یادداشتهای امیر اسدالله علم (۲جلدی)
ویراستار: علینقی عالیخانی
یکی از آثار مهم تاریخ معاصر ایران یادداشتهای علم است که قبلاً بارها بهصورت شمیز و سلفون بدون ترتیب تاریخی در ۷ جلد در سه هزار و اندی صفحه بهچاپ رسیده است.
با توجه بهاهمیت این یادداشتها چنانچه ناشر در مقدمه کتاب آورده، جلد ۷ که از ۱/۲/۴۶ تا ۱۲/۱۱/۱۳۴۷ در بر میگیرد، آخر از همهی مجلدات منتشر شده که چاپ فعلی، یادداشتها بهترتیب تاریخی یعنی دفتر اول از ۱/۲/۴۶ تا ۲۱/۱۱/۱۳۵۱ و دفتر دوم از ۲/۱/۵۳ تا ۷/۷/۱۳۵۶ آمده است. بازسازی و اصلاح سندها و رفع نواقص و اغلاط چاپی و جاافتادگیها بدون کلمهای حذف صورت گرفته است.
فهرست تصاویر افزوده شده بهکتاب و نیز نمایه هر دو دفتر در آخر دفتر دوم آورده شده است.
کتاب با صفحات چشمنواز و کاغذ مرغوب بهصورت گالینگور با کاور در ۲۳۵۶ صفحه و در قطع رقعی است.
لازم به ذکر است کتاب کاملترین متن است بدون حذف حتی یک کلمه.
یک انقلاب ذهنی: روشنگری و خاستگاههای فکری دموکراسی مدرن
یک مورخ برجسته ریشه های رادیکال ارزشمندترین ارزش های سکولار بشریت را آشکار می کند.
دموکراسی، اندیشه و بیان آزاد، تساهل مذهبی، آزادی فردی، خودمختاری سیاسی مردم، برابری جنسی و نژادی - این ارزشها در دههها از زمانی که در اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال 1948 به ثبت رسیدهاند، به شدت وارد جریان اصلی شدهاند. اما اگر این ایدهآلها امروزه دیگر رادیکال به نظر نمیرسند، منشأ آنها در واقع بسیار رادیکال بوده است – بسیار بیشتر از آن چیزی که اکثر مورخان مایل به تشخیص آن بودهاند. در کتاب «انقلاب ذهن»، جاناتان اسرائیل، یکی از مورخان برجسته روشنگری جهان، ریشههای فلسفی این ایدهها را در لایههایی که کمترین احترام در اندیشه روشنگری بودند - آنچه او آن را روشنگری رادیکال مینامد، دنبال میکند.
روشنگری رادیکال که بهعنوان یک جنبش مخفی ایدهها که تقریباً بهطور کامل از دید عموم پنهان مانده بود، سرچشمه میگرفت، در تقابل با جریان اصلی میانهرو روشنگری که در اروپا و آمریکا در قرن هجدهم غالب بود، به بلوغ رسید. در طول دهههای انقلابی دهههای 1770، 1780 و 1790، روشنگری رادیکال آشکار شد، اما واکنشهای شدید و طولانی را برانگیخت. انقلاب ذهن نشان میدهد که این مخالفت شدید عمدتاً ناشی از انگیزههای قدرتمند در جامعه برای دفاع از اصول سلطنت، اشرافیت، امپراتوری، و سلسله مراتب نژادی است - اصول مرتبط با حمایت از سانسور، اقتدار کلیسا، نابرابری اجتماعی، جداسازی نژادی. ، تبعیض مذهبی و امتیازات گسترده برای گروه های حاکم.
در بیان این تاریخ شگفتانگیز، انقلاب ذهن منشأ شگفتانگیز ارزشمندترین ارزشهای ما را نشان میدهد - و به توضیح اینکه چرا در محافل خاصی حتی امروز اغلب مورد تایید و حمله قرار میگیرند، کمک میکند.
یک قرن انقلاب در ایران (جنبش های اجتماعی در ایران)
جان فوران
ترجمه: حسن اسدی
شماری از پژوهشگران، انقلاب را با صفت «اسلامی» تعریف کردهاند، لیکن من معتقدم میان انقلاب ایران و جمهوری اسلامی یک تمایز قطعی و آشکار وجود دارد... در اغلب مقاطع انقلاب، خواستهای ایجابی مردم در سه شعار عمده استقلال، آزادی و جمهوری خلاصه میگردید. در واپسین مقطع، انقلاب به «جمهوری اسلامی» تبدیل شد. گفتمان اسلامی با این که در مراحل پایانی انقلاب موثرترین ایدئولوژی بسیجکننده به شمار میآمد، اما چندان هم یک ایدئولوژی واحد، یکدست و از نظر سیاسی منسجم نبود. محققان انقلاب ایران دست کم چهار قرائت از گفتمان اسلامی را مشخص نمودهاند: اسلام رادیکال روشنفکران جوان، اسلام مبارز آیتالله خمینی، اسلام لیبرال بازرگان و اسلام سنتی علما. در خلال بحران انقلابی، این چهار گرایش متفاوت اسلام شفیعی بر سر ایجاد یک گفتمان اسلامی بسیجکننده به توافق رسیدند. از ترکیب گفتمانهای لیبرال و چپ با گفتمان شیعی یک گفتمان رادیکال- مردمگرای انقلابی پدید آمد. این گفتمان تا چندی پس از انقلاب نیز تداوم داشت اما سرانجام گفتمانهای غیر اسلامی از گفتمان اسلامی تصفیه گردید... .
یک مرد
اوریانا فالاچی
مترجم: یغما گلرویی
اوریانا فالاچی (به ایتالیایی: Oriana Fallaci) (۲۹ ژوئن ۱۹۲۹- ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶) روزنامهنگار، نویسنده و مصاحبه گر سیاسی برجسته ایتالیایی بود که در شهر فلورانس متولد شد و در سن ۷۷ سالگی در همان شهر درگذشت. وی در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک چریک ضد فاشیسمفعالیت میکرد. آنچه بیش ار هر چیز به معروفیت وی کمک نمود، مجموعه مصاحبههای مفصل و مشهور او با رهبران سرشناسی همچون محمدرضا پهلوی، یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، روحالله خمینی، ایندیرا گاندی، گلدا مایر، ملک حسین ، معمر قذافی ، جرج حبش،و هنری کیسینجر بود.
در سالهای دههٔ شصت اوریانا یک سال در ویتنام و مکزیک زندگی کرد و کتابی با عنوان زندگی، جنگ و دیگر هیچ نوشت که نگاهی است آگاه بر پشت سنگر جنگ، بر اجتماعی که آتش و باروت، از انسان جز مشتی گوشت دریده از هم و لاشهای خون آلود و کبود، چیزی بر جای نمیگذارد. او این کتاب را در پاسخ خواهر کوچکش که میپرسید «زندگی یعنی چه؟» نوشت. کتاب با نثر خاص اوریانا و بسیار خشن، گاهی خوشبینانه و گاهی بسیار بدبینانهاست. این کتاب جوایز زیادی را برای او به ارمغان آورد.
کتاب مهم دیگرش با نام مصاحبه با تاریخ در سال ۱۹۷۴ به چاپ رسید که مجموعه مصاحبههای او با شخصیتهای بزرگ سیاسی است. تنوع این اشخاص و سبک و جسارت مصاحبه گری او برایش شهرتی فوقالعاده به بار آورد.
در همین دوران سالهایی را با یک انقلابی یونانی به نام الکساندر پاناگولیس زندگی کرد و پس از کشته شدن وی در سال ۱۹۷۶، کتابی دربارهٔ او به نام یک مرد نوشت. از کتابهای دیگر او میتوان به پنه لوپه به جنگ میرود، نامه به کودکی که هرگز زاده نشد که فریادی است از خشم نسبت به آنچه بر سر بشر آمده در عین حال از عشق مادر شدن میگوید. کتاب کوچکی که از نخستین سطر تا انتها سرشار از احساس شادی، ترس، مهربانی، یأس، خشم، امید، افسردگی و اضطراب است. شاید بحث اصلی کتاب سقط جنین باشد اما به طور کلی تمام دیدگاههای موجود در بارهٔ زن را توجیه میکند. کتاب دیگر او اگر خورشید بمیرد نام دارد که به مشاهداتش از آمریکا بر میگردد. این کتاب سوگنامه ایست در رثای از دست رفتن خوبیها، یا بهتر بگوییم مجموعه سؤالاتی است که از خواننده سؤال میکند اگر خوبیها بمیرد چه خواهد شد. «اگر خدا بخواهد...» که بیشتر شبیه یک رمان است در سال ۱۹۹۱ چاپ شد. داستان آن در بیروت میگذرد و راجع به جنگهای داخلی لبنان است و نیم نگاهی نیز به جنگ خلیج فارس دارد.
در کتاب خشم و غرور که دراکتبر ۲۰۰۲ به چاپ رسید، فالاچی اسلام را هدف قرار میدهد و آن را به کوهستانی تشبیه میکند که ۱۴۰۰ سال است تکان نخورده، با غارهایی در ضلالت بیانتها که هیچ دری به سوی فتوحات تمدن جدید نگشودهاست. او همچنین پیشوایان اسلامی را به مخالفت با مظاهر تمدن متهم مینماید.