درک یک پایان
جولین بارنز
حسن کامشاد
«درک یک پایان»، یازدهمین رمان جولین بارنز است که نخستینبار در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و به دریافت جایزه بوکر نائل آمد.
داستان این رمان درباره تونی وبستر است که عادی بودن زندگی اش را پذیرفته؛ کار و بازنشستگی، ازدواج و طلاقی دوستانه. اما او هم مثل ما جوانیاش را در درون خود نگه داشته و به سالمندی رسیده است. مهمترین واقعه عمرش دوستی با ایدرئین تیزهوش و مستعد فاجعه است؛ مرید آلبر کامو، چهل سال بعد دفتر خاطرات همین دوست که طبق وصیتنامه به او واگذار شده، او را بر میانگیزد تا زندگی خود را بازخوانی کند.
بارنز با آنکه از نویسندگان مهم و تاثیرگذار ادبیات انگلیس در دو دهه اخیر بهشمار میآید، چندان برای مخاطبان فارسی شناختهشده نیست. جز چند داستانکوتاه که در مجلات و مجموعههای داستانکوتاه از او به فارسی ترجمه شده است، اثر دیگری از او در دسترس نیست. یک دلیل این امر، شاید نثر پیچیده و تودرتوی بارنز باشد.
جولین بارنز که دیرزمانی در موسسه لغتنامه آکسفورد بهکار مشغول بوده است، با تسلط عجیبی که به واژگان و شکلهای متنوع جملهبندی در زبان انگلیسی دارد، نثری سبکمند و چندلایه را در آثار خود بهکار میبرد. اما ویژگی منحصربهفرد بارنز را میتوان در شناخت زبان نسلهای مختلف انگلیسیزبانها و در کنارش عشق عجیب او به ادبیات فرانسه دانست.
کتاب «طوطی فلوبر» او در زمره یکی از بهترین رمانهای دو دهه اخیر بهشمار میرود. این دو توانایی -آشنایی به تطور زبان در گذار نسلها و شیفتگی به ادبیات فرانسه، بهخصوص رمانهای قرن نوزدهم- او را به نویسندهای کمنظیر در ادبیات معاصر انگلیس بدل کرده است. پس بدیهی است که تاریخ و نسبت آن با حافظه یکی از دغدغههای این رماننویس باشد. رمانهای بارنز سهل و ممتنعاند. در نهایت سادگی به وضعیتهای حدی و پیچیدهای میل میکنند. آدمهای معمولی و بیماجرای رمانهای او بهناگهان حامل راز پیچیدهای میشوند که هیچ راهحلی برای آن نمیتوان یافت. علاوه بر این بارنز همواره در آثار خود نیمنگاهی به کلاسیکها میاندازد و بهنحو ظریفی با جهان یک یا دو نویسنده ماقبل خود گفتوگو میکند.
درگاه گچین (۷ طلسم سومری برای رهایی از این جهان)
احمد سعداوی (۱۹۷۳) نویسنده و شاعر عراقی متولد بغداد. آثارش برنده ی جوایز بسیاری شده اند، از جمله جایزه ی بهترین رمان عربی در دبی برای رمان «سرزمین زیبا» سال ۲۰۰۴، جایزه های فستیوال بریتانیا سال ۲۰۱۰ برای رمان « او خواب می بیند یا بازی می کند یا می میرد» به عنوان بهترین نویسنده ی زیر چهل سال و جایزه ی بوکر عربی سال ۲۰۱۴ برای رمان «فرانکشتاین در بغداد». رمان «باب الطباشیر با نام فارسی درگاه گچین» جدیدترین اثر این نویسنده است.
اما تمام این ها نمی تواند عشق باشد. بیشتر شبیه تمرین های ضروری برای درک و احساس عشق در زمان آینده ای که قلبت چنان بزرگ شود که عشق کودکانه و ساده و علاقه مندی به تصاویر هنرپیشگان، برای پر کردش کافی نباشد. عشقی که می توانم به عنوان نخستین عشق واقعی ام وصف کنم، تجربه ای بود که سال سوم تحصیلاتم در تابستان سال ۱۹۹۳ (تقریبا ۹ سال پیش) با لیلا حمید در راهروی بخش سمعی و بصری دانشکده ی هنر داشتم.
درنده باسکرویل (داستان های شرلوک هولمز)
درنده باسکرویل (به انگلیسی: The Hound of the Baskervilles) نام یک رمان جنایی است که به قلم سر آرتور کانن دویل نوشته شدهاست که سومین داستان بلند شرلوک هولمز محسوب میشود. درندهٔ باسکرویل را غالباً بهترین داستان بلند شرلوک هولمز میدانند ابتدا از اوت ۱۹۰۱ تا آوریل ۱۹۰۲ به صورت پاورقی ماهانه در مجلهٔ استرند در انگلستان و تقریباً همزمان (از سپتامبر ۱۹۰۱ تا مه ۱۹۰۲) در مجلهٔ استرند چاپ ایالات متحده منتشر شد. این اثر نخستین بار در ۲۵ مارس ۱۹۰۲ به صورت کتاب به چاپ رسید یعنی قبل از آنکه آخرین قسمت آن در مجلهٔ استرند منتشر شود. نخستین چاپ کتاب در ایالات متحده نیز در آوریل ۱۹۰۲ منتشر شد و در عرض پنج روز پنجاه هزار نسخه از چاپ اول آن به فروش رفت. چاپ نخستین بخشهای این داستان در مجلهٔ استرند مردم را سخت به هیجان آورده بود چون به نظر میرسید نشانهٔ بازگشت پیروز مندانهٔ هولمز از آغوش مرگ باشد. البته با خواندن کتاب مشخص میشد که موضوع به این صورت نیست؛ هولمز هنوز به زندگی بازنگشته بود و این فقط بخشی از خاطرات دکتر واتسن بود. با وجود فشارهای شدید اجتماعی، سِرآرتور کانن دویل هنوز اعتقاد داشت که کارآگاه مشهور همچنان باید در اعماق آبشار رایشن باخ بماند.
دره دراز
دره نجفی
دروغ سوم
نام نویسنده : آگوتا کریستوف
نام مترجم : اصغر نوری
این اثر سومین جلد از سه گانه داستانی آگوتا کریستوف با عنوان «دروغ سوم» با ترجمه اصغر نوری است.
دو جلد نخست از این تریلوژی با عنوان «دفتر بزرگ» و «مدرک» پیش از این توسط این مترجم در ایران منتشر شد.
کریستف نخستین جلد از این تریلوژی را در سال ۱۹۸۶ و به زبان فرانسه منتشر کرد که برای وی جایزه ادبی کتاب اروپا را به ارمغان آورد و در ادامه و با انتشار دو مجلد دیگر این تریلوژی منجر به ترجمه آنها به بیش از ۳۰ زبان دنیا شد.
رمان «دروغ سوم» به عنوان سومین مجلد از این تریلوژی پس از انتشار برای نویسنده خود جایزه کتاب بینالمللی «انتر» را در سال ۱۹۹۲ به ارمغان آورد.
بخشی از «دروغ سوم» که پشت جلد کتاب آمده است: «در جوابش میگویم که من تلاش میکنم قصههای واقعی بنویسم ولی، یکدفعه، قصه به خاطر همان واقعی بودنش غیرقابل تحمل میشود، از این رو مجبور میشوم عوضش کنم. به او میگویم که من تلاش میکنم قصه زندگیام را تعریف کنم، ولی نمیتوانم، جرأتش را ندارم، خیلی عذابم میدهد. آن وقت، همه چیز را خوشگل میکنم و اتفاقها را نه آنطور که افتادهاند، بلکه جوری تعریف میکنم که دلم میخواست بیفتند.
میگوید:_ بله، زندگیهایی هست که از غمگینترین کتابها هم غمانگیزترند.»
دروغهای کوچک بزرگ
ليان موريارتی
ترجمه: سحر حسابی
«دروغهاي كوچك بزرگ» قصه كساني را روايت ميكند كه به دليل ترس از آبرو، اسرار زندگيشان را به هيچكس حتي دوستان و نزديكان خود بيان نميكنند. قتلي رخ ميدهد كه والدين همه دانشآموزان يك مدرسه را تحت تاثير قرار ميدهد. «جين» يكي از مادرهاي مدرسه است. او قرباني اشتباه و رفتار مردي شده است كه سالها بر زندگي او سايه انداخته است و از نظر مخاطب اولين متهم قتل به حساب ميآيد اما اين همه ماجرا نيست. مخاطب بيشتر از اينكه به فكر قتل باشد دوست دارد بداند چه كسي به قتل رسيده است. داستان «ليان موريارتي» شما را تا آخرين صفحه ميكشاند تا پاسخ سوال خود را بيابيد. ليان موريارتي در اين كتاب دكتر جكيل و آقاي هايد ديگري خلق ميكند. او نشان ميدهد گاهي انجام كار غلط بهتر است.
درون آب
پائولا هاوکینز
ترجمه: مهرآیین اخوت
در رودخانه بكفورد جايي هست به نام ((آبگير غرق)). نل آبوت مشغول نوشتن كتابي بود درباره آبگير غرق و كساني كه خود را در آن كشتهاند. مدتي بعد جسد خودش را در آب پيدا ميكنند. اوايل تابستان هم دختري نوجوان به همان شكل در رودخانه مرده بود. آنها اولين زناني نيستند كه در اين آبهاي تيرهگون ميميرند، اما مرگ آن دو رودخانه و تاريخش را ميآشوبد و رازهايي را كه مدتها در عمق آن مدفون بوده بيرون ميكشد. حالا دختر نل، ليناي پانزده ساله و تنها، مجبور است تحت تكفل خالهاش باشد، خالهاي كه هرگز نديده بوده، زني وحشتزده با رفتارهاي عجيب. او هم مجبور شده به محلي برگردد كه از آن فرار كرده بود و قسم خورده بود هيچ وقت به آنجا برنميگردد.
پائولا هاوكينز در كتاب قبلي خود، دختري در قطار، نشان داد كه درك دقيق و تيزهوشانهاي كه غرايز انسان دارد و توانست با روايت خود ميليونها خواننده را در سرتاسر جهان بهتزده کند. در كتاب درون آب هم بار ديگر به سراغ پيچيدگيها و فريبكاريهاي عواطف و حافظه شخصيتهايش ميرود، اما اين بار قصد ندارد كه خواننده را فقط شوكه كند. اين بار از اين حرف ميزند كه چرا گذشته گريبان زمان حال را رها نميكند.
درون آب
ترجمه: علي قانع
پائولا هاوکینز (به انگلیسی: Paula Hawkins) (زاده ۲۶ اوت ۱۹۷۲) نویسندهٔ بریتانیایی است که به خاطر رمان پرفروش دختری در قطار شناخته شده است.
آن از 15 سالگي عاشق مرد شده بود؛ آنقدر كه از زندگياش در سالهاي قبل از آن چيزي يادش نميآمد. مرد 18 ساله بود كه جنگ شروع شد و 19 ساله بود كه رفت به جنگ، و هر بار كه برميگشت بزرگتر شده بود؛ نه چند ماه، بلكه سالها، دههها و قرنها. با وجود اين، اولينبار كه به خانه برگشت هنوز خودش بود. شبها گريه ميكرد و مثل آدمي تبدار بندش ميلرزيد. به آن گفته بود كه ديگر نميتواند بگردد، خيلي ميترسيد. شب قبل از برگشتن، زن او را كنار رودخانه پيدا كرد و به خانه آوردش. (نبايد هرگز چنين كاري ميكرد و بايد ميگذاشت كار خودش را بكند.) اين خودخواهي بود كه مانعش شد. حالا داشت نتيجهاش را ميديد.
درویش عاشق
دری وری
دریا
دریاچه شیشهای (۲جلدی)
دریا و سکوت
دریا؛دریا
آیریس مرداک سال 1919 در دوبلین بهدنیا آمد و در دانشگاه آکسفورد به مطالعهی علوم کلاسیک و تاریخ باستان رو آورد و در فلسفه شاگرد ویتگنشتاین بود. سالها در همان دانشگاه به تدریس فلسفه پرداخت و آثار اولش رسالههایی نظری بودند که در آنها بیشتر از هرچیز تحتتاثیر نظریههای سارتر و اگزیستانسیالیسم بود. او رماننویسی را از دهه 1950 آغاز کرد و تا پایان عمرش 26 رمان نوشت که مضامین اصلیشان مسئلهی خیر و شر، عشق و روابط میان زنان و مردان، ضمیرناخوداگاه و مسئولیت هنرمند در جامعه بود. رمان «دریا؛ دریا» بزرگترین اثر ادبی مرداک به شمار میرود که سال 1978 جایزهی «بوکر پرایز» (Booker Prize) را از آن خود کرد. این کتاب اوج هنرنمایی مرداک در به هم آمیختن ادبیات و فلسفه است. وی چنان این دو مقوله را با تکیه بر نظریههای خود، درهم تنیده که دشوار میتوان آنها را از هم تمیز داد. در عین حال که شاهد بیان ادبی فلسفههای مرداک هستیم، هنر و فنون ادبی استفادهشده در متن چشمگیر است. کتاب حاضر با فرم توصیفی آغاز و رفتهرفته عناصر داستانی بر آن افزوده میشود تا اینکه در نیمه دوم رمان به اوج یا Climax میرسد. در بخشی از این رمان آمده است: «چیزی که میگویی بهنظر خیلی هوشمندانه میآید؛ اما تهی است. عشق در آن دید روانشناختی جایگاهی ندارد. انگار نمیتوانی تصور کنی عشق میتواند ادامه داشته باشد. ادامه داشتنش به طبیعت معجزهآسای آن بر میگردد. احتمالاً تا بهحال اینقدر عاشق کسی نبودهای»