خاطرات یک الاغ
خاطرات یک بازمانده
خاطرات یک جاسوس؛ یک نفر در برابر پنج هزار نفر
نویسنده: ولفگانگ لوتز
مترجم: احمد بهپور
داستانی مستند ٬ شگفت و باورنکردنی از عملیات اسرائیل در مصر و چگونگی بهره گیری از فرصت های موجود و سودجویی از فساد و ارتشاء در مصر توسط فردی که از بهره هوشی فوق العاده ای برخوردار بوده ٬ داستانی پدید آورده که ضمن جذابیت فوق العاده ٬ حاوی نکاتی ارزشمند برای علاقمندان به داستان های پلیسی و امنیتی ٬ و حقایقی تاریخی برای کسانی است که جویای دلایل شکست اعراب و کشورهای به ظاهر مقتدر عربی همچون مصر در برابر کشوری نوخاسته اما قدرتمند همچون اسرائیل اند.
ولفگانگ لوتز به عنوان یکی عامل مهم و کارآمد اطلاعاتی اسرائیل زندگی افسانه ای و پرماجرایی به سان جیمز باند داشت . او پشت نقاب یک آلمانی ثروتمند و پرورش دهنده اسب که وانمود میکرد به سبب گذشته نظامی و وابستگی به نازی ها ترجیح میدهد در خارج آلمان زندگی کند , موفق شد در محافل مهم و سرشناس سیاسی و نظامی و اجتماعی مصر نفوذ کند . سالها بعد که افسران عالی رتبه مصری دریافتند , لوتز هر روز گزارشی را با مطالب محرمانه سری به سازمان جاسوسی اسرائیل مخابره میکرده است تازه پی بردند که در اطرافشان چه میگذشته است ...
خاطرات یک کشیش دهکده
ژرژ برنانوس
ترجمه: دکتر اقدس یغمایی
کتاب؛ روایت کشیشی جوان است که به روستائی میرود تا کارش را آغاز کند. او میکوشد دختر کنت، "شانتال" را از خودکشی منصرف کند و همسر کنت را از اندوه و ناامیدی به در آورد. اما پس از مدتی پی میبرد که ... داستان به نوعی از حاکمیت بیایمانی و ناامیدی برجهان شکوه می کند...
ژرژ برنانوس ازجمله نویسندگان کاتولیک بود که اندیشه های مذهبی رادرون مایه رمان های خود کرد؛عنوان رمان نویس دینی به معنای واقعی کلمه زیبند اوست.پرداختن به مسئله خیر و شر وتوجه به جایگاه انسان، همواره یکی از دل مشغولی های عمد نویسندگان مذهبی به شمار می رود.تلاش این گروه ازنویسندگان معطوف به سنجش توانایی انسان در رویارویی با وسوسه است.
از خلال آثار برنانوس که درزمر ادبیات متعهدقرار می گیرد، می توان به مضامینی چون:تمایل به تنزیه و قداست، حقانیت، ستیزبا ناباوران، فیوضات الهی و تاثیر ایمان مذهبی در هدایت بشر به سمت جایگاه متعالی پی برد.دراین میان، مضامین معنوی که درونمایه نوشته های اوست، دستمایه پرداختن به هویت انسانی، برخورد میان نیروهای خدایی و اهریمنی، و مسایل پدید آمده از این دو واقعیت ماورایی می شود. محرک اصلی داستان در کتاب های اولیه وی کشمکش میان قدیس و گناهکار است.
هر چه بیشتر در آثار او پیش می رویم، شاهد تحول شخصیت های مختلف ایم، به نحوی که در بسیاری از رمان های برنانوس، در انتهای داستان، شاهد مرگ توام با آرامش گنهکارانی هستیم که تابش نور ایمان و حرارت عشق مقدسین موجب دگرگونی دل های سرد و ظلمت زده شان گشته و بازگشت به سوی سرچشمه پاکی ها را نزد اینان به ارمغان می آورد. در آثار این نویسنده قرن بیستم، زهد و تقوا بر ظلمت پیروز می گردد و تمنای خداجویی و نجات و رستگاری روحانی انسان نموداراست. در این مقاله سعی بر آن است تا به سیر این زندگی روحانی (گذر از وسوسه های شیطانی در مسیر سعادت) وتاثیر عشق و ایمان بر هر یک از شخصیت های داستانی آثار ژرژ برنانوس، به ویژه در رمان های زیر آفتاب اهریمن و خاطرات یک کشیش دهکده، بپردازد.
خاطرات یک گیشا
کتاب خاطرات یک گیشا نوشته آرتور گلدن نویسنده ی آمریکایی است که در سال 1997 منتشر شده و با اقتباس از آن فیلمی با همین نام در سال 2006 ساخته شده است. داستان در قالب ماجرای زندگی «نیتا سایوری» که یک گیشای ژاپنی است، به زندگی گیشا ها در جامعه ی گزشته و امروزی ژاپن می پردازد. این داستان از روی خاطرات واقعی یک گیشا نوشته شده است.
و اما گیشا چیست؟ گیشا یا گیگی در ژاپن به زنانی اطلاق میشد که برای رقص و آواز، سرگرمی، حاضرجوابی و پذیرایی تربیت میشدند و هنرهای آنها شامل هنرهای مختلف ژاپنی میشود مانند رقص و موسیقی کلاسیک.
خاطرات یک گیشا داستانی است از زندگی سخت و غریبِ گیشاهای ژاپنی، زنانی که نه شهروندان درجه اول به حساب میآمدند و نه درجهی دو، نه نجیب و نه فاحشه. زنانی که بکارتشان با قیمتی گزاف میفروختند تا خرج نگهداریشان قبل از زن شدن را بدهند و هرگز، حق عاشق شدن نداشتند، دخترانی که به واسطهی فقرِ خانوادهشان به اوکیا (گیشاخانه) فرستاده میشدند تا در جوانی اسباب لذت مردان متمول و حکومتی باشند و در میانسالی و پیری حسرت زندگیِ عادی و داشتن همسر و فرزندی که هرگز صاحبش نشدند را بخورند و در غربت و بینامی و بیکسی، بمیرند.
خاطراتی که نگه می داریم
کری لانزدیل
طناز باقری
داستاني درباره عشق ، حرمان و شروعي دوباره
رمان پرفروش 2016 آمازون و وال استريت ژورنال
به پرترهی نامزدیمون خیره شدم، من و جیمز زیر نور سرخابی همدیگه رو بغل کره بودیم. غروب خورشید با رنگهای نارنجی و قرمز، مثل پردهی پشت صحنهی تئاتر شده بود. شروع کردم به لرزیدن. انگشتام و زانوهام میلرزید. نه از پیشبینیهایی که کرده بودم. از ترس. اگه جیمز زنده باشه، معنیش اینه که ماجرای بزرگتری داشت دور و برم اتفاق میافتاد و من اونقدر ساده لوح بودم که نمیفهمیدم.
-از متن کتاب-
خاطره ای با دو شروع (مجموعه داستان کوتاه)
خاطره های پراکنده
خانه ی مادر بزرگ را فروخته اند و ساعت بزرگ دیواری در منزل یک از دایی هاست – آخرین دایی. گه گاه، در نیمه شبی بی خواب، تیک تاک موذی آن را در تهِ بالشم می شنوم و می دانم که «این ساعت بعد از ما هم خواهد بود» و از سماجت عقربه های چرخان آن دلم می گیرد. و بعد، نزدیک به روشنایی صبح عطری گوارا، مثل نفَسی سبُک و متبرّک در اتاقم می پیچد و نوازش دست همیشه مهربان گوهرتاج خانم را روی پیشانی ام حس می کنم و دلم باز پُر از ولوله های کودکی می شود. می دانم که در نوازش این دست آشنا حرفی قدیمی خفته است؛ حرفی ساده و سالم و سبکبار، مثل آواز بازیگوش پری ها فراسوی تیک تاک دلهره انگیزِ ساعت های جهان.»
خاطرهای در درونم است!
نام نویسنده : آنا آخماتووا
نام مترجم : احمد پوری
آنّا آخماتووا (به روسی: Анна Ахматова) با نام اصلی آنّا آندرییوا گارینکو (به روسی: Анна Андреевна Горенко) (زاده ۱۸۸۹، اودسا - درگذشته۱۹۶۶، مسکو) شاعر و نویسنده اهل روسیه بود. او یکی از بنیانگذاران مکتب شعری آکمهئیسم بودهاست. بنمایههای اشعار وی را گذر زمان، خاطرات و یادبودهای گذشته، سرنوشت زن هنرمند و دشواریها و تلخیهای زیستن و نوشتن در زیر سایه استالینیسم تشکیل میدهد.
نمونهای از شعرها:
در دل من ، خاطرهای است
مثل سنگی سفید در دل دیوار
مرا با آن سر جنگ نیست ، توان جنگ نیست
خاطره سرخوشی و ناخوشی من است
هر که به چشمانم بنگرد
نمیتواند که آن را نبیند
نمیتواند که به فکر ننشیند
نمیتواند خاموش و غمین نگردد
توگویی به قصهای تلخ گوش داده باشد
میدانم خدایان آدمیان را به اشیاء تبدیل میکنند
و میگذارند دلآگاهی آدمی زنده و آزاد بماند
تا زنده نگه دارند معجزه رنج را
بدین سان تو در من به هیات خاطرهای درآمدی
خاک بکر
انسان امروز شوق و انگیزه کم و وقت کمتری برای خواندن رمان دارد اما رمان را باید خواند. چراکه بشر زندگی می کند و نیاز شدیدی به تجربه های زندگی دارد. برای حل این معادله چه باید کرد؟..... بهترین راه فشردن رمان است. کتابی که در دست دارین نمونه ای از مجموعه رمان های برجسته ای است که فشرده آن به شما تقدیم شده است. خاک بکر پیرامون انقلاب آمدنی روسیه نوشته شده است و اگر نگوییم ترسیم چنین آیندهای در سالهای 1870 اعجازی پیامبرانه است، بیتردید از شمی «زمان آگاه» و درایتی در حد کمال برخوردار است. خاک بکر یک نوول اجتماعی آگاهیدهنده و موفق است؛ ـ رمانی که ما را با زندگی جوانان روشنفکر انقلابی که به میان مردم عادی میروند و پشت پا به زندگیهای پرتنعم میزنند، ملکهایشان را با دهقانان تقسیم میکنند و بدینسان دورنمای انقلاب آتی را از هماکنون تصویر میکنند ـ آشنا میسازد.
خاک خوب
پرل .اس.باک
غفور آلبا
پرل کامفورت سیندنستریکر باک (به انگلیسی: Pearl Comfort Sydenstricker Buck) (زاده۲۶ ژوئن ۱۸۹۲ در هیلزبورو، ویرجینیای غربی ـ درگذشته ۶ مارس ۱۹۷۳ در دانبی، ورمونت) نویسنده آمریکائی است.
نخستین اثر او به عنوان «نسیم مغرب» در سال ۱۹۲۵ در آمریکا منتشر شد. او در چین به عنوان یک نویسنده چینی و با نام سای ژن ژو (به چینی: 賽珍珠) معروف است. او نخستینزن آمریکایی است که جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۳۸ دریافت کردهاست.
باک در سال ۱۹۳۲ به خاطر کتاب خاک خوب جایزه پولیتزر را برای بهترین رمان سال دریافت کرد.
کتاب " مادر" که منجر به کسب درجه افتخاری M.A از دانشگاه ییل برای او شد، در سال ۱۳۸۶ خورشیدی توسط محمد قاضی به فارسی برگردانده شد.
خاك خوب شاهكار پرل باک، نويسنده آمريكايي است. او نخستین زن آمریکایی است که جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۳۸ دریافت کردهاست. پدرش مبلغ مذهبي بود و وی را در كودكي با خود به چين برد، به همين دليل در آثارش طبيعتگرايی، انساندوستی مسيحی و گونهای بديههسازی داستانهای عاميانه چيني به هم آميخته است. همچنين در اين كتاب عرف و عادات و باورهاي دهقانان چيني را كه با فقر و گرسنگي و جنگهاي داخلي بيشتر از انقلاب درگيرند، با دقتي واقعبينانه توصيف شده است.