دارابنامه طرسوسی (۲جلدی)
ابوطاهر محمد بن حسن بن علی بن موسی الطرسوسی
ذبیحالله صفا
دارابنامهٔ طرسوسی یا دارابنامهٔ طرطوسی داستانی است منثور در احوال داراب پادشاه کیانی، نوادهٔ او روشنک با لقب بوراندخت (دختر داراب پسر داراب) و اسکندر رومی (مقدونی). شکل کنونی داستان نوشته ابوطاهر طرسوسی (یا طرطوسی) است و به همین جهت کتاب را با عنوان دارابنامهٔ طرسوسی میشناسند.
در این بخش از داستان بوزینگان که سلاحهایی از جنس استخوان ماهی در دست دارند سوار بر لاکِ لاکپشت به کشتی طمروسیه حملهور میشوند. از میان افرادِ در کشتی تنها یکی تفنگ به دست دارد و سایرین با تیر و کمان از خود دفاع میکنند.
اصل داستان حماسی داراب به زمان ساسانی بازمیگردد. سرانجام با تحریر ابوطاهر به شکل کنونی درآمدهاست. کتاب سرگذشت داراب پادشاه کیانی پسر بهمن (کی اردشیر)، و دختر او، همای چهر آزاد را روایت میکند. نفوذ عناصر سامی/اسلامی در بخش نخستِ کتاب، که شرح احوال داراب است، کم است. بخش مربوط به اسکندر از نفوذ عناصر اسلامی، یونانی، و سریانی خالی نیست. با این حال تصویری که از اسکندر در این کتاب داده شدهاست با آن چیزی که در باقی اسکندرنامهها به چشم میخورد، متفاوت است. به این معنا که دستکم سایهای از تیرگی شخصیت این جنگجوی مقدونی و بیزاری ایرانیان پیش از اسلام از وی در کتاب به چشم میخورد.
نثر کتاب از عالیترین نمونههای نثر فارسی در دورهٔ اول (قبل از مغول) است و به لهجهٔ تخاطب آن زمان نزدیک است. به علت نزدیکی نویسندگان این داستانهای عامیانه (سمک عیار نمونهٔ دیگر است) به مردم عادی، نثر کتاب و زبان روایت بسیار طبیعی و بی تکلف است و کمتر از امثال و آیات عربی و تکلفهای ادبی برآمده از علوم اسلامی و ادبیات عرب استفاده شده است.
از این کتاب نسخههای فراوانی در دست نیست. در پی پریشانی برآمده پس از حمله مغول و با سنگینتر شدن سایهٔ اسلام بر ایران و رواج تعصبات ضد ایرانی، از رونق داستانهای ملی کاسته شد و قهرمانان ملی با نمونههای اسلامی جایگزین شدند. داستان داراب نیز از رونق افتاد و چندان رونویسی نشد. از دیگرسوی، کمرواجی داستان باعث شدهاست که فساد خاسته از تصرف کاتبان در کتاب کمتر راه یابد. بهطوری که اختلاف در نسخههای موجود دارابنامه ناچیز و بیشتر از نوع ضبط نادرستِ کلمههاست که بیشتر برآمده از قرائت نادرست است.
نمونه ای از متن:
داراب پس از سالها دوری از ایران و فرمانروایی بر جزایر ماورای بحار به ایران باز میآید تا مادرش همای را، پادشاه ایران را، که بر دست قیصر مستأصل شدهاست و لشکر بر او شوریدهاند فریاد رسد. همای را در بند کشیدهاند و سوی قیصر میبرند که داراب در میرسد:
«همای نعرهای بزد که ای جان مادر، مادر را دریاب که بر من رحم نکردند. داراب که این بشنید یک نعره بزد و چوب بر بالای سر برآورد و سواری را چنان بزد که مرد و اسپ را به هم در شکست به یک زخم و روی به کوهآسا آورد و دست را بالا کرد تا او را بزند. کوهآسا بگریخت و روی در آن کوه نهاد؛ و [داراب] خلقی را بکشت و همای را از دست ایشان بستد و روی به کوه آورد و به گوشهای بیرون رفت و هر که پیش میآمد با آن چوب میزد و مرد و اسپ را میکشت تا همه به هزیمت رفتند. آنگاه پیش مادر بنشست، همای بیهوش شده بود، وی دستوپای مادر باز میکرد و میگریست و اشک داراب بر روی همای میچکید. همای چشم باز کرد و فرزند را دید که در پیش وی نشستهاست. دیگر باره بیهوش شد. سر بر کنار فرزند نهاده بود و میگریست. داراب گفت ای مادر چندین مگری.»
چهار کتاب داستان به نثر از ابوطاهر طرسوسی در دست است: دارابنامه، اسکندرنامه، قهرماننامه، قران حبشی. از این چهار کتاب دارابنامه و قِران حبشی و قهرماننامه چاپ شده است.
داستان شگفت انگیز کوانتوم (۱۰۰ رویداد شگفت انگیز که عصر کوانتوم را شکل دادند)
شهاب شعری مقدم
ابعاد بالاتر کائنات و جهانهای موازی، وحدت غایی تمامی نیروهای جهان، ارتباط درونی و آنی ذرات جهان با یکدیگر و … دیدگاه بشر را به هستی تغییر داد و دستآوردهایی چون لیزر، نیمهرساناها و میکروالکترونیک تا سیستمهای پیشرفتهی تصویربرداری پزشکی، شناسایی ساختار مولکولی DNA انرژی هستهای و نانوفناوری را در پی داشته است. شهاب شعریمقدم، نویسندهی کتاب نوشته: در کتاب داستان شگفت انگیز کوانتوم طی ماجراهایی خواندنی و تاریخی با یکدیگر سفری می کنیم به دنیای شگفت انگیز کوانتوم و فیزیک جدید. با ماجرای کشف اتم و شگفتی های اعماق آن آشنا می شویم، حکایت رازآمیز پرتوهای کیهانی را با یکدیگر ورق می زنیم و از رازهای پرتو افشانی ستاره ها، ذرات شبح گون مانند نوترینو، مواد ابر رسانا، پاد ماده، حکایت تولد کیهان و ده ها پدیده ی عجیب و غریب پرده بر خواهیم داشت.
شما با ورق زدن این کتاب به تدریج با ماجراهای عجیب و جالبی که منجر به شکلگیری و تکامل فیزیک جدید و خصوصا نظریهی کوانتومی شد و همین طور با دستاوردهای حاصل از این نظریه آشنا خواهید شد. ضمنا کتاب به گونهای تنظیم شده است که میتوانید هر زمان هر جای آن را که دوست داشته باشید باز کنید و از خواندن ماجرای مربوطه لذت ببرید و لزومی ندارد که آن را حتما از اول تا آخر به ترتیب بخوانید. در ضمن به این کتاب به عنوان یک دانشنامهی فیزیک جدید هم میتوان نگاه کرد، اما نه یک دانشنامهی خشک و آکادمیک، بلکه دانشنامهای که به زبان داستانی و جذاب تدوین شده است و موضوعات آن نیز به جای حروف الفبا به ترتیب تاریخ تنظیم شدهاند تا در مجموع داستان شگفتانگیز کوانتوم را برای شما حکایت کند.
دانشنامه جهانی شدن (۳جلدی)
این کتاب دانش نامه ای است تخصصی، حاوی بیش از ششصد مدل مفهومی در زمینه «جهانی شدن» که به همت 421 دانمشند متخصص از سراسر جهان تالیف شده است پروفسور جورج ریتزر، سرویراستار این اثر، استاد برجسته آمریکایی است که کتاب ها و مقالات متعددی از او منتشر شده و در زمینه «جهانی شدن» یکی از افراد صاحب نام است. تا آن جا که پاره ای از اصلاحات در حوزه جهانی شدن را او برای نخستین بار مطرح کرده است.
دختری به نام نل
چارلز دیکنز
حمیدرضا آتش برآب
چارلز جان هوفام دیکنز (به انگلیسی: Charles John Huffam Dickens؛ ۷ فوریه ۱۸۱۲ – ۹ ژوئن ۱۸۷۰) برجستهترین رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیدهٔ جیمز جویس، نویسندهٔ بزرگ معاصر، از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بوده است.
از او برای داستانسرایی و نثر توانمندش و خلق شخصیتهای به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمدهاست. دیکنز در طول زندگی خویش، محبوبیت جهانی بسیاری کسب کردهاست. از آثارش میتوان دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست و داستان دو شهر را نام برد.
چارلز دیکنز، آثار بسیار مهمی دارد و دربارهی بیشتر رمانهایش، فراوان نوشته شده است. «فروشگاه عجایب کهنه» (The Old Curiosity Shop) اثری است متشکل از قصههای دوران نویسندگی دیکنز که از لحاظ سطح کیفی، همتراز سایر آثار بزرگش مانند رمان «دیوید کاپرفیلد» و «الیور تویست» است.
در این رمان، خواننده شاهد سرگردانیهای دختری به نام «نل» است. دختری که در بریتانیای عهد دیکنز به همراه پدربزرگش به دنبال مادرش میرود، اما همراهی این پدربزرگ که در داستان دیکنز از ناچاری و فشار مالی به قمار رو آورده است، نمیتواند کمکی به جستوجوی نل بکند. وحشت و بدبختی نل و تصویر سیاه بریتانیای قرن نوزدهم (که از آثار دیکنز برگرفته شده) در فضای داستان کاملاً پدیدار است.
در کرانه شب
سراسر داستان زندگي يك شبانهروز مردم يك دهكده دورافتاده ماهيگيري است. در غروب يك روز زني كهنسال در بستر مرگ خفته است،همچون نمادي از عصري روبهزوال.عصر زندگي روستايي و مناسبات رو به پايان آن، و عصر ماشين در آستانه در ايستاده است.پزشك زن محتضر،تنها كسي است كه پيوند او و عصر محتضر را ميشناسد، و مرگ او را نقطه ختامي در پايان آن عصر ميداند.
دره نادره (تاریخ عصر نادرشاه)
این اثر که نثرى مصنوع و متکلفانه دارد، به تاریخایران از آغاز روى کار آمدن نادر شاه تا کشته شدن او در فتحآباد قوچان و روى دادهاى یک ساله ایران پس از مرگ وى مىپردازد. انگیزه اصلى نویسنده را خودنمایى مترسلانه دانستهاند، اما به هر روى گزارشهاى تاریخى سودمند و درخورى نیز در نوشته وى مىتوان یافت و کتابش را بر اثر انبوهى و انباشتگى واژگان دیریاب فارسى و تازى و آیات و احادیث و امثال و اشعار عربى و برخوردارى از صنایع لفظى گوناگون و کرشمهکارىهاى مُنشیانه، «نادره نادرات» خواند. گفتهاند که این کتاب دشوارترین و متکلفانهترین متن به نثر مصنوع فارسى به شمار مىرود؛ زیرا نویسنده خود به انگیزه پدید آوردن چنین نثرى به نوشتن آن پرداخته و تاریخنویسى نزد او از اهمیت کمترى برخوردار بوده است. از زمان پیدایى این اثر (کمابیش سه سده)، گاهى ادیبان و فاضلان روزگار بدان روى آورده و گاهى از آن دورى کردهاند. روزگارى این کتاب قبله نامهنویسان بوده است و روزى آماج طنز و ریشخند متعلمان. اگرچه زمانى واژگان دره نادره را براى چیرهدست شدن در املا از بر مىکردند و بخشهایى را از آن در نامهها مىگنجاندند، دیرى نگذشت که همان جملات را «ترّهات» یا «تطویل بلاطائل» خواندند و نویسنده آنها را سفیهى خودخواه و دیوانهاى یاوهسرا برشمردند. بارى، هر ادیب و مترسلى خود را از ورق زدن این کتاب و خواندن آن بىنیاز نمىداند و اثر خامه میرزا مهدىخان را همچون دیگر متنهاى مصنوع مانند مرزباننامه، سندبادنامه، نفثة المصدور و تاریخ وصاف مىخواند. نثر کتاب یکنواخت نیست و به گفته مصحح دانشمند کتاب، آن را در فصاحت همچون متون ادبى سده ششم نمىتوان دانست و حتى نفثة المصدور در جاهایى بر آن مىچربد. دیدگاه یا داورى نویسنده را درباره کسانى که شرح حالشان را مىنویسد یا دیدگاهش را درباره روىدادهایى که پیش مىآید، از شعرهاى عربى یا آیات و روایتى که در متن کتابش مىگنجاند، به نیکى مىتوان فهمید؛ چنانکه در «بیان تسخیر قندهار» و راندن افغانان از آنجا، سخنش را چنین آغاز مىکند: «فانظر کیف کان عاقبة المفسدین». البته گفتارهاى صریح او نیز درباره دشمنان نادر شاه یا توصیف شاهان افشارى بهویژه نادر کم نیست. به گفته برخى از تاریخپژوهان، نیمى از صفحات این کتاب حاشیه و تفسیر کلمات متن به شمار مىرود و نویسنده بیست برابر بیشتر از آنچه در خور گفتن بوده، لفظ و کلام به جاى تاریخ به خورد خواننده داده و بیش از اینکه نشاندهنده چهره تاریخى نادر شاه و بازگو کننده کشاکشهاى نظامى و سیاسى او باشد، زمینهاى براى خودنمایىها و تردستىهاى ادبى خود فراهم آورده است. از اینرو، درونمایه گزارشهاى تاریخى دُره، اندک مىنماید. نخستین عنوان کتاب پس از دیباچه بلند و دشوار آن، به «اختلال ممالک ایران» اشاره مىکند و از چگونگى چیرگى افغانان بر اصفهان گزارش مىدهد. جلوس طهماسب شاه و پایان یافتن دوران پادشاهى محمود افغان و نشستن اشرف افغان در جاى او و کشته شدن خاقان، درونمایه گزارشهاى بعدى کتاب است. نویسنده همچنین به دگرگونى احوال نادرشاه و تصرف مشهد مقدس و بر پایى نهضت «رایات همایون» به سوى هرات اشاره مىکند و با توصیف چگونگى تسخیر اصفهان و فتح ارومیه و تبریز و پس از آن جنگ ابراهیم خان با افغانان و شکست خوردنش، از بازگشت سپاه نادر به خراسان خبر مىدهد. گزارش درباره ازدواج کسانى مانند رضاقلى میرزا، جنگ و صلح شاهان افشارى با دشمنانشان، رسیدن افراد به پادشاهى یا عزل و کشته شدن آنان، لشکرکشىهاى نادر به هند و بخارا و خوارزم و دیگر فتوحات و تصرفهایى که در دوران افشاریان رخ داد، شرح حال جانشینان وى و ویژگى و شمار فرزندان و بازماندگان آنان، کشته شدن نادر و سرانجام پادشاهى علىشاه و جلوس شاهرخ میرزا در خراسان و ابراهیمخان در تبریز، مهمترین بخشهاى کتاب به شمار مىروند. برخى از روىدادها مانند «تذهیب قبه نجف» یا توصیف مکانهایى مانند قلعه کلات، در پى این مباحث اصلى آورده شدهاند. گزارشهاى نویسنده درباره جنگهایى که در آن دوران روى داده است، کمابیش تصویرى نمایان و نیکو از چگونگى مراودات سیاسى و برنامههاى درازمدت شاهان افشار بهویژه نادر، پیش روى خواننده مىنهد و او را از حوادث خُرد و گفتوگوها و کارهاى تأثیرگذار در این روىدادها آگاه مىکند.
دزیره
آنماری سلینکو در اول سپتامبر ۱۹۱۴ در شهر وین که امروزه متعلق به کشور اتریش است به دنیا آمد. او زمانی که از دانشگاه وین در رشته تاریخ فارغ التحصیل شد، شروع به کار خبرنگاری و نویسندگی سیاسی برای مجلهای فرانسوی کرد. یک ماموریت کاری به ژنو باعث آشنایی او با دانشجویی دانمارکی به اسم "ارلین کریستینسن" میشود، که این آشنایی عاشقانه یک سال بعد منجر به ازدواج آنها میشود و آنماری سلینکو به همراه همسر خود برای زندگی به دانمارک میرود.
در ۱۹۳۷ زمانی که آن بیست ساله اولین رمان خود با نام «من دختر زشتی بودم» را منتشر کرد و در همان زمان به ۱۲ زبان ترجمه شد.
در جنگ جهانی دوم، دانمارک، توسط آلمان اشغال شد و به دلیل فعالیتهای سیاسی، آنماری سلینکو و همسرش بارها توسط سازمان اطلاعات و جاسوسی آلمان که آن زمان توسط هیتلر اداره میشد تهدید شدند و به همین دلیل با قایق ماهیگیری به سوئد مهاجرت کردند.
او پس از مهاجرت و اواخر جنگ جهانی باز به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و این بار به عنوان مترجم با سازمان صلیب سرخ همکاری کرد و برای آزادی تعداد بسیاری از زندانیان اردوگاه مرگ تلاش کرد. و همچنین در کنار همسرش در پستهای مختلف دیپلماتیکی در لندن، پاریس و کوپنهاگ شروع به فعالیت کرد.
او در سوئد با سازمان برنادوت و یکی از نوادگان دزیره آشنا شد و وقتی داستان خیانت ناپلئون بناپارت را از زبان او شنید مشتاق به نوشتن این داستان شد، او پس از جمع آوری اطلاعات بسیار شروع به نوشتن کرد. این رمان دزیره کتابی تاریخی است که اتفاقات آن زمان را در غالب یک داستان عاشقانه و جذاب بیان کرده. در این رمان میتوان به خوبی ناپلئون بناپارت شناخت تمام عطوفت، خشونت، جاهطلبی و ضعفهای او را دید بدون آنکه مانند دیگر کتابهای تاریخی از او اسطورهای ساخته شده باشد.
این کتاب با زبانی ساده و صمیمی بیان نوشته شده است، این ساده نویسی باعث شد تا خوانندگان آن به خوبی بتوانند با این رمان ارتباط برقرار کنند و این کتاب پس از چاپ به زبانهای مختلف ترجمه شود و به عنوان ده رمان برتر جهان معرفی شود. نکته جالب دربارهی این داستان در نوع نگارش آن است. رمان به زبان اول شخص است و بهگونهای نوشته شده که انگار دفترخاطرات دزیره را که هرشب اتفاقات روزانه خود را در آن نوشته است میخوانیم.
آنچه اين رمان را ممتاز و نظرگیر و ماندگار كرده قطعاً داستان زندگي دزيره كلاري، دختر يك حريرفروش در مارسي نيست كه به مقام ملكه سوئد و نروژ رسيد، آنچه كه به اين رمان ارزش و اهميت مي دهد، زندگينامه ناپلئون يكي از سرشناس ترين و بزرگترين چهرههاي تاريخ نه تنها فرانسه بلكه همهی جهان است. شرح حال ساده و به ويژه شرح خصوصيات اخلاقي، روحي، جسمي و بلندپروازيهاي ناپلئون است كه با دقت و ظرافت كم نظيري، بدون ادعاي تاريخ نگاري در اين كتاب آمده است. اگر كسي مي خواهد به شخصيت واقعي ناپلئون و خانواده اش پي ببرد، اين كتاب پاسخگوی این انتظار مي تواند باشد.
دکتر فاستوس
کریستوفر مارلو (به انگلیسی: Christopher Marlowe) که گاهی اوقات از او به نام کیت مارلو یاد میشود، شاعر،نمایشنامه نویس و مترجم انگلیسی عصر الیزابت بود. از او با عنوان پدر نمایشنامهنویسی بریتانیا یاد میشود به نحوی که حتی ویلیام شکسپیر نیز از او تأثیر پذیرفته است.
اين نمايشنامه از سرگذشت دردناك دانشمندي به نام دكتر فاستوس سخن ميگويد. فاستوس در حكمت و الهيات و منطق يگانه عصر خويش است، ولي از اين برتري خشنود نيست، سر در پي سحر و جادوگري ميگذارد و پشت پا به اعتقادات مذهبي پدران خود ميزند و روح خود را به بهاي 24 سال زندگي بيدغدغه و قدرت بياندازه به شيطان ميفروشد. فاستوس در اين فرصت به كارهاي شگرفي دست ميزند كه از توانايي آدمي بيرون است، ولي سرانجام زمان مقرر فرا ميرسد و وجدان او دستخوش پشيماني ميشود.
فاوست به شکلهای مختلف در گذر زمان ثبت شدهاست. فاوست و صفت آن فاوستی، اغلب توصیف موقعیتی است که در آن فردی جاهطلب به منظور رسیدن به قدرت و موفقیت دست از اخلاقیات میکشد. در نسخههای اولیه همچون تصنیفها، نمایشنامهها و عروسکگردانیهایی که بر اساس این افسانه ساخته شد، فاوست به شکل محتومی لعنتشده و دوزخی بود، زیرا انسان را به دانش الوهی ترجیح میداد. او کسی بود که: "متن مقدّس را پشت در و زیر میز میگذارد، از اینکه دکتر الهیات نامیده شود پرهیز دارد و ترجیح میدهد که به شکل دکتر طب لباس بپوشد."
هرچند در سراسر آلمان قرن ۱۶ نمایشنامهها و عروسکگردانیهای کمدی معروفی بر اساس قرائتی آزاد از این افسانه پدید آمده بودند و در اغلب اوقات فاوست و مفیستوفل (که نام شیطان است در داستان فاوست) را در حد چهرههایی مبتذل و خندهدار تنزل میدادند، اما به واقع این کریستوفر مارلو بود که با نگارش نمایشنامهٔ دکتر فاوستوس به این افسانه شهرت بخشید. سرانجام دویست سال بعد در نسخهٔ بازسازیشده توسط گوته، فاوست به تحصیلکردهای بدل میشود که "چیزی بیشتر از گوشت و نوشیدنی زمینی" میطلبد."
دلدار و دلباخته
دلدار و دلباخته شرح مناسبات دوستانه و عاشقانه ژرژ ساند، نويسنده مشهور قرن نوردهم فرانسوي، و آلفرد دوموسه، شاعر نامدار فرانسوي است كه به «عشاق ونيز» زبانزد گشتهاند. آشنايي آنان در بهار سال 1833 آغاز شد. اين مناسبات، كه ابتدا دوستانه بود، و پس از چند ماهي به روابط عاشقانه مبدل گرديد، در روحيات شاعر جوان عميقا اثر كرد. پيوند عاشقانه اين دو هنرمند، كه با فراز و فرودهايي قرين بود، سرانجام در اواخر ايام اقامت موسه در ايتاليا « ماه مارس 1834) گسسته شد. تحليلهاي روانشناختي باريكبينانه و نظريات بديع ژرژ ساند «ترز» درباره هنر و تجليات نبوغ هنري، همچنين تصوير آفرينيهاي استادانه او از احوال و انقلابات رواني موسه «لوران» در لابهلاي اين داستان جا خوش كرده است.
دو زندگینامه (سرگذشت و روزگار مؤلفان)
دود سرگردان
نویسنده: علی اکبر فرهنگی
عبدالله بن عامر سال 29 هجری، توسط عثمان به عنوان جایگزین ابوموسی اشعری معرفی شد. پس از آن لشکرکشیهای زیادی را انجام داد. او ابتدا فارس را فتح کرده و سپس به سراغ استخر، دارابگرد و جور رفت. در سال 30 تا 31 هجری، عبدالله بن عامر به سمت خراسان پیش روی کرد و سال 32 هجری، هرات را نیز فتح کرد. کتاب دود سرگردان به داستان لشکر کشی عامر به خراسان پرداخته و جزئیات بیشتری از این واقعه تاریخی را ارائه میدهد.
عبدالله بن عامر پس از آن متحمل شکست در جنگ جمل شد. پس از شکست در جنگ، افرادی از قوم قبیله بنی حرقوص به او پناه داده و به عبدالله کمک کردند تا به دمشق برود. او بعد از رسیدن به دمشق، به معاویه پیوسته و سال 41 هجری، تبدیل به امیر بصره شد. در این بازه تاریخی کنترل خراسان از دست اعراب در رفته بود اما سال 42 تا 43 هجری، نیروهای برگزیده عبدالله دوباره خراسان و بخشی از سیستان را فتح کردند. عبدالله با سران قبایل با ملایمت برخورد میکرد، به همین دلیل معاویه تصمیم گرفت او را عزل کند. از سال 44 به بعد عبدالله هیچ فعالیت سیاسی نداشت و بین سال 57 تا 59 هجری درگذشت.
ره آورد اندیشه (جلدهای ۱و۲)
مجموعه چهار جلدی «ره آورد اندیشه» شامل مجموعه مقالات حمید مولانا با نگاهی به تحولات و چالش های دنیای معاصر می باشد. مولانا در این مجموعه چهار جلدی مجموعه یادداشت های هفتگی خود را در روزنامه کیهان در دهه 80 و 90 به صورت موضوعی گردآوری کرده است. مجلد نخست از این مجموعه با عنوان «سقوط امپراطوری ها» به یادداشت های این استاد علوم ارتباطات در خلال سال 1371 تا 1376 می پردازد. دومین مجلد از این مجموعه که با عنوان «بیداری مردم» منتشر شده است نیز به یادداشت های تالیف شده وی در سال های 1377 تا 1383 اختصاص دارد. سومین جلد از این کتاب نیز با عنوان «آینده جهان» به مرور یادداشت های نوشته شده در سال های 1383 تا 1388 اختصاص یافته است. اسلام و بحران های جهانی معاصر در کنار مروری بر تاثیرات فراملی برخی رویدادهای جهان و ایران از مهمترین محورهای یادداشت های مولانا در این مجموعه است. چهارمین جلد از این مجموعه با عنوان «درس های تاریخ و الگوهای جدید» به مرور مقالات سال های 1389 تا 1391 می پردازد.