي كه آنها را توضيح ميدهد، قطعي است. ولي تفسير اين كه اينها همه به چه معنا هستند به شدت مورد بحث است. ولي هر تفسير فيزيك كوانتومي شامل آگاهي ميشود. و بنابراين مولفين به كاوش در خودآگاهي ميپردازند و با معماي كوانتومي مواجه ميشوند. اراده آزاد و اصل انسانگرا به موضوعاتي حياتي تبديل ميشوند، و پيوند آگاهي و كيهان كه توسط بعضي از كيهانشناسان كوانتومي پيشتاز پيشنهاد ميشود حيرتانگيز است. خواننده به مرزي ميرسد كه در آن تخصص خاص فيزيك ديگر تنها راهنماي مطمئن نيست. در عوض حقايق و اشاراتي را ملاحظه ميكند كه توسط مكانيك كوانتومي ارائه ميشوند و توانايي تفكر براي خود را پيدا ميكند.
معمای هویدا
نام نویسنده : عباس میلانی
اینکه یکی از نخستوزیران رژیم پهلوی شیفتهی ادبیات بود و خواننده پر و پا قرص شاعران بزرگ فرانسوی به شمار میرفت ، اینکه هویدا علاقهی خاصی به جمعهای روشنفکری داشت : صادق هدایت ، صادق چوبک و ابراهیم گلستان از دوستان نزدیکش بودند ، همه و همه نشان میدهد که او آدم خاصی بود. اگر چه این خاص بودن با انگِ همجنسگرایی و بهایی بودن هویدا همواره تکفیر میشد، اما میلانی جنبههای دیگری از زندگی خاص هویدا را تصویر میکند. او در میان مجموعهای از کارگزاران سلطنتی که آلوده به فساد اقتصادی بودند، کمتر علاقهای به مکنت داشت. از طرف دیگر او علاقهی چندانی به قدرت نیز نداشت و یا به قول ابراهیم گلستان ، چنین وانمود میکرد.
اما تمام ویژگیهای منحصر به فرد هویدا، به هیچ وجه توجیهکنندهی عملکرد او در دوران نخستوزیری نیست. نکتهای که بیعملی هویدا را بغرنج تر میکند (اگر فرض کنیم که خود نقشی در فساد مالی و حکومتی دربار نداشت) همین ویژگیهای مثبت او بود. اگر ذهن فعال جامعه ، در نگاهی کلاننگرانه انفعالِ کارگزارانی را که همچون هویدا باسواد نبودند بپذیرد ؛ قطعاً به سختی قادر خواهد بود که تسلیم هویدا را در قبال استبداد محمدرضاشاه قبول کند. هویدا در این زمینه نیز در بین سیاستمداران در اقلیت بود. او سرسپرده بود و میدانست که سرسپرده است و از آن مهمتر معنای استقلال را میفهمید و این مسالهی کوچکی نیست.
معنا در هنرهای تجسمی
آروین پانوفسکی (انگلیسی: Erwin Panofsky؛ زاده ۳۰ مارس ۱۸۹۲ درگذشته ۱۴ مارس ۱۹۶۸) مورخ هنر اهل آلمان که نظریاتش به خصوص در مطالعات آکادمیک شمایلنگاری تأثیرگذار بود.
معنا در هنرهای تجسمی ترجمه سه مقاله بنیادین اروین پانوفسکی، یکی از تاثیر گذارترین مورخان هنر سده بیستم است که به موضوعاتی چون اهمیت تاریخ هنر، شمایل نگاری و شمایل شناسی و نسبت های بدن می پردازد.
پانوفسکی با طرح رویکرد شمایل نگاری درصدد بود تا میان مفهوم اثر هنری و معنای نمادین متن مکتوب و همچنین دیگر آثار هنری مرتبط ارتباط برقرار سازد. او سپس به طرح رویکرد شمایل شناسی می پردازد که تفسیر اثر هنری بر اساس جهان بینی یک دوران و بدون توجه به معانی عامدانه موجود در اثر هنری از جانب هنرمند است.
دیدگاه های پانوفسکی را می توان یکی از رویکردهای نظام مند و منسجمی دانست که در مطالعات نظری هنر در زمینه تفسیر و تجزیه و تحلیل آثار هنری مطرح هستند.