هزار و یک شب
هزار و یک شب (۲ جلدی) (بر اساس نسخه بولاق)
شروع داستان هزار و یک شب به نقل از پادشاهی است، با عنوان شهریار (پادشاه) و روایتگر آن شهرزاد (دختر وزیر) است. اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد و داستانهای آن را از ریشهٔ ایرانی و برگردانی از «هزارافسان» دانستهاند. اینکه داستانهایهزار و یک شب در اصل مشخص و روشن بوده باشند و تعداد آنها دقیقاً هزار و یک بوده باشد چندان واقعی به نظر نمیرسد. اما داستانهای زیادی زیر نام «هزار و یک شب» نوشته شدهاست.
هزار و یک شب (۲جلدی)
پس از دو سال کار ویرایشی و پیرایشی بر روی ترجمه عبداللطیف طسوجی از کتاب “هزار و یکشب” سرانجام این اثر در شکل و قالبی متفاوت در اختیار مشتاقان کتاب و بهخصوص مجموعهداران و طرفداران کتابهای نفیس قرار گرفته است. “هزار و یکشب” که در دو جلد توسط کتاب پارسه منتشر شده، بر اساس نسخه سال 1261 قمری است که در تبریز چاپ شد. این کتاب مزین است به گراورهای زیبایی از چاپ انتشارات اشت (hachette) فرانسه که در سال 1865 میلادی همراه با ترجمه فرانسوی آنتوان گالان منتشر شدند. “هزار و یکشب” یا “هزار افسان” بطور کاملا تصادفی در موزهای در یکی از شهرهای مشرق زمین به دست شارل آنتوان گالان – منشی وقت سفیر فرانسه – افتاد. گالان که با مطالعه چند صفحه از آن پی برد با کتاب بزرگ و مهمی مواجه است، تصمیم گرفت آن را با خود به فرانسه ببرد و ترجمه کند. با این اتفاق “هزار و یکشب” به شهرت جهانی رسید. گفته میشود که این اثر پیش از دوران هخامنشی در هند پدید آمد و پیش از حمله اسکندر، به ایران رسید و به زبان پارسی کهن ترجمه شد. در دوران ساسانیان بار دیگر قصههای این کتاب به زبان پهلوی یا پارسی میانه برگردانده شد. در قرن سوم هجری این کتاب به زبان عربی ترجمه شد و دیگر اثری از ترجمه پهلوی آن نبود. این کتاب سپس دست به دست گشت و قصههایی از دوران جاهلیت عرب و صدر اسلام و بعدها قصههایی از خلفای عباسی و اموی به آن افزوده شد. سرانجام در قرن دهم هجری تمام این قصهها جمعآوری شد و سرگرمیهای شبهای عرب یا هزار و یکشب نام گرفت. چاپ کتاب پارسه از “هزار و یکشب” ترجمه عبداللطیف طسوجی، به کوشش سیامک گلشیری فراهم آمده است. گلشیری تلاش کرده است برای سهولت در خواندن کتاب، با نشانهگذاری و حذف پارهای حروف ربط و اضافه، اثر را برای همه مخاطبان خوشخوان و روان کند. این کتاب در دو جلد رحلی عرضه شده و تفاوتهای فرمی بارزی با سایر چاپهای هزار و یکشب دارد. کتاب به غیر از امتیازهایی از قبیل تصاویر جذاب، چاپ دو رنگ، گرافیک، صحافی و قابسازی اعلا، لوح فشردهای نیز به همراه دارد که دربردارنده سوئیت سنفونی شهرزاد، ساخته نیکلای ریمسکی کورساکوف – موسیقیدان روس – است.
هزار و یک شب (۴جلدی)
محمدرضا مرعشی پور
هزار و یک شب مجموعهای از داستانهای افسانهای قدیمی هندی، ایرانی و عربی است که به زبانهای متعددی منتشر شدهاست.
شروع داستان هزار و یک شب به نقل از پادشاهی است ساسانی با عنوان شهریار (پادشاه) و روایتگر آن شهرزاد (دختر وزیر) است. اکثر ماجراهای آن دربغداد و ایران میگذرد و داستانهای آن را از ریشهٔ ایرانی دانستهاند، که تحت تاثیر آثار هندی و عربی بودهاست. اینکه داستانهای هزار و یک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آنها دقیقاً هزار و یک باشد چندان واقعی به نظر نمیرسد. اما داستانهای زیادی زیر نام هزار و یک شب نوشته شدهاست.
هزار و یک شب (۵جلدی)
این کتاب جدیدترین ترجمه از هزار و یک شب است و ثمرهی کاری طولانی که نزدیک به یازده سال به طول انجامید. ثمرهی این کار طولانی، ارائهی کاملترین هزار و یک شب به زبان فارسی است که بر اساس متنهای عربی و با اتکا به ترجمههای انگلیسی و فرانسهی آن انجامشده است. هزار و یک شب ـالف لیله و لیله- کتابیست پیوندی و چند رگه و ریشهی اصلی آن در کتاب «هزار افسان» فارسی و نیز داستانهای هندی بوده است. پس از انتقال این داستانها به جامعهی اسلامی و عربی بسیاری از عناصر ایرانی و هندی آن باقی ماند و به مرور زمان عناصر دیگر و عمدتا عربی وارد داستانها شد. امروز از انتشار نخستین ترجمهی هزار و یک شب توسط آنتوان گالان به فرانسوی بیش از سیصد سال میگذرد و نخستین ترجمهی فارسی آن را صد و پنجاه سال بعد در سال ۱۲۲۳ عبداللطیف تسوجی با چاپ سنگی انجام داد. نخستین چاپ آن ترجمه به صورت امروزی در سال ۱۳۱۵ به وسیلهی انتشارات کلالهی خاور عرضه و بعدها چاپهای گوناگونی از آن به وسیلهی ناشران مختلف انتشار یافت و هنوز هم همان ترجمه با چاپهای مختلف یافت میشود. اما از نیاز به ترجمهای جدید از هزار و یک شب به فارسی احساس میشد. بر اساس همین نیاز، نشر مرکز پیشنهاد ترجمهی مجدد این اثر را بر اساس معتبرترین نسخههای موجود با مترجم در میان گذاشت. ابراهیم اقلیدی اساس کار ترجمه را بر متون عربی معتبر قرار داد و در عین حال از نسخ معتبر انگلیسی و فرانسه نیز برای این ترجمه استفاده کرد. هزار و یک شب رهآورد سفر قصهها، فرهنگها و تمدنها است و پس از اودیسهی هومر تنها اثر داستانی جهان است که یکسره از سفر پدید آمده است. در سیصد سالی که با هزار و یک شب بر جهان گذشته، این کتاب بر فرهنگ بشری تاثیر فراوان گذاشته و از موسیقی و تئاتر و هنر پاپ تا توریسم و آرایش و تبلیغات تجاری و کارتونهای سینمایی و حتی سبکهای ادبیای چون واقعگرایی جادویی داستان نویسان آمریکای لاتین چون بورخس و مارکز و اکنون نویسندگان پست مدرن تاثیر آن مشهود است.
هزار و یکشب (۵جلدی) به همت محمد رمضانی دارنده کلاله خاور
نويسنده: عبداللطيف طسوجی
مقدمه: علی اصغر حكمت
هزار و یک شب (الف لیله و لیله) داستانی به نقل از پادشاهی، با عنوان شهریار (پادشاه) و روایتگر آن شهرزاد (دختر وزیر) است. اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران باستان میگذرد و بعضی از داستانهای آن را از ریشهٔ ایرانی و برگردانی از «هزارافسان» دانستهاند. این اثر طی قرنهای متمادی توسط نویسندگان، مترجمان و محققان مختلف در سراسر آسیای غربی، مرکزی، جنوبی و شمال آفریقا گردآوری شدهاست. ریشه برخی از داستانها به ادبیات باستانی و قرون وسطایی عربی، سانسکریت، ایرانی و بینالنهرین بازمیگردد. در واقعه بیشتر داستانها در اصل داستانهای عامیانه از دوران عباسیان و ممالیک هستند و ریشه عربی دارند، در حالی تعداد اندکی از آنها ریشه ایرانی و هندی دارند. داستانهای زیادی زیر نام «هزار و یک شب» نوشته شدهاست.
هزار و یکشب (دوجلدی)
این ترجمه فارسی از هزار و یک شب توسط محمد باقر خراسانی بزنجردی در دهه چهارم زندگیاش در حیدرآباد هند و به درخواست هنری رسل (۱۷۸۳-۱۸۵۲) نماینده کمپانی هند شرقی در حیدرآباد، ترجمه و با عنوان «ترجمه هنریه» به وی تقدیم شده است.»
آنچه اهمیت ترجمه بزنجردی از هزارویکشب را دوچندان میکند نه صرفا قدمت آن به نسبت ترجمه طسوجی و تفاوتهای سبکی و زبانی این دو که تعلق ترجمه بزنجردی به یک شاخه متفاوت و قدیمیتر از نسخ هزار و یکشب است.
هزار و یکشب (متن کامل)
هزارتوهای بورخس
خورخه لوئیس بورخس
احمد میر علائی
خورخه لوییس بورخس (۱۸۹۹-۱۹۸۶) داستان کوتاه نویس، شاعر، مقاله نویس و مترجم آرژانتینی ، در بوینس آیرس متولد شده است. هزارتوهای بورخس اثر بسیار معروف او، که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد، مجموعه ای از داستانهای کوتاه و مقالات نوشته شده توسط خود بورخس است که به انگلیسی نیز ترجمه شده است. این کتاب شامل داستانهای بسیار معروف بورخس می باشد، که به تلاش خود او جمع آوری شده است. بیشتر داستانها از مجموعه های موجودات خیالی (۱۹۴۴) و الف (۱۹۴۹) انتخاب شده اند.
همانطور که گفته شد، کتاب هزارتوهای بورخس مجموعه ای از داستانهای کوتاه و مقالات است، داستانهای کوتاه بیش از نیمی از کتاب هزارتوها را دربر می گیرد، بقیه کتاب شامل مجموعه ای از مقالات در مورد موضوعات مختلف ادبی و هم چنین حکایات تمثیلی کوتاه، می باشد. البته در این کتاب نیازی به دسته بندی نیست، زیرا هر داستان کوتاه شامل بار تخیلی یک داستان، دقت ریاضی مورد نیاز در نگارش یک مقاله و استعاره موجود در یک حکایت تمثیلی می باشد. نوع نثر بورخس ساده نیست، اما با خواندن هریک از مقالات و داستانهای او در می یابیم که بورخس از چه استعداد و مهارتی در نوشتن برخوردار بوده است. بنابراین می توان این کتاب را یک شاهکار ادبی قلمداد نمود. بعلاوه مهارت، کاردانی، شوخ طبعی و هوش زیاد، از ویژگی های برجسته او به شمار می آید.
اگرچه بورخس در ابتدا شهرت خود را از نوشته هایش کسب کرد، اما او در آغاز کار ادبی خود، شاعر بود. دنیل بالدرستون، در لغت نامه زندگی ادبی، می گوید: “بورخس، یکی از شعرای بزرگ امریکای لاتین در قرن بیستم، محسوب می شود”. بورخس در سالهای ابتدایی فعالیت اش، بخشی از یک جنبش افراطی بود، که همین فعالیت او در مضامین سورئالیسم در اشعارش منعکس شده است.
علاوه بر این، داستانهای بورخس مضامین برجسته زیادی دارند. مضامین موجود در کتاب هزارتوهای بورخس تقریبا در تمام آثار دیگر او مشترک هستند، مضامینی مانند رویاها، هزارتوها، آیینه ها، حیوانات، نویسندگان تخیلی، فلسفه، مذهب و خدا. همچنین او اغلب در داستانهایش، به ایده زندگی در زمان حال اشاره دارد- گذشته و آینده ای وجود ندارد. هزارتوها از این لحاظ ویژگی جادویی و افسانه ای دارد، زیرا او اغلب برای بیان ایده های ذهنی اش، از استعاره و نماد استفاده می کند.
هزارتوی ارواح (۲جلدی)
هزارتوی خواب و هراس
هزارتوى خواب و هراس در زمان آشوب هاى حاد سياسى در افغانستان می گذرد. در 1973 محمد داوودخان كودتايى ترتيب داد كه سلطنت مشروطه را برانداخت و جمهورى كوته عمر افغانستان (1978-1973) را بنا نهاد.
هرچند راوى هزارتوى خواب و هراس اشاره هاى اندكى به وضعيت سياسى كشورش می كند، سايه آن بر سراسر رمان گسترده است. همچنين فرض بر اين است كه خواننده قدرتمندى منهيات اجتماعى را از اين راه مى فهمد كه فرهاد دوپاره می شود از اينكه در خانهاى با زنى تنها مانده كه ديگر شوهرى ندارد و مهناز در تلاش است كه موهايش را از چهره پس بزند و صورتش ديده شود.
هشت قتل بی عیب و نقص کتابفروش
هشت و چهل و چهار
کاوه فولادینسب
«هشت و چهل و چهار» اولین رمانِ «کاوه فولادینَسب» (1359) است. او که چندین سال است به عنوانِ منتقد، مترجم و مدرسِ داستاننویسی فعالیتهای فراوانی انجام داده است، این رمان را با درونمایهای اجتماعی-تاریخی نوشته است. رمان دربارهی یک ساعتساز و ساعتفروش تنهاست که عاشقِ پرسهزدن در خیابانها و کوچههای قدیمی تهران است. مردی منظم و دقیق که دوستان اندکی دارد و جهانی مملو از خاطرات. اما یک اتفاقِ عجیب این آرامش را بر هم میزند و منطقِ روزمرهی زمان را به هم میریزد. اتفاقی که باعث میشود شخصیت اصلی رمان دچارِ ماجراهای تازهای شود… رمانِ کاوه فولادینَسب با توجه به وابستهگیهای زمانی و مکانیای نوشته شده که ناگهان و طی یک فرایند تکنیکی از هم میپاشند و اجازه میدهند مخاطبِ او در چند وجه از تاریخِ کمی دورتر یران و تکههایی از آن سفر کند. از سویی سوالی مهم نیز پیشِ رویِ این خواننده قرار میگیرد که اوجِ رمان محسوب میشود: آیا میتوان به عقب بازگشت؟ با این رویه رمانِ «هشت و چهل و چهار» خوانندهاش را به یک پرسهزنی پر اتفاق و غافلگیری دعوت میکند.
نیاسان مجرد بود. نیاسان مجرد است. گفتنش آسان نیست. تا پیش از اینکه زنگ موبایلش شروع کند به نواختن و او ــ همانطور معلق میان خواب و بیداری و مستی و هشیاری ــ چیزی در قلبش بجنبد و شاخکهایش تیز شود و مثل همیشه شروع کند به شمردن زنگها، مجرد بود.
قدیمترها مجرد نمیگفتند، میگفتند عزب. به عزب خانه نمیدادند، با عزب شوخی نمیکردند، به عزب نزدیک نمیشدند، و با عزب حرف نمیزدند؛ انگار جذام داشته باشد، یا گَری، یا چیزی در همین حدود. حالا کلمهها و ترکیبها شکلوشمایل بهتری پیدا کردهاند. دادستان دیگر درِ روزنامهای را تخته نمیکند، توقیفِ