سفرنامه سدیدالسلطنه: التدقیق فی سیرالطریق و دیگر یادداشت‌های روزانه

احمد اقتداری

محمدعلی خان سدیدالسلطنۀ مینابی،از ماموران دیوانی اواخر عهد قاجار و اوایل پهلوی،در سال‌های 1314 تا 1316 قمری از بوشهر به تهران،مشهد و کربلا سفر کرد و از راه بصره به بوشهر و بندرعباس بازگشت.او همچنین در سال 1308 شمسی از بندرعباس به تهران رفت و تا سال 1309در آنجا توقف گزید.کتاب حاضر یادداشت‌های روزانۀ سدیدالسلطنه در طول این سفرهاست که به همراه شانزده پیوست از یادداشت‌های او در سفرهای دیگری به جنوب ایران به چاپ می‌رسد.آنچه بر اهمیت این کتاب افزوده اطلاعات ارزشمندی است که نویسنده دربارۀ وضعیت شهرها،آثار تاریخی و دولتمردان عصر خود به دست داده است.

سفرنامه سدیدالسلطنه

نویسنده: محمدعلی سدیدالسلطنه

سدیدالسلطنه، مورخ اهل بندرعباس، در روزگار مظفرالدین شاه قاجار، از بوشهر به تهران و مشهد رفته و سپس از راه تهران به کربلا سفر کرده و از راه بصره و خلیج‌فارس به بوشهر و بندرعباس بازگشته است و بار دیگر به سال  ١٣٠٨  خورشیدى از بندرعباس به تهران آمده و تا اواسط سال  ١٣٠٩  خورشیدى در تهران توقف داشته است. سفرنامه وی با نام «التدقیق فى سیر الطریق» در دو تحریر کلى و مقادیرى یادداشت‌هاى پراکنده و در پنج مجموعه باقى مانده است متن زیر برگرفته از همین سفرنامه است:

دالکى منزل امروز دالکى است و مسافت پنج فرسنگ است، پنج ساعت از شب گذشته حرکت نموده مقارن طلوع آفتاب وارد و در مشرقى قریه زیر نخلستان وقفى منزل کردیم، نرسیده به دالکى چشمه نفطى است و منبع آن در زیر کوه و چند سال قبل شخصى انگلیسى که امتیاز معادن ایران را داشته است مبالغ گزاف خرج نمود و چاهى به عمق دویست قامت زده است که به منبع نفط رسیده و نفط صاف خارج شود، عاقبت چهره مقصود ندیده گذاشته و گذشته است. در قریه دالکى یکصد و دو باب خانه و سیصد و هفتاد نفر نفوس و مساجد آن دو باب و یک‌باب حمام معمور و یک‌باب مخروبه و دو آسیاب و دو چشمه گوارا و دو چشمه نفط‌‌آلود وجود دارد، نخلستان آنها تقریبا سى‌هزار اصله مى‌شود. ملاکین از تعدیات فرارى و املاک آنها خالصه گردیده و بیشتر نخلستان‌ها وقف و موقوفات را هم جزو خالصه کرده‌اند. مالیات آنها سابقا سه‌ هزار تومان و حال از هشت‌هزار تومان تجاوز نماید. خاک دالکى متصل به خاک خشت است.امامزاده‌اى هم در اینجا دیده شد. ضابط دالکى حال حیدر خان تنگستانى است و پسر خود احمدخان را به اینجا فرستاده است. جوان معقول و مقبول و مبروصى است. ساعت ورود خرما و بره و تنباکو فرستاده بودند و طرف عصر با میرزا على اکبر منشى پدر خود به دیدن آمدند و میرزا على اکبر از نویسندگان ماهر است و نستعلیق را نیکو نویسد. کاروانسرای مخروبه‌اى هم در آنجا بود.