در جستجوی صبح (۲جلدی)
کتاب «در جستجوی صبح» خاطرات یکی از تاثیرگذارترین افراد در حوزه ی نشر «عبدالرحیم جعفری» بنیان گذار موسسه انتشارات امیرکبیر است. این کتاب که حاصل نگاه عمیق و ظریف عبدالرحیم جعفری به محیط اطراف خود است، دربرگیرنده ی اطلاعات جامع و ارزشمندی در حوزه ی تاریخ معاصر نیز هست. در بخشی از فصل «تهران و دروازها» از زبان عبدالرحیم جعفری می خوانیم: «علائم جنون هنوز در تهران بروز نکرده بود: هنوز از این اژدهای دمانی که کف بر دهان آورده است و می کوبد و می رود و به کوه و دره و دشت ابقا نمی کند اثری نبود. پایتخت کشور شاهنشاهی شهرکی بود با کمتر از یکصد هزارنفر جمعیت و چندین و چند برج و بارو و دروازه و دروازه بان و خندق و محافظ. برگرد شهر که تمام باغ بود و گندمزار و صیفی کاری، خندقی بود به عمق چهار پنج متر و عرض شش تا ده متر؛ بر چهار گوشه ی شهر مناره هایی بود کاشیکاری شده؛ و دوازده دروازه به نیت بهره گیری از تیمن دوازده امام و چهارده برج حفاظتی به نیت چهارده معصوم در باروی شهر... »
در خدمت پنج سلطان
در دربار شاهنشاه ایران
در زمانهی پنج شاه
مترجم: مانی صالحی علامه
سرلشکر حسن اَرفَع (۱۲۷۳–۱۳۶۵ خورشیدی) رئیس ستاد ارتش ایران در سالهای ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۶ میلادی و از همکاران کودتای ۲۸ مرداد بود. وی برای نژاد آریایی ارزش زیادی قائل بود و به آموزههای فاشیسم و نازیسم گرایش داشت.
حسن ارفع فرزند میرزا رضاخان ارفعالدوله دانش بود. چهار ساله که بود پدرش با تقدیم پیشکشی قابل ملاحظهای از مظفرالدین شاه برای او لقبارفعالسلطان گرفت.
حسن ارفع تحصیلات خود را به اقتضای شغل پدرش که غالباً مقام سفارت داشت، در استانبول و پاریس انجام داد. از دانشکده نظامی سنسیر و سمور فرانسه دانشآموخته شد. او و برادرش «ابراهیم ارفع»، هر دو از نظامیان عالیرتبه ارتش ایران بودند.
حسن ارفع، به عنوان یک افسر ایرانی سالها در نواحی مرزی با مسائل کردها درگیر بوده و کتابی به نام «کردها» در این باره نوشتهاست.
وی در ۱۳۲۳ درجه سرلشکری گرفت و به فرمانداری نظامی راهآهن و راه شوسه برگزیده شد. زمانی نیز وابسته نظامی ایران در انگلیس بود. در ۱۳۲۳ به ریاست ستاد ارتش انتخاب شد و نزدیک یک سال و چند ماه در این سمت قرار داشت.
توقیف سرلشکر ارفع
برخی کوششهای مفید به تفکرات مفید هیتلری همچنان در ارتش ایران حاکم است که متأسفانه با آن مقابله میشود- نظیر بازداشت سرلشکرارفع- اما نه آنچنان که این مقابله به قربانی شدن ژنرالهای ارتش بینجامد. دوران کوتاهی دست آنها از ارتش کوتاه میشود و سپس به خدمت فراخوانده میشوند. مانند سرهنگ منوچهری (آریانا) که بعدها ارتشبد و رئیس ستاد ارتش شد یا سرلشکر ارفع.
در ارتش سرلشکر ارفع رئیس ستاد ارتش به تعقیب افسران آزادیخواه آغاز نمود. حزب نهضت ملی که بدست سرلشکرارفع و رهبری مستقیم سرهنگ منوچهری (سپهبد آریانای بعدی) در ارتش تشکیل گردید دامی بود برای افسران جوان که هر کس از عضویت آن سر میپیچید در معرض تعقیب و در لیست تبعیدیهای جنوب قرار میگرفت.
روز ۲۱ فروردین سال ۱۳۲۵ خبر زیر از طرف رادیو تهران منتشر گردید: نظر به سوء ظنی که نسبت به عملیات سرلشکر ارفع رئیس سابق ستاد ارتش و اقدامات وی علیه حکومت مشروطه موجود بود به امر رئیس محترم دولت مقارن نیمه شب گذشته نامبرده بازداشت و در دژبانی زندانی گردید.
ارفع در ۱۳۶۵ در اروپا درگذشت.
در سایه ی بیم و امید
در طلب زرتشت
نویسنده در کتاب حاضر در تعقیب ردپای مبهم زرتشت در زمان، دنیای اسلام، مسیحیت و یهودیت و شرکت در مراسم ازدواجی در آسیای مرکزی امروزی، در بدعتگزاری ارتداد فرانسه قرون وسطا و در میان فرقههای مرموز امپراتوری روم، پرده از میراث آن برمیدارد. او به کندوکاو در ایران پیش از اسلام و آسیای میانه میپردازد و پی میبرد که در معبدی عبری، پیش از تولد مسیح یا شروع رسالت پیامبر، پیامبری در ایران زندگی میگرد که اعتقاد به خدای یگانه و نبرد میان خیر و شر داشت.
در کشاکش دین و دولت (گالینگور)
کتاب «در کشاکش دین و دولت» با گزارشی فشرده از دوران سی ساله پس از رحلت پیغمبر اکرم در سال ۱۱ هجری تا صلح امام حسن(ع) و معاویه در سال ۴۱ هجری آغاز میشود و در پی آن، موحد چنان که خود گفته است میکوشد «با دقت در مضمون روایتهای مورخان و تعمق در زیر و بم آنها، تصویری بالنسبه معقول و قابل اعتماد آن دوران» (۱۳) به دست دهد.»
بر این پایه او دو نگاه را از دو منظر به این دوران سیساله به مخاطب ارائه میدهد. یکی نگاهی که عمده تمرکزش بر مقوله شکلگیری و تاسیس حکومت اسلامی و مقوله خلافت است و دیگری نگاهی که بر نزاعهای برآمده از شکلگیری این حکومت ناشی شده تمرکز دارد. به عنوان نمونه در بخش «نگاه اول» از فصل اول کتاب، محمدعلی موحد به مقولاتی مانند «تصویری از حکومت در صدر اسلام»، نسبت ساخت حکومت خلیفهای با ساخت پادشاهی، ابعاد مقوله بیعت و… پرداخته است و در بخش «نگاه دوم» مقولاتی مانند «نزاع در میان قریشیان»، «نخستین ترور سیاسی در اسلام»، «چگونه مسلمانان بر خلیفه شوریدند؟»، «نزاع خانگی و ماجرای جنگ شتر» و… میپردازد.
دوران سیسالهای که موحد در فصل اول کتاب بر آن تمرکز کرده، آبستن وقایع شگرفی بوده است که سرنوشت حکومت زیر پرچم اسلام را رقم زد. در آن سی سال، ماجراهایی سهمگین و خونآلود اتفاق افتاد.
درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ
نام نویسنده : علیرضا ملائی توانی
مؤلف در این کتاب کوشیده است، به سهم خود، با طرح مقولهٔ «روش تحقیق در تاریخ» از قلمرو علم تاریخ به وادی فلسفهٔ علم تاریخ گام بردارد و حوزههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی تاریخی را به هم پیوند دهد؛ از مفاهیم و مبانی روش و پژوهش در تاریخ سخن بگوید؛ طرح تحقیق و مؤلفههای آن را به بحث بگذارد و با منبعشناسی تاریخی به عرصهٔ روشهای گردآوری دادههای تاریخی گذر کند؛ راههای پالایش و تصفیهٔ دادههای درست از نادرست را بشناساند؛ عناصر و عوامل مؤثر در تحلیل داده را به گفتوگو بگذارد و از چگونگی نگارش متن تحقیق (تولید فراوردهٔ علمی) و نقد آن سخن براند.
دره نادره (تاریخ عصر نادرشاه)
این اثر که نثرى مصنوع و متکلفانه دارد، به تاریخایران از آغاز روى کار آمدن نادر شاه تا کشته شدن او در فتحآباد قوچان و روى دادهاى یک ساله ایران پس از مرگ وى مىپردازد. انگیزه اصلى نویسنده را خودنمایى مترسلانه دانستهاند، اما به هر روى گزارشهاى تاریخى سودمند و درخورى نیز در نوشته وى مىتوان یافت و کتابش را بر اثر انبوهى و انباشتگى واژگان دیریاب فارسى و تازى و آیات و احادیث و امثال و اشعار عربى و برخوردارى از صنایع لفظى گوناگون و کرشمهکارىهاى مُنشیانه، «نادره نادرات» خواند. گفتهاند که این کتاب دشوارترین و متکلفانهترین متن به نثر مصنوع فارسى به شمار مىرود؛ زیرا نویسنده خود به انگیزه پدید آوردن چنین نثرى به نوشتن آن پرداخته و تاریخنویسى نزد او از اهمیت کمترى برخوردار بوده است. از زمان پیدایى این اثر (کمابیش سه سده)، گاهى ادیبان و فاضلان روزگار بدان روى آورده و گاهى از آن دورى کردهاند. روزگارى این کتاب قبله نامهنویسان بوده است و روزى آماج طنز و ریشخند متعلمان. اگرچه زمانى واژگان دره نادره را براى چیرهدست شدن در املا از بر مىکردند و بخشهایى را از آن در نامهها مىگنجاندند، دیرى نگذشت که همان جملات را «ترّهات» یا «تطویل بلاطائل» خواندند و نویسنده آنها را سفیهى خودخواه و دیوانهاى یاوهسرا برشمردند. بارى، هر ادیب و مترسلى خود را از ورق زدن این کتاب و خواندن آن بىنیاز نمىداند و اثر خامه میرزا مهدىخان را همچون دیگر متنهاى مصنوع مانند مرزباننامه، سندبادنامه، نفثة المصدور و تاریخ وصاف مىخواند. نثر کتاب یکنواخت نیست و به گفته مصحح دانشمند کتاب، آن را در فصاحت همچون متون ادبى سده ششم نمىتوان دانست و حتى نفثة المصدور در جاهایى بر آن مىچربد. دیدگاه یا داورى نویسنده را درباره کسانى که شرح حالشان را مىنویسد یا دیدگاهش را درباره روىدادهایى که پیش مىآید، از شعرهاى عربى یا آیات و روایتى که در متن کتابش مىگنجاند، به نیکى مىتوان فهمید؛ چنانکه در «بیان تسخیر قندهار» و راندن افغانان از آنجا، سخنش را چنین آغاز مىکند: «فانظر کیف کان عاقبة المفسدین». البته گفتارهاى صریح او نیز درباره دشمنان نادر شاه یا توصیف شاهان افشارى بهویژه نادر کم نیست. به گفته برخى از تاریخپژوهان، نیمى از صفحات این کتاب حاشیه و تفسیر کلمات متن به شمار مىرود و نویسنده بیست برابر بیشتر از آنچه در خور گفتن بوده، لفظ و کلام به جاى تاریخ به خورد خواننده داده و بیش از اینکه نشاندهنده چهره تاریخى نادر شاه و بازگو کننده کشاکشهاى نظامى و سیاسى او باشد، زمینهاى براى خودنمایىها و تردستىهاى ادبى خود فراهم آورده است. از اینرو، درونمایه گزارشهاى تاریخى دُره، اندک مىنماید. نخستین عنوان کتاب پس از دیباچه بلند و دشوار آن، به «اختلال ممالک ایران» اشاره مىکند و از چگونگى چیرگى افغانان بر اصفهان گزارش مىدهد. جلوس طهماسب شاه و پایان یافتن دوران پادشاهى محمود افغان و نشستن اشرف افغان در جاى او و کشته شدن خاقان، درونمایه گزارشهاى بعدى کتاب است. نویسنده همچنین به دگرگونى احوال نادرشاه و تصرف مشهد مقدس و بر پایى نهضت «رایات همایون» به سوى هرات اشاره مىکند و با توصیف چگونگى تسخیر اصفهان و فتح ارومیه و تبریز و پس از آن جنگ ابراهیم خان با افغانان و شکست خوردنش، از بازگشت سپاه نادر به خراسان خبر مىدهد. گزارش درباره ازدواج کسانى مانند رضاقلى میرزا، جنگ و صلح شاهان افشارى با دشمنانشان، رسیدن افراد به پادشاهى یا عزل و کشته شدن آنان، لشکرکشىهاى نادر به هند و بخارا و خوارزم و دیگر فتوحات و تصرفهایى که در دوران افشاریان رخ داد، شرح حال جانشینان وى و ویژگى و شمار فرزندان و بازماندگان آنان، کشته شدن نادر و سرانجام پادشاهى علىشاه و جلوس شاهرخ میرزا در خراسان و ابراهیمخان در تبریز، مهمترین بخشهاى کتاب به شمار مىروند. برخى از روىدادها مانند «تذهیب قبه نجف» یا توصیف مکانهایى مانند قلعه کلات، در پى این مباحث اصلى آورده شدهاند. گزارشهاى نویسنده درباره جنگهایى که در آن دوران روى داده است، کمابیش تصویرى نمایان و نیکو از چگونگى مراودات سیاسى و برنامههاى درازمدت شاهان افشار بهویژه نادر، پیش روى خواننده مىنهد و او را از حوادث خُرد و گفتوگوها و کارهاى تأثیرگذار در این روىدادها آگاه مىکند.
دره نادره (تاریخ عصر نادرشاه)
درون اردوگاه ها
چگونه چین از شبکه نظارت برای کارآموزی بیش از یک میلیون نفر و تولید سیستم کنترلی که قبلاً در تاریخ بشر ناشناخته بود استفاده کرد. اشکال بدیع خشونت دولتی و استعمار سالهاست که در منطقه وسیع شمال غربی چین، جایی که بیش از یک میلیون و نیم اویغور و دیگران در اردوگاههای اسارت و کارخانههای مرتبط ناپدید شدهاند، آشکار شده است. بر اساس ساعت ها مصاحبه با بازماندگان و کارگران اردوگاه، هزاران سند دولتی و بیش از یک دهه تحقیق، دارن بایلر، یکی از کارشناسان برجسته در جامعه اویغور و سیستم های نظارتی چین، چگونگی شبکه گسترده ای از فناوری ارائه شده توسط شرکت های خصوصی را کشف می کند. «نظارت صورت، تشخیص صدا، دادههای گوشیهای هوشمند» به دولت و شرکتها این امکان را داد تا میلیونها اویغور را به دلیل اعمال مذهبی و فرهنگی خود از سال ۲۰۱۷ در لیست سیاه قرار دهند. بازداشتشدگان متهم به «جنایتهای پیش از وقوع جرم» که گاهی فقط شامل نصب برنامههای رسانههای اجتماعی است، قرار گرفتند. برای «تحصیل» در اردوگاهها قرار میگیرند - مجبور میشوند از دولت چین تمجید کنند، اسلام را کنار بگذارند، خانوادهها را انکار کنند و در کارخانهها کار کنند. بایلر به سینکیانگ سفر میکند تا نشان دهد که چگونه راحتی تلفنهای هوشمند اویغورها را به فاجعه محکوم کرده است، و نشان میدهد که این فناوری در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد و توسط شرکتهای فناوری از پکن تا سیاتل فروخته میشود و اشکال جدیدی از عدم آزادی را برای افراد آسیبپذیر سراسر دنیا تولید میکند.
دریانوردی ایرانیان (۲جلدی)
نویسنده: اسماعیل رائین
بر اساس پژوهش های آکادمیک در تاریخ دریانوردی آریاییان، ایرانیان به دلیل سیاست های ملیتاریستی از زمان داریوش به دریا روی آوردند. از این کهن تر، یادمانی از حضور ایرانیان در دریا وجود ندارد. برای نخستین بار تاریخ دریانوردی ایرانیان را به دوره کوروش هخامنشی باز می گردد. در ۶۰۰ متری شمال شرقی آرامگاه کوروش، کاخ پذیرایی پاسارگاد قرار دارد. چهار در گاه ساخته شده از سنگ های صیقلی شده که بر روی آنها نقش های متنوعی حجاری گشته اند، تالار این کاخ بار را احاطه می کرده اند، در گاه شرقی کاخ، دارای نقشی کنده کاری شده از اآنس است. تنه و سر پای اآنس (خدای آب و دریای بابلی ها) همانند اآنسان است ولی یک شکل ماهی از سر تا پای او کشیده شده است و مظهر دیگری که سم و پایش مانند گاو می باشد، در پشت سر او نقش شده است. این نقش با این طرح منحصر به فرد در هیچ یک از آثار دوران هخامنشی دیده نشده است و در نوع خود در خور کمال اهمیت می باشد ولی متاسفانه فقط بخش های زیرین این دو مظهر بر جای مانده است و مابقی آن شکسته است …
دزیره
آنماری سلینکو در اول سپتامبر ۱۹۱۴ در شهر وین که امروزه متعلق به کشور اتریش است به دنیا آمد. او زمانی که از دانشگاه وین در رشته تاریخ فارغ التحصیل شد، شروع به کار خبرنگاری و نویسندگی سیاسی برای مجلهای فرانسوی کرد. یک ماموریت کاری به ژنو باعث آشنایی او با دانشجویی دانمارکی به اسم "ارلین کریستینسن" میشود، که این آشنایی عاشقانه یک سال بعد منجر به ازدواج آنها میشود و آنماری سلینکو به همراه همسر خود برای زندگی به دانمارک میرود.
در ۱۹۳۷ زمانی که آن بیست ساله اولین رمان خود با نام «من دختر زشتی بودم» را منتشر کرد و در همان زمان به ۱۲ زبان ترجمه شد.
در جنگ جهانی دوم، دانمارک، توسط آلمان اشغال شد و به دلیل فعالیتهای سیاسی، آنماری سلینکو و همسرش بارها توسط سازمان اطلاعات و جاسوسی آلمان که آن زمان توسط هیتلر اداره میشد تهدید شدند و به همین دلیل با قایق ماهیگیری به سوئد مهاجرت کردند.
او پس از مهاجرت و اواخر جنگ جهانی باز به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و این بار به عنوان مترجم با سازمان صلیب سرخ همکاری کرد و برای آزادی تعداد بسیاری از زندانیان اردوگاه مرگ تلاش کرد. و همچنین در کنار همسرش در پستهای مختلف دیپلماتیکی در لندن، پاریس و کوپنهاگ شروع به فعالیت کرد.
او در سوئد با سازمان برنادوت و یکی از نوادگان دزیره آشنا شد و وقتی داستان خیانت ناپلئون بناپارت را از زبان او شنید مشتاق به نوشتن این داستان شد، او پس از جمع آوری اطلاعات بسیار شروع به نوشتن کرد. این رمان دزیره کتابی تاریخی است که اتفاقات آن زمان را در غالب یک داستان عاشقانه و جذاب بیان کرده. در این رمان میتوان به خوبی ناپلئون بناپارت شناخت تمام عطوفت، خشونت، جاهطلبی و ضعفهای او را دید بدون آنکه مانند دیگر کتابهای تاریخی از او اسطورهای ساخته شده باشد.
این کتاب با زبانی ساده و صمیمی بیان نوشته شده است، این ساده نویسی باعث شد تا خوانندگان آن به خوبی بتوانند با این رمان ارتباط برقرار کنند و این کتاب پس از چاپ به زبانهای مختلف ترجمه شود و به عنوان ده رمان برتر جهان معرفی شود. نکته جالب دربارهی این داستان در نوع نگارش آن است. رمان به زبان اول شخص است و بهگونهای نوشته شده که انگار دفترخاطرات دزیره را که هرشب اتفاقات روزانه خود را در آن نوشته است میخوانیم.
آنچه اين رمان را ممتاز و نظرگیر و ماندگار كرده قطعاً داستان زندگي دزيره كلاري، دختر يك حريرفروش در مارسي نيست كه به مقام ملكه سوئد و نروژ رسيد، آنچه كه به اين رمان ارزش و اهميت مي دهد، زندگينامه ناپلئون يكي از سرشناس ترين و بزرگترين چهرههاي تاريخ نه تنها فرانسه بلكه همهی جهان است. شرح حال ساده و به ويژه شرح خصوصيات اخلاقي، روحي، جسمي و بلندپروازيهاي ناپلئون است كه با دقت و ظرافت كم نظيري، بدون ادعاي تاريخ نگاري در اين كتاب آمده است. اگر كسي مي خواهد به شخصيت واقعي ناپلئون و خانواده اش پي ببرد، اين كتاب پاسخگوی این انتظار مي تواند باشد.
دزیره (دو جلدی)
نام نویسنده : آن ماری سلینکو
نام مترجم : ایرج پزشک نیا
آنماری سلینکو (به آلمانی: Annemarie Selinko) رمان نویسی اتریشی بود.
وی در بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ رمانهای پرفروشی را در آلمان به چاپ رساند. اگر چه او اصلیتی آلمانی داشت ولی در سال ۱۹۳۹، در آغاز جنگ جهانی دوم، به همراه همسر دانمارکی اش به دانمارک پناهنده شد. چهار سال بعد از این واقعه، آنها دانمارک را به مقصد سوئد ترک کردند و به آنجا پناهنده شدند.
تعداد زیادی از رمانهای او به فیلم تبدیل شده و به زبانهای زیادی نیز ترجمه شدهاند. آخرین اثر او دزیره بود که شامل رویدادهای زندگی دزیره کلاری یکی از معشوقان ناپلئون بناپارت- که بعدها ملکه سوئد هم شد- میشد.
فیلمی نیز بر اساس این رمان با بازی مارلون براندو و جین سیمونز ساخته شده است.
داستان زندگي ناپلئون، يكي از پديدههاي نادر و اعجابانگيز تاريخ بشريت را تاريخنويسان، پژوهشگران و نويسندگان به نامي چون آكادميسين تارله، اميل لودويك و بسياري ديگر نوشتهاند، ولي آن چه نويسنده كوچك و گمنامي به نام آن ماري سلينكو نوشته، سواي همه اينها است. خواننده بيگمان هرگز در هيچ كتابي اينگونه با چهره واقعي و ويژگيهاي ذاتي اين اعجوبه خونريز و در عين حال موثر در تاريخ فرانسه و دنيا آشنا نخواهد شد. آن ماري سلينكو با كتاب دزيره، مانند مارگارت ميچل با كتاب بر باد رفته، نام خود را جاودانه كرده است.